۱۰ درس زندگی که از انیمه های برشی از زندگی آموختیم
طرفداران انیمه هایی با ژانر برشی از زندگی بهخوبی میدانند که این نوع آثار تا چه اندازه میتوانند عمیق و تاثیرگذار باشند. این انیمهها معمولا پیامهای مهم و انسانی را در دل داستانهایی غنی و ملموس جای میدهند، پیامهایی که در ژانرهای دیگر کمتر دیده میشوند. هرچند تماشای انیمههای پر از هیجان و فانتزی همیشه لذتبخش است، اما برشی از زندگی تجربهای متفاوت ارائه میدهد؛ تجربهای که به خاطر فضای واقعگرایانهاش، برای بسیاری از بینندگان کاملا قابل همذاتپنداری است. تمرکز شدید این ژانر بر رشد درونی شخصیتها، باعث میشود تماشای مسیر پیشرفت آنها حس رضایت و آرامش خاصی را به همراه داشته باشد.
بسیاری از انیمههای ژانر برشی از زندگی داستانهایی از دوران بلوغ هستند که در کنار روایتهای ساده و بیادعای خود، درسهایی عمیق از زندگی را برای تأمل ارائه میدهند. حتی اگر فضای این انیمهها همیشه در دنیای مدرن و آشنا برای مخاطب اتفاق نیفتد، شخصیتهای آنها همچنان برای بینندگان قابل درک و همذاتپندار باقی میمانند. برای نمونه، انیمهای مانند سبد میوه (Fruits Basket)، با وجود درونمایههای فانتزی، یکی از قابلارتباطترین آثار در سطح شخصی است که توانسته با احساسات بینندهها پیوند برقرار کند.
انیمه Plastic Memories به خوبی نشان میدهد که خاطرات چقدر ارزشمند هستند
در نگاه اول، خاطرات پلاستیکی (Plastic Memories) انیمهای به نظر میرسد که شاید چندان احساسی یا دلخراش نباشد، اما در حقیقت به سراغ مضامینی میرود که در زندگی روزمره بهسادگی نادیده گرفته میشوند. داستان این انیمه حول محور تسوکاسا، کارمند جدید ترمینال سرویس شماره ۱ و ایسلا، یک گیفتیای رباتمانند است که به پایان دوره فعالیت خود نزدیک شده است. این دو شخصیت در دل یک داستان آرام، تجربهای تلخ اما آموزنده را برای مخاطب رقم میزنند.
خاطرات پلاستیکی، به شکلی تاثیرگذار به موضوعاتی چون فقدان، دلسوزی و اهمیت خاطرات میپردازد. از دست دادن عزیزان، بخشی اجتنابناپذیر از زندگی بوده که پذیرفتن آن برای انسانها بسیار سخت است، چیزی که در کشمکشهای درونی تسوکاسا هنگام نزدیکتر شدن به ایسلا بهخوبی به تصویر کشیده میشود. ایسلا سرانجام تمام خاطراتش را از دست خواهد داد و همین موضوع اهمیت واقعی گذراندن وقت با کسانی را که دوستشان داریم، برجستهتر میکند؛ چرا که هر لحظهای که با آنها میگذرانیم، ارزشمند و تکرارنشدنی است.
داستان پرنسس کاگویا یک داستان کلاسیک دربارهی چیزهایی است که واقعا در زندگی اهمیت دارند
فیلم داستان پرنسس کاگویا (The Tale of the Princess Kaguya) همانقدر که زیبا و هنری است، در عین حال تلخ و دردناک نیز هست. این فیلم، زندگی کاگویا را به تصویر میکشد و نشان میدهد در حالی که والدینش درگیر مقام و طمع میشوند، چگونه آزادی او بهتدریج از بین میرود. با اینکه خانوادهی کاگویا در ظاهر زندگی مرفه و شاد دارند، اما والدین انسانی او چنان در مسیر جاهطلبی خود غرق میشوند که از آنچه واقعا برایشان ارزشمند بوده غافل میمانند.
با وجود لحظات تلخ فراوان، فیلم به شکلی هنرمندانه بر روی لحظات کوچک اما شیرین شادی تمرکز دارد که کاگویا در دوران ناپایدار زندگیاش بر روی زمین تجربه میکند. این لحظات، با وجود گذرا بودنشان، به داستان روح امید و زیبایی میدهند، چراکه بیننده درک میکند چه چیزهایی برای شخصیتها حقیقتا اهمیت دارد. داستان پرنسس کاگویا با بررسی چرخهی زندگی، به تماشاگر یادآور میشود که در جهانی پر از تغییر، توانایی سازگاری و رشد، تا چه اندازه حیاتی است.
انیمه Colorful زیبایی زندگی و فرصتهای دوباره را به تصویر میکشد
انیمه رنگارنگ (Colorful) به شکلی جسورانه به موضوعاتی چون خودکشی میپردازد، اما در عین حال اهمیت پیوندهای انسانی و وجود سیستمهای حمایتی را نیز برجسته میکند. داستان دربارهی روحی سرگردان است که در بدن پسری به نام ماکوتو که دست به خودکشی زده، دوباره بیدار میشود. این روح ماموریتی دارد تا متوجه شود در زندگی قبلی خود چه گناهی مرتکب شده و همزمان، زندگی ماکوتو را نیز بشناسد. به این روح فرصتی دوباره داده میشود تا معنای واقعی زندگی را درک کند.
رنگارنگ بر این نکته تأکید دارد که حتی در تاریکترین شرایط نیز همیشه امکان شروعی دوباره وجود دارد. یکی از تمهای اصلی انیمه، رستگاری است؛ چراکه این روح در طول مسیر خود میآموزد که چگونه اشتباهات گذشته را درک کند و نسبت به زندگی و موقعیت ماکوتو شفقت نشان دهد. این اثر به بیننده یادآوری میکند که زندگی، با تمام چالشها و سختیهایش، همچنان میتواند ارزشمند، زیبا و بخشنده باشد.
انیمه Skip and Loafer نشان میدهد که چگونه اشتباهات، فضایی برای رشد فراهم میکنند
انیمه اسکیپ اند لوفر (Skip and Loafer) پر است از درسهای ظریف زندگی که بهراحتی ممکن است در زندگی روزمره از آنها غافل شویم. این آموزهها بهشکل طبیعی در دل روابط بین شخصیتها و تعامل آنها با اطرافیان خود گنجانده شدهاند. انیمه تمرکز ویژهای بر فردیت هر شخصیت دارد و چالشهایی را که آنها هنگام تلاش برای جا افتادن در میان همسالان تجربه میکنند، به تصویر میکشد. تلاش برای یافتن دوستی و تعلق خاطر، گاهی باعث میشود شخصیتها خود را با معیارهای تحمیلی جامعه تطبیق دهند، چیزی که در درازمدت رضایتخاطرشان را از بین میبرد.
انیمه اسکیپ اند لافر (Skip and Loafer) به زیبایی نشان میدهد که داشتن حتی یک دوست صمیمی برای درد دل کردن چقدر میتواند قدرتبخش باشد. میتسومی همچون نوری در تاریکی برای اطرافیانش در توکیو است، چرا که دیدگاهی تازه و متفاوت را به زندگی روزمره آنها وارد میکند. روحیهی مثبت و مهربانی او تاثیر عمیقی بر اطرافیان دارد، بهویژه کسانی که در تلاشاند نگرش مثبتی نسبت به زندگی حفظ کنند.
انیمه صدای خاموش نشان میدهد که ارتباط برقرار کردن چقدر مهم است
انیمه صدای خاموش (A Silent Voice) به تمامی شخصیتهای خود، حتی کسانی که در گذشته رفتار نادرستی داشتهاند، بعدی انسانی میبخشد. این انیمه عمیقا به موضوعات رستگاری و بخشش میپردازد؛ هم برای کسانی که در حق دیگران بدی کردهاند و هم برای آنهایی که مجبور به تحمل زخمهای روانی ناشی از آن بودهاند. مسیر تحول شخصیت ایشیدا که از فردی قلدر به انسانی پشیمان و در جستوجوی بخشش نسبت به نیشیمیا تبدیل میشود، نمونهای واقعی از توانایی انسان برای آموختن از اشتباهات و تغییر است.
زورگویی تاثیرات منفی گستردهای بر تمام افرادی که درگیر آن هستند میگذارد و انیمه صدای خاموش با تاکید بر اهمیت مداخله بزرگسالان در مقابله با این مسئله، فراتر از یک روایت ساده میرود. با افزودن لایههای عمیقتر به شخصیتها، این انیمه تصویری پیچیدهتر و انسانیتر از هرکدام از آنها ارائه میدهد. نیشیمیا، علیرغم تلاش برای پشت سر گذاشتن گذشته، همچنان بار سنگینی از خاطرات دردناک را بر دوش میکشد که حتی از احساس گناه ایشیدا نیز سنگینتر است. هر دو شخصیت باید با تنفر از خود روبهرو شوند تا بتوانند زخمهای روحیشان را التیام ببخشند.
انیمه Violet Evergarden بر این موضوع تاکید دارد که همدلی و شفقت چقدر میتوانند قدرتمند باشند
انیمه وایولت اورگاردن (Violet Evergarden) اثری تاثیرگذار درباره قدرت ارتباط انسانی و یادگیری همدلی است. وایولت در زندگی خود با تجربههایی مواجه شده که بسیاری از مردم هرگز آنها را تجربه نخواهند کرد. اگرچه در نگاه اول ممکن است شخصیتی سرد و بیاحساس به نظر برسد، اما این رفتار او نتیجهی تربیت سختگیرانهاش بهعنوان یک کودکسرباز است. در طول انیمه، بیننده با داستانهای مختلفی از زندگی افرادی آشنا میشود که وایولت با آنها ملاقات میکند و همین تعاملها نشان میدهند که تلاش برای درک احساسات دیگران، حتی اگر غیرممکن به نظر برسد، چقدر ارزشمند و انسانی است.
رشد شخصیتی وایولت در طول انیمه به شکلی آهسته و پیوسته شکل میگیرد، اما آنقدر تاثیرگذار است که قبل از اینکه بیننده متوجه شود، عمیقا درگیر او میشود. وایولت باید با غمها و فقدانهای زیادی در زندگیاش کنار بیاید: از دوران کودکی ربودهشده و فقدان پرورش عاطفی، تا خشونتها و زخمهای روحی که در زمان جنگ متحمل شده است. در این مسیر، مفهوم پشتکار و ادامه دادن علیرغم رنج، بارها و بارها در روایت برجسته میشود و از طریق سفر درونی وایولت، به زیبایی به تصویر کشیده میشود.
انیمه Girls’ Last Tour باعث میشود بینندگان قدردان چیزهای کوچک در زندگی باشند
با دیدن طراحی دلنشین و سبک هنری دلانگیز انیمه تور آخر دختران (Girls’ Last Tour) شاید در ابتدا گمان کنید با داستانی شاد و مفرح روبهرو هستید، اما واقعیت چیز دیگری است. این انیمه داستان دو دختر به نامهای یوری و چیتو را روایت میکند که به نظر میرسد آخرین بازماندگان بشریت هستند. با وجود جهان متروک و موقعیت ناامیدکنندهای که در آن قرار دارند، این دو دختر تلاش میکنند تا از آخرین روزهای زندگیشان بهترین استفاده را ببرند. آنها در دل خرابههای زندگی، هنوز موفق به یافتن لحظاتی کوچک اما سرشار از شادی میشوند.
با اینکه آیندهای برای یوری و چیتو باقی نمانده، اما آنها به ما نشان میدهند که حتی در جهانی بیمعنا هم میتوان معنا خلق کرد. این دو دختر با ساختن هدفهایی کوچک برای خود، در فعالیتهای روزمرهشان ارزش مییابند. گرچه پایان داستان آنها غمانگیز است، اما از جهاتی نیز امیدبخش به نظر میرسد، چرا که نشان میدهد زندگی آنها حتی در دل جهانی ویران، همچنان معنا و ارزش داشته است.
انیمه آنوهانا: گلی که آن روز دیدیم، به موضوع غم و اندوه و رها کردن میپردازد
انیمه آنوهانا: گلی که آن روز دیدیم (Anohana: The Flower We Saw That Day) داستانی عاطفی درباره گروهی از دوستان است که با غم از دست دادن دوست عزیزشان، منما، دستوپنجه نرم میکنند. داستان در سالهای نوجوانی آنها اتفاق میافتد، زمانی که دیگر رابطه نزدیک گذشته را ندارند. با این حال، خاطرهی منما همچنان در ذهن همه آنها زنده است و هیچیک نتوانستهاند اتفاقات گذشته را فراموش کنند. احساس گناه، احساسی مشترک بین تمام شخصیتهاست و همهی آنها بهنوعی خود را در مرگ منما مقصر میدانند.
انیمه آنوهانا، به زیبایی نشان میدهد که مواجه شدن با غم و اندوه و پذیرش آن چقدر دشوار اما ضروری است. هر شخصیت باید با احساس گناه و درد خود روبهرو شود و در برابر دیگران آن را بپذیرد. این روند، آنها را وادار میکند تا ارتباطی سالم و صادقانه با یکدیگر برقرار کنند. همین بازسازی پیوندهای انسانی است که در نهایت به منما نیز کمک میکند تا بهعنوان یک روح، آرامش یافته و به مرحله بعدی وجود خود منتقل شود.
انیمه دروغ تو در آوریل، بر اهمیت تمام و کمال زندگی کردن تاکید میکند
انیمه دروغ تو در آوریل (Your Lie in April) یکی دیگر از آثار درخشان ژانر برشی از زندگی است که با موضوعاتی همچون غم، اشتیاق و یافتن معنا در زندگی سروکار دارد. شخصیت کوسی پس از آنکه مادرش رابطهاش با موسیقی را نابود میکند، علاقهاش را به نوازندگی از دست میدهد. اما با ورود کائوری به زندگیاش، بار دیگر در موسیقی معنا و انگیزه مییابد. حضور کائوری باعث میشود که کوسی بتواند به رشد درونی برسد و دوباره مسیر زندگیاش را پیدا کند.
دروغ تو در آوریل، به بیننده نشان میدهد که وقتی فردی آن نیروی محرکه اولیهاش را از دست میدهد، چگونه میتواند باز هم به مسیر خود ادامه دهد. کوسی با مرگ کائوری بهشدت تحت تاثیر قرار میگیرد، اما همچنان اثر حضور او را در زندگی خود و اطرافیانش حس میکند. حتی پس از مرگ، کائوری جایگاهی خاص و همیشگی در دل کوسی دارد و این موضوع به او دلیلی برای یافتن معنا و هدف در زندگی میدهد.
انیمه سبد میوه، به بینندگان میآموزد که مهربانی چقدر مهم است
انیمه سبد میوه (Fruits Basket) یکی از احساسیترین آثار ژانر برشی از زندگی است. بیننده در این انیمه با زندگی روزمره اعضای خاندان مشهور سوما آشنا میشود و درمییابد که تقریبا همهی آنها در سایهی ترس و سوءرفتار ناشی از آکیتو زندگی میکنند. با وجود درد و رنجی که در پس چهرههای آنها پنهان شده، این شخصیتها همچنان مقاومت میکنند و برای آیندهای بهتر تلاش میورزند، حتی اگر رسیدن به آن رؤیا غیرممکن به نظر برسد.
همدلی یکی از ارزشمندترین ویژگیهایی است که انسان میتواند در خود پرورش دهد و شخصیت تورو تجسم کامل این خصوصیت در انیمه سبد میوه است. مهربانی و شفقت او نیروی محرکهای است که روند داستان را پیش میبرد و در نهایت موجب پایان خوش آن میشود. این انیمه پر از درسهای کوچک اما عمیق زندگی است و به بیننده یادآوری میکند که مهربانی نه تنها یک فضیلت، بلکه یک قدرت واقعی است.
انیمه های برشی از زندگی حاوی مفاهیمی عمیق و ماندگار در ذهن مخاطب هستند. شما چه انیمه های دیگری را می شناسید که تاثیر عمیقی در نگرش شما داشته اند؟ نظرات خود را برای ما کامنت کنید!
منبع: CBR
بزرگترین یوتیوبر کالاف دیوتی ایران کیه؟ میزگیم با ملیکا دیوتی
انیمهی کالرفول منو از خودکشی منصرف کرد.
منم لحظه مرگ رنگوکو(شیطان کش) رو دیدم از این کار منصرف شدم
اوخییییی آره دقیقا مخصوصا ویولت اورگاردن
انیمه Attack On Titan یاد داد که انتقام مهم ترین چیزه
حق
ولی کسی از انیمه The Promised Neverland چیزی نگفت… که یاد داد ظاهر فریبنده همیشه حقیقت نیس و اعتماد نابهجا میتونه مرگآور باشه.
🔥
توی این لیست واقعا جای انیمه Goodbye Don Glees خالیه
به خوبی نشون میده قدر تک تک لحظات زندگی و باهم بودن رو بدونیم
و اینکه هر روزی که همدیگه رو میبینیم جوری رفتار کنیم که انگار آخرین روز زندگیمونه!
ولی شیطان کش خیلی مفاهیم زیبایی رو میرسونه، خیلی قشنگ جامعه و روابط پست انسانی و خودخواهی های یک عده و فقر دیگری رو نشون میده، گرچه پایه انیمه بر روابط خوب خواهر برادریه. کاش تمام فیلم های این دوره زمونه یکم از این انیمه یاد میگرفتن:)
ناروتو به همه یاد داد حتی اگه کسی بهت احمیت نده و بی ارزش ترین باشی با تلاش زیاد میتونی همه چیز به دست بیاری دوست رفیق پول شهرت ثروتو..
پس جوجوتسو کایزن چی این همه بهمون درس زندگی یاد داد بهمون گفت که بعد از مرگت فراموش میشی حتی توسط عزیزانت، و بهمون گفت دوستی از یک گنج هم با ارزش تره، تو میتونی تلاشتو کن اعتماد به نفس داشته باش، از ریسک کردن نترس اینطوری هیچوقت حسرت نمیخوری که ای کاش فلان کار را کرده بودم