جوجوتسو کایسن از بزرگترین نقطه قوتش غافل شد؛ آیا دنباله جدید جبران میکند؟
مانگای شاهکار «هفتهنامه شونن جامپ» (Weekly Shonen Jump) اثر گگه آکوتامی (Gege Akutami)، یعنی جوجوتسو کایسن (Jujutsu Kaisen)، بدون شک یکی از پرطرفدارترین مجموعههای تاریخ مانگا محسوب میشود. با اینکه داستان اصلی در سپتامبر ۲۰۲۴ (شهریور ۱۴۰۳) به ایستگاه پایانی رسید، اما تبوتاب هواداران فروکش نکرده است؛ چرا که هم فصل جدید انیمه در راه است و هم دنباله تازه مانگا که در سپتامبر امسال (شهریور ۱۴۰۴) منتشر شد، تنور هیجان را گرم نگه داشته است.
مانگای «جوجوتسو کایسن مدولو» که نویسندگی آن را آکوتامی و تصویرگریاش را یوجی ایواساکی (Yuji Iwasaki) بر عهده دارد، قرار است در یک دوره کوتاه ششماهه منتشر شود. با این حال، همین شروع کوتاه کافی بود تا قلب طرفدارانی را که تشنه محتوای بیشتر بودند، تسخیر کند. داستان این دنباله، ماجرای شخصیتهای جدیدی را در چندین دهه بعد روایت میکند و چالشهایی کاملاً متفاوت از مصائب قهرمانان اصلی را پیش پای آنها میگذارد.
اگرچه تنها تعداد انگشتشماری از آثار میتوانند به گرد پای محبوبیت سری اصلی برسند، اما هواداران قدیمی خوب میدانند که این اثر فاصله زیادی با بینقص بودن داشت. هر چقدر هم که عاشق جوجوتسو کایسن باشیم، نمیتوانیم انکار کنیم که این مجموعه در برخی جنبهها از تمام پتانسیل خود استفاده نکرد؛ یکی از مهمترین این موارد، «تعاملات بین شخصیتها» است. در هر داستانی، این تعاملات زیربنای درک شخصیتها و پویایی روابط آنها را میسازد. آکوتامی شیوه عمیق و خاصی در به تصویر کشیدن احساسات و درگیریها دارد که داستانش را منحصربهفرد میکند، اما ضعف در پرداختن به روابط انسانی و روزمره در JJK مشهود بود. حالا به نظر میرسد «مدولو» فرصتی طلایی برای تغییر این رویکرد است.
قربانی شدن روابط شخصیتها زیر سایه مبارزات سنگین
جوجوتسو کایسن به عنوان یک اثر شونن رزمی (Battle Shonen)، بیش از حدِ نیاز بارِ پیشبرد داستان را روی دوش مبارزات میگذاشت؛ تا جایی که بسیاری از لحظات معنادار و عاطفی به حاشیه رانده شدند. این مسئله بهویژه پس از «آرک حادثه شیبویا» (Shibuya Incident Arc) پررنگتر شد؛ جایی که داستان چرخشی تاریک پیدا کرد و جادوگران حتی فرصت یک نفس تازه کردن بین نبردهای سهمگین را نداشتند. آرکهای ابتدایی پر از لحظات بانمک و سرگرمکننده بودند که باعث میشد مخاطب پیش از تغییر لحن داستان، دلبسته شخصیتها شود.
متأسفانه، سرعت سرسامآور طرح داستان باعث شد این مجموعه فرصت نمایش رشد طبیعی روابط را از دست بدهد. هرچه خطرات جدیتر میشدند، تنها چیزی که نصیب مخاطب میشد، خردهریزهایی از تعاملات لابهلای مشت و لگدها بود که اصلاً کفایت نمیکرد.
آرک پایانی که بیش از یک سال طول کشید، شخصیتها را صرفاً در حال بحث درباره استراتژی جنگی (چه در زمان حال و چه در فلشبک) نشان میداد. اهمیت تعاملات انسانی بسیار بیشتر از آن است که تصور میشود. درست است که طرفداران شونن عاشق هیجان نبرد هستند، اما دیدن ارتباط واقعی شخصیتها وقتی با هم شوخی میکنند، بحث میکنند یا درد دل میکنند هم به همان اندازه لذتبخش است. وجود چنین لحظاتی باعث میشود وقتی نبرد دوباره شروع میشود، مخاطب نگران «انسانها» باشد، نه نگران چند «جنگجو» یا «ابزار داستانی».
برای اینکه عمق وابستگی شخصیتها و اعتمادشان به یکدیگر در لحظات مرگ و زندگی را درک کنیم، نیاز به پیشزمینه و ارتباطات معنادار داریم. برای مثال، درک عمق رابطه برادری بین چوسو (Choso) و یوجی (Yuji) کمی دشوار است، بهخصوص که یوجی در ابتدا برای پذیرفتن او مقاومت میکرد. اما ناگهان در طول مسیر، این دو برادر به هم نزدیک شدند. متأسفانه سریال روند تکامل رابطه این دو نفر را کاملاً نادیده گرفت و ما صرفاً مجبور شدیم بپذیریم که نتیجه نهایی همین است.
جوجوتسو کایسن مدولو؛ تشنهی ارتباط و گفتگو
اساس داستان در مانگای جدید، حول محور همزیستی بین انسانها و یک نژاد بیگانه به نام سیمورینها (Simurians) میچرخد. سیمورینها پس از پشت سر گذاشتن مصائب فراوان، قصد دارند در ژاپن پناه بگیرند. اما تعداد زیاد آنها و قدرتهای ماوراییشان موجی از نگرانی را در میان جادوگران ایجاد کرده است. به همین خاطر، هر دو طرف در تلاشاند تا استراتژیای بچینند که از هرگونه تنش و اصطکاک جلوگیری کند.
با این حال، همیشه همهچیز طبق برنامه پیش نمیرود. سوءتفاهمها و احساسات تلخ قدیمی قطعاً سد راه خواهند شد و رسیدن به صلحی که همه آرزویش را دارند، نیازمند تلاشی عظیم است.
تا اینجای کار، تمرکز «مدولو» بیشتر بر تعاملات شخصیتها بوده تا زد و خورد، و این دقیقاً همان پایهریزی محکمی است که نیاز داشتیم. بهخصوص گفتگوی بین یوکا (Yuka) و کراس (Cross) و همچنین واکاوی گذشته کراس و مارو (Maru)، عمقی به شخصیتها بخشیده که دقیقاً همان خواسته قلبی هواداران است. داستان در مدولو تازه دارد شکل میگیرد و بیتردید اکشن هم چاشنی کار خواهد شد، اما این مانگا همین حالا هم در به تصویر کشیدن پویایی روابط انسانی، فرسنگها از داستان اصلی جلوتر است.
منبع: comicbook
بررسی بازی Anno 117؛ بهترین بازی ده سال اخیر یوبیسافت
نظرات