
عید چی ببینیم؟ روز پنجم: جوجو خرگوشه
جوجو خرگوشه (Jojo Rabbit) یکی از متفاوتترین فیلمهای جنگ جهانی است که خیلی حال و هوای دارکی به همراه ندارد. حتی افسرهای نازی و اساس فیلم ترسناک نیستند. اما از همه عجیبتر شخصیت هیتلر (تایکا وایتیتی) در جوجو است. او در واقع دوست خیالی یوهانس شخصیت اصلی داستان است که بر طرز فکر و دیدگاهش به زندگی تأثیر میگذارد. در ادامه این اثر را بیشتر مورد نقد و بررسی قرار میدهیم.
اثر آموزش رایش سوم بر کودکان

هیتلر به عنوان دوست خیالی بچهها
برخی از روانشناسان کودک قبول دارند که معمولا دوستان خیالی بچهها کسانی هستند که قدرت و شایستگی بیشتری از آنها دارند. شخصیتهایی مانند ابرقهرمانها یا در این مورد رهبر رایش سوم. یوهانس (رومن گریفین دیویس) استرس زیادی را تحمل میکند. برای همین برای مقابله با اضطراب به دوستش آدولف مراجعه میکند. او کمکم باورهایش را زیر سوال میبرد که میفهمد دختربچهای یهودی در خانهشان مخفی شده است.
جوجو خرگوشه اقتباسی از رمان زندانیکردن آسمانها نوشته کریستوفر لوننز با نویسندگی و کارگردانی تایکا وایتیتی است. قبل از اکران کسی فکر نمیکرد فیلم در گیشه یا مراسم اسکار بدرخشد. چون روی کاغذ ایده به ظاهر مسخرهای دارد. با این حال وایتیتی توانست اثر سرگرمکننده و درخوری را ارائه دهد. او به طور کلی سبک منحصربهفردی دارد که جاهایی موفق و نوآورانه است و جاهایی مانند قسمت چهارم ثور زیاد جالب نیست.
یوهانس ۱۰ ساله در شهر کوچکی از آلمان زندگی میکند. در این دوران تبلیغات نظامی نازیها و کتاب نبرد من در مدارس تدریس میشد. برای همین برخی از بچهها هیتلر را به عنوان نوعی ناجی و قهرمان میدیدند. همچنین دوست داشتند روزی به سربازی برجسته تبدیل شوند. یوهانس از این قاعده مستثنی نیست، فقط شخصیت سادهتر و ترسوتری نسبت به بچههای کلاس دارد. طوری که اکثر همکلاسیهایش او را اذیت میکنند و از روی تمسخر به یوهانس جوجو خرگوشه میگویند.
تأثیر مادر و دوستانی خوب
تضاد باورهای جوجو با مادر و دوستان واقعیاش
افسرهای نازی با بازی سم راکول و ریبل ویلسون اردوگاه و مدرسه یوهانس را میگردانند. اما اصلا ترسناک یا مخوف نیستند. حتی مواقعی کارهای خندهداری انجام میدهند که به درجهشان شک میکنید. مادر یوهانس (اسکارلت جوهانسون) ایدئولوژیهایشان را قبول ندارد. با این وجود باورهایش را مستقیما به پسرش تحمیل نمیکند. ولی کمکم مخالفتهایش به طور غیرمستقیم به جوجو نیز سرایت میکند.
ورود مهمانی ناخوانده
کلکلهای السا و یوهانس
جوجو شخصیت ملموسی دارد. چون اکثر ماها اطلاع زیادی درباره وضعیت آلمان در جنگ جهانی دوم داریم. با این وجود خودخواهیهایش گاهی کار دست عزیزانش میدهد، از طرفی همدلیکردن هم بلد نیست. برای همین دوستان زیادی ندارد. تا حدی این که رزی نمیخواهد باورهایش را به جوجو تحمیل کند، قابلدرک است. اما هیچ وقتی را برای یاد دادن چنین مهارتهایی به بچهاش اختصاص نمیدهد. در واقع بیشتر این مهارتها را از السا (توماسین مککنزی) دختربچه تحت تعقیب داستان یاد میگیرد.
رزی به السا پناه میدهد. چون از نظر سیستم یهودیها بزرگترین دشمن نازیها هستند. ابتدا جوجو نسبت به السا گارد میگیرد. ولی در عین حال به او علاقه دارد. دیویس به خوبی احساسات متناقض جوجو را نشان میدهد و سکانسهای بامزهای را خلق میکند.
اثری مملو از طنز سیاه
گشتاپو در حال بازرسی اتاق جوجو
معمولا کمدی و نورپردازیهای شاد جزو ویژگیهای شاخص فیلمهای ضدجنگ محسوب نمیشوند. وایتیتی مانند زندگی زیباست (Life Is Beautiful) اثر روبرتو بنینی رویکرد مشابهی را دنبال میکند. فقط نسبت به زندگی زیبا است اغراق زیادی به فیلمش اضافه میکند. برخی از سکانسها در کنار بامزهبودن تلخ و غمگین هستند که نشان میدهد استعداد بالایی در کمدی سیاه دارد. مثلا سکانسی که هیتلر دارد بشقابی بزرگی از گوشت را میخورد، در حالی که اعضای خانواده غذای زیادی برای خوردن ندارد.
جوجو خرگوشه سکانسهای دلخراشی از جنایتهای گشتاپو نشان نمیدهد. ولی پشت دیالوگها، شخصیتهای احمقانه و کارتونی افسران نازی میتوان نوعی سادیسم را مشاهده کرد. به همین خاطرJojo Rabbit اثر درخوری در دارک کمدی به شمار میآید.
اگر دنبال اثرهای جدیتری هستید. به احتمال زیاد با فضاسازی و شخصیتپردازی فیلم ارتباط برقرار نخواهید کردبا این وجود جوجو خرگوشه ارزش یک بار دیدن را دارد. همچنین حس خوبی به شما میدهد. نظرتان درباره Jojo Rabbit چیست؟ آیا حال و هوای نامتعارف فیلم را دوست داشتید؟
منبع: nytimes
داستان زندگی بزرگترین یوتوبر ماینکرافت | میزگیم با عرفان تاکسیک
نظرات