ارباب حلقهها ؛ چرا تعداد زیادی عنکبوت در سرزمین میانه وجود داشت؟
عنکبوتهای غول پیکر و هیولا جزء اصلی ژانر فانتزی هستند که تا حد زیادی به دلیل زیاد بودن تعداد آنها در دنیای ارباب حلقهها و دیگر داستانهای سرزمین میانه از جی آر آر تالکین است. موجودات عنکبوتی مانند در هر سه رمان اصلی افسانه تالکین و همچنین در هر دو سه گانه اقتباسی فیلم پیتر جکسون به عنوان آنتاگونیست ظاهر شدند. داستان هابیت این کانسپت را با عنکبوتهای بزرگ بی نامی که به جنگل میرک وود هجوم آورده بودند، معرفی کرد. ارباب حلقهها عنکبوت بزرگتر و مرگبارتری را در قالب شیلوب به نمایش گذاشت که نقش محوریتری در داستان داشت. در نهایت، اثر کمتر شناخته شده تالکین، سیلماریلیون، آنگولیانت (Ungoliant) را که یکی از ترسناکترین و مرموزترین موجودات در تاریخ سرزمین میانه بود را نشان میدهد.
این هیولاها اغلب متحدان اربابان تاریکی، سائرون و مورگوث بودند، با این حال آنها به اهداف و منافع خود خدمت میکردند که معمولاً خوردن هر چیزی یا هر کسی بود که جرأت میکرد به آنها نزدیک شود. گاهی اوقات این باعث میشد که آنها حتی از دیگر یاران شیطانی ارباب تاریکی خطرناکتر باشند. برخلاف اورکها یا نازگولها، آنها تابع هیچ دستوری نبودند و تنها تعداد معدودی میتوانستند با آنها ارتباط برقرار کنند. فیلمهای جکسون به داستانهای وحشتناک عنکبوتهای سرزمین میانه نمیپردازند، اما رمانهای تالکین حاوی تکههایی از افسانهای بود که شیلوبُ آنگولیانت و عنکبوتهای میرک وود را به هم ربط میداد.
عنکبوتها برای خیلیها موجوداتی آشنا و در عین حال ناراحت کننده هستند و همین آنها را به انتخابی منطقی برای الهام گرفتن از هیولاها در جهان های تخیلی تبدیل میکند، اما دلیل مهمتری وجود داشت که تالکین عنکبوتهای زیادی را در نوشتههایش گنجانده بود و این دلیلی نبود که برخی از طرفدارانش از آن استفاده کنند. در ادامه با مجله بازار همراه باشید.
عنکبوتهای سرزمین میانه موجودات طبیعی نبودند
اگرچه عنکبوتهای بزرگ میرکوود زودتر شروع به کار کردند، اما Ungoliant اولین عنکبوت غولپیکری در تاریخ سرزمین میانه بود. او از نظر فنی یک عنکبوت نبود. بخش (تاریک شدن والینور) از کتاب سیلماریلیون او را به عنوان یک روح بدخواه توصیف میکند که به شکل عنکبوت هیولا مانند در آورده است. او ممکن است مانند سائرون و جادوگران یک مایار باشد، زیرا آنها نیز ارواح تغییر شکل دهنده بودند، اما تالکین نشان داد که او ممکن است در عوض تجسم تاریکی خالص از خلأ باشد. برخلاف منشأ او، انگیزه او روشن بود، مصرف تمام نور جهان آردا!
او با مورگوث کار کرد تا دو درخت والینور را از بین ببرد و با این کار زمین را به تاریکی انداخت، اما زمانی که او از دادن سیلماریلهای پر نور به او امتناع کرد، آنها به یکدیگر حمله کردند. در نهایت بالروگهای مورگوث آنگولیانت را مجبور کردند تا به بلریاند فرار کند، جایی که او با عنکبوتهای واقعی سرزمین میانه جفت گیری کرد. او چندین فرزند از جمله شیلوب قدرتمند را به دنیا آورد. قسمت بعدی از سیلماریلیون بیان میکند که شخصیت برن (اجداد آراگورن از داستان ارباب حلقهها)، در راه دوریاث با برخی از آنها درگیر شد. البته این نشان نمیداد که برن هیچ یک از آنها را کشته باشد، بنابراین او ممکن است به غیر از خود شیلوب با کسی دیگری روبرو شود. تالکین سرنوشت آنگولیانت را در حد یک راز باقی گذاشت، اما فرزندان او هنوز نقشهای مهمی برای بقیه داستان داشتند.
نوادگان آنگولیانت در سراسر سرزمین میانه پخش شدند
شیلوب به موردور رفت و خانهاش را در کوههای سایه، نزدیک محل آینده برج سیریث آنگول، درست کرد. شیلوب مانند مادرش با عنکبوتهای واقعی در آنجا جفت گیری کرد و فرزندان زیادی به دنیا آورد. اگرچه هنوز بسیار بزرگتر از عنکبوتهای معمولی بود، اما آنها به طور قابل توجهی کوچکتر از شیلوب بودند، به این معنی است که او به طور قابل توجهی کوچکتر از آنگولیانت بود. در فصل (لانه شلوب) از دو برج، تالکین توصیف مشروح و مشمئز کنندهای از شیلوب ارائه کرد که احتمالاً بیشتر آن در مورد مادر و فرزندانش نیز صدق می کند:
او بیشتر شبیه یک عنکبوت بود، اما از جانوران شکاری بزرگتر… شاخهای بزرگی داشت و پشت گردن ساقه مانند کوتاهش بدن بزرگ و متورمش بود… قسمت بزرگ بدنش سیاه بود، اما شکمش رنگ پریده و نورانی بود و بوی بدی میداد. پاهایش خمیده بود، مفاصل بزرگ چنگالی مانند و موهایی که مانند خارهای فولادی بیرون زده بودند، و در انتهای هر یک پنجهای وجود داشت.
برخی از فرزندان شیلوب به سمت شمال به میرکوود رفتند، که توسط شیطان دژ سائورون، Dol Guldur، جذب شدند. آنها هم عنکبوتهای بزرگی بودند که در هابیت به گروه دورفهای بیلبو و تورین حمله کردند. بیلبو توانست یکی از آنها را با تیغه الف خود بکشد. این آخرین باری نبود که شمشیر بیلبو یعنی استینگ یک عنکبوت غول پیکر را کشت. در ارباب حلقهها ، بیلبو هدایایی از دوران ماجراجویی خود را به فرودو داد، از جمله شمشیرش استینگ را که بعدا در داستان، این شمشیر به فرودو و سم کمک کرد تا از لانه شیلوب عبور کنند تا وارد موردور شوند. فرودو فرصتی برای استفاده از استینگ علیه شیلوب پیدا نکرد. اما سم استینگ را در دست گرفت و از آن برای شکست دادن شیلوب استفاده کرد. در این زمان، شیلوب آخرین فرزند بازمانده آنگولیانت بود، اما نوههای آنگولیانت هنوز در میرک وود ساکن بودند.
تجربه زندگی تالکین منبع الهام عنکبوتهای غول پیکر سرزمین میانه بود
اگرچه داستان زندگی تالکین به اندازه آثار برن، بیلبو یا فرودو دراماتیک نبود، اما او در زندگی واقعی با عنکبوتها برخورد داشت. تالکین توضیح داده که یک رتیل زمانی او را نیش زده است. بسیاری به این حادثه به عنوان منبع شیفتگی تالکین به عنکبوتهای شیطانی اشاره کردند، اما تالکین این موضوع را رد کرده است. تالکین در نامهای که به دوستش، ویستن هیو اودن نوشته، ادعا کرده که وقتی عنکبوت او را گاز گرفت، آنقدر جوان بوده که تا زمانی که اعضای خانوادهاش به او یادآوری کردند، این خاطره را فراموش کرده بود. او نوشت: من از عنکبوتها بدم نمیآید و هیچ تمایلی به کشتن آنها ندارم. من معمولا کسانی را که در حمام پیدا میکنم، نجات میدهم!
تالکین گفت که دلیل واقعی نوشتن در مورد عنکبوتهای شیطانی، پسر دومش مایکل تالکین بود. او هابیت را با در نظر گرفتن خوانندگان کودک به ویژه فرزندان خود نوشت و از روی تجربه میدانست که عنکبوتها احتمالاً آنها را میترسانند، زیرا مایکل از عنکبوتها میترسید. گابلینها، ترولها و غولهای سنگی موجوداتی فانتزی بودند که پایه و اساس کمی در واقعیت نداشتند، اما درباره عنکبوتها از منبع ترس واقعی استفاده شده بود. با این حال، هدف او آسیب رساندن به پسرش نبود. عنکبوتهای غول پیکر سرزمین میانه ترسناک بودند، اما هرگز برنده نشدند.
حتی هابیتهایی مانند بیلبو و سم نیز در مقابل آنها پیروز شدند و به خوانندگان تالکین نشان دادند که میتوانند بر ترسهای خود غلبه کنند. هنگامی که تاالکنی شروع به نوشتن ارباب حلقهها و سیلماریلیون کرد، هیولاهای مشابهی را در آن گنجاند تا جهان خیالی خود را منسجمتر کند. شیلوب، آنگولیانت و عنکبوتهای بزرگ میرکوود شبکهای از موجودات بد بودند که رمانهای تالکین را به هم گره میزدند. نظر شما در این باره چیست؟ لطفا نظرات خود را با ما درباره این موضوع به اشتراک بگذارید.
منبع: cbr
بازیهای جذابی که شما را درون خود غرق میکنند
موفق باشید
شما هم همچنین
توضیحاتتون خیلی زیبا و کمک کننده هست ، میخوام ببینم چطور میتونم به تمام مقالات شما یکجا دسترسی داشته باشم
ممنونم رفیق
با سرچ کلید واژه ارباب حلقهها تو نوار جستجو میتونین به همش دسترسی داشته باشین
چه مقاله خووووبی،لطف کنید چنین مقالاتی رو درباره دنیای تلماسه و نغمه یخ و آتش هن بنويسيد
حتما دوست عزیز سراغشون خواهیم رفت، ممنونم از پیشنهاد خوبت
من خیلی از عنکبوتها میترسم و خیلیم بدم میاد ازشون.به نظرم ماهیت شیطانی و خبیثی دارن.البته که موجوداتی هستند مثل سایر موجودات ولی شکل ظاهری و نوع زندگی و شکار کردنشون خیلی میتونه الهام بخش باشه برای فیلمها و کتابهای ژانر ترس.مشخصه که بعد از کلی تفکر و تحقیق تصمیم گرفته از عنکبوتها توی کتابش استفاده کنه که خوبم جواب داده.البته توی کتابها خیلی بیشتر از فیلمهای جکسون به عنکبوتها پرداخته شده
اگر میشه من یه نکته رو اضافه کنم به متنتون
تو کتاب سیلماریلیون نوشته بود که آنگولیانت بعد از زاد و ودل های بسیار که بیشتر بچه هاش هم خورده بود از فرت گرسنگی به یکی از سوراخ های تاریک جهان رفت و بعد از گذشت چند سال بخاطر گرسنگی شدید و وحشتناکی که داشت شروع به خوردن خودش کرد اینجوری بود که مرد
خواستم با گفتن این موضوع مطلب شمارو تکمیل تر کنم تا حدودی
ممنون از شما آقای حسینی
دم شما گرم دوست عزیز
بله این تئوری هم وجود داره که در موردش زیاد بحث شده، اما توسط خود تالکین به تایید نرسیده
ممنونم که تو بحث شرکت کردی