ارباب حلقهها ؛ چگونه گندالف و دیگر جادوگران به سرزمین میانه آمدند؟
گاندالف و دیگر جادوگران سرزمین میانه هرگز آنطور که در ابتدا ظاهر آنها را مشاهده کردیم، نبودند. اگرچه آنها ظاهر پیرمردها را داشتند، اما در واقع بسیار مسنتر و قدرتمندتر بودند. گندالف به ویژه، اغلب به مسئولیتهای بزرگتر خود و بازگشت چشمگیرش از مرگ در ارباب حلقهها: دو برج مشهور است که موقعیت او را به عنوان چیزی فراتر از انسان منعکس میکند. فیلمها و شاخههای مشابه منشا او را مرموز نگه داشتند، همانطور که تالکین زمانی که در ابتدا این شخصیت را در رمانهای هابیت و ارباب حلقه ها نوشت، این گونه موضعی را در قبال گندالف حفظ کرد. اما از یاد نبریم که نویسنده رمان به خاطر سطح جزئیات آثارش شهرت دارد و در پیوست سه گانه مشهورش و آثار فرعی مانند سیلماریلیون به تفصیل بیشتر درباره جادوگران و ریشههای آنها پرداخت.
حال سریال جدید ارباب حلقهها: حلقههای قدرت (Lord of the Rings: The Rings of Power) از آمازون پرایم ویدئو، تمرکز دوبارهای را برای پیدا کردن جواب این سوال به ارمغان آورده است؛ چون این سریال روی وقایع شکل دهندهای تمرکز دارد که مسیر سرنوشت سرزمین میانه را تحت تاثیر قرار میدادند. حال با تمام این اوصاف، با مجله بازار همراه باشید تا به جواب این سوال که چگونه گندالف و دیگر جادوگران به سرزمین میانه آمدند؟ برسید.
جادوگران در جهان تالکین چه کسانی هستند؟
کتاب سیلماریلیون تاریخچه جادوگران را پوشش میدهد و به وضوح میگوید که آنها در واقع مایار هستند؛ ارواح نورانی شبیه به فرشتگانی که در خلق سرزمین میانه کمک بسیاری به والار کردند. آنها در خدمت والار قدرتمندتر از خود بودند که برای خلق سرزمین میانه وظیفه داشتند تا به آن شکل و هدف بدهند. مانند فرشتگان در بهشت گمشده جان میلتون، برخی از مایارها توسط مورگوث فاسد شدند و این شامل موجوداتی مانند بالروگ از ارباب حلقه ها: یاران حلقه و همچنین سائرون، خدمتکار اصلی مورگوث میشود که پس از شکست آن، سائرون جای اربابش را گرفت.
مایارهای باقی مانده به عنوان متحدان سرسخت سرزمین میانه به هدف خود وفادار ماندند. به عنوان ارواح نورانی، آنها به راحتی توانستند شکل خود را تغییر دهند و اغلب در میان مردم سرزمین میانه بصورت هویت پنهان حضور داشتند تا کمک و خرد خود را در اختیار مردمان آن سرزمین قرار بدهند. سائرون پس از سقوط از فضل خود این توانایی را حفظ کرد و از آن برای فریب الفها استفاده کرد تا جادوی حلقه سازی را به او آموزش دهند. این در نهایت منجر به جنگ با جبهه خیر در سرزمین میانه شد که با شکست سائرون در نبرد داگورلاد بصورت موقت پایان پیدا کرد و همچنین این نبرد دوران دوم را به پایان رساند و سه گانه اقتباسی پیتر جکسون بعد از آن شروع میشود.
تقریباً ۱۰۰۰ سال بعد و ۲۰۰۰ سال قبل از وقایع ارباب حلقهها ، مایارها متوجه قدرت گرفتن سائرون که روند رو به افزایشی داشت، شدند. طبق اشارات کتاب سیلماریلیون (The Silmarillion)، رویداد آغازگر سقوط بخش جنوبی جنگل میرکوود به دست موجودی به نام نکرومنسر (The Necromancer) رقم خورد که همان سائرون در هویت دیگر بود. مایارها موافقت کردند که پنج نفر از عضوشان را در ظاهر پیرمردهایی به سرزمین میانه بفرستند تا به مردمان آنجا کمک کرده و آنها را راهنمایی کنند. اگرچه آنها قدرت زیادی داشتند ، اما به ندرت آن را مستقیماً به کار میبردند و ترجیح میدادند به جای به کمک غیر مستقیم بسنده کنند. گندالف در نهایت در وظیفه تعیین شده خود که متحد کردن مردم سرزمین میانه علیه سائرون و اطمینان از نابودی حلقه یگانه بود، موفق شد.
جادوگران چگونه به سرزمین میانه رسیدند؟
نحوه دقیق ورود جادوگران فقط به طور مبهم در متون نوشته شده توسط تالکین ذکر شده است: سیلماریلیون فقط میگوید که آنها از بالای دریا آمدهاند. این متن به شدت نشان میدهد که آنها از سرزمینهای جاویدان والینور به سرزمین میانه آمدند. الفها از آنجا به سرزمین میانه در ابتدا سفر کردند و در پایان جنگ حلقه به آنجا بازگشتند (همانطور که گندالف و فرودو و بیلبو اجازه داشتند به عنوان یاران حلقه به آنجا سفر کنند). این غیر منطقی نیست که فرض کنیم جادوگران با قایق به سرزمین میانه رسیدند و به دلیل محرمانه بودن ماموریت و ماهیت واقعی آنها، هیچ کس را از ورود خود مطلع نکردند.
بیشتر بخوانید: ارباب حلقهها ؛ حلقه قدرت لرد الروند چه نام داشت و چه قدرتی پشت آن پنهان بود؟
در کل جادوگران در کارهایشان مخفی کاری بیشتری داشتند و این واقعیت که آنها برای یک هدف معین به سرزمین میانه فرستاده شدند، حقیقت محض است. با این حال آنها وارد سرزمین میانه شدند و آنها این کار را با ظرافت بسیار بیشتری هم انجام دادند، ولی همانطور که میدانید، از ۵ جادوگری که به سرزمین میانه آمدند، فقط گندالف بر انجام وظیفه خود وفادار ماند و بقیه به طرق مختلف، از مسیر و هدف خود منحرف شدند. نظر شما در این باره چیست؟ لطفا نظرات خود را با ما درباره این موضوع به اشتراک بگذارید.
بازیهایی که باید منتظر آنها در سال جدید باشید!
میگن یک دروغ رو اگه صدبار بگید خودتونم باورتون میشه. سایت شما چقدر پول میگیره که این خیالات وتوهمات رو به خورد نسل جوان بده که همچین اتفاقاتی در جهان افتاده. و این جادوگران بودن که جهانرو نجات داده. بجای این مطالب بی ارزش مطالب مفید تر بزارید که بدرد جوان امروزی بخوره
سلام دوست عزیز
اینجا سایت سرگرمی هستش و طبیعتا مطالب مربوط به بازیها و داستانهای فانتزی رو پوشش خواهد داد!!
مطالب مفید جاش تو سایتای علمی و فناوری هستش.
فکر کنم عقلت نرسیده که اینا مربوط به یک داستان حماسی و فانتزی هست و کسی به افسانه بالاتر از داستانش اعتقادی ندارند. آموزش جادوگری اینجا انجام نمیشه…سوادت چقدره نمیدونم…ولی تو کاری که نمیفهمی و متوجه نمیشی دخالت نکن
جالبه تا اخرشو خونده😂😂😂😂
در مورد مبحث اخرشم بنظرم همه جادوگرها وظیفشونو در زمان نیاز به خوبی انجام دادن طبق این موضوع که خدای اصلی خودش اجازه میداد خیر و شر به وجود بیاد تا ثابت کنه این هماهنگی نیس که باعث رسیدن به هدف والا که همون تکامله میشه بلکه در واقع ناهماهنگیست که باعث رسیدن به تکامله ممنون میشم دوستان نظرشونو در مورد صحبتم بگن…
نسل جوان انقدر شعور دارن که اول پست رو بخونن بعد نظر بدن
عزیز جان اینها مربوط به یک اثر فانتزی حماسی هست که نویسنده فقید انگلیسی آقای تالکین به نگارش در آورده و همانند شاهنامه فردوسی یا ایلیاد و ادیسه یا حماسه گیلگمش یا …. به داستانهای حماسی و فانتزی میپردازه که در پس آن معنایی رشادت شجاعت و عدالت و اینکه انسانهای کوچک میتوانن کارهای شگفت انگیز و بزرگی انجام بدن میپردازه و به نسل های جوانتر می آموزد درس های زیبای زندگی و نگزشتن از شرافت و جنگیدن برای عدالت و چیزهای دیگه که در پشت این داستان های حماسی نهفته و با خواندن آنها انسان روشنتر و آگاهتر میشه پس این آثار بسیار قابل ستایش هستن و شما تا چیزی رو نمیدانی الکی قضاوتش نکن اینها داستانهای فانتزی هستن و همه اینو میدونن ولی در وجود همین داستانهای معانیی زیبای نهفته که باعث میشه انسان در زندگیش آگاهتر بشه
دوست عزیزاول سرمطلب بخون دنیای فانتزی.جی.ار.ار.تالکین چون زبان شناس بوددردنیای تفکرخودش یه دنیای فانتزی خلق کردباچندین زبان که همشون بهشون هدف داد.کتابهاش هستش بخون میفهمی داداش.اینهافانتزی یعنی تخیلی یعنی ساخته ذهن یکنفر.ولی خیلی زیبانوشته تالکین بهش بایداحسن گفت
پنج جادوگری که شمامل سائرون سفید گاندالف خاکستری و ردگاست قهویی میشد و دو جادوگر آبی که کمتر ازشون حرفی زده شده که به غرب رفته و شروع به وجود آوردن فرقه ی عجیب میکنن
با اولین اوتوبوس
خب حالا من چی بگم
😁😁😁