ارباب حلقهها ؛ چگونه ایسیلدور مرد و حلقه یگانه را از دست داد؟
در اقتباسهای پیتر جکسون از آثار تالکین، پادشاه سابق گوندور یعنی ایزیلدور، زمان زیادی به تصویر کشیده نمیشود. او در مقدمه فیلم اول ارباب حلقهها که داستان منشأ حلقهی یگانه و چگونگی رسیدن آن به دست بیلبو بگینز روایت میشود، نشان داده میشود. با این حال و با وجود عدم حضورش در فیلمها، ایسیلدور نقش اصلی را در زمینه سازی وقایع ارباب حلقهها ایفا میکند. ولی در سریال جدید حلقههای قدرت (The Lord of the Rings: Rings of Power) از آمازون بیشتر سعی میشود تا به داستان او پرداخته شود. با این حال، اگر به خاطر ناتوانی او در از بین بردن حلقه یگانه در آتشهای کوه نابودی (Mount Doom) در زمانی که شانس آن را داشت، همه چیز میتوانست در سرزمین میانه بسیار متفاوت باشد.
تالکین در داستانهای ناتمام خود از نومنور و سرزمین میانه از قصد ایزیلدور برای جدایی از حلقه یگانه پیش از مرگش میگوید. اما هرگز به او این فرصت داده نشد. ایسیلدور علیرغم داشتن بهترین نیتهایش، از او به عنوان پادشاهی که دو پادشاهی گوندور و آرنور را از هم جدا کرد و در فرصتی که برای نجات سرزمین میانه از دست سائرون داشت ناکام ماند، یاد میشود. در ادامه با مجله بازار همراه باشید تا بدانید ماجرا از چه قرار است.
پیشینه ایسیلدور
به گفته تالکین، ایسیلدور در عصر دوم در پادشاهی نومنور به دنیا آمد. نژادی از انسانها که به دلیل ارتباطشان با والارها که به نوعی فرمانداران جهان آردا محسوب میشدند، جهانی که سرزمین میانه در آن وجود دارد، طول عمر بیشتری نسبت به یک انسان معمولی داشتند. آنها میتوانستند تا ۳۰۰ سال زندگی کنند و برخی از فرمانروایان آنها تا ۵۰۰ سال زندگی کردند. در واقع، جزیرهای که نومنوریان در آن زندگی میکردند، توسط والارها از دریا بیرون آورده شد. این جزیره در دریای بزرگ بین قارههای امان و سرزمین میانه قرار داشت. اولین پادشاه نومنور در واقع برادر الروند در ریوندل بود. الروند و برادرش الروس هر دو نیمه انسان و نیمه الف بودند.
در حالی که الروند زندگی الفها را انتخاب کرد، الروس زندگی بین انسانها را انتخاب کرد. الروس در عصر دوم درگذشت و ۴۱۰ سال در نومنور حکومت کرد. با این حال انسانهای نومنور همچنان به طور جدایی ناپذیری با الفها ارتباط داشتند. ایسیلدور و برادر کوچکترش آناریون، در ساحل شرقی نومنور زندگی میکردند. پدر آنها الندیل بود که بعداً در عصر دوم در جنگ آخرین اتحاد علیه سائرون به پا خواست . در دوران اوج نومنور، سائرون توسط پادشاه نومنور اسیر شد. سائرون از این فرصت استفاده کرد تا مردم نومنور را فاسد کند و به میل آنها برای جاودانگی دامن بزند، چیزی که خویشاوندان الف خود از آن رنجیده بودند. بسیاری از نومنوریان که هنوز به والارها وفادار بودند، تصمیم گرفتند خانه جزیره خود را به مقصد سرزمین میانه ترک کنند تا از نفوذ سائورون فرار کنند که از جمله آنها الندیل و پسرانش بودند.
ایسیلدور در فاجعه گلدن فیلد توسط اورکها کشته شد
پادشاهی نومنور در نهایت سقوط کرد و الندیل دو پادشاهی را در سرزمین میانه تأسیس کرد: آرنور و گوندور. آرنور در شمال و گوندور در جنوب قرار داشت. در حالی که الندیل از آرنور بر هر دو قلمرو حکومت میکرد، اما پسرانش را برای حکومت گوندور گماشت. پایتخت هر دو پادشاهی اوزگلیات (Osgiliath) شد، شهری که فارامیر برادر بورومیر سعی میکند در فیلم ارباب حلقهها: بازگشت پادشاه آن را از نیروهای سائرون پس بگیرد. پس از زمان مرگ ایزیلدور پادشاهی گوندور به جای پادشاه توسط مباشران اداره میشد.
پس از شکست سائرون و مرگ پدر ایسیلدور در جنگ آخرین اتحاد، ایسیلدور و لشکریانش مورد حمله اورکها قرار گرفتند. فاجعه گلدن فیلد کمتر از یک نبرد و بیشتر شبیه یک قتل عام بود. از آنجایی که تعداد ارتش اورکها به هزاران نفر میرسید و ایسیلدور و سربازانش تنها حدود ۲۰۰ نفر بودند، پس در نتیجه آنها فرصتی برای نجات خود نداشتند. در خلال این درگیری بود که حلقه یگانه برای هزاران سال به دلیل افتادن از دست ایزیلدور که آن را از دست سائرون در نبرد قبلی گرفته بود، گم شد.
ایسیلدور در واقع زمانی که کشته شد، در مسیر ریوندل بود و قصد داشت حلقه یگانه را به الروند تحویل دهد. او علیرغم فریفته شدن به حلقه، از قدرت آن و از درد و رنجی که برای اولین بار از آن به او رسیده بود، میترسید. اورکها از داشتن حلقه ایسیلدور بی خبر بودند، اما به سمت قدرت آن جذب میشدند. هنگامی که ایسیلدور برای فرار از دست اورکها حلقه را دست خود کرد، به سمت رودخانهای در نزدیکی فرار کرد. او در کنارههای رودخانه حلقه از دستش درون آب افتاد و در همان حین تیر خورد و به درون آب افتاد و مرد.
مرگ ایسیلدور وقایع ارباب حلقهها را رقم زد
پس از مرگ ایسیلدور، پادشاهیهای آرنور و گوندور از وجود یک پادشاه بی بهره بودند، برادرش نیز در جنگ آخرین اتحاد کشته شده بود و به این ترتیب دونداینها که نوادگان نومنور شناخته شدند، تقسیم شدند. خون دونداین گوندور در نهایت با خون انسانهای دیگر درآمیخته شد و مجموعه ای از حوادث به دنبال سرنوشت ایسیلدور در نهایت پادشاهی شمالی آرنور را تقسیم کرد و مردمان آن را تبدیل به تکاوران سرگردان شمال کرد. استرایدر که با نام آراگورن نیز شناخته میشود، یکی از این رنجرها بود که اولین بار او را در فیلم اول ارباب حلقهها یعنی The Fellowship of the Ring مشاهده کردیم.
برای بیش از ۲۰۰۰ سال، حلقه از دید هر کسی پنهان ماند تا این که بعداً در عصر سوم به دست گالوم افتاد. به عنوان یک هابیت نژاد استور، گالوم یا اسمیگل یکی از معدود گونههای هابیتی بود که در اطراف آب زندگی میکردند. اسمیگل یک روز در حین گردش در رودخانه بود که او و پسر عمویش دیاگول به ماهیگیری در دشت گلدن رفتند و به رینگ رسیدند. اشتیاق اسمیگل به حلقه باعث میشود که او پسر عموی خود را به خاطر داشتن آن با خفه کردنش بکشد. سپس بعد این اتفاق او توسط مردمش تبعید و مجبور شد تنها به زندگی خود ادامه دهد. تا قبل از اتفاقات هابیت که بیلبو بگینز در غاری از کوههای مه آلود به گالوم برخورد کرد و حلقه را توانست بدست آورد. اگر بیلبو حلقه را در اختیار نداشت، آن به برادرزادهاش فرودو نمیرسید. بدین ترتیب، حماسه ارباب حلقهها آغاز شد.
بیشتر بخوانید: ارباب حلقهها ؛ بالروگ در پادشاهی موریا چه میکرد و چرا آنجا آمده بود؟
ایزیلدور شاید زنده نبود تا سرنوشت حلقه یگانه یا بازگشت نهایی سائرون را ببیند، اما او نقش بسیار زیادی در تداوم نفوذ حلقه در سرزمین میانه ایفا کرد. در ادامه ممکن است مخاطبان این شانس را داشته باشند که ایسیلدور را در قالب شخصیتی دلسوزتر از آنچه قبلاً به تصویر کشیده شده، در سریال جدید ببینند. نظر شما در این باره چیست؟ شما چه دیدگاهی نسبت به نقش ایسیلدور در وقایع ارباب حلقهها دارید؟ لطفا نظرات خود را با ما در این باره به اشتراک بگذارید.
تاریخچه و داستان سری اساسینز کرید
نظرات