در دنیای ارباب حلقه‌ها دورف ها همیشه با الف‌ها کنار نمی‌آمدند و این قضیه در وقایع هابیت به خوبی نشان داده شد. وقتی گروه تورین اوکنشیلد به ریوندل نزدیک شد، برخی از الف‌ها آن‌ها را مسخره کردند. این کار برای الف‌ها سرگرم کننده بود و گندالف این موضوع را نادیده گرفت، اما به احتمال زیاد تورین نمی‌توانست این شوخی را نادیده بگیرد. او و خویشاوندان دورفش با توجه به گذشته‌ای که تجربه کرده بودند، مجبور بودند که از همه الف‌ها خوششان نیاید و به آن‌ها بی اعتماد شوند.

بعداً در کتاب، تورین و دورف‌ها توسط الف‌های جنگلی به رهبری تراندویل به اسارت درآمدند. هنگامی که تورین را به حضور پادشاه الف‌ها آوردند، او از همکاری امتناع کرد و همین امر باعث شد تا تراندویل تورین را به سیاه چال بیندازد. تراندویل در فیلم‌های پیتر جکسون حتی بیشتر از یک آدم تند رفتار می‌کرد. در آن اقتباس‌ها، هنگام حمله اسماگ، او به طور کامل از کمک به دورف‌ها خودداری کرد. البته این عین کتاب نبود، اما نشان داد که همه الف‌ها در وقایع ارباب حلقه‌ها خوب نبودند. در واقع یک الف در ارباب حلقه‌ها وجود داشت که در واقع شیطان بود. در ادامه با مجله بازار همراه باشید تا بدانید ماجرا از چه قرار است

دارک الف ائول چه کسی بود؟

همانطور که قبلا اشاره کرده بودیم، الف‌ها اولین فرزندان ایلوواتار بودند. آن‌ها در منتهی الیه شرق سرزمین میانه از خواب بیدار شدند، اما بسیاری از آن‌ها به درخواست والار به نام اورومه (Oromë) به سمت غرب یعنی سرزمین جاویدان والینور رفتند. در حالی که برخی دیگر در مکان‌های مختلف سرزمین میانه ماندند و پادشاهی‌های خود را تشکیل دادند. پادشاه تینگول (Elu Thingol) اگرچه او در ابتدا به عنوان فرستاده به Valinor رفت هم بخشی از گروه دوم بود. او عاشق یک مایار به نام ملیان (Melian) شد و قلمرو دوریاث را تأسیس کرد و بر الف‌های سیندارین حکومت کرد.

یکی از سوژه‌های پادشاه تینگول یک الف به نام ائول (Eol) بود و این الف عاشق شب سرزمین میانه و ستاره‌های آن بود. هزاران سال بعد، وقتی نولدورها از والینور برگشتند، همه چیز تغییر کرد و تینگول این را دوست نداشت. مورگوث و خادمانش برگشتند و ویرانی به پا کردند. پسران فئانور چیزی جز دردسر نبودند و خورشید هم در همین زمان بود که برای اولین بار طلوع کرد و ائول به ویژه از خورشید متنفر بود. در ادامه ائول برای زندگی در جنگل تاریک نان الموث (Nan Elmoth) به راه افتاد و به این ترتیب، او از آن موقع به بعد با عنوان ائول دارک الف ( Eol the Dark Elf) را بدست آورد.

شرح اعمال شیطانی ائول دارک الف

ائول در حالی که در تاریکی زندگی می‌کرد، توانست یک فلز سیاه به نام گالورن را اختراع کند که باز از آن توانست یک زره سیاه بسازد. او همچنین دو شمشیر بزرگ را از یک شهاب سنگ ساخت و نام آن‌ها را آنگویریل (Anguirel) و آنگلاچل (Anglachel) گذاشت. آن‌ها شمشیرهای حساسی بوده و آغشته به خباثت ائول بودند. آنگلاچل در نهایت به دست تورین تورامبار می‌رسد که نام آن را به گورتانگ تغییر می‌دهد. او از آن برای کشتن گلارونگ، پدر اژدهایان سرزمین میانه استفاده کرد، اما شمشیر خود او را هم کشت.

با این حال، بدخواهی ائول فقط در شمشیرهای ساخته شده‌اش نبود. در حالی که تنها زندگی می‌کرد، اردل (Aredhel) را در مرزهای جنگل خود دید. او خواهر پادشاه تورگون بود، اما ائول او را می‌خواست. پس اردهل را به سوی خود جذب کرد و او را به همسری گرفت. به مدت ۸۰ سال، او با کمال میل در آنجا ماند و پسری برای ائول به دنیا آورد. با این حال، سرانجام آردل آرزو کرد که آنجا را ترک کند. بنابراین، او پسرش ماگلین را برد و به گوندولین رفت.

بیشتر بخوانید: ارباب حلقه‌ها ؛ چرا راداگاست پس از جنگ حلقه اجازه خروج از سرزمین میانه را نداشت؟

ائول که خشمگین شده بود آن‌ها را پیدا کرد، اما زمانی که وارد گوندولین شد، اجازه خروج (طبق قانون پادشاه) را نداشت. ائول که دید آزادی‌اش از بین رفته، مرگ را برای خود و پسرش انتخاب کرد. یک نیزه از زیر لباسش برداشت و به سمت ماگلین پرتاب کرد. متأسفانه اردل جلوی نیزه خود انداخت و کشته شد. به خاطر اعمالش، ائول از صخره‌ای پرتاب شد و به این ترتیب ماجرای ائول دارک الف به پایان رسید. نظر شما در این باره چیست؟ لطفا نظرات خود را با ما درباره این موضوع به اشتراک بگذارید.

بهترین بازی‌های سال با امید لنون