جنگ داخلی یک رویداد تاریخی خونین در وقایع ارباب حلقه‌ها اثر جی آر آر تالکین بود و این نبايد با قتل عام الف‌ها اشتباه گرفته شود، نزاع خويشاوندي همان جنگ داخلي بود كه در دوران سوم در گوندور رخ داد. در پیوست A ارباب حلقه‌ها ، تالکین آن را به عنوان اولین فاجعه پادشاهی جوان توصیف کرد که ایزیلدور و برادرش آناریون در اواخر عصر دوم پایه گذاری کردند. هیچ یک از شخصیت‌های ارباب حلقه‌ها به نزاع خویشاوندی در رمان یا اقتباس‌های سینمایی پیتر جکسون اشاره نکردند، اما این اتفاق در داستان مهم بود، زیرا باعث پیدایش کورسیرهای اومبار (Corsairs of Umbar) شد.

این دزدان دریایی یکی از دردسرسازترین دشمنان گوندور در ارباب حلقه‌ها بودند و اگر آراگورن نبود، میناس تیریث را در جریان نبرد دشت‌های پلتور (Pelennor Fields) با خاک یکسان می‌کردند. درگیری که در نهایت به جنگ داخلی تبدیل شد، در زمان سلطنت شاه والاکار، بیستمین فرمانروای گوندور آغاز شد. والاکار از نوادگان آناریون و اجداد آراگورن بود. زمانی که والاکار هنوز فقط یک شاهزاده بود، به عنوان سفیر در بین مردم شمالی خدمت کرد، همان جایی که انسان‌های دیل و اجداد روهیریم به آن تعلق داشتند. یکی از این مردم شمالی، ویدوگاویا، به تازگی خود را پادشاه رووانیون (Rhovanion) اعلام کرده و تلاش می‌کرد تا بسیاری از قبیله‌های شمالی این سرزمین را متحد کند.

پدر والاکار، پادشاه مینالکار، او را فرستاد تا مدتی با مردم شمالی زندگی کند به این امید که پیوند بین رووانیون و گوندور را تقویت کند. در ابتدا به نظر می‌رسید که این ماموریت موفقیت بزرگی باشد، اما معلوم شد که عواقب وخیم و گسترده‌ای برای گوندور و بقیه سرزمین میانه داشته است. در ادامه با مجله بازار همراه باشید.

والاکار تلاش کرد تا گوندوری‌ها و مردمان شمالی را متحد کند

کشتی‌های کورسیرهای اومبار در وقایع فیلم سوم ارباب حلقه‌ها

والاکار از زندگی در میان مردم شمالی خوشحال بود، زیرا از شیوه زندگی آن‌ها بسیار لذت می‌برد. او عاشق ویدوماوی، دختر پادشاه ویدوگاویا شد و سرانجام صاحب پسری شدند که نام وی را وینیتاریا گذاشتند. پس از ۱۰ سال اقامت در رووانیون، والاکار به همراه خانواده جدیدش به گوندور بازگشت. ویدوماوی و وینیتاریا نام‌های جدیدی را انتخاب کردند که برای مردم سرزمین والاکار آشناتر به نظر می‌رسید. ویدوماوی گالادوون را که ترجمه مستقیم نام او به زبان القی سیندارین است و وینیتاریا الداکار، نام نوه ایسیلدور را انتخاب کرد. متأسفانه این کار کافی نبود تا گوندوری‌ها با آغوش باز از آن‌ها استقبال کنند.

در این برهه از تاریخ ارباب حلقه‌ها ، احساسات ضد شمال‌ در گوندور وجود داشت، به‌ویژه در مناطقی از سواحل جنوبی مانند پلاگیر (Pelargir) و اومبار (Umbar)! دلیل هم این بود که بیشتر گوندوری‌ها اهل دونداین بودند و خود را برتر از انسان‌های سرزمین میانه می‌دانستند. در تمام دوران سلطنت مینالکار و والاکار، این تعصب فقط در زیر سطح جامعه گوندور می‌جوشید. اما هنگامی که والاکار در سال T.A. در سال ۱۴۳۲، بسیاری از پذیرفتن الداکار به عنوان حاکم جدید خود به دلیل خون غیر نومنوری او خودداری کردند و شورش آغاز شد. پسر عموی الداکار، کاستمیر، نوه برادر کوچکتر میدالکار، این را فرصتی برای ادعای تاج و تخت برای خود دید. کاستامیر ناخدای کشتی‌ها در نیروی دریایی گوندور بود و در امتداد سواحل جنوبی محبوبیت زیادی داشت، بنابراین شورشیان به عنوان رهبر خود نزد او رفتند.

کاستامیر باعث هرج و مرج در شهر اوزگیلیات شد

در T.A. 1437، کاستامیر و ارتش شورشی گوندوریان اوزگیلیات را که در آن زمان پایتخت پادشاهی بود، محاصره کردند. نیروهای دفاعی شهر قوی بودند، اما شورشیان تعداد بیشتری داشته و دسترسی آسان‌تری به تدارکات داشتند، بنابراین در نهایت پیروز شدند. کاستامیر در این نبرد بیش از حد ظالم و خشن بود. تالکین در پیوست A ارباب حلقه‌ها می‌نویسد: «قتل عام و ویرانی انجام شده در شهر به دستور او بسیار بیشتر از نیازهای جنگ بود.

او اورنندیل، پسر ارشد الداکار را دستگیر و اعدام کرد. او همچنین برج گنبد اوزگیلیات را که یکی از نقاط دیدنی گوندوریان بود، ویران کرد. یکی از پالانتیری‌ها که در آنجا بود، پس از فروریختن برج، به رودخانه آندوین افتاد و برای همیشه گم شد. اما کاستامیر به مرگ و هرج و مرجی که محاصره او ایجاد کرده بود اهمیتی نمی‌داد. تاج و تخت متعلق به او بود و این تنها چیزی بود که اهمیت داشت.

الداکار از اوزگیلیات گریخت و کاستامیر خود را پادشاه گوندور معرفی کرد. شورشیان در ابتدا خوشحال شدند، اما حتی برخی از سرسخت‌ترین حامیان او به زودی متوجه شدند که او یک حاکم وحشتناک است. به عنوان کاپیتان کشتی‌ها، او طبیعتاً می‌خواست نیروی دریایی گوندور را تقویت کند، اما این کار را به قیمت تمام شدن همه چیز انجام داد. او از نیازهای مردم غافل شده و از اعمال خود در دوران محاصره پشیمان نشد. او همچنین ابراز تمایل کرد که پایتخت پادشاهی را به پلاگیر منتقل کند و سنت بیش از ۱۵۰۰ ساله را بشکند.

در همین حال الداکار به زادگاهش رووانیون بازگشت و ۱۰ سال را صرف جمع آوری متحدان شمالی خود کرد. در T.A. سال ۱۴۴۷، او تلاش کرد تا اوزگیلیات را پس بگیرد. کاستامیر آنقدر نامحبوب شده بود که بسیاری از گوندوریان به ویژه آن‌هایی که از Ithilien و Minas Anor بودند، علیه او شده و به الداکار کمک کردند.

گوندوریان شورشی به نیروهای تاریکی پیوستند

ارواح خطرناک دانهارو که در فیلم سوم ارباب حلقه‌ها به تصویر کشیده شدند.

در ادامه نبردی در نزدیکی رودخانه اروی اتفاق افتاد و الداکار، کاستمیر را کشت. او سلطنت خود را پس گرفت و پسر دومش آلدامیر وارث تاج و تختش شد. اما این شورش با مرگ رهبر آن خاتمه نیافت. گوندوری‌هایی که هنوز مخالف بودند، به جنوب عقب نشینی کردند. آن‌ها در پلاگیر حدود یک سال قبل از عبور از خلیج بلفالاس (Belfalas) به اومبار مقاومت کردند. از آنجایی که کاستامیر نیروی دریایی خود را تقویت کرده بود، نیروهای الداکار برای تعقیب آن‌ها در سراسر خلیج بلفالاس تلاش کردند. اگرچه جنگ داخلی به پایان رسیده بود و تاج بر سر پادشاه قانونی گوندور بود، شورشیان و فرزندانشان خاری در چشم گوندور باقی ماندند. اومبار از پادشاهی جدا شده و به پناهگاه دزدان دریایی تبدیل شد. آن‌ها به عنوان کورسیرهای اومبار شناخته شدند و هزاران سال پیش از رویدادهای ارباب حلقه‌ها ، گوندور را گرفتار کردند.

در طول جنگ حلقه، کورسیرهای اومبار به سائرون و ارتش هارادریم او در مبارزه با گوندور کمک کردند. در «بازگشت پادشاه»، آن‌ها قصد داشتند در طول محاصره میناس تیریث، به کمین گوندوریان بپردازند. شهر از قبل برای دفاع از خود تلاش می‌کرد و نیروهای کمکی از سوی اومبار می‌توانستند آخرین شهر بزرگ گوندور را نابود کنند. با این حال، آراگورن به مردان مرده دانهارو (Dead Men of Dunharrow) دستور داد تا کورسیرهای اومبار را نابود کنند. هم در فیلم و هم در رمان، آراگورن و متحدانش سپس کشتی‌هایشان را فرماندهی کردند و به سمت میناس تیریث رفتند و به تغییر جریان نبرد دشت‌های پلنور کمک کردند.

در سراسر افسانه تالکین، آنتاگونیست‌ها تقریباً همیشه یاران تاریکی اربابان بودند، که باعث می‌شد افرادی مانند کاستامیر و شورشیانش برجسته شوند. جنگ داخلی گوندوری‌ها یک درگیری ایدئولوژیک با در هر دو طرف پادشاه گوندور بود. این اتفاق یکی از تاریک‌ترین دوره‌های تاریخ پادشاهی بود که جنایت‌های بسیاری در آن شد. نظر شما در این باره چیست؟ لطفا نظرات خود را با ما درباره این موضوع به اشتراک بگذارید.

منبع: cbr.com

بهترین بازی‌های تک‌نفره که باید با دوستاتون بازی کنید