آتشسوزی در سینمای «ایران» لالهزار؛ زخم تازه بر حافظه سینمایی تهران
بامداد ۲۳ آذر، خبر آتشسوزی در سینمای قدیمی «ایران» واقع در خیابان لالهزار تهران، بار دیگر نام این خیابان تاریخی را در صدر اخبار قرار داد؛ اما این بار نه بهعنوان مرکز فرهنگ و سرگرمی، بلکه بهمثابه نمادی از فرسودگی، رهاشدگی و بیتوجهی مزمن به میراث شهری. انتشار این خبر بهسرعت بازتاب گستردهای در رسانهها و شبکههای اجتماعی داشت، چرا که لالهزار و سینماهایش صرفاً ساختمانهایی قدیمی نیستند، بلکه بخشی از حافظه جمعی و تاریخ فرهنگی معاصر ایران را نمایندگی میکنند.
سینمایی که سالهاست خاموش و متروکه مانده بود، اینبار در شعلههای آتش فرو رفت تا یکی دیگر از نشانههای عینی تاریخ سینمای ایران با خطری جدی روبهرو شود؛ خطری که تنها متوجه یک بنا نیست، بلکه متوجه شیوه مواجهه ما با میراث فرهنگیِ زنده و معاصر است. اهمیت این حادثه دقیقاً از همینجا آغاز میشود؛ جایی که یک آتشسوزی شهری، به مسئلهای فرهنگی، اجتماعی و حتی هویتی تبدیل میشود و نگاهها را دوباره به خیابانی جلب میکند که زمانی قلب تپنده هنر، سینما و زندگی شبانه تهران بود.
این واقعه، فراتر از یک آتشسوزی ساده، بهانهای شد برای بازخوانی نقش لالهزار در تاریخ معاصر، جایگاه سینما «ایران» در حافظه سینمایی شهر و طرح پرسشهای جدی درباره سرنوشت بناهای فرهنگی فراموششدهای که در مرکز پایتخت، میان شلوغی روزمره و تصمیمهای ناتمام مدیریتی، به حال خود رها شدهاند.
شرح حادثه؛ آنچه در لالهزار رخ داد

آتشسوزی سینما ایران در خیابان لالهزار، یکی از قدیمیترین محورهای فرهنگی تهران، بار دیگر فرسودگی و رهاشدگی بناهای تاریخی شهر را بهصورت عینی و دردناک آشکار کرد
بر اساس گزارشهای منتشرشده، آتشسوزی در ساعات ابتدایی بامداد آغاز شد و به سرعت به بخشهای مختلف ساختمان سینما ایران سرایت کرد. نیروهای آتشنشانی پس از دریافت گزارش، با چندین ایستگاه به محل اعزام شدند و عملیات مهار حریق در ساختمانی که سالها بلااستفاده و فاقد کاربری فعال بود، آغاز شد. وسعت آتش و حجم دود، نشان از درگیری جدی سازه داخلی و بخشهایی از نمای ساختمان داشت؛ موضوعی که نگرانیهایی درباره سرایت حریق به بناهای مجاور در بافت متراکم لالهزار ایجاد کرد.
در جریان عملیات، اولویت اصلی جلوگیری از گسترش آتش و ایمنسازی محدوده اعلام شد. همزمان، رفتوآمد در بخشی از خیابان لالهزار با محدودیت روبهرو شد و نیروهای امدادی و انتظامی برای کنترل شرایط در محل حضور داشتند. خوشبختانه، گزارشها حاکی از آن است که این حادثه تلفات جانی نداشته، اما خسارتهای مادی و آسیبهای واردشده به بنای سینما قابلتوجه است. بررسی علت دقیق آتشسوزی به مراحل بعدی موکول شده و کارشناسان آتشنشانی و مراجع ذیربط در حال ارزیابی شرایط هستند.
سینما ایران و لالهزار؛ بازگشت به یک تاریخ فراموششده

ین سینمای متروکه که سالها خاموش و بلااستفاده مانده بود، در ساعات ابتدایی بامداد طعمه حریق شد و شعلهها بخشهای مختلف ساختمان آن را دربر گرفتند
برای درک اهمیت این حادثه، باید به جایگاه لالهزار در تاریخ فرهنگی تهران بازگشت. خیابان لالهزار، از اواخر دوره قاجار و بهویژه در دوران پهلوی اول و دوم، به مهمترین محور فرهنگی، هنری و تفریحی پایتخت تبدیل شد. این خیابان، محل تلاقی تئاتر، سینما، موسیقی، کافهنشینی و زندگی شبانه بود و بسیاری از نخستین تجربههای جمعی مدرن در حوزه سرگرمی و هنر در همین محدوده شکل گرفت.
سینما «ایران» یکی از سینماهای شاخص این محور بهشمار میرفت؛ سالنی که در سالهای فعالیت خود میزبان اکران فیلمهای داخلی و خارجی بود و بخشی از حافظه سینمایی چند نسل از شهروندان تهرانی را شکل داد. با گذر زمان، تغییر الگوی مصرف فرهنگی، انتقال سینماها به مراکز مدرنتر، کاهش مخاطب و در نهایت مشکلات حقوقی و مالکیتی، این سینما نیز مانند بسیاری از همتایانش در لالهزار به تعطیلی کشیده شد. سالها متروکه ماندن، این ساختمان را از یک فضای فرهنگی زنده به سازهای خاموش و آسیبپذیر تبدیل کرد.
تأثیر فرهنگی و اجتماعی سینماهای لالهزار

حضور گسترده نیروهای آتشنشانی مانع از گسترش آتش به ساختمانهای مجاور شد، اما آسیب جدی به سازه سینما اجتنابناپذیر بود
سینماهای لالهزار صرفاً سالنهای نمایش فیلم نبودند؛ آنها بخشی از فرآیند مدرنشدن جامعه شهری ایران محسوب میشدند. حضور در سینما، تجربهای جمعی بود که سبک زندگی، سلیقه فرهنگی و حتی گفتوگوهای اجتماعی را شکل میداد. بسیاری از هنرمندان، منتقدان و علاقهمندان سینما نخستین مواجهههای جدی خود با هنر هفتم را در همین سالنها تجربه کردند.
از منظر اجتماعی، لالهزار نقطهای برای شکلگیری اقتصاد فرهنگی بود. مغازهها، کافهها، رستورانها و کسبوکارهای وابسته به جریان تماشاگران سینما و تئاتر رونق داشتند. خاموششدن سینماها، بهتدریج این چرخه را از کار انداخت و خیابانی که روزگاری قلب تپنده فرهنگ شهری بود، به فضایی فرسوده و تجاریِ بیهویت بدل شد. آتشسوزی سینما ایران، نمادی از همین افول تدریجی است؛ افولی که سالها پیش آغاز شد و امروز خود را به شکلی خشن و ناگهانی نشان میدهد.
علت حادثه؛ پرسشهایی که هنوز بیپاسخاند

حادثه سینما ایران نشان داد که بیتوجهی طولانیمدت به نگهداری و ایمنی بناهای فرهنگی، خود میتواند به بحرانی شهری تبدیل شود
در مرحله کنونی، علت دقیق آتشسوزی اعلام نشده و بررسیهای کارشناسی ادامه دارد. با این حال، تجربه حوادث مشابه در ساختمانهای متروکه نشان میدهد که چنین بناهایی به دلایل مختلفی مستعد آتشسوزی هستند. فرسودگی تأسیسات برقی، انباشت مواد قابل اشتعال، نبود نظارت و کنترل، ورود افراد غیرمسئول به فضاهای رهاشده و حتی بیاحتیاطیهای ساده، میتواند زمینهساز چنین حوادثی شود.
آنچه اهمیت دارد، نه فقط یافتن علت فنی حادثه، بلکه پاسخ به این پرسش اساسی است که چرا بنایی با چنین ارزش تاریخی، سالها بدون مراقبت و ایمنی رها شده است. این پرسش، مسئولیت نهادهای مختلف از مالکان گرفته تا مدیریت شهری و متولیان میراث فرهنگی را به طور جدی مطرح میکند.
پیامدهای فوری آتشسوزی

این آتشسوزی تنها یک خسارت مادی نبود، بلکه ضربهای به حافظه سینمایی و خاطرات جمعی چند نسل از شهروندان تهرانی وارد کرد
در کوتاهمدت، مهمترین پیامد این حادثه، آسیب فیزیکی به بنای سینما و افزایش خطر برای ساختمانهای مجاور است. در بافت متراکم و قدیمی لالهزار، هر آتشسوزی میتواند به بحرانی گسترده تبدیل شود. علاوه بر آن، اختلال در تردد و فعالیتهای روزمره کسبه و ساکنان منطقه، از دیگر نتایج فوری این حادثه بود.
واکنش رسانهای و عمومی نیز بخش مهمی از تبعات کوتاهمدت بهشمار میرود. آتشسوزی سینما ایران، موجی از واکنشها را در فضای رسانهای و شبکههای اجتماعی برانگیخت و بار دیگر موضوع حفاظت از بناهای تاریخی و فرهنگی را به بحثی عمومی تبدیل کرد.
پیامدهای میانمدت و بلندمدت؛ میراث در خطر

واقعه لالهزار دوباره مسئله مسئولیت نهادهای شهری و فرهنگی در حفاظت از میراث معاصر را به کانون توجه افکار عمومی کشاند
در چشمانداز بلندمدت، آسیب دیدن سینما ایران میتواند سرنوشت این بنا را بیش از پیش در هالهای از ابهام قرار دهد. اگر خسارتها جدی باشد، مرمت و بازسازی آن نیازمند هزینه، تخصص و ارادهای جدی خواهد بود. برخی عناصر تاریخی، اگر از بین رفته باشند، دیگر قابل بازگشت نیستند و تنها میتوان نمونهای بازسازیشده از آنها ارائه داد.
از سوی دیگر، مسئله مالکیت و مسئولیت حقوقی دوباره مطرح میشود. تجربه نشان داده که بسیاری از بناهای لالهزار به دلیل وضعیت نامشخص مالکیت یا اختلاف میان نهادها، از برنامههای مرمتی بازماندهاند. این حادثه میتواند نقطه شروعی برای بازنگری در سیاستهای مدیریت بافت تاریخی لالهزار باشد؛ بازنگریای که اگر درست هدایت نشود، ممکن است به حذف کامل هویت تاریخی و جایگزینی آن با پروژههای صرفاً تجاری منجر شود.
آتشسوزی سینما ایران، در عین تلخی، میتواند به عنوان یک هشدار جدی عمل کند. این حادثه نشان داد که رها کردن بناهای تاریخی، نهتنها به فراموشی فرهنگی منجر میشود، بلکه خطرات ایمنی و اجتماعی نیز به همراه دارد. در عین حال، این اتفاق میتواند فرصتی برای آغاز گفتوگویی جدی درباره احیای لالهزار باشد؛ احیایی که بر پایه بازگرداندن کاربریهای فرهنگی، هنری و شهری شکل بگیرد، نه صرفاً تخریب و نوسازی بیهویت.
جمعبندی؛ آتشی که فقط یک سینما را نسوزاند

سینما ایران با سوختن در آتش، به نمادی از خطر فراموشی میراث فرهنگی در تهران امروز تبدیل شد؛ خطری که اگر جدی گرفته نشود، تکرارپذیر است
آتشسوزی سینمای «ایران» در لالهزار را نمیتوان صرفاً در حد یک حادثه شهری یا خبری گذرا دید؛ این واقعه، تصویری فشرده از سرنوشت بسیاری از بناهای فرهنگی و تاریخی تهران است که سالها میان بیتوجهی، بلاتکلیفی حقوقی و فرسودگی رها شدهاند. سینما ایران پیش از آنکه در آتش بسوزد، سالها در سکوت و فراموشی فرسوده شده بود؛ آتش فقط آخرین حلقه زنجیرهای بود که مدتها پیش آغاز شده بود.
این حادثه بار دیگر نشان داد که حافظه فرهنگی، اگر به حال خود رها شود، بهتدریج از میان میرود؛ گاهی آرام و تدریجی، و گاهی ناگهانی و ویرانگر. سینماهای لالهزار نهفقط بناهایی فیزیکی، بلکه اسناد زندهای از تاریخ اجتماعی، هنری و شهری ایراناند. هر ترک، هر سوختگی و هر تخریب در این بناها، به معنای پاک شدن بخشی از تجربه زیسته نسلهایی است که سینما را در همین خیابان شناختند و با آن خاطره ساختند.
منبع: مجله بازار
پیشنهادیهای گیمینگ امید لنون که نباید از دست بدی
نظرات