فیلم‌های کمیک مارول در طول سال‌ها با اقتباس‌های بزرگ سینمایی شناخته شده‌اند، از آثار بزرگ و خلاق دنیای سینمایی مارول (MCU) تا تمام تصویرسازی‌های نمادین از اسپایدرمن. با این حال، در هر اقتباس سینمایی بزرگ، یک نفر یا یک تیم وجود دارد که سوتی می‌دهد و راه را اشتباه می‌رود! چه به دلیل بودجه‌ کم و چه به دلیل مشکلات ناشی از دخالت استودیو یا صرفاً به دلیل اجرای بد و ناشیانه؛ دلایل زیادی وجود دارند که چرا یک اقتباس مارول می‌تواند ناامید‌کننده باشد.
برای این رده‌بندی سراغ امتیازهایی رفته‌ایم که کاربران در لترباکسد به این فیلم‌ها داده‌اند. لترباکسد پلتفرم مناسبی است تا نظرات جمعیت زیادی از طرفداران مدرن فیلم یا فیلم‌بازها را ببینیم. از فیلم‌های شکست‌خورده‌ی معروف تا ناکامی‌های اخیر، طرفداران فیلم‌های مارول در لترباکسد بنا بر سلیقه خودشان به بدترین فیلم‌های مارول امتیاز داده‌اند. بیایید آن‌ها را با هم بررسی کنیم.

۱۰. The Fantastic Four (1994)

چهار شگفت‌انگیز که باید فراموش‌شان کنیم

چهار شگفت‌انگیز، اقتباس لایو اکشن تقریباً فراموش‌‌شده‌ی مارول، داستان اصلی شکل‌گیری یک تیم ابرقهرمان را روایت می‌کند، زمانی که آنها قدرت‌های خود را به دست می‌آورند. آنها خیلی زود تصمیم می‌گیرند گروه ابرقهرمان نمادین خود را تشکیل دهند و مجبور می‌شوند با دشمن قدیمی و اصلی خود یعنی Dr Doom روبرو شوند.
همانطور که از اقتباس‌هایی با بودجه‌ی پایین انتظار می‌رود، می‌توان محدودیت‌ها و موانعی را که از همان ابتدا بر سر راه چهار شگفت‌انگیز اعمال شده است را ببینیم، به ویژه با توجه به اینکه در همان سالی اکران شد که اقتباس‌هایی مانند کلاغ و ماسک نیز منتشر شدند. اگر‌چه فیلم لحظاتی دارد که روح کمیک‌های بزرگ را زنده می‌کند، بودجه‌ی پایین باعث می‌شود این فیلم در بهترین حالت چیزی بیشتر از یک نوآوری کنجکاوانه نباشد.

میانگین امتیاز در لترباکسد: ۲.۱/۵

۹. Nick Fury: Agent of S.H.I.E.L.D. (1998)

نیک فیوری؛ مامور شیلد

در حالی که شخصیت نیک فیوری بیشتر به خاطر نقش‌آفرینی ساموئل ال. جکسون در MCU شناخته می‌شود، مردم اغلب فراموش می‌کنند که نیک فیوری فیلم مخصوص خود را در دهه‌ی ۹۰ داشت. با بازی دیوید هسلهاف، نیک فیوری: مامور شیلد شخصیت اصلی و مشهوری را دنبال می‌کند که پس از تبعید خود به یوکان بعد از پایان جنگ سرد، با خطر مرگبار هایدرا روبرو می‌شود. نیک فیوری در میدان نبرد برنامه دارد تا هایدرا را نابود کند. هایدرا هم قصد دارد ویروس مرگبار را به دست آورد و از آن به عنوان یک تهدید برای نابودی آمریکا استفاده کند.
پس از اینکه MCU نقش‌آفرینی نمادین این شخصیت را از دور خارج کرد، بازگشت به این تریلر جاسوسی کم‌بودجه نیک فیوری از هر جهت مخاطب را ناامید می‌کند. با تماشای نیک فیوری: مامور شلید احساس تجربه‌ی یک اثر سینمایی نخواهید داشت. بیشتر شبیه یک طرح آزمایشی تلویزیونی طولانی و خسته‌کننده است. این فیلم با وجود نکات منفی دارای یک میراث شگفت‌آور است و به عنوان یک سنگ بنای مهم برای نویسنده‎ آن دیوید اس. گویر است، که بعداً سه‌گانه‌ی بلید و سه‌گانه‌ی شوالیه تاریکی را نوشت و نظر مثبت طرفداران کمیک و ابرقهرمان‌ها را به سوی خود جلب کرد.

میانگین امتیاز در لترباکسد: ۲.۰۱/۵

۸. Captain America (1979)

نمی‌توان این کاپیتان را جدی گرفت

فیلم تلویزیونی کاپیتان آمریکا، که اغلب از یادها فراموش شده، درباره‌ی استیو راجرز مدرن است که خود را به عنوان کاپیتان آمریکا معرفی می‌کند. لقب کاپیتان آمریکا قبلاً توسط پدرش به عنوان یک مامور در دهه‌ی ۱۹۴۰ مورد استفاده قرار گرفته بود. او پس از تزریق سرم ابرقهرمانی خاص خود، به ماجراجویی می‌پردازد تا راز قتل پدرش را حل کند. کاپیتان آمریکا با کمک موتورسیکلت پر از ابزار و سپر ویژه‌ی خود، کسانی که مقصر قتل پدرش بودند را به سزای اعمال‌شان می‌رساند.
با توجه به اینکه کاراکتر کاپیتان آمریکا اکنون برای مخاطبان بسیار آشنا است، تفاوت‌های اساسی در داستان و طراحی در فیلم تلویزیونی کاپیتان آمریکا در سال ۱۹۷۹ جالب توجه است. دیدن نسخه‌ای از کاپیتان آمریکا که هرگز در ارتش نبوده، در دهه‌ی ۱۹۴۰ به دنیا نیامده و لباسش به گونه‌ای است که گویی کسی کاپیتان آمریکا را از روی خاطراتش طراحی کرده، گیج‌کننده و تا حدی عجیب است. بودجه‌ی بسیار کم فیلم تلویزیونی در تمام جنبه‌ها به چشم می‌خورد، از بازیگری بی‌روح گرفته تا طراحی صحنه‌ی ارزان و استفاده‌ی بیش از حد از هنرنمایی با موتورسیکلت که به جای اکشن‌های هیجان‌انگیز استفاده شده است. این نسخه از کاپیتان آمریکا می‌تواند هر مخاطبی را خسته کند!

میانگین امتیاز در لترباکسد: ۱.۸۵/۵

۷. Man-Thing (2005)

این فیلم از اسمش هم مشخص است که زیاد جالب نیست

شخصیت اصلی این فیلم قبلا با حضورش در فیلم گرگ در شب به پرده‌ی بزرگ سینما بازگشته بود و Man-Thing فیلم ترسناک ویژه‌ی خود را در سال ۲۰۰۵ از طریق شبکه Sci-Fi پخش کرد. فیلم درباره‌ی یک کلانتر محلی است که پس از ناپدید شدن ماموران یک تاجر نفت در یک باتلاق، تحقیقات خود را آغاز می‌کند و در نهایت با هیولایی درون باتلاق روبرو می‌شود و این موضوع تبدیل به ایده‌ی مرکزی فیلم می‌شود.
در حالی که فیلم‌های تلویزیونی برای مارول چیز جدیدی نبودند، اما تا سال ۲۰۰۵، مارول پله‌های ترقی را طی کرده بود و فیلم‌های شگفت‌انگیزی مانند اسپایدرمن ۲ و ایکس ۲ را منتشر کرده بود. بنابراین، Man-Thing به دل بسیاری از طرفداران ننشست، زیرا فقط یک فیلم ترسناک Eco-Horror با بودجه‌ی کم بود که هیچ چیز جدید یا جالبی نداشت. به‌هرحال، با بازگشت Man-Thing در گرگ در شب، او سرانجام فرصت خواهد داشت تا خودی نشان بدهد و با یک اقتباس که به میراث او وفادار است، مورد توجه قرار می‌گیرد.

میانگین امتیاز در لترباکسد: ۱.۸۴/۵

۶. Captain America (1990)

یک کاپیتان آمریکا ناامیدکننده

یکی دیگر از اقتباس‌های فراموش‌شده پیش از MCU، فیلم کاپیتان آمریکا در سال ۱۹۹۰ است که تمرکز آن بر استیو راجرز است. ماموریت او در این نسخه نجات رئیس‌جمهور ایالات متحده از یک خانواده‌ی جنایت‌کار است که از سیاست‌های زیست‌محیطی او ناراضی هستند. کاپیتان آمریکا باید دوباره به مرکز صحنه بشتابد و گرد و خاک کند! او نبرد را به قلعه‌ای بزرگ می‌کشاند، جایی که دو دشمن قدیمی در ادامه‌ی دشمنی طولانی‌مدت‌شان با هم مبارزه می‌کنند.
از میان تمام اقتباس‌های مارول با بودجه‌ی کم و عجیب که در طول سال‌ها منتشر شده، فیلم کاپیتان آمریکا فیلمی آن قدر بد است که خنده‌ی مخاطبان را به همراه داشت. شاید بتوان گفت یک فیلم مسخره و بدردنخور بود. از پیام‌های زیست‌محیطی عجیب و غریب و طرحی که غیرقابل درک است تا تصمیمات کوچک و به همان اندازه گیج‌کننده، مانند داشتن گوش‌های لاستیکی در لباس کاپیتان آمریکا، این فیلم را به یکی از بزرگترین شکست‌های مارول تبدیل کرده است. در حالی که MCU و کریس ایوانز در نهایت علاقه به استیو راجرز را دوباره احیا کردند، فیلم‌هایی مانند کاپیتان آمریکا در سال ۱۹۹۰ فقط باعث شد که مخاطبان این شخصیت را جدی نگیرند.

میانگین امتیاز در لترباکسد: ۱.۸۳/۵

۵. Ghost Rider: Spirit of Vengeance (2011)

گوست رایدر، روح انتقام

این فیلم دنباله‌ی فیلم گوست رایدر (۲۰۰۷) است و جانی بلیز را نشان می‌دهد که مجبور می‌شود از مخفیگاه خود بیرون بیاید. پس از اینکه شیطان با برنامه‌هایی برای تصرف جهان در شکل و فرم انسان بازمی‌گردد. جانی دوباره به شکل ارواح آتشین فوق طبیعی خود، «گوست رایدر»، تبدیل می‌شود. او ماموریت نجات یک پسر ۱۰ ساله با نقش کلیدی در برنامه‌های شیطان برای تصرف جهان را بر عهده دارد.
در حالی که فیلم اصلی حداقل تا حدودی رویکردی واقع‌بینانه داشت، فیلم حاضر رویکردی بسیار آشفته و پراکنده به شخصیت دارد. این فیلم در زمانی اکران شد که فیلم‌های کمیک مخاطبان بیشتری جذب می‌کردند، گوست رایدر: روح انتقام به دلیل لحن نامعقول و بی‌معنای خود شناخته می‌شود. این اثر از آن فیلم‌هایی است که یا آن را دوست دارید یا از آن متنفرید؛ هیچ میانه‌ای وجود ندارد.

میانگین امتیاز در لترباکسد: ۱.۸۳/۵

۴. Inhumans: The First Chapter (2017)

فراانسان‌هایی که حتی از انسان‌ها هم کمترند

Inhumans پیش از پخش به صورت سریال تلویزیونی، در سینما اکران شد. در واقع، این فیلم در آغاز کار به عنوان اثری در فاز سوم MCU برنامه‌ریزی شده بود. این فیلم به جامعه ایزوله فراانسان‌ها به به نام Inhumans‌ می‌پردازد. این موجودات برای محافظت از سبک زندگی‌شان مبارزه می‌کنند.
تیم فراانسان‌ها مسیری پر از چالش و دشواری برای ورود به MCU داشت. این رویداد سینمایی به نظر می‌رسید که راهی برای جبران فیلم لغو شده باشد؛ اما متاسفانه، بخش اول این فیلم یک شکست مفتضحانه بود. بخش اول نتوانست هیچ گونه علاقه‌ای در میان طرفداران MCU برانگیزد و به وضوح یک محصول تلویزیونی ارزان و کلیشه‌ای بود که به عنوان یک تلاش ناامیدانه برای نجات تلویزیون به صفحه‌‌ی بزرگ آورده شد. اگرچه داستان این فیلم به طور کلی در MCU جالب است، اما بیشتر اوقات با این مقدمه‌ی ناامیدکننده شناخته می‌شود.

میانگین امتیاز در لترباکسد: ۱.۶۴/۵

۳. Morbius (2022)

حتی جرد لتو هم نتوانست این فیلم بد را نجات دهد

این فیلم یکی از بدنام‌ترین کمیک‌های منتشر‌شده‌ی اخیر است. موربیوس داستان دکتر مایکل موربیوس را دنبال می‌کند که به دلیل یک بیماری خطرناک، در تلاش ناامیدانه برای نجات زندگی خود، DNA خفاش را بر روی خودش آزمایش می‌کند. این اقدامات خطرناک، او را به یک خون‌آشام ابرانسان با قدرت فوق‌العاده اما با عطشی سیری‌ناپذیر برای خون انسان تبدیل می‌کند. موربیوس خود را به انزوا می‌کشد تا از اطرافیانش محافظت کند، اما وقتی بهترین دوستش همان آزمایش را بر روی خودش انجام می‌دهد، مجبور می‌شود که خودش کارها را جلو ببرد.
موربیوس به خاطر تمام دلایلی که کاملاً در آن مشخص است به یک فیلم نمادین افتضاح تبدیل شده و اغلب در رتبه‌بندی بدترین فیلم‌های ابرقهرمانی قرار می‌گیرد. این فیلم بیشتر شبیه داستان‌های ارزان و کسل‌کننده‌ی اوایل دهه‌ی ۲۰۰۰ است تا فیلمی که در سال ۲۰۲۲ منتشر شده. تقریباً همه چیز در آن به همان اندازه‌ای بد است که انتظار می‌رود. موربیوس یک تجربه‌ی وحشتناک است، از داستان عامیانه و دینامیک شخصیت‌ها تا جلوه‌های ویژه‌ی شتابزده. حتی بازی جرد لتو هم چنگی به دل نمی‌زند. فیلم ذاتاً به یک شوخی تبدیل شده است و در حالی که برخی از مخاطبان می‌توانند لحظه‌های کمیک را در آن پیدا کنند، خیلی‌ها معتقدند موربیوس یک شکست محاسباتی بزرگ است.

میانگین امتیاز در لترباکسد: ۱.۶۳/۵

 ۲. Elektra (2005)

الکترا حتی داستان جالبی هم ندارد

فیلم الکترا یک دنباله‌ی اسپین‌آف از فیلم Daredevil است که بازگشت شخصیت اصلی را پس از تجربه‌ی نزدیک به مرگ به نمایش می‌گذارد. حالا کاراکتر اصلی به یک قاتل اجیرشده تبدیل شده است. با این حال، الکترا به زودی خود را در محافظت از اهداف جدیدش – یک پدر مجرد و دختر کوچکش – در میان گروهی از قاتلان فراطبیعی می‌یابد.
فیلم Daredevil یکی از بدترین فیلم‌های سال ۲۰۰۳ بود، خیلی عجیب است که فیلمی از روی آن ساخته شده باشد. الکترا نمونه‌ای از نبود کیفیت در فیلم‌های کمیک قبل از MCU و شوالیه‌ی تاریکی است. جنیفر گارنر تمام تلاش خود را می‌کند، اما حتی او هم نمی‌تواند این فیلم بدنام را نجات دهد. فیلم پر از صحنه‌های اکشن بی‌ارزش و بی‌روح است و بیشتر بر محبوبیت شخصیت اصلی تمرکز دارد تا توسعه‌ی معنا‌دار او.

میانگین امتیاز در لترباکسد: ۱.۶۰/۵

۱. Fantastic Four (2015)

چهار شگفت‌انگیزی که اصلا شگفت‌انگیز نیستند

در لیست بدترین فیلم‌های کمیک مارول، فیلم چهار شگفت‌انگیز در سال ۲۰۱۵ جایگاه ویژه‌ای دارد. داستان این تیم ابرقهرمانی، آن‌ها را در حال کسب قدرت‌ها پس از بازدید از یک بُعد جایگزین اشتباه نشان می‌دهد. با تغییر زندگی آن‌ها برای همیشه توسط ظهور قدرت‌ها، به زودی مجبور می‌شوند با هم تیم شوند. یک دوست قدیمی هم از گذشته‌ی آن‌ها با قدرت‌های خود بازمی‌گردد و زمین را با تهدیدهایش می‌خواهد زمین را نابود کند.
عجیب است که یک فیلم ابرقهرمان به اندازه‌ی فیلم چهار شگفت‌انگیز خنثی و ناامیدکننده باشد، فیلمی که در هسته‌ی خود بسیار شرم‌آور است. در حالی که این فیلم برخی جنبه‌های مثبت دارد، مانند انتخاب مایکل بی. جردن به عنوان هیومن تورچ، تجربه‌ی تماشای کلی این فیلم با یک خستگی و بی‌حوصلگی همراه است. فیلم نه تنها یکی از بدترین فیلم‌های مارول تمام زمان‌ها است، بلکه یکی از بدترین فیلم‌های دهه‌ی ۲۰۱۰ نیز محسوب می‌شود.

میانگین امتیاز در لترباکسد: ۱.۳۱/۵

بدترین فیلم مارول از نظر شما کدام است؟

انتخاب بدترین فیلم‌های مارول ممکن است سلیقه‌ای باشد، اما بر اساس نقدهای منتقدان، بازخورد تماشاگران و عملکرد در گیشه، چند فیلم مارول وجود دارند که به طور کلی به عنوان ضعیف‌ترین فیلم‌ها شناخته می‌شوند. فیلم‌های معرفی‌شده در بالا در میان طرفداران مارول و کاربران لترباکسد به عنوان ضعیف‌ترین آثار شناخته شده‌اند و معمولاً به دلیل مشکلات در داستان، کارگردانی و بازیگری مورد نقد قرار گرفته‌اند. حالا شما بگویید. به نظر شما بدترین فیلم مارول کدام است؟ حتما در کامنت‌ها برای ما بنویسید.

داستان‌های ترسناک سری جی‌تی‌ای که حتما باید بدونی