ثور، پسر اودین و شاهزاده آسگارد، کسی است که آسمانها در حضور او به لرزه میافتند. او چکش اسرارآمیز میولنیر (Mjolnir) را فرمان میدهد تا از آسگارد و زمین محافظت کند.
در این نوشته، خدای رعد و برق، ثور را معرفی میکنیم. با ما همراه باشید.
گذشته ثور
ثور از پادشاه خدایانِ آسگارد، اودین بورسون، و الهه زمین، گایا، به دنیا آمد. او در آسگارد تحت آموزشهای اودین رشد کرد و به عنوان جانشین او برای رهبری آسگارد تربیت شد. به غیر از اودین، اعضای خانواده ثور شامل نامادریاش فریگا و برادرخواندهاش لوکی (Loki)، به همراه دوستان نزدیکش سیف، بالدر و سه جنگجوی دلاور (The Warriors Three) هستند.
ثور در دوران جوانی، تواناییهای رزمی خودش را با مأموریتهای خطرناک ارتقا داد و به قدری شایستگی یافت که چکش اورو (Uru) را به نام «میولنیر» به دست آورد و با استفاده از آن سیف را از چنگ الهه مرگ، هلا، نجات داد. این چکش علاوه بر قدرتهای مخرب، قدرت سازندگی نیز دارد و ثور از آن برای امضا کردن پیمانهای مختلف استفاده میکند.
در دوران بلوغ ثور، او از یک پورتال عبور کرد و با هرکول وارد نبرد شد. هر دو با قدرتی برابر جنگیدند تا اینکه زئوس به نبرد آنها پایان داد، ثور را به آسگارد بازگرداند و حافظه هر دو جنگجو را پاک کرد. در قرن نهم، ثور مدتی را در زمین گذراند و وایکینگها را رهبری میکرد؛ اما زمانی که وایکینگهای وفادارش به یک صومعه مسیحی حمله کردند، او از پیروان خود روی برگرداند، زمین را ترک کرد و برای قرنها در آسگارد باقی ماند.
زمانی که میل شدید ثور به جنگ و نبرد باعث شد که پیمان بین آسگارد و غولهای یخی را بشکند، اودین او را برای درس فروتنی به زمین تبعید کرد و او را به شکل دکتر دونالد بلیک درآورد. به عنوان یک انسان، او با لنگی راه میرفت و به عنوان پزشک کار میکرد. وقتی اودین او را به نروژ فرستاد، با موجودات فرازمینی به نام کرونانها روبرو شد و به داخل غاری فرار کرد. در آنجا، عصای پیچ خوردهای پیدا کرد و از آن برای فرار استفاده کرد؛ وقتی آن را به سنگی زد، تبدیل به میولنیر شد. این چکش حافظه از دست رفتهاش را بازگرداند و او را به شکوه پیشین خود به عنوان خدای نیرومند رعد و برق بازگرداند.
وقتی لوکی به یک تهدید تبدیل شد و برادرش ثور را در زمین فریب داد، ثور متوجه دروغهای او شد و با مرد آهنی، هالک، انتمن و وَسپ متحد شد تا انتقامجویان را بنیانگذاری کند. ثور علاوه بر انتقامجویان، رهبر، استاد مبارزات تن به تن و شمشیرزن ماهری است.
قدرتهای ثور
ثور، پسر خدایان، از طول عمر فوقالعادهای برخوردار است که با سیبهای طلایی ایدون تقویت میشود. او همچنین قدرتمند، سریع، چابک، دارای استقامت فوق بشری و مصون در برابر بیماریها است.
بزرگترین سلاح ثور و نزدیکترین همراه او، میولنیر، یک چکش ساختهشده از فلز اورو است که قدرت کنترل طوفانها و تولید انفجارهای معروف به «ضد نیرو» را دارد. ثور از این چکش برای فراخواندن باران، باد و رعد و برق استفاده میکند، هرچند که توانایی تولید رعد و برق از دستانش نیز وجود دارد. در حالی که میولنیر میتواند الگوهای آبوهوایی را کنترل کند، قابلیت خدا بودن و بسیاری تواناییهای دیگر را به فرمانده خود میبخشد. هنگامی که چکش به دور خود چرخانده شود، میتواند به ثور اجازه دهد پرواز کند، در هوا معلق بماند و حتی پورتالهایی به دیگر ابعاد و قلمروها باز کند. وقتی پرتاب شود، مانند بومرنگی عمل میکند که همه چیز یا موجودات در مسیر خود را نابود میکند و سپس به سمت صاحبش بازمیگردد.
وقتی ثور شایستگی در دست گرفتن میولنیر را از دست داد، از یارنبیورن (Jarnbjorn)، یک تبر جنگی مرگبار دیگر استفاده کرد.
دشمنان ثور
«سایهنشینان» که کنسرسیومی از خدایان شیطانی هستند که از انرژیهای حاصل از نابودیهای مکرر آسگارد تغذیه میکنند؛ از دشمنان اصلی ثور هستند و با نام «رگناروک» یا «گرگ و میش خدایان» شناخته میشوند. این کنسرسیوم پس از هر رگناروک، آسگارد را بازسازی کرده و باعث ایجاد چرخه بیپایان آفرینش، نابودی و تولد دوباره میشود.
هلا، الهه مرگ و برادرزاده ثور، از دیگر دشمنان خدای رعد و برق است و بیشتر به دلیل دزدیدن ارواح فانی شناخته میشود. زمانی که ثور با او روبرو میشود، هلا زخم عمیقی بر صورت او ایجاد میکند. او همچنین ثور را به دلیل آزاد کردن ارواحش مجازات کرده و او را نفرین میکند تا هرگز نتواند زخمهایش را درمان کند.
لوکی، از دشمنان ثور است که همیشه به دلیل حسادت نسبت به برادرخواندهاش در پی ایجاد هرجومرج است. او به ندرت قابل اعتماد است، چه زمانی که قصد دزدیدن سیبهای طلایی ایدون را دارد و چه زمانی که خود را به جای اودین جا میزند.
سلستیالها از دیگر دشمنان ثور هستند که به عنوان قاضیان مطلق همه خدایان شناخته میشوند. آنها قدرتی نامحدود دارند و اغلب در مقابل خاندان سلطنتی آسگارد قرار میگیرند.
کارنیلا، ملکه نورن و دشمن قدیمی آسگارد و ثور، دارای طلسمهای جادویی قدرتمندی به نام سنگهای نورن (Norn Stones) است. این سنگها نیمههوشمند هستند و مانند میولنیر از اطاعت کردن از فرمان صاحبان نالایق خودداری میکنند. او بارها از این سنگها در نبردهایش با خدای رعد و برق استفاده کرده است.
ست (Seth)، دشمن ثور و خدای مرگ مصر/هلیوپولیسی است که جنگی علیه آسگاردیان به راه میاندازد و اودین را دستگیر کرده و در هرم سیاه خود زندانی میکند. ثور اودین را نجات میدهد و اودین در آسگارد بر ست غلبه میکند.
سورتر (Surtur) یا همان دیو آتش، یکی دیگر از دشمنان ثور است که به آسگارد حمله میکند تا شعله جاودانه را به دست آورده و شمشیر خود، توایلایت، را بسازد. او بارها و بارها تهدیدی برای آسگارد و زمین بوده و در نبردی ابدی با اودین گرفتار شده است. پسران موسپل (The Sons of Muspel) نیز به سورتر خدمت میکنند.
افراد دیگری نیز مانند مرد جاذب (Absorbing Man)، انچنترس (Amora the Enchantress)، اسکرج (Skurge the Executioner)، ایگو سیاره زنده (Ego the Living Planet)، ارباب شیاطین مفیستو (Mephisto)، منگوگ (Mangog)، ملکیثِ نفرینشده (Malekith the Accursed) و الفِ تاریک از سوارتالفهایم (Dark Elf from Svartalfheim)، از دشمنان شناختهشده ثور هستند.
دوستان و متحدان ثور
متحدان ثور شامل اودین بورسون (پدر او و پادشاه آسگاردیان)، الهه زمین گایا (مادرش) و نامادریاش فریگا هستند. دوستان نزدیک ثور هم شامل سیف (که گهگاه رابطه عاشقانهای با او دارد)، بالدر و سه جنگجوی دلاور: فاندال شجاع، هوگون عبوس و وُلستاگ عظیمالجثه (The Warriors Three: Fandral the Dashing, Hogun the Grim, and Volstagg the Enormous) میشوند.
خدای هایمدال از متحدان ثور و نگهبان آسگارد است. او از مرزهای آسگارد و بیفروست محافظت میکند و همیشه به ثور وفادار بوده است.
در زمین، ثور با مرد آهنی، هالک، انتمن و وَسپ متحد میشود تا انتقامجویان را بنیانگذاری کنند. بعدها، زمانی که هالک گروه را ترک میکند، استیو راجرز معروف به کاپیتان آمریکا به گروه میپیوندد و دوستی نزدیکی با خدای رعد و برق پیدا میکند.
بتا ری بیل (Beta Ray Bill)، یک جنگجوی بیگانه و از متحدان ثور است که یک بار در نبردی او را شکست میدهد. به پاس قدرتش، اودین چکشی جدید به نام «طوفانشکن» برای بیل میسازد. بیل پس از آن در نبردی بر روی زمین در برابر سورتر، در کنار ثور، انتقامجویان و چهار شگفتانگیز میجنگد.
اریک مسترسون، از دوستان ثور است و با او متحد میشود و به عنوان نقابی برای او عمل میکند. او گهگاه کنترل بدن مشترکشان را به دست میگیرد و حتی نام مستعار تاندرسترایک را بر خود میگذارد.
جین فاستر هم از دوستان ثور و یک پرستار انسان است که دونالد بلیک عاشق او میشود. جین همچنین شایستگی داشتن میولنیر را ثابت میکند و حتی نقش ثور را نیز در جایی به عهده میگیرد.
ثور و نقشش در دفاع از آسگارد و زمین
ثور به قلمروهای مختلفی سفر کرده و با تمامی دشمنان آسگارد و زمین، از جمله الهه مرگ هلا و نیمهخدای یونانی هرکول، جنگیده است. با اینکه ثور و هرکول در جنگ نروژ و یونان در سال ۱۰۰۰ با هم جنگیدند، سرانجام متحد شدند و دوست و رقیب یکدیگر باقی ماندند. اما زمانی که ثور وایکینگها را در زمین رهبری میکرد، افسانه نروژی او آغاز شد.
در یکی از دورههای زمانی آسگارد، تشنگی ثور برای نبرد باعث شد تا پیمان بین آسگارد و غولهای یخی شکسته شود و اودین هم به همین علت او را تنبیه کرد. اودین ثور را به زمین فرستاد تا تحت عنوان «دکتر دونالد بلیک» زندگی کند. هنگامی که بلیک کشف کرد که همان خدای رعد و برق نروژی معروف به ثور است و بار دیگر با میولنیر متحد شد، تصمیم گرفت زمان خود را بین زندگی به عنوان یک پزشک انسانی عادی و یک خدای جاودانه تقسیم کند.
او در نقش بلیک، عاشق جین فاستر، یک انسان، شد. وقتی از اودین اجازه خواست تا با او ازدواج کند، اودین مخالفت کرد و به ثور گفت که اجازه ندارد هویت واقعی خود را با او در میان بگذارد. گفتنی است که علاقه او به زمین باعث بحثها و شکافهای بسیاری بین او و پدرش شده است.
هنگامی که لوکی از عشق برادرش به زمین سوءاستفاده کرد، ثور به کمک مرد آهنی، هالک، انتمن و وَسپ برای مقابله با این تهدید آماده شد. نیرنگهای لوکی باعث شد ثور و این افراد دارای قدرت فوقالعاده، گروه ابرقهرمانی انتقامجویان را تشکیل دهند.
ثور در حالی که بین زندگی دوگانه خود تعادل برقرار میکرد، به سراغ جین فاستر رفت. فاستر به طور موقت به درجه الهه رسید، اما اودین برای اثبات شایستگیاش از او خواست وظایفی غیرممکن در آسگارد انجام دهد. فاستر نتوانست از پس این چالشها برآید و به زمین بازگشت و در نهایت با مردی به نام کیث کینکید ازدواج کرد. پس از این تصمیم ناامیدکننده، ثور با دوست خود سیف (Sif) ارتباط برقرار کرد و رابطه عاشقانهای را با او آغاز نمود.
ثور به عنوان بزرگترین مدافع آسگارد به مبارزه با دشمنان وحشتناک این سرزمین ادامه داد؛ از جمله منگوگ شیطانی که خود را به شکل اودین درآورده بود. در دوره حکمرانی منگوگ، او ثور و متحدانش یعنی سه جنگجوی دلاور را شکست داد؛ اما در نهایت، ثور توانست منگوگ را از پیش رو بردارد.
زمانی که رگناروک تهدید کرد که آسگارد را نابود خواهد ساخت، راجر نورول، با استفاده از کمربند قدرت و دستکشهای ویژهاش، نقش ثور را بر عهده گرفت تا با مارِ میدگارد (Midguard Serpent) بجنگد. او در این نبرد جان خود را از دست داد، اما کمک کرد تا آسگارد از وقوع رگناروک جلوگیری کند.
با وجود دشمنان و جنگهای متعدد، درامهای خانوادگی همچنان جایگاه مهمتری در زندگی ثور داشتهاند، بهخصوص زمانی که ثور در اواخر زندگی خود مادر واقعیاش را شناخت. ثور در آسگارد به دنیا آمده و توسط اودین و نامادریاش فریگا بزرگ شده بود؛ اما در واقع الهه زمین، گایا، مادر واقعی او است.
ثور در یکی از سفرهایش با بیگانهای به نام بتا ری بیل روبرو شد. بیل تصور میکرد که ثور یک دیو است. او چکش ثور را به دست آورد و ثابت کرد که شایستگی استفاده از آن را دارد. به دلیل برابری قدرت آنها، اودین چکشی جدید به نام «طوفانشکن» (Stormbreaker) برای بیل ساخت. ثور با بیل متحد شد تا با پسران موسپل (شیاطینی که در خدمت دیو آتشین سورتر بودند و مردمان بیل را تهدید میکردند) بجنگد.
پس از این مواجهه، مدیر شیلد، نیک فیوری، به ثور کمک کرد تا هویت جدیدی را به عنوان سیگورد یارلسون، یک کارگر ساختمانی، ایجاد کند و او را ترغیب کرد که با بشریت در ارتباط باشد.
ثور در نبردهای بعدی مقابل الهه مرگ، هلا، قرار گرفت که او را زخمی و با نفرینی مواجه کرد که طبق آن، ثور نمیتوانست زخمهایش را درمان کند. لوکی این لحظه را فرصتی طلایی برای شکست دادن ثور یافت و دشمنانش، از جمله مرد جاذب، مارِ میدگارد (Midguard Serpent) و دیسترویِر (The Destroyer) را علیه او تحریک کرد. ثور این دشمنان را شکست داد و در جهنم با هلا روبرو شد تا نفرین را از بین ببرد. هلا برای نجات خود، زخمهای ثور را درمان کرد و طلسم را از بین برد.
همانطور که یکی از الهههای مرگ شکست خورد، الهه دیگری به نام ست (خدای مرگ) ظاهر شد که اودین را اسیر کرده بود. در تلاش ثور برای آزاد کردن پدرش، سورتر دوباره ظاهر شد. اودین به طور موقت قدرتش را به ثور اعطا کرد تا به او کمک کند تا بر سورتر پیروز شود.
پس از این جنگها، یکی از آشنایان یارلسون به نام اریک مسترسون در مأموریتی به ثور کمک کرد، اما به شدت آسیب دید. برای نجات او، اودین او را با ثور ادغام کرد. اما هویت جدید ثور به عنوان «اریک» با مشکلاتی همراه بود؛ چرا که او یک انسان واقعی و بسیار پیچیدهتر از بلیک بود و اغلب زندگیاش با ماجراجوییهای ثور تداخل داشت. در نهایت، اریک زمانی که ثور به پشت ذهن مشترکشان تبعید شد، جای او را پر کرد و حتی با لوکی مبارزه نمود. اما اریک آخرین انسانی نبود که با ثور ادغام شد. جیک اولسون نفر بعدی بود که نقش میزبان ثور را ایفا کرد، اما بدن او برای قدرت زیاد خدای رعد و برق مناسب نبود.
برای شکستن چرخه رگناروک و ناکام گذاشتن «سایهنشینان»، ثور اجازه داد آسگارد سقوط کند و خودش نیز ناپدید شد. با این حال، مشخص شد که او نمرده و به بُعدی مانند برزخ فرستاده شده است.
در طول جنگ داخلی ابرقهرمانان (Super Hero Civil War)، تونی استارک به شدت به کمک ثور نیاز داشت و از یکی از موهای او نسخهای سایبری از ثور به نام «رگناروک» ساخت. این نسخه کلون شده فاقد حس اخلاقی بود و به دشمن انتقامجویان تبدیل شد.
وقتی ثور به برزخ رسید، هویت دونالد بلیک او به همراه میولنیر به زمین بازگشتند. بلیک پس از یافتن میولنیر، ثور را قانع کرد که از برزخ بازگردد و آسگارد را دوباره بنا کند. ثور نیز آسگارد را به مکانی جدید منتقل کرد، جایی بر فراز بروکستون، اوکلاهُما. در آنجا، ثور کلون خود را کشف کرد که توسط مرد آهنی ساخته شده بود. او سپس از انتقامجویان جدا شد و به بازگرداندن آسگاردیان کشتهشده توسط رگناروک پرداخت.
در این روند بازسازی، لوکی نقشهای کشید و خود را به شکل سیف درآورد، که در بدن در حال مرگ رز چمبر گرفتار شده بود. او بالدر، حاکم بالقوه و پسر اودین، را بیرون کشید و بور، پدر اودین، را زنده کرد. ثور که از هویت بور آگاه نبود، او را کشت و در این فرایند میولنیر را شکست. لوکی ثور را خائن خواند و بالدر او را از آسگارد تبعید کرد.
ثور سپس به دکتر استرنج مراجعه کرد تا از او برای بازسازی میولنیر کمک بگیرد. میولنیر به نیروی زندگی ثور متصل بود، به طوری که هر آسیبی به چکش به ثور نیز آسیب میزد. در همین زمان بود که ثور از سرنوشت سیف مطلع شد و او را به بدن اصلیاش بازگرداند. سیف، سه جنگجوی دلاور و ثور تصمیم گرفتند در بروکستون مستقر شوند تا اینکه آسگارد سرانجام به قلمروی اصلی خود بازگردانده شد.
ثور اودینسون سرانجام شایستگی استفاده از میولنیر را از دست داد و عشق سابقش، جین فاستر، به جای او نقش ثور را بر عهده گرفت. او با داشتن تمامی قدرتهای خدایی و تواناییهای ثور از طریق چکش، به عنوان الهه رعد و برق به نبرد پرداخت. اودینسون با سلاح جدیدش، تبر جنگی یارنبیورن، تصمیم گرفت بهتنهایی در سراسر قلمروها مبارزه کند.
وقتی بدن جین فاستر که مبتلا به سرطان بود دیگر توانایی تحمل سختیهای خدا بودن را نداشت، او تصمیم گرفت یک بار دیگر با منگوگ خشمگین مبارزه کند تا آسگارد را از نابودی کامل نجات دهد. در آخرین نبرد خود، او موفق شد هیولا را شکست دهد و به مردم آسگارد فرصت داد تا از نابودی فرار کنند. پس از این نبرد، جین فاستر از نقش خود به عنوان ثور کنارهگیری کرد و به خدای رعد و برق اجازه داد تا بار دیگر به عنوان ثور به آسگارد و زمین خدمت کند.
ویدیو زیر به بررسی بیشتر کاراکتر ثور پرداخته است:
ثور در دنیای سینمایی مارول (MCU)
ثور در دنیای سینمایی مارول (MCU) با بازی کریس همسورث معرفی میشود و بخشی از اولین فیلم مستقل او با عنوان Thor (2011) است. داستان این فیلم حول محور تبعید شدن ثور از آسگارد توسط پدرش، اودین، و تلاش او برای بازپسگیری چکش میولنیر در زمین میچرخد. در این مسیر، او با شخصیت جین فاستر که یک دانشمند است، آشنا میشود و رابطهای عاشقانه بین آنها شکل میگیرد.
ثور در فیلمهای دیگر MCU نیز حضور دارد، از جمله The Avengers (2012) که در آن او به گروه انتقامجویان میپیوندد تا از زمین در برابر تهدید لوکی و ارتش چیتاوری محافظت کند. در Thor: The Dark World (2013)، ثور با نیروهای شرور الفهای تاریک و رهبر آنها، ملکیث، مبارزه میکند تا جهان را از نابودی نجات دهد.
در Thor: Ragnarok (2017)، ثور با تهدید هلا، الهه مرگ و خواهر بزرگترش روبرو میشود. او برای جلوگیری از وقوع رگناروک و نابودی کامل آسگارد، متحدانی چون هالک و ولکری را پیدا میکند. این فیلم دارای لحنی طنز و ماجراجویانهتر نسبت به فیلمهای قبلی بود و با استقبال زیادی مواجه شد.
ثور در فیلمهای Avengers: Infinity War (2018) و Avengers: Endgame (2019) نیز نقش مهمی دارد. در این فیلمها، او با تهدید تانوس مواجه میشود که قصد دارد تمام سنگهای ابدیت را جمعآوری کرده و نیمی از موجودات جهان را نابود کند. در Endgame، ثور در نبرد نهایی علیه تانوس شرکت میکند و سرانجام با همراهی سایر ابرقهرمانان، او را شکست میدهد.
آخرین حضور ثور در فیلمی مستقل، فیلم Thor: Love and Thunder محصول سال ۲۰۲۲ است، جایی که او با تهدیدی جدید به نام گور، قصاب خدایان، روبرو میشود و همچنین جین فاستر را میبیند که شایستگی استفاده از میولنیر را به دست آورده و به ثور جدید تبدیل شده است.
آیا فیلمهایی که ثور در آنها حضور دارد را دیدهاید؟ کدام یک را بیشتر دوست داشتید؟ در بخش نظرات برای ما بنویسید.
منبع: Marvel
یوتوب بازار استریت هفت و نیم امروز: انتخاب بهترین بازی سال + تبلت گیمینگ برای بینندهها
نظرات