تأیید مرگ یک شخصیت کلیدی دیگر در دنباله مانگای جوجوتسو کایسن
داستان جوجوتسو کایسن ماژولو این روزها به نقطه جوش خود رسیده و درگیری میان سیمورینها (Simurians) و جادوگران لحظهبهلحظه وخیمتر میشود. پس از انتشار فصل ۱۳ که اخیراً به دست طرفداران رسید، دیگر جای انکاری باقی نمانده که نبردی بزرگ میان دو طرف در راه است؛ هرچند جادوگران هنوز تمام تلاش خود را به کار بستهاند تا از وقوع یک جنگ تمامعیار جلوگیری کنند.
از همان فصل نخست، ماژولو به مرور وضعیت شخصیتهای محبوب و قدیمی را برای مخاطبان روشن کرده است. از آنجا که داستان ۶۸ سال پس از وقایع «بازی کشتار» (Culling Game) روایت میشود، اکثر قهرمانان داستان اصلی بر اثر کهولت سن از دنیا رفتهاند. مانگا درست پس از تأیید خبر فوت یوتا (Yuta) و ماکی (Maki) آغاز میشود که هر دو پیش از شروع خط زمانی جدید، چشم از جهان فروبسته بودند.
تراژدی جاودانگی قهرمان داستان
هرچه جلوتر میرویم، ابعاد هولناک سرنوشتی که گریبانگیر یوجی ایتادوری (Yuji Itadori) شده، بیشتر نمایان میشود. قهرمان سابق داستان که حتی پس از گذشت چندین دهه، ذرهای پیر نشده و چهرهاش ثابت مانده است. او هماکنون خود را از چشم جامعه جوجوتسو پنهان کرده، اگرچه سران جادوگری سخت در تلاش برای یافتن او هستند؛ چرا که اگر جنگی با سیمورینها در بگیرد، یوجی تنها کسی است که قدرت کافی برای مقابله با دشمنان و تغییر نتیجه نبرد را دارد.
در آخرین فصل منتشر شده، جادوگران برای پیدا کردن ردپایی از یوجی، به سراغ نوبارا کوگیساکی (Nobara Kugisaki) میروند تا شاید او خبری از مخفیگاه دوست قدیمیاش داشته باشد. نوبارا که پس از این همه سال همچنان زنده است، اعتراف میکند که ارتباطش با یوجی قطع شده است. ظاهراً یوجی پس از مرگ هانا کوروسو (Hana Kurusu)، شخصیتی که در آرک بازی کشتار به داستان اضافه شد، دیگر هرگز در برابر نوبارا ظاهر نشد.
هانا کوروسو در دنیای جوجوتسو کایسن چه نقشی داشت؟
هانا کوروسو یکی از میزبانهایی بود که کنجاکو (Kenjaku) از آنها برای تجسم اجباری جادوگری باستانی به نام انجل (Angel) استفاده کرد. اما برخلاف سرنوشت شوم اکثر میزبانها، هانا توانست راهی برای همزیستی مسالمتآمیز با انجل پیدا کند و این دو در طول وقایع بازی کشتار به یک تیم هماهنگ تبدیل شدند. او کمی پس از ورود به آرک بازی کشتار، به جبهه جادوگران ملحق شد و از آنجا که همسنوسال یوجی و دوستانش بود، خیلی زود جای خود را در میان گروه باز کرد.
با وجود قدرتهای کمنظیری که داشت، هانا نتوانست در حمله نهایی علیه سوکونا (Sukuna) نقش مستقیمی ایفا کند، زیرا در آن زمان هنوز درگیر درمان جراحات وحشتناکی بود که پس از تسخیر بدن مگومی (Megumi) توسط پادشاه نفرینها برداشته بود. با این حال، او میدان را خالی نکرد و از حاشیه نبرد به یاری دوستانش شتافت؛ او حتی به یوتا اجازه داد تا تکنیک قدرتمندش یعنی نردبان یعقوب (Jacob’s Ladder) را کپی کند که کمک بزرگی در نبرد نهایی محسوب میشد.
حالا در مانگای دنباله تأیید شده که هانا در مقطعی نامشخص طی این پرش زمانی فوت کرده است. اگرچه هنوز جزئیات دقیق زمان و چگونگی مرگ او روشن نیست، اما تأثیر آن بر روحیه یوجی انکارناپذیر است. یوجی که نفرین جاودانگی را به دوش میکشد، دیگر تحمل دیدن پیری و مرگ عزیزانش را نداشت. او همچنین زیر بار سنگین این واقعیت خرد شده بود که نتوانسته به آخرین وصیت پدربزرگش عمل کند و مرگی درست و معمولی داشته باشد؛ به همین دلیل تصمیم گرفت دیدار با دوستان باقیماندهاش را برای همیشه قطع کند و در تنهایی به سر ببرد. نظر شما درباره این اتفاقات تلخ چیست؟ دیدگاه خود را با ما در میان بگذارید.
منبع: comicbook
نظرات