سلامی دوباره به دنیایی مهیج؛ معرفی کامل انیمه دختر کفشدوزکی و گربه سیاه
تنها چند روز دیگر باقی مانده تا هواداران پرشور مجموعه «معجزهآسا: افسانههای دختر کفشدوزکی و گربه سیاه» (Miraculous: Tales of Ladybug & Cat Noir) با انتشار «دنیای معجزهآسا: نیروی ستارهای توکیو»، برگ زرین دیگری از فرنچایز محبوبشان را تجربه کنند. این ویژه برنامه تلویزیونی، تنها یک ورودی جدید به سری پرطرفدار «دنیای معجزهآسا» نیست؛ بلکه حکم دروازه ورود به اولین اسپینآف (سریال جانبی) بزرگ این مجموعه را دارد.
البته پیش از آنکه مخاطبان با قهرمانان تازه یعنی «نیروی ستارهای معجزهآسا» (Miraculous Stellar Force) آشنا شوند، باید حجم عظیمی از اکشن، درام و حتی وحشتی را که پیرامون ظهور آنها در دنیای معجزهآسا شکل گرفته است، هضم کنند. خوشبختانه باید گفت تقریباً تمام جزئیات «دنیای معجزهآسا: نیروی ستارهای توکیو» دقیقاً همان چیزی است که طرفداران آرزویش را داشتند؛ و حتی آن مواردی که انتظارش را نداشتند نیز به شکلی عالی با کلیت این فرنچایز هماهنگ است.
ماجرای «نیروی ستارهای توکیو» دقیقاً از چه قرار است؟
این اثر که جدیدترین عنوان از سری فیلمهای تلویزیونی موفق «دنیای معجزهآسا» به شمار میرود، مخاطبان را به سفری هیجانانگیز به قلب ژاپن میبرد؛ جایی که یک گروه نوپا از ابرقهرمانان نوجوان به شدت گرفتار شدهاند و نیاز به کمک دارند. بخت با آنها یار است که مارینت دوپن-چنگ و کاگامی تسوروگی، یا همان دختر کفشدوزکی (Ladybug) و ریوکو (Ryuko) معروف، در حال اعزام به آنجا هستند تا هر کمکی از دستشان برمیآید دریغ نکنند.
اگر بخواهیم به هسته اصلی داستان نگاه کنیم، «دنیای معجزهآسا: نیروی ستارهای توکیو» بیش و پیش از هر چیز، داستان کاگامی است. البته این حرف بدین معنا نیست که این انیمیشن به عنوان یک قسمت آزمایشی (Backdoor Pilot) برای سریال آینده «نیروی ستارهای» موفق عمل نمیکند؛ اما واقعیت این است که هم گذشته و هم حال کاگامی، و بهطور مشخص حضور او در توکیو، مسیر داستان را به شکلی هدایت میکند که تأثیر آن غیرقابلانکار است.
اگرچه تمرکز ویژه فیلم روی کاگامی و واکاوی سفر شخصی او برای طرفداران این شخصیت خبری فوقالعاده است و فیلم را جذابتر میکند، اما این موضوع باعث شده زمان حضور اعضای گروه «نیروی ستارهای» در تصویر کمتر شود. با این حال، شاید آنها فعلاً به تمام این زمان نیاز نداشته باشند، بهویژه وقتی میدانیم قرار است تا کمتر از یک سال دیگر، سریال اختصاصی خودشان را داشته باشند.
قهرمانانی جدید که با نقصهایشان کامل میشوند
با اینکه روی کاغذ دوازده عضو در گروه «نیروی ستارهای معجزهآسا» حضور دارند (یک نفر برای هر نماد ماه تولد در زودیاک غربی)، تنها پنج نفر از آنها فرصت کافی پیدا میکنند تا تأثیری واقعی بر بیننده بگذارند یا خودشان را به درستی معرفی کنند. حتی از میان این پنج نفر، شاید بتوان گفت تنها سه نفر به شکلی معنادار و برجسته به چشم میآیند. با این وجود، حضور کمرنگ سایر اعضای تیم در پسزمینه، بهندرت به تجربه تماشا لطمه میزند.
در خصوص آن دسته از اعضای «نیروی ستارهای» که تأثیر مستقیمی بر خط داستانی اصلی فیلم دارند، نویسندگان انگیزهها، باورها و ضعفهای شخصیتی آنها را در کانون توجه قرار دادهاند. این رویکرد علاوه بر اینکه شخصیت آنها را پختهتر میکند، به مخاطب دلیل دیگری میدهد تا مشتاقانه منتظر سریال مستقل این گروه باشد.
«دنیای معجزهآسا: نیروی ستارهای توکیو» با ترکیب روایتهای درهمتنیده شخصیتها، ریتمی متوازن، انیمیشنهای چشمنواز و کارگردانی واقعاً بینقص، احتمالاً با اختلاف زیادی بهترین فیلم در سری «دنیای معجزهآسا» تا به امروز محسوب میشود. رابطه قدیمی میان «کازونو/کاپیکورن» (Kazuno/Capricorn) و کاگامی، یک زیربنای احساسی و غمانگیز ایجاد میکند، در حالی که عطش سیریناپذیر «میکی/لئو» (Miki/Leo) برای رساندن تیم به اوج افتخار، تنشها را در طول فیلم بالا نگه میدارد.
دقیقاً همین درامهای شخصیتمحور است که باعث شده فرنچایز «معجزهآسا» تا این حد در دل مخاطبان جا باز کند و این ویژگی در سراسر «نیروی ستارهای توکیو» موج میزند. شخصیتهای منفی داستان مانند «مدلساز» (The Modeler) و ارتش هیولاهای کایجو، اگرچه ویلنهای (شرورهای) خوبی هستند و قطعاً در سریال آینده خواهند درخشید، اما به سختی میتوانند به اندازه لحظات اوج شخصیتهایی مثل لئو، کاپیکورن یا «پیلی» (Pili) در ذهن ماندگار شوند.
هرچند «نیروی ستارهای معجزهآسا» در نگاه اول یادآور گروههایی مثل «پاور رنجرز» هستند، اما آنها پاور رنجرز نیستند. این گروه با انواع مشکلات شخصی دستوپنج نرم میکند؛ از بیاعتمادی و سندروم ایمپاستر (خودکمبینی) گرفته تا سردرگمی در میدان نبرد. با تمام این تفاسیر، آنها هنوز هم میتوانند متحد شوند و اوضاع را نجات دهند، حتی اگر برای رسیدن به پیروزی به کمی کمک از ابرقهرمانان باتجربهتر نیاز داشته باشند.
خطراتی بزرگتر از همیشه در کمین است
نکته هیجانانگیز دیگر، حضور پررنگتر شخصیت مخوف «سوپریم» (The Supreme) است. این موضوع دلیل محکمی برای طرفداران است تا برای انتشار سریال «نیروی ستارهای» در سال ۲۰۲۷ (۱۴۰۶ شمسی) لحظهشماری کنند؛ و این دقیقاً همان هدفی است که این فیلم دنبال میکند. در یک چرخش داستانی شوکهکننده، این فیلم همچنین مقدمات یک رویارویی بزرگ را برای سری اصلی «افسانههای دختر کفشدوزکی و گربه سیاه» فراهم میکند که به شکلی عجیب، حتی ترسناکتر از تمام تهدیدهای قبلی به نظر میرسد.
اما اگر بخواهیم انتقادی داشته باشیم، پاشنه آشیل «دنیای معجزهآسا: نیروی ستارهای توکیو» نبود هیچگونه نقطه شروعی برای مخاطبان جدید است. کسی که بخواهد این فیلم را به عنوان اولین تجربه خود از دنیای «معجزهآسا» تماشا کند، احتمالاً از کلیت فیلم لذت میبرد، اما در پایان با کولهباری از سؤالات بیپاسخ رها میشود. اگرچه این فیلم صراحتاً برای جذب طرفداران جدید ساخته نشده، اما حس میشود که سازندگان اصلاً نیمنگاهی هم به مخاطب تازهوارد نداشتهاند.
این مسئله زمانی نگرانکننده میشود که به یاد بیاوریم این فیلم قرار است مقدمهای برای یک اسپینآف باشد که باید به عنوان بخشی مستقل از جهان «معجزهآسا» روی پای خود بایستد. مشکل این نیست که بینندگان ناآشنا سرگرم نمیشوند، بلکه مشکل اینجاست که احتمالاً این فیلم انگیزه کافی برای دنبال کردن سایر آثار این مجموعه را در آنها ایجاد نمیکند.
شاید «افسانههای دختر کفشدوزکی و گربه سیاه» فرنچایزی باشد که برای گروه سنی کودک و نوجوان هدفگذاری شده، اما این به معنای ساده بودن داستان آن نیست. افسانهها و پیشینه داستانی (Lore) این مجموعه بسیار عمیق است و «نیروی ستارهای توکیو» با معرفی انبوهی از شخصیتها و مفاهیم جدید، این عمق را بیشتر هم میکند. تکرار میکنیم که هیچکدام از این موارد از لذت تماشا برای هواداران قدیمی کم نمیکند و آنها عاشق لحظهلحظه فیلم خواهند شد، اما ورود به این دنیا را برای تازهواردها دشوارتر میکند.
در مجموع، «دنیای معجزهآسا: نیروی ستارهای توکیو» یک افزودنی بینقص به این فرنچایز و بهترین شروع ممکن برای قهرمانان «نیروی ستارهای» است. تنها چیزی که برای کمال مطلق کم دارد، یک یادداشت کوچک است که بگوید «تماشای این اثر بدون پیشزمینه قبلی توصیه نمیشود»؛ هرچند بینندگانی که در تاریخ ۲۹ نوامبر (۹ آذر) پای شبکه Disney XD مینشینند، قطعاً در روزهای قبل از پخش، فرصت کافی برای مرور داستانهای قبلی خواهند داشت.
منبع: cbr
نظرات