معرفی شخصیتهای باب اسفنجی شلوار مکعبی: اختاپوس افسرده و همیشه خسته
شخصیت اختاپوس (یا به طور کامل Squidward Tentacles) یکی از ۱۰ شخصیت اصلی سریال باب اسفنجی است. این شخصیت که همیشه افسرده به نظر میرسد و حتی حوصله خودش را ندارد، دوست و همسایه اجباری باب و پاتریک به شمار میرود و در ۹۹ درصد مواقع تحت عذاب شدیدی قرار دارد.
سریال باب اسفنجی با توجه به اینکه با هدف مخاطبین کم سن و سال ساخته میشود، اکثر شخصیتهای آن پرانرژی، شاد و امیدوار هستند. اما در میان تمامی این افراد یک کاراکتر واقع گرایانهتر هم وجود دارد که انگار منعکس کننده رفتار بسیاری از ما در شهر بیکینی باتم است: اختاپوس. اختاپوس همانطور که از نامشخص مشخص میشود یک نوع هشتپا است که میتوانیم از وی با عنوان نماد افسردگی یاد کنیم. این شخصیت همیشه خسته به نظر میرسد، تحمل دیگران را ندارد و میخواهد همیشه و همه جا در تنهایی وقت را سپری کند.
اختاپوس یک فرد بسیار بدبین، خودخواه، گستاخ و درونگرا است که آدم فکر میکند اصلا دوست ندارد زنده باشد. البته با توجه به شرایطی که زندگی برای او محیا کرده نمیتوان زیاد به او سخت گرفت. او در رستوران خرچنگی به عنوان صندوقدار کار میکند و همیشه حس بدی نسبت به خسیس بودن آقای خرچنگ دارد. اما دردسر اصلی او در حین کار یک فرد دیگر است. باب اسفنجی با انرژی و پرصحبتی مضاعف خود همیشه اختاپوس را عذاب میدهد و نمیگذارد که حالت عبوس حتی یک لحظه از چهره دوستش محو شود.
اما مشکل اینجا است که علاوه بر محل کار اختاپوس باید باب اسفنجی را به عنوان یک همسایه و دوست هم تحمل کند. باب که دقیقا در تضاد با همسایه افسرده خود قرار دارد ناخواسته و بدون آگاهی او را رنج میدهد. ولی با تمامی این تفاسیر و نفرتی که اختاپوس از همسایه دوست داشتنی خود دارد، ما در برخی مواقع حالت مهربانتر او را نیز میبینیم. در برخی مواقع او به گونهای رفتار میکند که انگار جایی در اعماق قلبش باب (و حتی پاتریک) را دوست دارد و او را به عنوان رفیق نزدیک خود میپندارد.
پدر شخصیت اختاپوس آقای Jeff Tentacles نام دارد و آنطور که خودش در قسمت Krab Borg میگوید، پدرش همیشه او را دوست داشته است. به همین دلیل و با توجه به اینکه او در خانواده خوبی بزرگ شده افسردگی وی در جای دیگری ریشه دارد. اختاپوس در زمان کودکی خود هیچگونه دوستی نداشت و در حین خوردن ناهار در مدرسه مجبور میشد به تنهایی کنار سطل آشغال بنشیند. زمانی که او کمی بزرگتر شد و به سن نوجوانی رسید همیشه با همکلاسی و همگروهی (گروه موسیقی) خود یعنی Squilliam Fancyson رقابت داشت.
علاوه بر این موارد و همانطور که در سریال فرعی باب اسفنجی با نام کمپ کورال مشاهده کردیم، او در حین کودکی به کمپ کورال میرود. او در همین کمپ با شخصیتهایی نظیر باب، پاتریک و سندی آشنا میشود و پایههای یک رفاقت طولانی را میریزد. اختاپوس در آن دوران به ارشد کمپ تبدیل شد و به همین خاطر در میان اعضای کمپ از مقبولیت بالایی برخوردار بود. شخصیت مورد بحث پس از اتمام مدرسه هیچ وقت به دانشگاه نرفت و مجبور شد که برای گذران زندگی به کار در رستوران خرچنگی بپردازد.
اما جالب است بدانید که اختاپوس همیشه کچل نبوده و قبلا موهای بلوند و بلندی داشته است. او پیش از اینکه باب اسفنجی به رستوران خرچنگی بیاید با فردی به نام جیم همکار بود. اما روزی که جیم از رستوران بیرون می رود و با اختاپوس صحبت میکند، حرفهایی میزند که باعث وحشت این شخصیت بیچاره میشود. به خاطر استرس و وحشت به وجود آمده تمام موهای بلند و زیبای اختاپوس میریزد تا او یک دلیل جدید برای افسرده شدن پیدا کند. با توجه به اطلاعات یکی از مواردی که اختاپوس در مورد خودش دوست داشت همین موهای طلایی و بلند بود.
نظر شما در این باره چیست؟ دیدگاههای خود را با تیم کافهبازار و سایر کاربران به اشتراک بگذارید.
منبع: SpongeBob.Fandom
خاطرات گیمرهای دهه هفتاد و هشتاد | میزگیم نوستالژی با گلخان و شایان
به خدا حق داره. منم جاش بودم با دیوونه بازی های خرچنگ خسیس و باب ساده لوح و پاتریک خنگ الان گوشه ی تیمارستان بودم اما خداییش بدون این احمق بازی های باب و پاتریک سریال بی مزه می شد.
وای منم جای اختاپوس بودم دیوانه میشدم چون اون دوتا شدید پخمه ابله خرافه پرست هستن نکبت کله پوک اونم وقتی هزار تا مار داری اون و زن کودنش مزاحم میشن نکبت های پخمه 🖕🖕🖕🔥🔥🔥
به خدا اختاپوس هق داره من اگه بودم الان کنار روانی بودم اما داستان رو نویسنده اشتباه گفت اختاپوس تصادف کرده وموهاش ریخته و چیز عجیب اینه که با ویلچر تصادف کرده؟!
واییییییییییییی
بعد ۲۰سال هنوزم داستانهاشون واسم تازگی دارن
عاشق تموم شخصیت هاشونم حتی اختاپوس
ولی هممون تو بچگی از اختاپوس بدمون میومد اما وقتی بزرگ شدیم زندگیمون بیشتر شبیه همین اختاپوس بود 😔
من ع بچگیم اختاپوسو دوس داشتم. ولی خب زیاد مث اون نیستم
من ع بچگیم از اختاپوس بشتر از همه شخصیتا خوشم میومد . ولی خب زیاد مث اون نیستم
خیلی دوست داشتم این کارتونو