سالی که گذشت پر از بازیهای جذاب و تحسینشده بود. از عناوین مستقلی چون Expedition 33 و Hollow Knight: Silksong گرفته تا عرضههای بزرگتر در قالب بازیهایی مثل Kingdom Come Deliverance II و Death Stranding 2 یا Ghost of Yotei شکی نیست که از سال ۲۰۲۵ در آینده نه چندان دور به عنوان یکی از درخشانترین برهههای تاریخ صنعت یاد خواهد شد.
اما اگر فکر میکنید که سال ۲۰۲۵ با لیست جذابی از بازیها همراه بود، صبر کنید تا موردانتظارترین عرضههای ۲۰۲۶ را ببینید! به نظر میرسد که آرام آرام از کمای پاندمی کرونا خارج شدهایم و بعد از چند سال صبر برای عرضه بازیهای نسل نهمی، آن هم برای نسلی که به زعم بسیاری از گیمرها خیلی زود گذشت و تاثیرش آنطور که باید حس نشد، بسیاری از این عناوین کم کم از راه میرسند.
در این لیست با ما همراه باشید تا مروری داشته باشیم بر موردانتظارترین بازیهای ۲۰۲۶، سالی که در آستانه ورود به آن هستیم.
Resident Evil Requiem
نهمین قسمت اصلی از مجموعه افسانهای کپکام در تاریخ ۲۷ فوریه ۲۰۲۶ منتشر میشود، عنوانی که بازیکنان را دوباره به همان جایی میبرد که کابوسها آغاز شدند. سی سال پس از آنکه برای مهار شیوع زامبیها، موشکها شهر راکوون سیتی را با خاک یکسان کردند، ویرانههای این شهر هنوز هم رازهای مرگباری در خود پنهان دارند.
در این بازی در نقش گریس اشکرافت ظاهر میشوید. او تحلیلگر خجالتی FBI است که در میدان عملیاتی هیچ تجربهای ندارد و خیلی زود میترسد. وقتی بیماری مرموزی در همان هتلی سر برمیآورد که مادرش هشت سال پیش در آنجا جان باخت، گریس ناچار میشود هم با خاطرات تلخ گذشته روبهرو شود و هم با تهدیدهایی که از هر سو به او نزدیک میشوند. یکی از ویژگیهای مهم نسخه جدید این است که میتوانید در هر لحظه میان نماهای اولشخص و سومشخص جابهجا شوید و شدت تجربهی وحشت را خودتان تنظیم کنید.
«ماساتو کومازاوا» تهیهکننده بازی تأیید کرده که چهرههای آشنایی از نسخههای قبلی حضور خواهند داشت، اما به هواداران هشدار داده انتظارات خود را بیش از حد بالا نبرند. پرسشی که مطرح میشود این است: آیا لئون کندی هم بازمیگردد؟ کپکام فعلاً پاسخ درستی به این سوال نمیدهد، اما این طفره رفتن هیجان طرفداران را دو چندان کرده است.
جالب اینکه این پروژه در ابتدا قرار بود یک بازی چندنفره آنلاین با ساختار جهانباز باشد، اما پس از بازخوردها کنار گذاشته شد و تیم دوباره به ریشهها بازگشت. حال با یک تجربهی کلاسیک و تکنفرهی بقا طرف هستیم که به گذشتهی Resident Evil احترام میگذارد. «رکوییم» بهطور همزمان برای پلیاستیشن ۵، ایکسباکس سری X/S، رایانه شخصی و نینتندو سوییچ ۲ عرضه میشود. چه از طرفداران قدیمیهای مجموعه باشید و چه تازهوارد، این یکی از جذابترین عناوین سال آینده خواهد بود.
Crimson Desert
بازی Crimson Desert تازهترین اثر جاهطلبانه استودیوی Pearl Abyss در سبک جهانباز و اکشن–ماجرایی است که در تاریخ ۱۹ مارس ۲۰۲۶ برای پلیاستیشن ۵، ایکسباکس سری X/S، ویندوز و مک منتشر میشود. این پروژه ابتدا قرار بود پیشدرآمدی بر Black Desert Online باشد، اما در ادامه مسیر به یک ماجراجویی مستقل و تکنفره تبدیل شد که وقایع آن در قاره جنگزدهی پایوِل جریان دارد. بازیکنان در نقش کلیف، عضوی از گروه مزدوران «گریمینز»، وارد دنیایی میشوند که در بحبوحه جنگ امپراتوریها، احزاب رقیب و موجودات اسطورهای گرفتار شده است.
ماجرا پس از کمینی ویرانگر آغاز میشود. حمله گروه «بلکبیرز» بسیاری از اعضای گریمینز را میکشد و باقیماندهها را پراکنده میکند. ماموریت کلیف بر محور دوباره جمعکردن همرزمان، احیای گروه، و رویارویی با دشمنان آنها میچرخد. مسیر بازی از کوهستانهای یخزده تا سرزمینهای سرسبز و سپس بیابان عظیم و سرخرنگی که نام بازی از آن گرفته شده، امتداد مییابد. دنیای Crimson Desert با ترکیب واقعگرایی قرون وسطایی و عناصر فانتزی تنوعی چشمگیر در محیطها و روایت خلق کرده است.
سیستم مبارزات بازی سکانسهای رزمی نزدیک، کمبوهای پیدرپی و نبردهای تاکتیکی را در هم میآمیزد. بازیکنان میتوانند روی اسب بجنگند، با اژدهایان مکانیکی روبهرو شوند و سلاحهایی با قدرت عنصرهای مختلف به کار ببرند. در کنار مبارزه، فعالیتهایی مثل ماهیگیری، آشپزی، ساختوساز و شکار هم بخشی از تجربه بازی هستند. پیشنمایشها نبردهای چشمگیر و جلوههای بصری خیرهکننده را ستودهاند، تا جایی که برخی منتقدان آن را ترکیبی از Dragon’s Dogma 2 و The Witcher 3 توصیف کردهاند.
۰۰۷ First Light
بازی ۰۰۷ First Light جدیدترین اثر استودیوی IO Interactive عنوانی اکشن–ماجرایی با دوربین سومشخص است که در تاریخ ۲۷ مارس ۲۰۲۶ برای پلیاستیشن ۵، ایکسباکس سری X/S، نینتندو سوییچ ۲ و رایانههای شخصی عرضه خواهد شد. این بازی بازگشت رسمی جیمز باند به دنیای بازیهای ویدئویی پس از وقفهای طولانی است.
IO این پروژه را با موتور اختصاصی Glacier Engine میسازد که قبلتر بازیهای Hitman را میزبانی کرد و حالا قرار است چشماندازی تازه و جاهطلبانه برای باند خلق کند. در این نسخه، پاتریک گیبسون صداپیشگی و موشنکپچر نقش باند ۲۶ ساله را بر عهده دارد. شخصیتهای آشنایی مانند ام، کیو و مانیپنی نیز با رویکردی امروزی و بازطراحیشده بازمیگردند.
داستان از جایی شروع میشود که باند با انجام عملی جسورانه و قهرمانانه وارد برنامه آموزشی دشوار MI6 میشود. اما مأموریتی برای توقف یک مأمور خائن به فاجعه ختم و او را وادار میکند همراه با مربی بداخلاق و کممیل خود، گِرینوی، پرده از یک توطئه بردارد و جلوی یک کودتا را بگیرد.
گیمپلی بر پایه مفهومی به نام Creative Approach (رویکرد خلاقانه) شکل گرفته است. ترکیبی از مخفیکاری، اکشن و بداههپردازی که به بازیکن اجازه میدهد نگهبانان را فریب دهد یا روی مبارزه تمرکز کند. ابزارهای گجتی Q بازیکن را قادر میکند دوربینها را هک کند، قفلها را با لیزر از بین ببرد یا حواس دشمنان را پرت کند. مبارزات بر کنترل و دقت تأکید دارند و تعقیبوگریز با خودروهایی مانند استون مارتین هم به عنوان امضای سینماتیک جیمز باند در میان مرحلهها توجه شما را به خود معطوف خواهند کرد.
Grand Theft Auto VI
جیتیای ۶ نه تنها موردانتظارترین بازی سال ۲۰۲۶ بلکه شاید موردانتظارترین بازی تاریخ صنعت باشد. پس از بیش از یک دهه انتظار، راکاستار سرانجام Grand Theft Auto VI را در تاریخ ۱۹ نوامبر ۲۰۲۶ برای پلیاستیشن ۵ و ایکسباکس سری X/S عرضه میکند. منتظر بازگشتی طوفانی به «وایسسیتی» زیر آفتاب سوزان فلوریدا باشید، این بار با لوسیا که قهرمانی زن، سرسخت و بیپرواست. به همراه شریک جناییاش جیسون، این دو داستانی عاشقانه از جنس «بانی و کلاید» را در قالب تیراندازی، سرقت و فرار از پلیس رقم میزنند.
نسخه جدید شامل نقشهای دو و نیم برابر بزرگتر از نقشه بازی قبل میشود. از محلههای کارواننشین پر از تمساح گرفته تا مردابهایی که رازهای بیشماری در خود پنهان کردهاند، تا سواحل روشن و آفتابخوردهای که هر روز در آن حادثهای رخ میدهد، جهان بازی گسترده، زنده و بیرحم است. جیسون و لوسیا از پایگاهی در Leonida Keys عملیات انجام میدهند، بدهیها را وصول میکنند، سرقتها را ترتیب میدهند و سعی دارند از دست پلیسی فرار کنند.
راکاستار تقریباً هرچه داشته پای این پروژه ریخته. ما شاهد گرافیکی عجیب و غریب و واقعگرایی در سطحی غیرقابلباور خواهیم بود. از رشد تدریجی موها در طول زمان گرفته تا مبارزاتی در میان شهر که خشونتشان هوش از سرتان میبرد، راک استار به دنبال بازخلق تعریف یک بازی ویدیویی است. کارشناسان صنعت پیشبینی کردهاند که این غول تعاملی ممکن است در سال نخست ۴۰ میلیون نسخه بفروشد.
Deus Ex Remastered
Deus Ex Remastered که با همکاری استودیوی Aspyr و Eidos-Montréal ساخته شده، قرار است در تاریخ ۵ فوریه ۲۰۲۶ برای پیسی، پلیاستیشن ۵، ایکسباکس سری X/S و نینتندو سوییچ منتشر شود. این نسخه بازسازی نهایی از بازی کلاسیک سایبرپانکی ۲۰۰۰ است که حالا با جلوههای بصری ارتقا یافته، بهینهسازیهایی مثل ذخیره خودکار و بارگذاری سریعتر و پشتیبانی کامل از کنترلر عرضه میشود.
در بازسازی جدید، محیطها و شخصیتها به شکلی قابلتوجه بهروز شدهاند. نورپردازی پیشرفتهتر، سایههای دینامیک، بافتهای ارتقا یافته، مدلهای کاراکتر بازسازیشده، دیالوگ با لبخوانی دقیق و فیزیک محیط به تجربهای تازه اما وفادار به فضای بازی اصلی دامن میزنند. در عین حال، هستهی این اثر و قلب تپنده آن، که ترکیب نقشآفرینی، اکشن، مخفیکاری و انتخابگرایی بود، دستنخورده باقی مانده تا بازیکنان قدیمی و جدید، هر دو از آن حس کلاسیک بهرهمند شوند.
بهبودهای فنی تنها ظاهر بازی را تغییر ندادند. کنترلرها نیز برای تجربهی مدرن بازطراحی شدهاند. منوهای رادیال، مدیریت تسلیحات و HUD اکنون روانتر و طبیعیتر جلوه میکند. علاوه بر این، سیستم رابط کاربری (UI) برای رزولوشن ۴K و نمایشگرهای بسیار عریض و چند مانیتوره بهینه شده است، که تجربه بازی در پلتفرمهای مختلف را منطبق با استانداردهای امروزی میسازد.
Nioh 3
Nioh 3 جدیدترین اثر تیم نینجا در ژانر اکشن نقشآفرینی است که قرار است اوایل سال ۲۰۲۶ برای پلیاستیشن ۵ و ویندوز منتشر شود. این نسخه با تکیه بر ویژگیهای محبوب دو بازی قبلی، وعدهی مبارزاتی سریعتر، دشمنان چالشبرانگیزتر و طراحی مرحله پیشرفتهتری را میدهد. انتشار دموی آلفا نیز نشان داد که بازی در مسیر ارائه تجربهای سخت، تاکتیکی و مبتنی بر مهارت بازیکن حرکت میکند، دقیقا همان چیزی که طرفداران از این مجموعه انتظار دارند.
داستان Nioh 3 حول شخصیت توکوگاوا تاکهچییو میچرخد؛ وارثی که سرنوشت او با جنگهای داخلی ژاپن و درگیری تلخ با برادرش گره خورده است. روایت بازی میان دورههای مختلف تاریخی مانند سنگوکو و هیآن جابهجا میشود و بازیکن را به دل نبردها، سازوکارهای سیاسی و رویارویی با یوکایهای افسانهای میبرد. این تلفیق تاریخ با عناصر ماورایی، به بازی هویت روایی تازهای میدهد و آن را به چیزی بیش از یک دنبالهی ساده تبدیل میکند.
یکی از نوآوریهای مهم Nioh 3 سیستم مبارزه دوگانه است که امکان تغییر آنی بین سبک سامورایی و نینجا را فراهم میکند. این ترکیب باعث میشود مبارزات هم تاکتیکیتر و هم سریعتر شوند. علاوه بر این، بازی یک ساختار نیمهجهانباز ارائه میدهد که بازیکنان میتوانند در آن آزادانهتر به کاوش بپردازند، چالشهای میدانی را پشت سر بگذارند و با یوکایهای قدرتمند روبهرو شوند. مجموعهای از قابلیتهای جدید، از جمله مهارتها، سلاحها و مکانیکهای ویژه، Nioh 3 را به جاهطلبانهترین نسخهی سری تبدیل کرده است.
High on Life 2
بازی High on Life 2 بازمیگردد تا دوباره همان ترکیب جذاب شوخیهای عجیب فضایی، تیراندازی پرهیجان و موجودات بامزه و نامتعارف را تحویل بازیکنان بدهد. این قسمت در ۱۳ فوریه ۲۰۲۶ برای PC، پلیاستیشن ۵ و ایکسباکس سری X/S منتشر و مثل قبل، از روز اول در Game Pass قرار خواهد گرفت. بیایید دوباره وارد دنیایی شویم که هر گوشهاش پر از اتفاقات غیرمنتظره و طنز بیپرواست.
داستان بازی پنج سال پس از اتفاقات نسخه اول شروع میشود. قهرمان ما بعد از نجات بشر، درگیر ماجرایی شخصیتر و حساستر شده، آن هم با ظهور یک دشمن مرموز از گذشته که برای کشتن لیزی، خواهرش، جایزه تعیین کرده است. همین اتفاق کافیست تا دوباره وارد توطئهای بزرگ، سفرهای عجیب میانسیارهای و ماجراجوییهایی شویم که هم ترسناکاند، هم خندهدار، و هم غیرقابلپیشبینی.
اسلحههای سخنگوی محبوب بازی دوباره برمیگردند و چند اسلحه تازهنفس و پرشخصیت هم به جمعشان اضافه شده. علاوه بر این، یکی از تغییرات بزرگ High on Life 2 اضافه شدن اسکیتبورد است، ابزاری که هم برای حرکت سریع و هم برای نبردهای پرهیجان کاربرد دارد. این ترکیب عجیبِ شوخطبعی، اکشن، پلتفرمینگ و کمدی نفسگیر، نوید تجربهای را میدهند که این روزها در کمتر شوتر اول شخصی پیدا میشود.
The Blood of Dawnwalker
The Blood of Dawnwalker دریچهایست به اروپای قرن چهاردهم، غرق در جنگ، قحطی و طاعون. جایی که انسانها در اوج ضعف، بیآنکه بدانند، در آستانه رویارویی با نیرویی بسیار قدیمیتر قرار دارند. خونآشامها که قرنها در سایه زیستهاند، اکنون فرصتی یافته تا پردهها را کنار بزنند و برای آزادی و بقا بجنگند. این بازی نخستین بخش از یک حماسه نقشآفرینی تاریک است که استودیوی Rebel Wolves (اعضای سابق تیم سازنده ویچر) با استفاده از قدرت Unreal Engine 5 خلق کرده، اثری که از همان نمایشهای اولیه خود، وعده تجربهای سینمایی، پرجزئیات و عاطفی را میدهد.
قهرمان داستان، کوئن، ناگهان در میانه این آشوب، به موجودی تبدیل میشود که نیمی انسان و نیمی خونآشام است. یک Dawnwalker که در روشنایی روز به محدودیتهای انسانی گرفتار است و با فرا رسیدن شب، قدرتی غریزی و وحشی در وجودش بیدار میشود. او تنها ۳۰ روز و شب فرصت دارد تا تصمیم بگیرد: آیا باید قدرت تاریک خونآشامی را بپذیرد تا خانوادهاش را نجات دهد، یا مسیر دشوار حفظ انسانیت و مبارزه با وسوسههای درونی را انتخاب کند؟ این جدال درونی قلب روایت را میسازد و انتخابهای بازیکن را به داستانهایی متفاوت و پیامدهایی واقعی پیوند میدهد.
گیمپلی بازی نیز روی همین دوگانگی بنا شده است. روزها فرصتی برای تحقیق، گفتوگو، گشتوگذار و ساخت پیوندهای داستانی فراهم میکنند، اما شب با قدرتهای خونآشامی، مبارزههای سریع، تواناییهای ماورایی و سبک بازی کاملاً متفاوت مواجه میشوید.
سیستم نبرد ترکیب زیبایی از شمشیرزنی، جادو، و قدرتهای تاریک است و جهان نیمهباز بازی به انتخابهای بازیکن واکنش نشان میدهد، به طوری که دشمنان، همپیمانان و حتی روند اتفاقات با تصمیمهای کوچک و بزرگ تغییر میکنند. این بازی در کمترین حالت ممکن قرار است یکی از جذابترین ایدههای نقشآفرینی چند سال اخیر را به یک تجربه تعاملی جذاب تبدیل کند.
Lords of the Fallen II
با رونمایی رسمی در گیمزکام ۲۰۲۵، Lords of the Fallen II بار دیگر پردههای تاریکی را کنار زده و برای بار سوم به دنیای اکشن-نقشآفرینی دارد. این دنباله که برای عرضه در سال ۲۰۲۶ برنامهریزی شده، با قدرت آنریل انجین ۵ ساخته میشود. از همان نگاه اول، کیفیت بالای بصری و جزئیات خشنتر مبارزات، خبر از تجربهای پختهتر و جاهطلبانهتر میدهند و سازندگان وعده دادهاند که این بار جهانی سنگینتر، تیرهتر و بیرحمتر پیش روی بازیکنان قرار خواهد گرفت.
داستان بازی صد سال پس از وقایع نسخه ۲۰۲۳ به وقوع میپیوندد. قلمرو تاریک «آمبرال» نهتنها عقب ننشسته، بلکه گستردهتر از گذشته شده است. بازیکنان دوباره با چراغ اسرارآمیز امبرال در دو جهان رفتوآمد میکنند. دنیای انسانها و سایهسرزمین بیرحمی که هر قدمش پر از تهدیدهای تازه است. هر عبور به جهان تاریکی، هیولاها و موجودات جدیدی را روبهرویتان میگذارد و انتخابها، مسیرها و حتی نتیجه نبردها را از اساس تغییر میدهد.
مبارزات در Lords of the Fallen II ترکیبی از سرعت، خشونت و دقت است. هر جاخالی، زمانبندی درست یا ضربهی حسابشده، پاداش خودش را دارد و کوچکترین اشتباه، تاوانی سنگین. سیستم همکاری دونفرهای که طرفداران از نسخه قبل دوست داشتند، با پیشرفت مشترک بازگشته تا بتوانید کل کمپین را از آغاز تا پایان همراه با یک دوست بازی کنید. سازندگان تأکید کردهاند که بخش بزرگی از انتقادها و بازخوردهای نسخه قبلی را در طراحی این دنباله لحاظ کردهاند تا تجربهای متوازنتر، سختتر و در عین حال منصفانهتر خلق کنند.
Saros
بازی Saros تازهترین پروژه علمیتخیلی استودیوی Housemarque است که در ۲۰ مارس ۲۰۲۶ برای پلیاستیشن ۵ منتشر خواهد شد. استودیویی که با Returnal استاندارد تازهای در اکشن سرعتی و علمیتخیلی ایجاد کرده بود، حالا با Saros قدمی بلندتر برمیدارد و دنیایی بیگانه و وهمآلود به نام «کارکوزا» را پیش روی بازیکنان میگذارد.
این سیاره که زیر سایه یک کسوف همیشگی اسیر شده، پر از اسرار باستانی، تهدیدهای ناشناخته و مناظری چشمگیر و رازآلود است. استفاده از آنریل انجین ۵ حس مقیاس، نورپردازی و پویایی بصری بیسابقهای به این جهان داده است.
در مرکز داستان، آرجون دوراج قرار دارد. او یک مامور نخبهی «سولتاری» است که تنها به کارکوزا اعزام میشود تا از سرنوشت یک پایگاه گمشده پرده بردارد. مرگ در این بازی پایان کار نیست. هر بار بازگشت به زندگی، جهان را به شکلی تازه بازآرایی میکند. مسیرها تغییر میکنند، دشمنان جدیدی راهتان را میبندند و حتی قوانین محیطی دگرگون میشوند. با این حال، Saros برخلاف بسیاری از روگلایکها، دائما رو به جلو حرکت میکند. یعنی بازیکن میتواند تواناییها، سلاحها و بخشهایی از زرهاش را تقویت کند تا در هر چرخه قویتر از قبل به میدان برگردد.
یکی از مکانیکهای چشمگیر بازی، سپر سولتاری است که هم برای دفاع و هم برای حمله به کار میرود. بازیکن میتواند گلولهها و انرژی حملات دشمن را جذب کرده و سپس با ضربهای کوبنده و برقآسا آزاد کند. کشف هولوگرامهای باستانی، رازهای کارکوزا را لایهبهلایه آشکار میکند و همزمان سیستم نبرد سریع و چالشبرانگیز بازی، فرصتی میدهد تا استراتژی و مهارت بهطور هماهنگ رشد کنند. Saros ترکیبی جذاب از اکشن نفسگیر، روایت مرموز و پیشرفت مداوم است.
Fable
استودیوی پلیگراند گیمز در حال احیای فرنچایز محبوب Fable با قسمت جدیدی است که برای سال ۲۰۲۶ برنامهریزی شده و اولین ورودی اصلی از زمان Fable: The Journey در سال ۲۰۱۲ محسوب میشود. این بازی نقشآفرینی اکشن که توسط استودیوی سازنده Forza Horizon توسعه یافته و توسط Xbox Game Studios منتشر میشود، بازیکنان را با مکانیکهای گیمپلی امروزی و گرافیکی که برای نسل جدید طراحی شده است، به قلمرو فانتزی آلبیون بازمیگرداند.
توسعه این پروژه پس از تعطیلی استودیوی Lionhead در سال ۲۰۱۶ و لغو بازی Fable Legends آغاز گردید. پس از سالها گمانهزنی، این بازسازی به طور رسمی در رویداد Xbox Games Showcase سال ۲۰۲۰ معرفی شد و خود را به عنوان آغازی تازه معرفی کرد که در عین حال به میراث کلیدی این سری یعنی طنز بیپروا، روایت مبتنی بر انتخاب و جذابیت عجیب و غریب بریتانیایی وفادار است.
این بازی که در ابتدا سال ۲۰۲۵ را هدف قرار داده بود، تا سال ۲۰۲۶ به تأخیر افتاد تا زمان توسعه بیشتری فراهم شود، و کریگ دانکن، رئیس استودیوهای بازیسازی ایکسباکس، به طرفداران اطمینان داد که این انتظار ارزشش را خواهد داشت. این عنوان بر روی Xbox Series X/S و ویندوز PC عرضه خواهد شد و از روز اول از طریق Xbox Game Pass در دسترس خواهد بود.
فیل اسپنسر تاکید کرده که Fable در سال ۲۰۲۶ به عنوان بخشی از جشن ۲۵ سالگی ایکسباکس، در کنار سایر فرنچایزهای بزرگ منتشر خواهد شد. در حالی که تاریخهای انتشار دقیق هنوز اعلام نشده است، اشتیاق برای این بازگشت طولانیمدت به یکی از محبوبترین دنیاهای فانتزی ایکسباکس همچنان رو به افزایش است و نوید آن را میدهد که نوستالژی را با نوآوری برای طرفداران قدیمی و تازهواردان ترکیب کند.
Gears of War: E-Day
بازی Gears of War: E-Day یکی از هیجانانگیزترین معرفیهای اخیر مایکروسافت است که طرفداران قدیمی این مجموعه را به وجد آورده. استودیوی کوالیشن تصمیم گرفته به جای ادامه داستان در زمان حال، به ۱۴ سال قبل از وقایع نسخه اول بازگردد و داستان Emergence Day را روایت کند. روزی که ارتش لوکاستها از اعماق زمین بیرون آمدند و تمدن بشری را در سیاره «سرا» به نابودی کشاندند.
در این پیشدرآمد داستانی، ما شاهد نسخههای جوانتر قهرمانان محبوب سری، یعنی مارکوس فینیکس و دام سانتیاگو خواهیم بود که در اولین روزهای تهاجم، برای بقا میجنگند. سازندگان وعده دادهاند که این نسخه از اکشنهای پر زرق و برق اخیر فاصله گرفته و دوباره به اتمسفر تاریک، ترسناک و بیرحمانهای که بازی اول را در سال ۲۰۰۶ معروف کرده بود، باز میگردد.
از نظر فنی، Gears of War: E-Day قرار است استانداردهای گرافیکی نسل نهم کنسولها را جابجا کند. این بازی به طور کامل با موتور قدرتمند آنریل انجین ۵ ساخته میشود و تریلر سینمایی آن نشان داد که باید منتظر جزئیات خیرهکننده در چهرهپردازی و محیطها باشیم. نورپردازیهای پویا و تخریبپذیری محیط که امضای این سری است، در این نسخه به اوج خود میرسد تا حس سنگینی و خشونت مبارزات را بهتر منتقل کند. توسعهدهندگان اعلام کردهاند که لوکاستها در این بازی صرفاً سیبل برای تیراندازی نیستند، بلکه به موجوداتی وحشتناک و دلهرهآور میمانند تا بازیکن حس واقعی مواجهه با یک تهدید ناشناخته را تجربه کند.
انتخاب فرمت پیشدرآمد هوشمندانهترین تصمیم برای این فرنچایز بود، زیرا هم برای طرفداران قدیمی که تشنه دیدن دوبارهی برادری میان مارکوس و دام هستند جذاب است و هم نقطهی ورودی عالی برای بازیکنان جدیدی است که با روایت نسخههای قبلی آشنا نیستند. اگرچه هنوز تاریخ دقیق انتشار اعلام نشده، اما انتظار میرود که E-Day بتواند شکوه دوران طلایی ایکسباکس ۳۶۰ را در سال ۲۰۲۶ زنده کند.
Marvel’s Wolverine
ولورین یکی از موردانتظارترین عناوین سونی و استودیوی Insomniac Games است که طرفداران پروپاقرص کمیکها و بازیهای ویدئویی را در تب و تاب نگه داشته. این بازی قرار است تجربهای کاملاً متفاوت از «مرد عنکبوتی»های Insomniac ارائه دهد، با لحنی تاریکتر و خشنتر تا با ماهیت شخصیت ولورین همخوانی دارد. لوگان، قهرمان جهشیافته جهان مارول با چنگالهای آدامانتیوم خود، در جهانی پرخطر و بیرحم باید باری دیگر راه خود را به عنوان یک شخص طردشده از جامعه انسانی پیدا کند.
استودیوی اینسامنیاک که با ساخت بازیهای Marvel’s Spider-Man شهرتی جهانی یافته، قرار است از تمام تواناییهای فنی و هنری خود برای خلق Wolverine استفاده کند. این بازی نیز بر پایه موتور گرافیکی قدرتمند اینسامنیاک ساخته خواهد شد که در بازیهای مرد عنکبوتی نیز کیفیت بینظیری را به نمایش گذاشته بود. انتظار میرود که دنیایی باز و پرجزئیات، انیمیشنهای مبارزاتی بینقص و گرافیکی خیرهکننده را در این عنوان شاهد باشیم.
سیستم مبارزه نیز احتمالاً به شکلی طراحی خواهد شد که حس قدرت و درمانپذیری ولورین را به خوبی به بازیکن منتقل کند. با توجه به سابقه اینسامنیاک در خلق داستانهای عمیق و شخصیتپردازی عالی، میتوان انتظار داشت که Wolverine نه تنها از نظر فنی، بلکه از منظر روایی نیز حرفهایی برای گفتن داشته باشد.
ولورین برای کنسول پلیاستیشن ۵ در دست توسعه است و نقش مهمی در تقویت کتابخانه عناوین انحصاری سونی خواهد داشت. این بازی فرصتی است برای Insomniac تا نشان دهد که میتواند قهرمانان مارول را فراتر از شخصیتهای دوستداشتنی مانند مرد عنکبوتی، با لحنی تاریکتر و خشنتر نیز به جهان سرگرمیهای تعاملی رساند.
Halo: Campaign Evolved
بازی Halo: Campaign Evolved به صورت رسمی توسط Halo Studios معرفی شده و قرار است در سال ۲۰۲۶ عرضه شود. این عنوان یک بازسازی کامل و مدرن از بخش کمپین بازی انقلابی «هیلو» است که با هدف وفاداری به داستان اصلی و در عین حال بهروزرسانی کامل گیمپلی و جلوههای بصری توسعه مییابد. این ریمیک تمامعیار با موتور آنریل انجین ۵ ساخته میشود تا جهان علمی-تخیلی مایکروسافت را با گرافیکی خیرهکننده و نسل بعدی به تصویر بکشد. تیم توسعه اعلام کرده است که تمامی محیطها، مدلهای شخصیتها و صحنههای سینمایی از نو ساخته شدهاند تا عظمت اولین ماجراجویی مستر چیف (Master Chief) برای نسل جدید و قدیمی بازیکنان به طور کامل احساس شود.
یکی از هیجانانگیزترین جنبههای Campaign Evolved، افزودن سه مأموریت کاملاً جدید به عنوان پیشدرآمد به داستان اصلی است. این مراحل جدید نه تنها زمینه روایی بیشتری فراهم میکنند، بلکه به بازیکنان اجازه میدهند تا به همراه گروهبان جانسون (Sgt. Johnson) در نقشههای گستردهتری به مبارزه بپردازند.
علاوه بر این، گیمپلی کلاسیک Halo با مکانیکهای مدرن و آشنای نسخههی جدید ترکیب شده است؛ از جمله امکان دویدن سریع (Sprint) و استفاده از ۹ سلاح نمادین از سراسر سری که برای اولین بار در محیطهای Combat Evolved قابل استفاده خواهند بود. قابلیتهای کوآپ بازی نیز تقویت شده و تا چهار بازیکن میتوانند به صورت آنلاین و دو بازیکن به صورت تقسیم صفحه در کنسولها، در این ماجراجویی حماسی شرکت کنند.
عرضه Halo: Campaign Evolved به دلایل استراتژیک برای مایکروسافت اهمیت ویژهای دارد. این عنوان نه تنها Xbox Series X/S و ویندوز را هدف قرار داده، بلکه برای اولین بار در تاریخ مجموعه Halo، به صورت رسمی برای پلیاستیشن ۵ (PS5) نیز منتشر میشود. این اقدام نشاندهنده تغییر جهت استراتژی مایکروسافت در انتشار عناوین بزرگ خود بر روی پلتفرمهای رقیب است. بازی از روز اول در دسترس مشترکان Xbox Game Pass قرار خواهد گرفت. Campaign Evolved که بخش چندنفره رقابتی را شامل نمیشود و صرفاً بر بخش داستانی متمرکز است، قرار است در سال ۲۰۲۶ منتشر شود و انتظار میرود یک بازگشت موفق و پرفروش برای یکی از تاثیرگذارترین فرنچایزهای تاریخ باشد.
The Duskbloods
از استودیوی افسانهای فرامسافتور و به رهبری هیدتاکا میازاکی، The Duskbloods وعده یک تجربه چندنفره تاریک و خیرهکننده را میدهد. این بازی PvPvE هشت نفره که برای Nintendo Switch 2 طراحی شده و قرار است در سال ۲۰۲۶ عرضه شود، بازیکنان را در نقش Bloodsworn قرار میدهد.
محیط بازی یک فضای گوتیکوار قرن نوزدهمی است که با الهام از هر دو Bloodborne و Elden Ring ساخته شده. قلعههای تاریک، معماری باشکوه و موجوداتی با ماهیتی مرموز و خونخواه، تنها بخشی از المانهای این همکاری بین فرامسافتور و نینتندو هستند. این بازی میخواهد تجربهای رقابتی و در عین حال همکاریمحور ارائه کند، از مبارزهی بازیکن با بازیکن گرفته تا مبارزه با دشمنان محیطی ترسناک، درست مثل چیزی که در Elden Ring: Nightreign تجربه کردیم.
جالبتر اینجاست که در میان این فضای جدی، یک عنصر غیرمنتظره وجود دارد: یک «موش بالدار پیر» که نقش راهنمایی شبیه به نگهبان آتش در سری سولز دارد. میازاکی این موجود عجیب را یک ترکیب از طراحی نینتندویی و دارک فانتزی معرفی میکند. چیزی که نشان میدهد فرمول فرامسافتور قدیمی نمیشود که هیچ، بلکه ترکیبش با دیگر نمادهای صنعت بازیهای ویدیویی میتواند آن را مدام برای نسل جدیدی از پلیرها تازه کند.
Onimusha: Way of the Sword
بازی Onimusha: Way of the Sword بعد از نزدیک به دو دهه غیبت، جانی دوباره به سری محبوب کپکام میبخشد. شما در نقش شمشیرزن افسانهای، موساشی میاموتو، و با دستکش جادویی «آنی» (Oni Gauntlet) پا به کیوتوی دوران ادو میگذارید. شهری که زیر سایه ابرهای شوم و ماورایی تغییر چهره داده است. هیولاهای جهنمی پایتخت را تسخیر کردهاند و تنها زبانی که میفهمند، زبان کاتانای شماست.
مبارزات بازی الکی و «بزنبروجلو» نیست. باید حرکات حریف را بخوانید و ضرباتتان را دقیق زمانبندی کنید، نه اینکه فقط پشت سر هم دکمه بزنید. کپکام از شمشیرزنان واقعی برای موشنکپچر استفاده کرده، برای همین برخورد شمشیرها به جای اغراقهای مصنوعی، سنگین و دارای وزن ملموس است.
برخلاف جو بازیهای الان، این اثر یک سولزلایک دیگر نیست. کپکام میخواهد بازی هم چالش داشته باشد و هم روان و قابل دسترسی باشد و بدون فراموش کردن ریشههایش، مدرن شود. بخش داستانی حدود ۲۰ ساعت است و ساختاری نسبتاً خطی دارد که با محیطهای باز و مأموریتهای فرعی ترکیب شده. چهره موساشی دقیقاً از روی توشیرو میفونه (بازیگر افسانهای سینمای سامورایی) برداشته شده که نتیجه دو سال مذاکره بوده است. باسفایتها، مثل دوئل با ساساکی گانریو، بیشتر روی سرعت و صحنههای سینمایی تمرکز دارند تا سختیِ اعصابخردکن. کپکام حتی با معابد واقعی مشورت کرده تا ژاپنِ فئودالی بازی، با وجود حضور شیاطین، کاملاً واقعی و تاریخی به نظر برسد.
Game of Thrones: War for Westeros
بازی Game of Thrones: War for Westeros سبک استراتژی همزمان (RTS) کلاسیک را به دنیای وستروس میآورد. اینجا دیگر قرار نیست مثل بازیهای موبایلی، صرفاً نظارهگر چند سرباز باشید که بیهدف اینور و آنور میروند. شما کنترل ارتشهایی را در دست دارید که واقعاً سرنوشتسازند. میتوانید رهبری خاندان استارک، لنیستر، تارگرین یا حتی ارتش مردگانِ نایت کینگ (Night King) را بر عهده بگیرید و در بخش داستانی یا چندنفره برای تصاحب تخت آهنین بجنگید، جایی که اتحادها سریعتر از شرافت ند استارک از هم میپاشند!
تریلر بازی نشان میدهد که این «همان داستانی که میشناسید» نیست. مثلاً جان اسنو توسط نایت کینگ کشته شده و به عنوان یک وایت زنده میشود. پس منتظر یک تاریخ جایگزین باشید که در آن انتخابهای شما داستان را بازنویسی میکند.
نبردها در مکانهای نمادینی مثل دیوار (The Wall) و بارانداز پادشاه (King’s Landing) رخ میدهند. سیستمهای عمیقتر بازی روی اتحادهای متغیر و استراتژیک میچرخند. شما در کنار قدرت نظامی به زیرکی سیاسی هم نیاز دارید، چون در هفت پادشاهی، به کسی از پشت خنجر زدن عملاً ورزش ملی محسوب میشود. سازندگان بلافاصله بعد از معرفی، ویدیویی از روند توسعه منتشر کردند که نشان میدهد اعتمادبهنفس بالایی دارند و به جای قایم شدن پشت تریلرهای سینمایی، گیمپلی واقعی را نشان میدهند.
ساخت بازی بر عهده استودیوی PlaySide است، همان تیمی که بازی Age of Darkness را ساخته، پس آنها خوب میدانند چطور باید تعادل بین استراتژی دفاعی و فتوحات تهاجمی را برقرار کنند. این اثر به عنوان یک بازی متعارف معرفی شده، یعنی خبری از مسخرهبازیهای Free-to-play یا تایمرهای انرژی که جلوی پیشرفتتان را میگیرند نیست. چه پرچمداران استارک را به جنوب بفرستید و چه با آتش اژدها شبهنظامیان را بسوزانید، هر جناح آنقدر متفاوت است که واقعاً باید نقاط قوتشان را یاد بگیرید، نه اینکه فقط بزرگترین لشکر ممکن را بسازید و به امید پیروزی پشت سر هم روی نقشه کلیک راست کنید.
Lego Batman: Legacy of the Dark Knight
لگو بتمن یک ماجراجویی تمامعیار در در جهان شوالیه تاریکی است که سال ۲۰۲۶ عرضه خواهد شد. این بازی ساختهی TT Games و برای کنسولهای نسل جدید پلی اسیتیشن ۵ و ایکسباکس سری ایکس/اس و PC برنامهریزی شده است. در این نسخه، بازیکن سفری از آغاز زندگی قهرمانانهی بروس وین تا تبدیل شدن به شوالیه تاریکی یعنی بتمن را تجربه میکند. شهر گاتهام به یک جهان باز تبدیل شده و یادآور بازی شوالیه آرکام (Arkham Knight) از راکاستدی است.
بخش مبارزه در Legacy of the Dark Knight نسبت به بازیهای قبلی LEGO تحول جدی پیدا کرده است. مکانیکهای مبارزه از آثار موفقی چون سری بازیهای Batman: Arkham الهام گرفتهاند. ضربات ترکیبی، کانترها، حرکات سینمایی و استفاده از ابزارهای کلاسیک بتمن همه در خدمت تعریف ساختاری متفاوت هستند. در کنار بتمن، چند شخصیت دیگر قابل بازی هستند، از جمله نایتوینگ، کتوومن، رابین، بتگرل، و تالیا الگول، و هر کدام با مهارتها و ابزار خاص خود طراحی شدهاند تا تنوع در گیمپلی ایجاد کنند.
طراحی جهان بازی با ترکیب تاریخ چند دههای دنیای بتمن از کمیک، فیلم، سریال و بازی قبلی انجام شده؛ یعنی Legacy of the Dark Knight قصد دارد تجربه کامل بتمن و میراث او را به عنوان یکی از مهمترین سوپرهیروهای تاریخ به بازیکن بدهد. اگر همهچیز طبق برنامه جلو برود، Legacy of the Dark Knight میتواند نه فقط یک بازی سرگرمکننده، بلکه یک جشن تمامعیار برای طرفداران بتمن باشد؛ ترکیبی از نوستالژی، اکشن نوآورانه و دنیایی که برای اولینبار در قالب یک بازی ویدیویی لگو به تصویر کشیده میشود.
Persona 4 Revival
ریمیک پرسونا ۴ بازگشتیست برای یکی از محبوبترین JRPGهای دو دهه اخیر. این نسخه بازطراحیشده از Persona 4 تلاش میکند با گرافیک مدرن، رابط کاربری تازه و بهبود قابل توجه گیمپلی، آن حس آشنای Inaba و زندگی دانشآموزی را برای نسل جدید زنده کند. کسانی که بار اول ۲۰۰۸ یا با نسخه محبوب Persona 4 Golden این بازی را تجربه کردند، میتوانند دوباره به جهان یکی از پیچیدهترین نقشآفرینیهای شرقی قدم بگذارند.
بخش جذاب Revival همان ترکیب داستان، زندگی روزمره و مبارزات با Shadows است اما با حالوهوایی بهروز. بازیکن مثل همیشه دانشآموزی تازهوارد است که با دوستان جدید روابط اجتماعی میسازد، راز قتلهای مرموز را دنبال میکند و در عین حال باید با تصمیماتی روبرو شود که بر سرنوشت خودش و دیگران تأثیر میگذارد. در کنار این، بهبود بصری و طراحی دوباره کاراکترها و محیطها نوید تجربهای روانتر و جذابتر را میدهد، تجربهای که هم برای مخاطبان قدیمی نوستالژیک است و هم برای تازهواردها جذاب.
عرضه روی پلتفرمهای مدرن به این معنی است که Revival با تمام استانداردهای امروز هماهنگ است، از جمله فریم ریت بهتر، رزولوشن بالا و امکاناتی که تجربه JRPG را برای نسل جدید راحتتر میکند. بااینکه هیچ تاریخ قطعی برای انتشار اعلام نشده، طبق گفته ناشر احتمالاً بازی در سال مالی ۲۰۲۷ (پس از آوریل ۲۰۲۶) به بازار میرسد. تصور اینکه بار دیگر خیابانهای مهآلود Inaba با آن شخصیتهای بیادماندنی رنگ پذیرند، ریمیک پرسونا ۴ را به یکی از موردانتظارترین بازیهای آینده نزدیک بدل کرده است.
Phantom Blade Zero
Phantom Blade Zero بازیکن را به دنیایی تاریک و پرهیجان میبرد که در آن سایهها و شمشیرها حرف اول را میزنند. شخصیت اصلی، Soul، قاتلی با مهارتهای بینظیر است که مأموریتی خطرناک دارد. شهرها و گذرگاههای نیمهباز بازی پر از راز و فرصت هستند. هر گوشهای میتواند پناهگاهی برای مخفیکاری یا صحنهای برای درگیری سریع باشد. نورپردازی و طراحی محیطها حس اضطراب و انتظار را تقویت میکنند و بازیکن را درگیر هر لحظه میکنند.
بخش مبارزات ترکیب خاص و چشمنواز از کونگفوی کلاسیک، سرعت بالا و تاکتیک است. Soul میتواند بین انواع سلاح (شمشیر، دوشمشیر، سنگین، سبک) و ابزارهای فرعی جابهجا شود که هر کدام حرکات و ریتم متفاوتی دارند. دفع ضربات، جاخالی، و حرکات ترکیبی چشمنواز به مبارزات عمق و تنوع میبخشند، و وقتی با انیمیشنهای روان و طراحی دقیق دشمنان ترکیب میشوند، نتیجه حسی قدرتمند و پرتنش است. این سیستم مبارزه بیشتر به یک نمایش سینمایی شبیه است تا سبک تکراری هکانداسلش.
فنتوم بلید نه فقط برای عاشقان اکشن بلکه برای کسانی که دنبال داستان، اتمسفر و دنیایی قابل کاوشاند جذاب است. دنیای بازی ترکیبی از طراحی سنتی شرق آسیا، فانتزی تاریک، اساطیر و ساختار نیمه‑باز است که فرصت کاوش و انتخاب مسیرهای متفاوت و به قولی تجربهی سندباکس را برای بازیکنان مختلف فراهم میکند.
تنوع سطح دشواری، امکان گشتوگذار آزاد، انتخاب سلاح و سبک مبارزه پلیترو بازیکن را انعطافپذیر نگه میدارد و وقتی همه این عناصر با هم ترکیب شوند، Phantom Blade Zero دیگر صرفا یک بازی کلیشهای با سبک مبارزه شرقی نیست، بلکه به یک رقیب جدی برای بازی سال ۲۰۲۶ تبدیل میشود.
از وستروس تا وایس سیتی، ۲۰۲۶ هیچ گیمری را بدون بازی نمیگذارد!
۲۰۲۶ سالی است که میتواند هر گیمر را روی صندلی میخکوب میکند. در وستروس، طوفانهای برفی و دیوارهای یخی انتظار شما را میکشند تا وارد نبردهای استراتژیک و توطئههای پیچیده شوید. از آن طرف، وایس سیتی با چراغهای نئون و صدای ماشینها، شما را به تعقیب و گریزهای پرسرعت و ماجراجوییهای جنایی دعوت میکند.
به عنوان یک افسر سولتاری در Saros به اعماق کهکشان بروید، یا در Persona 4 Revival با شخصیتهای خیالی روابطی بسازید که خاطره آن برایتان تا مدتها باقی میماند. Lego Batman شما را به ساختمانهای گاتهام میبرد تا با خلاقیت و طنز، داستان شوالیه تاریکی را دوباره خلق کنید، و Wolverine اینسامنیاک شما را در نقش مرد ایکس افسانهای جهان مارول قرار میدهد. هر بازی و هر جهان، یک داستان منحصر به فرد دارد و هر انتخاب شما یک ماجراجویی تازه در پس صفحه دیجیتالی مانیتور یا تلویزیون است.
با این لیست بلند و بالا و هرچیزی که در آینده نزدیک برای عرضه در ۲۰۲۶ معرفی شود، میتوان با اطمینان گفت که سال پیش رو یکی از برجستهترین و بیادماندنیترین سالهای زندگیِ گیمریِ هر مخاطبی خواهد شد.
بتلفیلد ۶ بهتره یا کالاف دیوتی؟ میزگیم با گلخان و شایان
نظرات