پرنس چارمینگ یکی از آنتاگونیستهای تکرارشونده و پایه ثابت شرک در سری انیمیشنهای Shrek است که در دو انیمیشن Shrek 2 و Shrek the Third (شرک ۳) در مقام آنتاگونیست اصلی داستان ظاهر شده و تنها شخصیت شرور در این فرنچایز به شمار میرود که بیش از یک بار، شانس قرار گرفتن در مقابل شرک به عنوان یک آنتاگونیست و آرک-نمِسیس اصلی را داشته است. برای مثال در انیمیشن شرک ۱، شخصیت لُرد فارکواد را داشتیم که به عنوان شخصیت منفی داستان شناخته میشد. یا در انیمیشن Shrek Forever After شخصیت شرور و آبزیرکاهی مثل رامپل را داشتیم که تا اینجای کار یکی از قدرتمندترین آنتاگونیستهای شرک شناخته میشود.
در بین تمامی این شخصیتهای شرور اما، این کاراکتر پرنس چارمینگ است که همواره به عنوان آرک-نمسیس و دشمن اصلی شرک شناخته میشود و در انیمیشنهای متعددی نیز حضور داشته و برای شخصیتهای اصلی داستان دردسرهای زیادی را به وجود آورده است. پرنس چارمینگ (Prince Charming) یکی از چهرههای شناخته شده در قلمروی Far Far Away (سرزمین خیلی خیلی دور، قلمروی پادشاهی شاه هارولد که یک پارودی طنزآمیز از شهرک هالیوود در شهر لوسآنجلس آمریکا محسوب میشود) به شمار میرود و طبق برنامهریزیهای چندین و چند سالهی شاه هارولد و پری مادرخوانده (مادر پرنس چارمینگ)، قرار بود همان شوالیهی قهرمانی باشد که پرنسس فیونا را از قلعهی اژدها نجات میدهد و علاوه بر شکستن طلسم فیونا، در آینده نیز تبدیل به شاه سرزمین خیلی خیلی دور میشود. نقشهای که با ورود شرک به داستان به طور کامل نقشه برآب شد و تلاشهای بعدی پرنس چارمینگ به کمک مادر جادوگرش نیز هیچ تغییری در سرنوشت فیونا و خود پرنس چارمینگ ایجاد نکردند.
در ادامهی این مطلب با ما همراه شوید تا به معرفی کامل شخصیت پرنس چارمینگ بپردازیم و نقاط ضعف و قوت موجود در شخصیتپردازی این کاراکتر را بررسی کنیم. شخصیتی که قرار بود همسر فیونا و پادشاه بعدی سرزمین Far Far Away باشد، اما دیو خوشگذرانی به نام شرک، تمام آرزوهایش را نقشه برآب کرد.
بیوگرافی و پیشینهی داستانی پرنس چارمینگ
پرنس چارمینگ در سرزمین Far Far Away به دنیا آمده و مادرش یک پری جادویی است که با اسم رایج پری مادرخوانده (Fairy Godmother) شناخته میشود و پدرش هم یک شخصیت مجهولالهویه است که هیچ اطلاعاتی از او در اختیار نداریم و در طول سری انیمیشنهای Shrek هم تا به حال کوچکترین اشارهای به پدر پرنس چارمینگ یا همسر سابق پری مادرخوانده نشده است. تنها موردی که در رابطه با پدر پرنس چارمینگ از آن تا حد زیادی اطمینان داریم، این است که قطعا پدر پرنس چارمینگ یک انسان معمولی است که احتمالا از جایگاه اجتماعی بالایی هم برخوردار بوده است. از آنجایی که مادر پرنس چارمینگ یک موجود جادویی است و خود پرنس چارمینگ یک انسان معمولی، پس میتوان اینگونه نتیجه گرفت که پدر پرنس چارمینگ یک انسان معمولی است که به احتمال بسیار زیاد دار فانی را وداع گفته و دیگر در قید حیات به سر نمیبرد.
البته تا به حال در این سری انیمیشنی هیچ اشارهای هم به زنده نبودن پدر پرنس چارمینگ نشده و اصلا بعید نیست که در انیمیشن درحال ساخت Shrek 5، شاهد ورود یک شخصیت جدید به داستان باشیم که خودش را همسر پری مادرخوانده و پدر پرنس چارمینگ معرفی میکند. پس تا قبل از اینکه این اتفاق بیوفتد و شاهد رونمایی رسمی از این کاراکتر باشیم، بهتر است پدر پرنس چارمینگ را یک شخصیت مرده در نظر بگیریم که اصلا در دنیای انیمیشنهای شرک وجود خارجی ندارد.
زمانی که پرنس چارمینگ یک پسربچهی خردسال بود، مادرش به همراه پادشاه سرزمین خیلی خیلی دور، با یکدیگر توافق کردند و پرنس چارمینگ و فیونا را، زوج حتمی یکدیگر در سنین بزرگسالیشان معرفی کردند. بر اساس این توافق که به دنبال مدیون بودن پادشاه به پری مادرخوانده شکل گرفته بود، قرار شده بود تا در آینده پرنس چارمینگ با فیونا ازدواج کند و به وارث تاج و تخت سرزمین خیلی خیلی دور تبدیل شود. مدتی بعد در همان سنین کودکی، فیونا گرفتار یک طلسم جادویی بسیار قدرتمند شد که برای همیشه سرنوشت خودش و پرنس چارمینگ را متحول کرد.
به خاطر این طلسم، فیونا به وقت غروب و همزمان با پایین رفتن خورشید و تاریک شدن هوا، تبدیل به یک دیو سبزرنگ و زشت میشد که حسابی زندگیاش را به عنوان یک پرنسس زیبارو دچار اختلال میکرد. از همین رو، پدر و مادر فیونا او را در یک قلعه به نگهبانی یک اژدهای بالغ زندانی کردند تا در آینده، زمانی که پرنس چارمینگ به یک شوالیه تبدیل شد و قدرت مقابله با یک اژدهای بالغ را به دست آورد، به نبرد آن اژدها برود و فیونا را از قلعه نجات دهد. سپس با یک بوسهی عاشقانه برای همیشه طلسم فیونا را باطل کند و به پادشاه بعدی سرزمین خیلی خیلی دور تبدیل شود.
رزومهی پرنس چارمینگ در سری انیمیشنهای Shrek
پرنس چارمینگ در انیمیشن Shrek 1
پرنس چارمینگ هیچوقت به طور مستقیم در نخستین انیمیشن Shrek به تصویر کشیده نشد، اما از همان زمان نیز یکی از شخصیتهای مهم داستانی بود و سازندگان انیمیشن و تیم نویسندگان به خوبی میدانستند که در آینده شخصیت پرنس چارمینگ وارد داستان خواهد شد. به همین دلیل زمانی که شرک در اتاق فیونا در بلندترین برج قلعهی اژدها حاضر میشود تا فیونا را نجات دهد، فیونا به او میگوید که تمام این مدت منتظر پرنس چارمینگ بوده تا برای نجاتش به نبرد اژدها برود.
به احتمال بسیار زیاد، پدر و مادر فیونا حین زندانی کردنش در این قلعه، به او گفتهاند که یک روز پرنس چارمینگ برای نجاتش خواهد آمد و به همین دلیل فیونا تمام این مدت منتظر پرنس چارمینگ بوده تا او را از قلعه نجات دهد. بیخبر از اینکه یک کوتولهی خودشیفته، یک دیو زشت را برای نجاتش فرستاده و خبری از پرنس چارمینگ خوشتیپ سوار بر یک اسب سفید نیست.
پرنس چارمینگ در انیمیشن Shrek 2
در انیمیشن Shrek 2، پرنس چارمینگ رسما کار خودش را به عنوان یکی از شخصیتهای اصلی داستان شرک آغاز میکند. در ابتدای انیمیشن شرک ۲ باخبر میشویم که پدر و مادر فیونا، با مشورت پری مادرخوانده او را در قلعه زندانی کردهاند و تمام این ماجراها یک برنامهریزی طولانی مدت برای به قدرت رساندن پرنس چارمینگ بودهاند. در ابتدای انیمیشن شرک ۲، پرنس چارمینگ را سوار بر اسب سفیدش مشاهده میکنیم که مسافت بسیار زیادی را پشت سر میگذارد تا فیونا را نجات دهد.
اما به جای فیونا، با گرگ داستان سفیدبرفی مواجه میشود که روی تخت فیونا خوابیده و به پرنس چارمینگ میگوید که یک شوالیهی دیگر فیونا را نجات داده و الان در کنار یکدیگر، ماه عسل عاشقانهشان را سپری میکنند.
سپس در طول همین انیمیشن شرک ۲ است که متوجه میشویم کل ماجرای طلسم شدن فیونا و زندانی شدنش در قلعهی اژدها، فقط و فقط برای این بوده که در نهایت پرنس چارمینگ او را نجات دهد و به پادشاه بعدی سرزمین خیلی خیلی دور تبدیل شود. درست مثل لُرد فارکواد که به همین دلیل میخواست با فیونا ازدواج کند و به پادشاه بعدی این سرزمین تبدیل شود.
بخش زیادی از انیمیشن شرک ۲ بدون حضور پرنس چارمینگ ادامه پیدا میکند تا به نقطهای از داستان میرسیم که شرک به همراهی خره و گربه چکمه پوش، یک معجون جادویی را از پری مادرخوانده میدزدند و تمام کارخانهی معجونسازیاش را هم بهم میریزند. در همین نقطه داستانی، پرنس چارمینگ وارد داستان میشود و از مادرش مکان شرک را جویا میشود تا هرچه سریعتر او را بکشد و برای همیشه از شرش خلاص شود. اما پری مادرخوانده او را از انجام این کار منصرف میکند و به او میگوید که همچنان پرنس چارمینگ قرار است شاه بعدی سرزمین خیلی خیلی دور باشد.
بعد از اینکه پری مادرخوانده متوجه میشود که شرک کدام یک از معجونهای جادوییاش را دزدیده و به زودی قرار است به شکل انسانی خودش ظاهر شود، به پرنس چارمینگ سفارش میکند که به جای شرک، به ملاقات فیونا برود و خودش را ورژن انسانی شرک معرفی کند. فیونا هم که از زمان کودکی حتی یک بار هم پرنس چارمینگ را ندیده بود، حرف او را باور میکند و تصمیم میگیرند برنامههای جشن عروسیشان را پیش ببرند. با این وجود اما فیونا شدیدا به پرنس چارمینگ مشکوک میشود. چرا که هیچ یک از رفتارهایش شبیه شرک نیست. به همین خاطر، پری مادرخوانده، یک معجون عشق را به شاه هارولد، پدر فیونا میدهد تا آن را در نوشیدنی فیونا بریزد و فیونا را شیفته و عاشق پرنس چارمینگ کند. شاه هارولد اما در لحظهی آخر، از ریختن معجون در چای فیونا منصرف میشود.
در ادامه در جریان جشن عروسی فیونا با شرک قلابی که در واقع پرنس چارمینگ است، پرنس چارمینگ تمام تلاشش را میکند تا فیونا را ببوسد. تا اینکه ناگهان شرک و خره وارد محل برگزاری جشن میشوند و همهچیز را به هم میریزند. پرنس چارمینگ هم از آنجایی که فکر میکند فیونا معجون عشق را نوشیده و حالا عاشقش شده، سریعا برای بوسیدنش اقدام میکند اما هیچ اتفاقی نمیافتد. چرا که فیونا عاشق او نیست و بوسه نیز تنها در صورتی عمل میکند که با عشق واقعی هر دو طرف همراه شود.
پرنس چارمینگ در انیمیشن Shrek the Third
در سومین انیمیشن مجموعه شرک یعنی انیمیشن Shrek the Third پرنس چارمینگ یک بار دیگر در مقام آنتاگونیست اصلی داستان ظاهر میشود. برخلاف انیمیشن Shrek 2 پری مادرخوانده کنترل پرنس چارمینگ را به دست گرفته بود و به آنتاگونیست اصلی داستان تبدیل شده بود، اینبار پرنس چارمینگ خودش کنترل تصمیمهایش را برعهده گرفته و ریش و قیچی کارهایش دست خودش است.
در شروع انیمیشن Shrek the Third پرنس چارمینگ در گروه تئاتر یک رستوران مشغول به کار شده و در نمایشهای فانتزی با داستانهای غیرواقعی، نقش یک پرنس چارمینگ قهرمان را بازی میکند. با وجود اینکه پرنس چارمینگ در نمایشهایش نقش یک قهرمان را بازی میکند و سعی دارد از شرک یک شخصیت شرور و منفی را جلوه دهد، تماشاچیان تئاتر به محض ورود شخصیت شرک به نمایش، او را تشویق میکنند و پرنس چارمینگ نیز شدیدا از این بابت عصبانی میشود.
بعد از یک اجرای ناامیدکننده، پرنس چارمینگ عصبانی و ناراحت، به اتاق گریمش میرود و با مورد خطاب قرار دادن تصویر مادرش، به او قول میدهد که به زودی پادشاه سرزمین خیلی خیلی دور خواهد شد و انتقام مرگ مادرش را هم از شرک خواهد گرفت. در همین نقطهی داستانی، شخصیت شرور پرنس چارمینگ وارد داستان میشود تا یک بار برای همیشه، شانسش را برای تصاحب تخت پادشاهی پس از مرگ شاه هارولد، امتحان کند.
بعد از این تجدید قوای پرنس چارمینگ، او به میخانهی معروف سیب سمی (poison apple) میرود و با یک سخنرانی هیجانانگیز و دادن وعدههای سر خرمن به گروهی از شخصیتهای شرور موجود در دنیای انیمیشنی شرک، آنها را با یکدیگر متحد میکند و تصمیم میگیرند حالا که پادشاه هارولد دار فانی را وداع گفته و شرک هم در مقر پادشاهی نیست و به سفر رفته، بهترین فرصت برای تصاحب تخت پادشاهی است.
به همین جهت، پرنس چارمینگ با گروهی متشکل از شخصیتهای شرور کارتونهای قدیمی استودیوی DreamWorks، به قصر پادشاهی یورش میبرند و قدرت اصلی در سرزمین خیلی خیلی دور را تصاحب میکنند. همزمان با این حمله، شرک به همراه خره و گربه چکمه پوش، برای پیدا کردن آرتور، تنها وارث حقیقی و قانونی تاج و تخت، از سرزمین خیلی خیلی دور خارج شدهاند تا شرک بتواند با رد کردن پیشنهاد پادشاهی خودش، یک فرد لایق و شایسته مثل آرتور را به قدرت برساند تا اشخاصی مثل پرنس چارمینگ ادعای پادشاهی نداشته باشند.
بعد از پیدا کردن آرتور، به محض ورود شرک و دوستانش به سرزمین خیلی خیلی دور، به دست سربازان پرنس چارمینگ دستگیر میشوند اما فقط شرک زندانی میشود. سپس پرنس چارمینگ یک نمایش تئاتر را راهاندازی میکند تا با جبران کردن عقدههای شخصیاش در زمان تئاترهای رستورانی ابتدای فیلم، در خلال یک نمایش جدید بتواند شرک را آدم بدهی داستان جلوه دهد و شهرت آن را در نزد مردم خدشهدار کند. اما شرک به پرنس چارمینگ رودست میزند و با صحبتهای زیرکانهاش، یک شخصیت احمق و ابله را از پرنس چارمینگ به نمایش میگذارد و پرنس چارمینگ نیز تصمیم میگیرد روی همان استیج، شرک را به قتل برساند. در همین حین، فیونا با گروهی از پرنسسهایش وارد سالن تئاتر میشود و در مقابلشان نیز گروه شخصیتهای شرور وفادار به پرنس چارمینگ صف میکشند تا هر دو گروه یک نبرد جانانه را در مقابل هم رقم بزنند.
در همین موقعیت، آرتور، وارث راستین تاج و تخت، یک سخنرانی بسیار عاقلانه انجام میدهد و گروه شخصیتهای شرور را قانع میکند که همین حالا شرارتهایشان را کنار بگذارند و یک زندگی جدید را آغاز کنند و همین کار را هم میکنند و همگی در مقابل پادشاه جدید تسلیم میشوند. سپس پرنس چارمینگ که کاملا تنها و بیکس مانده و هیچکس هم از او طرفداری نمیکند، بعد از یک مشاجرهی غافلگیرکننده با شرک، با یک ضربهی دُم اژدها، به زمین میافتد و برجک ساختگی روی صحنه نیز، مشابه سکانس ابتدایی فیلم، روی سرش میافتد و او را له میکند.
دقیقا مشخص نیست که آیا پرنس چارمینگ در این صحنه کشته شده یا اینکه درست مثل همان سکانس ابتدایی فیلم در تئاتر رستورانی، پرنس چارمینگ دقیقا در نقطهای که پنجرهی برجک قرار گرفته، ایستاده و هیچ آسیب جدیای ندیده است. در هر صورت، با توجه به حضور جزئی پرنس چارمینگ در یکی از انیمیشنهای کوتاه شرک که بعد از انتشار انیمیشن Shrek the Third منتشر شدهاند، به نظر میرسد پرنس چارمینگ همچنان زنده است و به احتمال بسیار زیاد، درحال آب خنک خوردن در زندان قصر آرتورشاه است و به رویاهای فانتزیاش فکر میکند.
پرنس چارمینگ در انیمیشن Shrek Forever After
در چهارمین انیمیشن بلند در مجموعه انیمیشنهای شرک یعنی انیمیشن Shrek Forever After، پرنس چارمینگ هیچ جایگاه داستانی ندارد و در طول فیلم حتی یک ثانیه هم حضور پیدا نمیکند. با این وجود اما در قالب یک Cameo در فلشبکهای موجود در تیتراژ پایانی فیلم مورد اشاره قرار میگیرد و تا حدودی تداوم حضورش در دنیای انیمیشنی شرک را تایید میکند. در هر صورت، پرنس چارمینگ در این انیمیشن روی صحنه حاضر نمیشود و مشخص نیست که در دنیای موازی به تصویر کشیده شده در انیمیشن Shrek Forever After دقیقا چه سرنوشتی برای این کاراکتر رقم خورده است. همانطور که میدانید، در این دنیای موازی، جهانی به تصویر کشیده شده است که در آن پدر و مادر فیونا به طور کامل قدرت خودشان را به رامپل واگذار میکنند و سپس فیونا نیز با تلاشهای خودش از قلعه فرار میکند. پس با این وجود یا پرنس چارمینگ برای نجات فیونا تلاش کرده و موفق نشده، یا اینکه کاملا نظرش عوض شده و علاقهای به نجات پرنسسی که دیگر پدرش پادشاه نیست، نداشته!
پرنس چارمینگ در انیمیشن Scared Shrekless
در جریان انیمیشن کوتاه Scared Shrekless که در یک شب هالووین جریان پیدا میکند، خره و گربه چکمه پوش داستانی به نام Boots Motel را روایت میکنند که در آن پرنس چارمینگ در ابتدا در نقش یک متلدار گرم و صمیمی ظاهر میشود و خره و گربه را به درون متل دعوت میکند اما بعد از ورود آنها به داخل متل، تغییر شکل میدهد و در قالب یک قاتل سریالی، سعی دارد آنها را به قتل برساند. خره و گربه با روایت داستان Boots Motel سعی در تعریف کردن یک داستان جنایی دارند که در آن مشخص نیست چه کسی قاتل و چه کسی مقتول است و حسابی بر سر هویت قاتل و مقتول اختلاف نظر دارند و مدام داستان را از زبان خودشان تغییر میدهند.
البته که نه داستان Boots Motel و نه هیچ یک از دیگر داستانهای تعریف شده از زبان خره و گربه چکمه پوش در انیمیشن Scared Shrekless جزو حوادث اصلی خط داستانی مجموعه انیمیشنهای Shrek محسوب نمیشوند و در دنیای فانتزی داخل این مجموعه نیز حکم یک داستان فانتزی و غیرواقعی را دارند که نویسندهشان خره و گربه چکمه پوش است. با این وجود همچنان یکی دیگر از نقشآفرینیهای پرنس چارمینگ در سری انیمیشنهای شرک به شمار میرود و اشاره کردن به آن در این لیست خالی از لطف نیست.
پرنس چارمینگ در انیمیشن Thriller Night
در جریان انیمیشن کوتاه Thriller Night پرنس چارمینگ در فرم زامبیگونهاش ظاهر میشود و نقشآفرینی بسیار کوتاه و مختصری را از خودش در این انیمیشن کوتاه و جالب به جای میگذارد. در ادامه بعد از اینکه شرک از خواب بیدار میشود و متوجه میشود که کل ماجراها یک رویای ترسناک در خوابش بوده، پرنس چارمینگ را در بین تماشاچیان حاضر در سالن تئاتر مشاهده میکنیم که بر روی صندلی بین دو کاراکتر تلونیوس (Thelonious) و سایکلاپس (Cyclops) نشسته است.
با فاکتور گرفتن قسمت اصلی این انیمیشن و فرم زامبیگونهی پرنس چارمینگ در این قسمت، بخش مربوط به سالن تئاتر و حضور داشتن پرنس چارمینگ در بین تماشاچیان، به طور کاملا رسمی تاییدکنندهی این است که پرنس چارمینگ در حوادث پایانی انیمیشن Shrek the Third جان سالم به در برده و همچنان زنده است.
ویژگیهای شخصیتی پرنس چارمینگ
اگر بخواهیم ویژگیهای شخصیتی پرنس چارمینگ را مورد بررسی قرار دهیم، بهتر است از انیمیشن Shrek 2 شروع کنیم که اولین نقشآفرینی مهم و طولانی کاراکتر پرنس چارمینگ را در خودش جای داده است. در ابتدای این انیمیشن، پرنس چارمینگ خلاصهی شروع داستان را از زبان خودش روایت میکند و از همین روایت کوتاهش پیداست که شخصیتی بسیار خودشیفته، نارسیست و مغرور است که علاقهی زیادی هم به مادرش دارد و با وجود اینکه یک مرد بالغ و پا به سن گذاشته به نظر میرسد، همچنان مانند یک پسربچهی اصطلاحا مامانی، رفتار میکند و یک روز هم نمیتواند زندگیاش را بدون حضور مادرش تصور کند.
پرنس چارمینگ همچنین ویژگیهای شخصیتی زنانهی زیادی هم دارد و شرک هم عادت دارد حسابی راجع به این موضوع شوخی کند و بیشتر اوقات او را بچه قشنگ صدا میزند که اشارهای مستقیم به رفتارهای زنانه و سانتیمانتال پرنس چارمینگ دارد که مدام به وضعیت شکل ظاهریاش رسیدگی میکند و حتی به طور معمول به استفاده از لوازم آرایشیهای زنانه میپردازد.
از طرفی دیگر، پرنس چارمینگ با وجود موقعیت اجتماعی بسیار خوب و همچنین ثروت زیادی که به لطف مادرش به دست آورده، به هیچ عنوان یک شخصیت باهوش نیست و از هوش و ذکاوت بسیار کمی برخوردار است. برای مثال زمانی که در انیمیشن Shrek 2 خودش را به عنوان یک شرک قلابی جا میزند و سعی دارد خودش را به عنوان شرک به فیونا قالب کند، اصلا به این فکر نمیکند که برای گول زدن فیونا، باید کمی شبیه به شرک رفتار کند و برخی از عادتها و رفتارهای شخصیتی او را حین برخورد با فیونا به کار ببرد. در نهایت نیز همین نقشآفرینی غیرهوشمندانه و بسیار ضعیف پرنس چارمینگ در نقش شرک است که باعث مشکوک شدن فیونا میشود و همهی برنامههایش را خراب میکند.
پرنس چارمینگ همچنین به شدت از شرک متنفر است و او را با لقبهای بدی مثل “وحشتناک و فاجعهآمیز” مورد خطاب قرار میدهد. دلیل تنفر بسیار زیاد پرنس چارمینگ نسبت به شرک، بیش از هرچیزی به خاطر این است که خود او به شخصه فکر میکند فیونا بخشی جدانشدنی از سرنوشت او بوده و این شرک است که سرنوشت پرنس چارمینگ را از او دزدیده و فیونا را عاشق خودش کرده و اگر شرک نبود، فیونا قطعا با وجود تمام ویژگیهای شخصیتی نامتعادلش، عاشق او میشد و به جای شرک با پرنس چارمینگ ازدواج میکرد.
البته بخش زیادی از تنفر او نسبت به شرک در انیمیشن Shrek the Third به خاطر روحیهی انتقامجویانهاش برعلیه شرک و خانوادهی فیونا بود. چرا که در انتهای حوادث داستانی انیمیشن Shrek 2، شاه هارولد باعث کشته شدن پری مادرخوانده شد و پرنس چارمینگ هم با مشاهدهی این اتفاق از فاصلهای نزدیک، با خودش عهد میبندد که حتما انتقام مرگ مادرش را از فیونا و خانوادهی فیونا بگیرد. به دنبال همین روحیهی انتقامجویانهاش بود که در انیمیشن Shrek the Third به مقر پادشاهی حمله کرد و اینبار حتی هیچ علاقمندیای هم نسبت به فیونا در او دیده نمیشد.
پرنس چارمینگ تنها آنتاگونیست شرک به شمار میرود که هیچ وقت در هیچ نقطهی داستانی تحت هیچ شرایطی، رابطهای دوستانه با شرک برقرار نکرد و شرک هم هیچوقت نتوانست به او اعتماد کند. پرنس چارمینگ و لرد فارکواد از این لحاظ شباهت بسیار زیادی با یکدیگر دارند که هر دو میخواستهاند با ازدواج کردن با فیونا، به پادشاه بعدی سرزمین خیلی خیلی دور تبدیل شوند. یعنی در واقع هیچ علاقهی قلبیای به فیونا نداشتهاند و تنها دلیل برای عاشق پیشه بودنشان، دستیابی به قدرت پادشاهی در سرزمین Far Far Away بوده است.
آنتاگونیست آخرین انیمیشن در این سری یعنی انیمیشن Shrek Forever After هم از برخی زوایا بیشباهت به پرنس چارمینگ نیست. رامپل، آنتاگونیست آخرین انیمیشن سینمایی شرک، درست مثل پرنس چارمینگ، معتقد است که شرک با حضورش در این دنیا باعث خراب شدن زندگی آنها شده. پرنس چارمینگ همواره شرک را به خاطر اینکه فیونا را از قلعه نجات داده و او را به خودش علاقمند کرده، سرزنش میکند و رامپل دقیقا به خاطر اینکه وجود شرک باعث از دست رفتن رویاها و آرزوهایش شده، حسابی از دست او شاکی است.
مهارتها و نقاط ضعف پرنس چارمینگ
بدون شک مهمترین نقطه قوت پرنس چارمینگ در کنار ظاهر زیبا و آراستهاش، ثروت بسیار زیادش است که از مادرش به او رسیده. در انیمیشن شرک ۲ به خوبی قابل مشاهده است که پرنس چارمینگ از یک خانوادهی اشرافی و بسیار ثروتمند بیرون آمده و به پوشیدن لباسهای فاخر و زرین نیز عادت دارد.
پرنس چارمینگ همچنین در رقصیدن و اغوا کردن دختران جوان نیز مهارت بسیار زیادی دارد و در دقایق پایانی انیمیشن Shrek 2 نیز به خوبی مهارت رقصیدنش را به نمایش میگذارد اما متاسفانه در اغوا کردن فیونا حسابی ناتوان است.
پرنس چارمینگ همواره در طول این سری، به عنوان یک شوالیهی سوار بر اسب سفید به تصویر کشیده شده و همیشه یک شمشیر نیز به همراه دارد. اما هیچوقت او را در حین مبارزه مشاهده نکردهایم و با قاطعیت نمیتوان راجع به مهارتهای مبارزهای او نظری داد.
یکی دیگر نقطه قوتهای پرنس چارمینگ، ظاهر آراسته و زیبای اوست که به نوعی تنها نکتهی مثبت در رابطه با این کاراکتر محسوب میشود. پرنس چارمینگ یک مرد جوان بسیار خوشتیپ و خوشلباس، با چشمانی آبیرنگ است که موهایی نرم، بلند و بلوند نیز دارد. پرنس چارمینگ همیشه از لباسهای فاخر و مجلل استفاده میکند و همچنین علاقهی بسیار زیادش به لوازم آرایشی و حساسیتش نسبت به براق بودن لبها یا بینقص بودن چهرهاش، باعث شده بعضی از کاراکترها از جمله شرک، با استفاده از لقبهایی مثل لوس و بچهقشنگ او را مورد خطاب قرار دهند.
در رابطه با نقاط ضعف پرنس چارمینگ، میتوان به نشانهگیری بسیار ضعیف او اشاره کرد که احتمالا نشاندهندهی مهارت بسیار کم او در مبارزه کردن است. در سکانس پایانی انیمیشن شرک ۳، پرنس چارمینگ با استفاده از شمشیرش به قصد کشتن شرک به او ضربه میزند اما خیلی زود متوجه میشود که شمشیرش را در حد فاصل بین دست و بدن شرک فرود آورده و نتوانسته آسیبی به او وارد کند. از طرفی دیگر همانطور که پیشتر نیز به آن اشاره شد، پرنس چارمینگ احتمالا اصلا آدم باهوشی نیست. برای مثال زمانی که خودش را به عنوان شرک به فیونا قالب کرده بود، اصلا نمیتوانست ادای شرک را در بیاورد و از هوش و ذکاوت کافی برای نقش بازی کردن به عنوان شرک، برخوردار نبود.
یکی دیگر از نقطه ضعفهای فاحش پرنس چارمینگ، صدای خیلی بد او حین آواز خواندن است. در طول انیمیشنهای شرک ۲ و شرک ۳ بارها او را حین آواز خواندن مشاهده کردهایم، اما کاراکترهای اطرافش را هم دیدهایم که حسابی از شنیدن صدای آواز پرنس چارمینگ آزردهخاطر شده بودند و اوقات بسیار تلخی را سپری میکردند. هرچند شکسته شدن یک لیوان شیشهای حین آواز خواندنش، قدرت بالای صدایش را نشان میدهد. اما حتی با وجود داشتن یک صدای قدرتمند، هیچ مهارتی در آواز خواندن ندارد و اینطور میتوان نتیجه گرفت که صدای قدرتمندش هم مثل ظاهر زیبایش، به کلی در قالب همچین شخصیتی، هدر رفته است.
نظر شما راجع به شخصیت پرنس چارمینگ چیست؟ با توجه به اینکه احتمالا او هنوز دار فانی را وداع نگفته و همچنان در دنیای انیمیشنی شرک حضور دارد، دوست دارید که او را در انیمیشن درحال ساختِ Shrek 5 مشاهده کنید؟ حتما نظرات خود در رابطه با شخصیت پرنس چارمینگ را با ما در میان بگذارید.
ای کاش تو شرک پنج باشه یکم بخندیم