جیمز پاتر (James Potter) که با لقب پرونگز هم شناخته میشود، پدر هری پاتر است. او که یک جادوگر با خون اصیل به شمار میرود، هرچند که نتوانست زیاد برای پسرش وظیفه پدری را انجام دهد، اما میراث تحسین برانگیزی از خود به جای گذاشت که نتیجه آن، نجات دنیا از دست ارباب تاریکی، لرد ولدمورت، بود.
جیمز پاتر که در سال ۱۹۶۰ متولد شد و در ۴۱ سالگی جانش را از دست داد، یک جادوگر اصیلزاده انگلیسی است. او تنها پسر فلیمونت و یوفیمیا پاتر محسوب میشود و پدر بزرگش نیز هنری پاتر نام داشت. اما با وجود تمامی این تفاسیر، بیشتر ما او را به عنوان پدر هری پاتر و همسر لیلی پاتر میشناسیم. جناب پاتر بین فاصل سالهای ۱۹۷۱ تا ۱۹۷۸ در مدرسه هاگوارتز تحصیل کرد و در دوره خود، مطرحترین و محبوبترین دانشآموز گروه گریفندور بود.
هنگامی که جیمز پاتر پا به مدرسه هاگوارتز گذاشت و به عضوی از آن درآمد، با سه تا از دانشآموزهای دیگر گروه گریفندور رابطه دوستانه عمیقی برقرار کرد؛ سه شخصیت با نامهای رموس لوپین، سیریوس بلک و پیتر پتیگرو. منتها او برخلاف پسرش هری شخصیت زیاد بخشنده و آرامی نداشت. او با یکی از دانشآموزهای گروه اسلایدرین به نام سوروس اسنیپ دشمنی پیدا کرد و حسابی از اذیت کرد او لذت میبرد. James Potter در سال هفتم تحصیل خود، به ارشد گروه گریفندور تبدیل شد و با دختری به نام لیلی ایوانز رابطه عاشقانهای برقرار کرد.
پس از فارغ التحصیلی از مدرسه هاگوارتز، جیمز پاتر با لیلی ایوانز ازدواج؛ دختری که از قضا سوروس اسنیپ هم به شکل دیوانهواری عاشقش بود. به هر حال، حاصل ازدواج این دو نفر به یک پسر بچه استثنایی به اسم هری پاتر منجر شد که همه ما او را به خوبی میشناسیم. او یکی از دوستان نزدیک خود یعنی سیریوس بلک را هم به پدرخوانده پسرش تبدیل کرد که در مقالههای بعدی حسابی به او خواهیم پرداخت. جیمز، لیلی و تمام دوستانشان در طی جنگ جهانی جادویی اول در قالب محفل ققنوس (Order of the Phoenix) در مقابل نیروهای تاریکی حسابی ایستادگی کردند. طبق اطلاعات، جیمز و لیلی در طی زندگی پر تنش خود، سه بار در مقابل لرد ولدمورت قرار گرفتند.
اما هنگامی که یک پیشگویی بزرگ مطرح شد، جیمز و لیلی تصمیم گرفتند پسر تازه متولد شدهشان را بردارند و از دست لرد ولدمورت پنهان شوند. اما متاسفانه یکی از نزدیکترین دوستان این دو به اسم پیتر پتیگرو به آنها خیانت کرد و باعث شد که ارباب تاریکی از محل امنشان اطلاع پیدا کند. در ادامه این عمل خیانتآمیز، ولدمورت موفق شد جیمز و لیلی پاتر را پیدا کند و آنها را به قتل برساند. این پدر و مادر فداکار در هالووین سال ۱۹۸۱ و زمانی که سعی داشتند از پسر نوزادشان دفاع کنند، جان سپردند تا برای همیشه یکی از دراماتیکترین داستانهای دنیای جادوگری را به نام خود ثبت نمایند.
جیمز پاتر و همسرش جان خود را فدا کردن تا بتوانند پسرشان را زنده نگه دارند
جیمز پاتر در سال ۱۹۹۸ و از طریق سنگ Resurrection Stone توانست به همراه لیلی، سیریوس بلک و رموس لوپین برای چند لحظهای به صورت روح ظاهر شود تا بتواند در مدت زمانی هرچند کوتاه، به پسرش هری دلگرمی دهد تا او روحیه کافی برای مقابله با لرد ولدمورت را به دست آورد. پس از اینکه ارباب تاریکی برای همیشه از بین رفت و جنگ جهانی جادویی دوم تمام شد، او از طریق پسرش هری صاحب سه نوه شد. هری اسم سه فرزند خود را جیمز سیریوس، آلبوس سوروس و لیلی لونا گذاشت تا میراث خانواده پاتر برای مدت زمان بیشتری در دنیای جادوگری زنده بماند.
جیمز پاتر نه تنها یک جادوگر بااستعداد بود، بلکه یکی از معدود کسانی بود که در دوران نوجوانی، توانست به یک جانورشکل (Animagus) تبدیل شود، آن هم به صورت غیرقانونی و مخفیانه. در سالهای تحصیلش در هاگوارتز، وقتی فهمید دوست نزدیکش، ریموس لوپین، یک گرگینه است، تصمیم گرفت کاری فراتر از دلسوزی انجام دهد. او به همراه سیریوس بلک و پیتر پتیگرو، بیآنکه وزارت سحر و جادو باخبر شود، سالها تمرین کردند تا در نهایت بتوانند خود را به جانورانی تبدیل کنند که در کنار ریموس در شبهای مهتابی باشند. جیمز به یک گوزن قدرتمند تبدیل میشد، موجودی نجیب و باشکوه، که بعداً الهامبخش جادوی پاترونوس پسرش هری نیز شد. این گوزن بود که نام مستعار «پرونگز» را برای او به ارمغان آورد؛ شاخههایی از وفاداری، شجاعت و رفاقت که حتی تاریکی گرگینهوار شب را هم روشن میکرد.
جیمز پاتر تنها به جادوهای پر زرق و برق یا دوئلهای نمایشی دلخوش نبود؛ ذهنی تیز و نبوغآمیز داشت که در کنار شیطنتهایش، به خلق یکی از افسانهایترین اشیای جادویی دنیای جادوگری انجامید: نقشه مارودر. او به همراه سیریوس، ریموس و پیتر، سالها زمان صرف کرد تا این نقشهی جادویی را بسازد: نقشهای که ن هتنها تمام راهروهای پیچ در پیچ و مخفی هاگوارتز را نشان میداد، بلکه موقعیت دقیق هر شخص را هم در لحظه مشخص میکرد. گفته میشود جیمز و سیریوس نقش اصلی را در خلق طلسمهای پیشرفتهی ردیابی، رمزنگاری جادویی و مکانیابی نقشه ایفا کردند. برای آنها، این نقشه فقط یک ابزار برای فرار از قوانین نبود، بلکه نمادی از دوستی، ماجراجویی و تمایل به شناخت ژرفترین اسرار دنیای جادوگری بود، ردی از جوانی سرکش اما درخشان، که هنوز در هر گوشهی مدرسهی جادوگری طنین دارد.
نظر شما در این باره چیست؟ دیدگاههای خود را با تیم بازار و سایر کاربران به اشتراک بگذارید.
منبع: Harrypotter.fandom
بزرگترین یوتیوبر کالاف دیوتی ایران کیه؟ میزگیم با ملیکا دیوتی
متن اشتباهه جیمز در اصل ۲۱ سالش بوده نه ۴۱ دو جیمز ارشد نبود کاپیتان تیم کوییدیچ بود