معرفی شخصیتهای هری پاتر: نویل لانگباتم، قهرمان فراموش شده
پروفسور نویل لانگباتم که در دوران نوجوانی زیاد به قهرمانها نمیخورد، با بزرگتر و بالغ شدن چهره دیگری را به خود گرفت. در حالی که او در سالهای ابتدایی هاگوارتز زیاد جدی گرفته نمیشد، اما قلب شجاعش به او کمک کرد بر تمام چالشهای زندگی غلبه کند و به انسان دیگری تبدیل شود.
در دنیای غنی هری پاتر، نویل لانگباتم (Neville Longbottom) جزو آن دسته از افرادی است که هیچ وقت به اندازه استحقاق خود مورد توجه قرار نگرفت. نویل یک جادوگر اصیل بریتانیایی است که پدر و مادرش با نامهای فرانک و آلیس، هر دو جادوگرهای قدرتمندی بودند. فرانک و آلیس لانگباتم دو مامور (Auror) بودند که وظیفهشان، مبارزه با جادوهای تاریک و نیروهای شر بود. این دو نفر جزو اعضای اورجینال محفل ققنوس به شمار میرفتند و در طی جنگ جهانی جادویی اول، تاثیر بسزایی داشتند. اما این زوج بدشانس، به سرنوشت خوبی دچار نشدند.
هنگامی که نویل لانگباتم تنها ۱۶ ماه سن داشت، پدر و مادرش توسط بلاتریکس لسترنج و سه مرگخوار دیگر تا حد دیوانگی مورد شکنجه قرار گرفتند. آنها که پس از این شکنجهها دیگر مثل قبل نمیشدند، در بیمارستان آسیبهای جادویی سینت مونگو بستری شدند تا نویل زیر نظر والدین خود بزرگ نشود؛ درست مثل اتفاقی که برای هری پاتر رخ داد. سرپرستی نویل به ناچار به مادر بزرگش یعنی آگوستا لانگباتم رسید تا او دوران کودکیاش را در کنار مادر بزرگ پیر خود سپری کند.
اما نویل یک ویژگی مشترک جذاب با هری پاتر دارد. هنگامی که شخصیت مورد بحث متولد شد، پیشگوییها ادعا میکردند که از میان او و هری، یکی از آنها آنقدری قدرتمند است که بتواند در حین بزرگسالی، لرد ولدمورت را شکست دهد. اما چه شد که این پیشگویی به سمت هری پاتر سنگینی کرد؟ لرد ولدمورت برای جلوگیری از پیشگویی در ابتدا به سراغ خانواده پاتر رفت تا فرزند نوزادشان را از بین ببرد. اما خب ارباب تاریکی برای کشتن هری تمام قدرتش را از دست داد و بخشی از قدرتش به هری منتقل شد. بدین ترتیب، اسم نویل لانگباتم از این پیشگویی خط خورد تا هری به دشمن اصلی ولدمورت تبدیل گردد.
نویل لانگباتم در سال ۱۹۹۱ وارد مدرسه هاگوارتز شد و همانطور که انتظار میرفت، کلاه گروهبندی او را به گروه گریفندور فرستاد. به همین خاطر، او در کنار هری پاتر، رون ویزلی و هرمیون گرنجر قرار گرفت و به عضوی از گروه دوستانه ایشان تبدیل شد. نویل بیچاره در هنگام کودکی و نوجوانی، یک پسر بچه خجالتی، دست و پا چلفتی و بیاستعداد به نظر میرسید که همیشه مورد تمسخر قلدرها قرار میگرفت. مادر بزرگش یعنی آگوستا لانگباتم هم سر همین موضوع نویل را سرزنش میکرد و اعتقاد داشت که او هیچ وقت مثل والدینش به جادوگر قدرتمندی تبدیل نخواهد شد.
اگر نویل لانگباتم آخرین هورکراکس را از بین نمیبرد، سرنوشت جنگ تغییر پیدا میکرد
اما با وجود تمامی این ملامتها، نویل با بزرگ شدن و قدرت گرفتن، به همه نشان داد که علاوه بر یک قلب مهربان، دستها و چوب دستی قدرتمندی هم دارد. نویل لانگباتم به یکی از رهبرهای ارتش دامبلدور تبدیل شد و به خوبی از پس این مسئولیت برآمد. او وظیفه داشت که در یکی از تاریکترین برهههای تاریخ، به دانشآموزها آموزش دهد تا آنها بتوانند با استفاده از جادو، در مقابل نیروهای تاریکی ایستادگی کنند.
نویل در ادامه کارنامه درخشان خود در نبردهای متعددی مثل نبرد اداره اسرار (سال ۱۹۹۶)، نبرد برج نجوم (سال ۱۹۹۷) و نبرد هاگوارتز (سال ۱۹۹۸) شرکت داشت و در جریان آنها، نقش مهمی ایفا کرد. اما شاید مهمترین لحظه کارنامه او به همین نبرد هاگوارتز بازگردد. در حین این مبارزه عظیم، لرد ولدمورت به او پیشنهاد کرد که به ارتش او بپیوندد و شکل یک مرگخوار را به خود بگیرد. اما خب نویل این پیشنهاد را رد کرد و با قطع کردن ماری به اسم ناگینی، آخرین هورکراکس ولدمورت را هم از بین برد. اگر او هورکراکس هفتمی و پایانی را از بین نمیبرد، احتمالا هری پاتر نمیتوانست ارباب تاریکی را شکست دهد.
نویل در سال پایانی تحصیلش در هاگوارتز یکی از رهبرهای ارتش دامبلدور بود و با تدبیر و سیاست خود، در مقابل پروفسورهای مرگخوار ایستادگی کرد و آنها را از سر راه برداشت. پس از اتمام جنگ جهانی جادویی دوم، او برای مدتی به عنوان یک Auror به وزارت سحر و جادو خدمت کرد؛ درست مثل کاری که والدینش انجام دادند. اما پس از مدتی از این پست کنار کشید تا به پروفسور گیاهشناسی و رئیس گروه گریفندور در مدرسه هاگوارتز تبدیل شود. در ادامه او با یک گیاهشناس دیگر به اسم حنا ابوت (Hannah Abbott) ازدواج کرد. هری و جین هم او را به عنوان پدرخوانده پسر کوچکشان یعنی آلبوس دامبلدور برگزیدند.
نکته جالب و کمتر شنیده شدهای که در مورد نویل وجود دارد، به چوب دستی جادویی وی مربوط میشود. شاید کمتر کسی بداند که نویل تا سال ششم، با چوبدستی دستدوم پدرش جادو میکرد؛ ابزاری که هرگز کاملاً با او سازگار نبود. اما پس از شکستن آن در نبرد اداره اسرار، نویل برای اولینبار صاحب چوبدستی خودش شد و از همانجا بود که جادوی او نیز دگرگون شد. گویی با شکستن گذشته، نویل نه فقط چوبدستی، بلکه سرنوشت خودش را به دست گرفت. او دیگر تنها بازماندهی یک تراژدی نبود، بلکه قهرمانی بود که راه خودش را، با دستان خودش، ساخت.
نظر شما در این باره چیست؟ دیدگاههای خود را با تیم بازار و سایر کاربران به اشتراک بگذارید.
منبع: Harrypotter.fandom
بزرگترین یوتیوبر کالاف دیوتی ایران کیه؟ میزگیم با ملیکا دیوتی
نویل یکی از محبوب ترین شخصیت ها بود اولش با اهر احمقانه باعث خنده میشد اما در مراحل حساس همیشه همراه هری پاتر بود
خیلی عالی…لذت بردم از متن زیباتون
سلام و سپاس