فرانک تن‌پنی که آنتاگونیست اصلی بازی جی تی ای: سن آندریاس به شمار می‌رود، همه کارهایش را به کمک دو دستیار خود انجام می‌دهد: ادی پولاسکی و جیمی هرناندز. هرچند که ادی درست مانند رئیس خود فاسد به نظر می‌رسد، اما جیمی هرناندز پلیس خوبی است و واقعا دوست دارد کارهای درست انجام دهد.

ما پیش از این در مجله بازار در مورد فرانک تن‌پنی و کارهای کثیفی که در داستان جی تی ای: سن آندریاس انجام می‌دهد پرداخته‌ایم. اما واقعیت مسئله این است که نمی‌توانست این همه فساد را تنهایی به وجود آورد. به همین خاطر او از دو دستیار خود با نام‌های ادی پولاسکی و جیمی هرناندز کمک می‌گرفت تا نقشه‌های خود را کامل کند. هرچند که ادی مانند رئیس خود همیشه افکار شومی در ذهن دارد، جیمی حداقل سعی می‌کند در مسیر درست حرکت کند.

ادی پولاسکی

ادی پولاسکی یکی از آنتاگونیست‌های سن آندریاس است و کارهای خود را در کنار رئیسش یعنی فرانک تن‌پنی انجام می‌دهد. این شخصیت جزو اولین افرادی بود که به تشکیلات C.R.A.S.H پیوست تا به قول خودشان با فساد و جرائم خیابانی مقابله کند. منتها واقعیت این است که سازمان مذکور تا مغز استخوان فاسد به نظر می‌رسد و به گنگ‌های خیابانی و قاچاق مواد مخدر به عنوان یک منبع درآمد نگاه می‌کند.

بیگ اسموک در یکی از مراحل جی تی ای: سن آندریاس به ادی پولاسکی اشاره کرده و او را با نام سگ لهستانی تن‌پنی صدا می‌زند. همین موضوع نشان می‌دهد که ادی پولاسکی از لهستان می‌آید و یک فرد دو رگه است. ادی از ابتدا یک پلیس فاسد نبود، اما رابطه با فرانک او را به سمت فساد کشاند و کاری کرد که به یک پلیس نادرست تبدیل شود. هرچند که ادی به فرانک اعتماد زیادی دارد، اما فرانک او را صرفا به چشم یک پادو برای انجام کارهای کثیفش می‌بیند. البته در پایان مشخص شد که این نظریه صحیح است و پولاسکی فقط یک مهره سوخته برای انجام کارهای کوچک بوده. او لحظات پایانی عمرش را هم در حقارت به سر برد و توسط سی جی حسابی کتک خورد و کشته شد.

جیمی برخلاف همکارهای خود سعی دارد کار درست را انجام دهد

جیمی هرناندز

همان‌طور که پیش از این هم اشاره کردیم جیمی آنقدرها هم شخصیت پلیدی نیست. او که ریشه‌ای مکزیکی دارد یک شخصیت بسیار احساسی محسوب می‌شود. از نظر او سخت‌ترین پرونده‌ای که تا به حال به او خورده به خشونت خانگی ارتباط دارد. در این پرونده یک مرد جوان زن خود را حسابی کتک زده بود؛ چرا که آن زن بچه‌هایش را گرسنه نگه داشته و به آن‌ها غذا نمی‌داد. بدین ترتیب او یا باید طبق قانون مرد جوان را دستگیر می‌کرد یا می‌گذاشت که او آزادانه زندگی کند. اگر او را دستگیر می‌کرد بچه‌ها باز هم گرسنگی می‌کشیدند و از طرف مادر معتاد خود اذیت می‌شدند، اگر هم او را آزاد می‌کرد برخلاف قانون عمل کرده است. هنگامی که او از این پرونده در جی تی ای: سن آندریاس به عنوان سخت‌ترین کار خود یاد می‌کند همگی به او می‌خندند.

جیمی هرناندز چند وقت بعد به تشکیلات C.R.A.S.H می‌پیوندد و سعی دارد با تلاش زیاد شر گنگ‌های خیابانی را از شهر لوس سانتوس بکند. اما خب واقعیت این بود که با وجود همکارهای فاسدی نظیر فرانک تن‌پنی و ادی پولاسکی انجام این کار غیرممکن است. در نهایت او به خاطر اینکه وظیفه خود را به عنوان یک پلیس درست انجام داد به دست ادی پولاسکی کشته می‌شود.

نظر شما در این باره چیست؟ دیدگاه‌های خود را با تیم بازار و سایر کاربران به اشتراک بگذارید.

منبع: GTA.Fandom