لیلی پاتر هری پاتر
اخبار سینما و انیمیشن خبر

معرفی شخصیت‌های هری پاتر: لیلی پاتر، مادر هری پاتر

لیلی پاتر (Lily Potter) که اسم اصلی‌اش لیلی ایوانز (Lily Evans) است، یکی از معروف‌ترین شخصیت‌های تاریخ صنعت سرگرمی را به دنیا آورد. لیلی که در سنین جوانی با جیمز پاتر ازدواج کرد، چندی بعد هری را به دنیا آورد و در نهایت نیز در راه حفاظت از پسرش جان باخت.

لیلی پاتر که پیش از ازدواج با جیمز پاتر با اسم لیلی ایوانز شناخته می‌شد، یک جادوگر ماگل‌زاده است که برخلاف خانواده‌اش، استعدادهایی جادویی داشت. او دختر کوچک خانواده ایوانز بود و تنها یک خواهر بزرگ‌تر به اسم پتونیا داشت؛ شخصیتی که به شدت نسبت به خواهر کوچکش حسادت می‌کرد. لیلی زمانی که تنها یک بچه بود به توانایی‌های جادویی خود پی برد و سوروس اسنیپ، پس از اینکه متوجه این استعدادها شد، او را با دنیای جادوگری آشنا کرد. در نتیجه کشف این توانایی‌ها، او در سال ۱۹۷۱ و زمانی که تنها ۱۱ سال داشت به مدرسه هاگوارتز پیوست و تا سال ۱۹۷۸ در آنجا به تحصیل ادامه داد.

تماشای ویدیویی بزرگ‌ترین یوتیوبر کالاف دیوتی ایران کیه؟ میزگیم با ملیکا دیوتی

لیلی ایوانز درست مانند همسر و فرزند آینده خود به گروه گریفندور راه پیدا کرد و در طی آن‌ سال‌ها، زندگی خوبی داشت. او زمانی که سال هفتم تحصیلی خویش را در هاگوارتز پشت سر می‌گذاشت، به دختر ارشد گروه تبدیل شد و به تدریج با جیمز پاتر محبوب و جذاب وارد رابطه عاطفی شد. پس از اتمام سال‌های تحصیلی، لیلی با جیمز پاتر ازدواج کرد و در ادامه این موضوع، اسمش به لیلی پاتر تغییر یافت. لیلی و جیمز در حین جنگ جهانی جادویی اول به محفل ققنوس پیوستند تا در کنار شخصیت‌های دیگری مثل سیریوس بلک، رموس لوپین و پیتر پتیگرو در مقابل نیروهای تاریکی ایستادگی کنند. لیلی و جیمز در کنار هم سه دفعه در مقابل لرد ولدمورت ایستادگی کردند. در ادامه این وقایع آن‌ها صاحب فرزندی به اسم هری جیمز پاتر شدند و سیریوس بلک را هم به عنوان پدرخوانده او برگزیدند.

با این حال، خانواده پاتر پس از مطرح شدن یک پیش‌گویی در مورد لرد ولدمورت و پسرشان مجبور شدند پنهان شوند تا بلکه از دستان ارباب تاریکی دور بمانند. طبق این پیش‌گویی، در ژوئیه سال ۱۹۸۰ یک پسر بچه به دنیا می‌آید که توانایی شکست لرد ولدمورت را خواهد داشت. هرچند که آن‌ها برای پنهان شدن و زنده ماندن زیاد تلاش کردند، اما یکی از بهترین دوستان‌شان یعنی پیتر پتیگرو به آن‌ها خیانت کرد. در نتیجه این خیانت، لیلی پاتر و همسرش در سال ۱۹۸۱ و در شب هالووین، هنگامی که سعی داشتند از پسرشان محافظت کنند جان سپردند.

حالا که خلاصه‌ای از داستان زندگی لیلی را با هم مرور کردیم، بیایید کمی در در مورد دوران کودکی او صحبت کنیم؛ برهه‌ای که طرفداران اطلاعات زیادی از آن ندارند. لیلی ایوانز در سال ۱۹۶۰ و در شهر کوک‌ورث کشور انگلستان متولد شد و رابطه بسیار نزدیکی با خواهر بزرگش یعنی پتونیا داشت. پس از مدتی لیلی با پسری به اسم سوروس اسنیپ آشنا می‌شود که از لحاظ مالی وضعیت جالبی نداشت. پتونیا هم به همین خاطر پسربچه بیچاره را مورد تمسخر قرار می‌داد و زیاد او را جدی نمی‌گرفت.

اما با این حال سوروس اسنیپ نقش به مراتب مهم‌تری نسبت به پتونیا در زندگی لیلی داشت. او اولین فردی بود که متوجه استعدادهای لیلی شد و در مورد دنیای جادوگری به او اطلاع داد. آن‌ها هنگامی که سن کم‌تری داشتند، در همه وقت در مورد هاگوارتز صحبت می‌کردند و هیجان داشتند که با رسیدن به ۱۱ سالگی، به مدرسه جادویی بروند. پتونیا که به تدریج نسبت به خواهر کوچک‌تری حسادت پیدا کرده بود، به رئیس وقت هاگوارتز یعنی آلبوس دامبلدور نامه نوشت. در این نامه او درخواست ثبت نام در هاگوارتز را مطرح کرده بود که دامبلدور آن را رد کرد. لیلی پاتر و سوروس اسنیپ پس از مدتی این نامه را پیدا کردند و بعدها متوجه قضیه شدند.

لیلی پاتر هری پاتر

لیلی پاتر و سوروس اسنیپ در زمان کودکی رابطه بسیار نزدیکی با هم داشتند

اما پتونیا که به شدت نسبت به خواهرش حسود شده بود، پیش از رفتن لیلی به هاگوارتز او را یک عجیب الخلقه خطاب کرد. پتونیا در آن شرایط به سیم آخر زد و اظهار کرد که بهتر است عجیب الخلقه‌هایی مثل او به هاگوارتز بروند تا مردم محترم معمولی به خاطر آن‌ها آسیب نبینند. پتونیا که بعدها سرپرستی خواهر زاده‌اش را بر عهده گرفت در ظاهر از جادو متنفر بود؛ اما همه ما می‌دانیم که او نسبت به خواهرش حسادت می‌کرد و دوست داشت مانند او یک جادوگر باشد.

لیلی ایوانز در یازده سالگی نامه‌ی پذیرش خود را از مدرسه‌ هاگوارتز دریافت کرد و در همان سال اول، با کلاه گروه‌بندی وارد گروه گریفیندور شد. او خیلی زود به عنوان یکی از دانش‌آموزان باهوش، کوشا و خوش‌رفتار شناخته شد؛ دختری که نه‌ تنها در کلاس‌های نظری و عملی عملکردی درخشان داشت، بلکه از نظر اخلاقی نیز مورد احترام معلمان و دانش‌آموزان دیگر بود. از یک‌سو، سوروس اسنیپ، دوست دوران کودکی‌اش که در گروه اسلایدرین قرار گرفته بود، هنوز رابطه‌ای صمیمانه با او داشت. این دو اغلب در حیاط مدرسه با یکدیگر گفتگو می‌کردند و لیلی بارها از اسنیپ در برابر دیگران، از جمله دوستان جیمز پاتر، دفاع می‌کرد. اما در سال‌های میانی، به‌ویژه با گرایش روزافزون اسنیپ به جادوهای سیاه و معاشرت با گروهی از دانش‌آموزان افراطی اسلایدرین، این دوستی کم‌کم دچار تنش شد. نقطهٔ اوج این تنش، ماجرای توهین نژادپرستانهٔ اسنیپ بود؛ جایی که او در لحظه‌ای از خشم، لیلی را «ماگل‌زاده» خطاب کرد. همین جمله باعث شد لیلی، با وجود سال‌ها دوستی، برای همیشه از او فاصله بگیرد.

سریال هری پاتر: دنیل ردکلیف دوست دارد نقش سیریوس بلک را بازی کند

در سوی دیگر، جیمز پاتر، دانش‌آموزی مغرور و محبوب، بارها تلاش کرد توجه لیلی را به خود جلب کند، اما رفتارهای خودخواهانه و شوخی‌های مکررش با اسنیپ، مانعی برای ایجاد رابطه‌ای جدی میان آن‌ها بود. با این حال، جیمز در سال‌های پایانی تحصیلش به بلوغ رفتاری رسید، از غرور نوجوانانه‌اش فاصله گرفت و به چهره‌ای محترم‌تر و مسئول تبدیل شد؛ تغییری که نهایتاً باعث شد لیلی نگاه متفاوتی به او پیدا کند. در سال پنجم، لیلی به عنوان دانش‌آموز ارشد (Prefect) گروه گریفیندور انتخاب شد، که نشانه‌ای از اعتماد کامل مسئولان مدرسه به او بود. در سال هفتم و آخر تحصیلش، همراه با جیمز پاتر به عنوان سرپرست ارشد مدرسه (Head Girl) منصوب شد. در همین سال بود که رابطه‌ی عاشقانه‌ی آن‌ها شکل گرفت؛ عشقی که در آینده به ازدواجی پرماجرا منتهی شد و سرنوشت دنیای جادوگری را برای همیشه دگرگون کرد.

نظر شما در این باره چیست؟ دیدگاه‌های خود را با تیم بازار و سایر کاربران به اشتراک بگذارید.

منبع: Harrypotter.fandom


بزرگ‌ترین یوتیوبر کالاف دیوتی ایران کیه؟ میزگیم با ملیکا دیوتی

Loading

تگ ها

نظرات

اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها