این انیمه های مدرن بینقصاند و نیازی به هیچ نقدی ندارند
در دنیای وسیع انیمه، تنها تعداد محدودی از آثار شایسته دریافت نمره کامل ۱۰ از ۱۰ هستند. با این حال، در سالهای اخیر، چنین انیمههایی بیشتر دیده میشوند، تا جایی که تقریبا هر سال دستکم یک عنوان بینقص معرفی میشود. در برخی سالها حتی چند انیمه ظاهر میشوند که آنقدر قوی هستند که میتوان با اطمینان گفت در آینده به کلاسیکهای مدرن تبدیل خواهند شد.
با اینکه دهه ۲۰۲۰ تازه به نیمه خود رسیده، همین مدت کوتاه نیز سرشار از انیمههایی بوده که میتوان آنها را بینقص دانست. در هر ژانر مهم و پرطرفداری، نمونههایی از انیمه های بی نقص دیده میشود. فرقی نمیکند مخاطب به اکشن، عاشقانه، درام، برشی از زندگی، فانتزی یا علمی-تخیلی علاقهمند باشد؛ این دهه تاکنون برخی از بهترین آثار این دستهها را ارائه داده است.
انیمه کاگویا-ساما: عشق جنگ است، یک کمدی رمانتیک بینقص
کاگویا-ساما خندهدارترین انیمه سریالی دهه ۲۰۲۰ است
تعداد زیادی انیمه کمدی وجود دارد که خندهدار نیستند و به همان اندازه انیمههای عاشقانهای که فاقد احساسات واقعی هستند. کاگویا ساما: عشق جنگ است، به همه این آثار نشان میدهد که چگونه باید این دو ژانر را به شکلی درست و تأثیرگذار ترکیب کرد. این انیمه هوشمندانه، جالب، شیرین و صمیمی است و به شکلی استادانه مسیر خود را از کمدی به درامی جدیتر و سنگینتر تغییر میدهد.
کاگویا ساما، با مجموعهای از داستانهای کوتاه آغاز میشود که هرکدام درگیری بین قهرمان اصلی و معشوقش را نشان میدهند؛ دو شخصیتی که هرکدام تلاش میکنند دیگری را وادار کنند تا اولین نفری باشد که به عشق خود اعتراف می کند. آنچه این انیمه را تا این حد جذاب و خندهدار کرده، ترکیب شخصیتپردازی قوی، بازیگران مکمل برجسته، نقشههای اغلب پوچ و بینتیجهشان و روایتگری ماهرانه است. بخش جالب توجه اینجاست که با وجود سادگی ظاهری و ماهیت کمدی صحنهها، انیمه موفق میشود علاقه مخاطبان را نسبت به شخصیتها عمیقا برانگیزد. به همین دلیل، زمانی که خط اصلی داستان شروع به شکلگیری میکند، بینندهها بهشدت درگیر شده و برای آنچه برای این شخصیتها رخ میدهد اهمیت قائل میشوند.
Odd Taxi با دستاورد هنری منحصربهفرد خود میدرخشد
Odd Taxi بسیار پختهتر و عمیقتر از آن چیزی است که در نگاه اول به نظر میرسد
هیچ انیمهای مشابه تاکسی عجیب نیست. اگر بخواهیم آن را با اثری مقایسه کنیم، شاید نزدیکترین گزینه BoJack Horseman، یکی از تحسینشدهترین انیمیشنهای سریالی غربی باشد. تاکسی عجیب، در دنیایی با حیوانات انساننما میگذرد و داستان یک راننده تاکسی گراز دریایی میانسال و خسته را دنبال میکند که از طریق مسافرانش، درگیر رازهای پیچیده و تاریکی میشود.
این انیمه یک درام عمیق و درگیرکننده است که از پرداختن به مسائل جدی و بزرگ ابایی ندارد و با دقت و ظرافت به آنها میپردازد. تاکسی عجیب، پیامدهای اعمال انسانها را به تصویر میکشد و داستانش از طریق برخورد سرنوشتساز شخصیتها به تدریج آشکار میشود. از نظر عمق احساسی و ساختار روایی، بهندرت میتوان در میان انیمههای مدرن، اثری را یافت که با آن برابری کند.
Bocchi the Rock! بهترین اثر برشی از زندگی در میان انیمههای مدرن است
موسیقی متن Bocchi the Rock! یکی از بهترینهای این دهه است
بوچی د راک! (Bocchi the Rock!) که تا حد زیادی بهعنوان جانشین کی-آن! (K-On!) شناخته میشود، نمونهای پرانرژی و تازه از ژانر برشی از زندگی است. با اینحال، برخلاف کی-آن!، تنها به نمایش زندگی گروهی از دختران دوستداشتنی که موسیقی مینوازند و از زندگی لذت میبرند بسنده نمیکند. هرچند این عناصر دلنشین در آن حضور دارند، انیمه فراتر میرود و با رویکردی جسورانهتر، اضطراب اجتماعی را نیز دستمایه طنز خود قرار میدهد.
بوچی د راک! داستان هیتوری گوتو (Hitori Goto) را دنبال میکند؛ دختری که میخواهد بر خجالت خود غلبه کند، دوستانی پیدا کند و به یک ستاره راک تبدیل شود. در طول انیمه، هیتوری بهتدریج در مسیر رسیدن به این اهداف پیشرفت میکند؛ به یک گروه موسیقی میپیوندد و در اجراهایی چشمگیر و تأثیرگذار حضور مییابد. این انیمه ترکیبی از طنز، دلنشینی و همدلی است و فشارهایی را که در مسیر دستیابی به شهرت در دنیای امروز وجود دارد، با دقت و صداقت بررسی میکند.
Spy x Family با شوخیهای گرم و دلنشین دل بیننده را به دست میآورد
خانواده فورجر همه کارهای خود را به صورتی جالب انجام می دهند
خانواده جاسوس (Spy x Family) بدون شک یکی از در دسترسترین و محبوبترین انیمههای دهه ۲۰۲۰ است. این انیمه با ترکیب موفق ژانرهایی مانند درام، کمدی، برشی از زندگی، عاشقانه و اکشن، مخاطبان گستردهای را از هر گروه سنی و با هر سلیقهای جذب میکند. حتی اگر این داستان خلاقانه درباره خانوادهای ساختگی متشکل از یک پدر جاسوس، مادر آدمکش و دختر پنجساله تلهپات، تنها نیمی از کیفیت فعلی را داشت، باز هم جذابیت بالای شخصیتهای اصلیاش آن را به اثری موفق تبدیل میکرد.
لوید، یور و آنیا فورجر بهحق به نمادهای انیمه تبدیل شدهاند. هر سه شخصیت به اندازهای سرگرمکننده و دوستداشتنی هستند که تعامل میان آنها هیچگاه تکراری نمیشود. این شخصیتها چنان خوب پرداخته شدهاند که هر یک بهتنهایی توانایی هدایت داستان را دارند. اگرچه روایت گاهی کند پیش میرود، اما همین ریتم آرام باعث میشود انیمه فرصت لازم را برای پرداخت دقیق شخصیتها و روابطشان داشته باشد، بهطوریکه تصور بهتر شدن آن در فصل سوم سخت به نظر میرسد.
Oshi no Ko یکی از بهترین قسمتهای اول در تاریخ انیمه را دارد
Oshi no Ko نگاه منحصربهفرد و متفاوتی به ژانر تاریک آیدلها دارد
اوشی نو کو (Oshi no Ko) با الهام از آثاری چون پرفکت بلو (Perfect Blue) و زامبی لند ساگا (Zombie Land Saga)، نگاهی تیره و متفاوت به ژانر آیدل دارد و واقعیتهای پشت پرده این صنعت را به تصویر میکشد. داستان درباره پسری بوده که در حقیقت تناسخ پزشکی است که وظیفه به دنیا آوردن فرزند یک آیدل معروف را داشت. این انیمه با روایتی مرموز و جنایی، همواره در ایجاد تعلیق موفق عمل میکند. قسمت اول آن از بهترین اپیزودهای آغازین تاریخ انیمه است و تا کنون در دو فصل خود توانسته سطح کیفی بالا را حفظ کند.
در میان انیمههای شاخص دهه ۲۰۲۰، اوشی نو کو از نظر سبک بصری کاملا متمایز است، بهگونهای که تقریبا هر صحنه آن بهتنهایی چشمنواز و تماشایی است. ریتم روایت آن متعادل است و علاوهبر پرداختن به پشت پرده زندگی آیدلها، نگاهی موشکافانه به کل صنعت سرگرمی دارد. با وجود فضای جدی، انیمه بیش از حد غمانگیز نمیشود و برای لحظات کمدی و آرامشبخش میان بخشهای مهم، زمانی مناسب در نظر گرفته است. موسیقی متن آن نیز بسیار تاثیرگذار است، بهویژه آهنگ آغازین به نام «آیدل» که به یکی از نمادهای موسیقایی این دهه تبدیل شده است.
Cyberpunk: Edgerunners حتی از Gurren Lagann و Kill la Kill هم پیشی میگیرد
Edgerunners نماد تمام خوبیها و ویژگیهای درخشان ژانر سایبرپانک است
سایبرپانک: اجرانرز (Cyberpunk: Edgerunners) از آن دست انیمههایی است که اشک بیننده را در میآورد. این انیمه تنها در ۱۰ قسمت، مخاطب را به دنیای تیره و پادآرمان شهری خود میبرد، او را به شخصیتهایی دوستداشتنی اما شکستخورده پیوند میزند و سپس قدمبهقدم، سقوط اجتنابناپذیر آنها را نشان میدهد. از همان ابتدا مشخص است که قرار نیست پایانی خوش در انتظار باشد، اما انیمه با سه شخصیت اصلی فوقالعادهاش و بهترین سکانسهای اکشنی که استودیو تریگر تاکنون ساخته، بیننده را مجذوب خود نگه میدارد.
دیوید مارتینز یکی از بهیادماندنیترین شخصیتهای اصلی انیمههای دهه ۲۰۲۰ است و لوسی و ربکا نیز بهحق شایسته محبوبیت فراوانی هستند. انیمیشن و طراحی بصری همواره خیرهکننده است، موسیقی متن بسیار تأثیرگذار و فراموشنشدنی است، نمایش نایت سیتی پر از خلاقیت و جزئیات است و مضامین ضدسرمایهداری در بستر داستان حضوری دائمی دارند. با اعلام رسمی فصل دوم، تصور اینکه این فصل بتواند از فصل اول بینقص انیمه پیشی بگیرد، کاری بسیار دشوار است.
Gundam: The Witch from Mercury بهترین سری مدرن در کل مجموعه Gundam است
رابطه عاشقانه سولهتا و میورینه از بهترینهای دهه ۲۰۲۰ تاکنون است
موبایل سوت گاندام: ساحره عطارد (Mobile Suit Gundam: The Witch From Mercury) با شایستگی عنوان محبوبترین سری گاندام در سالهای اخیر را به دست آورده است. این انیمه بهدلیل ماهیت مستقلتر و دسترسی آسانترش نسبت به دیگر آثار گاندام، برخورداری انیمیشن زیبا و چشمگیر، برترین عاشقانه قرن بیستویکم و پرداختی هوشمندانه به مفهوم «جنگ، جهنم است» که مشخصه این مجموعه بوده، به اثر متفاوتی بدل شده است. صحنههای نبرد مکانیکی نیز در جادوگر عطارد در بالاترین سطح کیفیت هستند.
داستان جادوگر عطارد درباره دختری خجالتی و نگران است که تنها در پی پیدا کردن دوستی در مدرسه جدیدش است، اما بهسرعت وارد فضای پرتنش سیاسی در مقیاسی کهکشانی و نبردهای سنتی و شرکتی میشود. شخصیت اصلی، سولتا، بهشکلی درخشان معرفی شده و رابطهاش با میورین آنقدر تاثیرگذار است که منجر به خلق مانگایی فرعی برای این دو شد. دیگر شخصیتهای فرعی نیز بهخوبی پرداخت شدهاند. این انیمه همزمان احساسی است و در به تصویر کشیدن روابط احساسی قدمهای نوآورانهای برداشته است.
Frieren: Beyond Journey’s End از ابتدا تا انتها بینقص است
Frieren نمونهای کامل از انیمههای فانتزی سطح بالا است
گفتن اینکه انیمه فریرن: فراتر از پایان سفر (Frieren: Beyond Journey’s End) بینقص است، به کلیشه تبدیل شده، اما کلیشهها بیدلیل شکل نمیگیرند. این انیمه درباره یک جادوگر الف غمدیده است که در تلاش برای درک بهتر گذشته، حال و ارتباط با جهانی است که در آن زندگی میکند. فریرن، یکی از فانتزیترین و ماجراجویانهترین آثار این ژانر است که با تمرکز بر داستانهای آرام، درونگرا و جزئینگر، از دیگر انیمههای همسبک خود متمایز میشود. با این حال، زمانی که به سراغ صحنههای اکشن میرود، نبردهایی چشمگیر و تماشایی ارائه میدهد.
فریرن، در تمام ابعاد خود عملکردی فوقالعاده دارد، اما آنچه بیش از همه این انیمه را در میان آثار معاصر برجسته میسازد، کارگردانی آن است. این انیمه از نظر شخصیتپردازی، روایت داستان، انیمیشن، موسیقی و مضامین، هیچ نقصی ندارد، اما در عین حال نمونهای عالی از روایت بصری است که هر انیمهای در دنیای امروز میتواند از آن چیزهایی بیاموزد. فریرن گاه مخاطب را میخنداند، گاه اشکش را در میآورد و تحسینهایی که آن را بهترین انیمه تمام دوران مینامند، به این زودیها فراموش نخواهند شد.
Chainsaw Man به روشهایی متفاوت از مانگای خود میدرخشد
Chainsaw Man با سبک سینمایی خاصش از دیگر آثار متمایز میشود
انیمه مرد اره برقی (Chainsaw Man)، اگرچه به اندازه مانگای تاتسوکی فوجیموتو (Tatsuki Fujimoto) یک اثر دیوانهوار، عجیبوغریب و امتیاز ۱۱ از ۱۰ نیست، اما همچنان یکی از شوننهای مبارزهای است که شایسته دریافت نمره کامل ۱۰ از ۱۰ محسوب میشود. داستان، مشابه مانگا، حول محور نوجوانی به نام دنجی میگردد که در فقر مطلق زندگی میکند و پس از ادغام با شیطان اره برقی، ناچار میشود برای بقا، در خدمت دولت ژاپن با شیاطین مبارزه کند. با این حال، بر خلاف رویکرد انفجاری مانگا، انیمه با نگاهی سینماییتر، واقعگرایانهتر و محتاطانهتر، داستان را پیش میبرد.
دنجی در کنار سه شخصیت دیگر یعنی آکی هایاکاوا، پاور و ماکیما قرار میگیرد که با هم یکی از بهیادماندنیترین گروههای چهار نفره شخصیت اصلی در دنیای انیمه را شکل میدهند. جهان مرد اره برقی بهخوبی پایهگذاری شده است و سبک کارگردانی سینمایی آن، در سکانسهای اکشن باشکوه و بینقصش به اوج میرسد. این انیمه حتی شامل صحنههایی است که در مانگا وجود نداشته، اما با همان کیفیتی ارائه شدهاند که از آثار خود فوجیموتو انتظار میرود. گرچه انیمه هنوز جای پیشرفت دارد، اما با نزدیک شدن فیلم مرد اره برقی: فیلم – آرک رزه (Chainsaw Man: The Movie – Reze Arc) و تغییرات احتمالی برای همراستا شدن بیشتر با مانگا و اقتباس از بهترین آرکهای آن، دیگر جایی برای انتقاد باقی نمیماند.
انیمه خاطرات یک داروساز، برخی از بهترین معماهای داستانی در دنیای انیمه را دارد
The Apothecary Diaries در تمام اهداف روایی و هنریاش موفق عمل میکند
انیمه خاطرات یک داروساز (The Apothecary Diaries)، با پایان فصل دوم بسیار محبوبش و اعلام ساخت ادامه آن، در اوج موفقیت قرار گرفته است. این انیمه روایتگر زندگی یک داروساز جوان در دنیایی خیالی با فضایی شبیه به چین قرن پانزدهم است؛ او درون قصر پشتی زندگی میکند و به حل معماهای پزشکی پیچیده میپردازد. این اثر، با پرداختی قوی به جهانسازی و شخصیتپردازی چندلایه، نه تنها ذهن مخاطب را به چالش میکشد، بلکه محتوایی غنی و تفکربرانگیز ارائه میدهد. خاطرات یک داروساز در کنار جنبه معماییاش، یک درام سیاسی، یک عاشقانه آرام و در عین حال کمدی و تأملبرانگیز است.
مائومائو (Maomao) یکی از برجستهترین شخصیتهای زن در تاریخ انیمه است؛ شخصیتی منحصربهفرد که شبیه هیچ قهرمان زن دیگری نیست. روایت داستان از دریچه دیدگاه نامطمئن و گاه محدود او، به انیمه اجازه میدهد تا جهانش را به شکلی تدریجی و غیرقابل پیشبینی بگستراند. اگرچه داستان اصلی مشخصی وجود ندارد، اما رابطه عاشقانه آرام و تدریجی مائومائو با جینشی (Jinshi)، معماهای کوتاهمدتی که او حل میکند، پروندههای بلندمدتی که به مرور کنار هم میچیند و تنشهایی که در میان ساکنان قصر پشتی شکل میگیرد، همگی برای حفظ جذابیت داستان کافی هستند. آخرین آرک فصل دوم، جاهطلبانهترین بخش انیمه تا به این لحظه است؛ جایی که روایت به طور کامل حالت سریالی پیدا میکند و داستان غمانگیز شیسوی (Shisui)، بهترین شخصیت مکمل این انیمه، به تصویر کشیده میشود.
آیا شما هیچ کدام از این انیمه ها را تماشا کرده اید؟ نظرات خود را برای ما کامنت کنید!
منبع: CBR
دوست داشتنیترین یوتیوبر گیمر ایران کیه؟ میزگیم با علیرکسا @alirexzam
نظرات