سریال هایی با پایان جنجالی و شوکه کننده
پایانبندی سریال فرایند دشواری محسوب است همه سریالها هر چه قدر هم خوب باشند باید در نقطهای به پایان برسند. با این وجود وقتی سریالی خوب تمام نشود تاثیر بدی روی مخاطب میگذارد، همچنین ممکن است با پایانی باز بیننده را سوالهای زیادی را برای مخاطب ایجاد کند. در دو صورت بحثهای زیادی را در اینترنت و شبکههای مجازی به پا خواهد کرد.
در این زمینه از معروفترین سریالهای اخیر تلویزیون میتوان به گیم آو ترونز اشاره کرد؛ با وجود این که نمرات بالایی را دریافت کرده بود اما نتوانست پایانی درخور این مجموعه ارائه دهد. با این وجود سریالهای دیگری هم بودند که بینندگان خیلی با آنها ارتباط برقرار نکردند. در این مقاله نگاهی به سریالهایی میاندازیم که جنجالی و شوکهکننده تمام شدند.
آشنایی با مادر How I Met Your Mother
زدن فکتوری ریست در HIMYM
HIMYM فرمول فرندز را در پیش گرفت در حدی که طرفداران سرسختش آن را کپی پیستی از فرندز میدانستند. با این حال خیلیها کمدی و شخصیتهایش را دوست داشتند. هیچکس انتظار بالایی از آخر How I Met Your Mother نداشت. چون مجموعه داستان یا فضای پیچیدهای نداشت ولی در همان هم موفق ظاهر نشد.
تد زمان زیادی را برای معرفی شخصیت مادر اختصاص داد؛ کلی زمینهسازی که به جایی نرسیدند؛ زیرا سریال تصمیم گرفت شخصیت مادر را در اواخر سریال بکشد؛ تصمیمی که بینندگان را شوکه کرد. بعد از آن نیز بینندگان رابین و تد را به هم رساندند رابطه این دو قبلا تمام شده بود حتی رابین با بارنی ازدواج کرده بود.
سناریوی راس و ریچل
به بیانی دیگر آخر HIMYM همه چیز فکتوری ریست شد. رابطه رابین و بارنی دوام نیاورد، مادر بچهها فوت کرد. در نهایت بچههای تد گفتند: پدر بهتر است دوباره با رابین دوست شوی تو او را خیلی دوست داشتی. بعید میدانم بچهها در این حالت چنین شخصیتی را انتخاب کنند آن هم کسی که هیچ وقت علاقه چندانی به تد نداشت.
در آمریکا اصطلاحی به نام راس و ریچل داریم؛ سناریویی که دو نفر با هم آن قدر قهر و آشتی میکنند و نمیدانیم کی به هم میرسند. حتی برخی این اصطلاح را در واقعیت استفاده میکنند در هر حال صدای آدم را درمیآورد. زمان فرندز شاید خندهدار بود ولی دیگر جواب نمیدهد و بیشتر بیننده را خسته میکند آشنایی با مادر یکی از بدترین نمونههای راس و ریچل محسوب میشود.
دکستر
دکس چوببر
واکنش بینندهها به پایان دکستر متفاوت بود عدهای پایانش را دوست داشتند ولی اکثرا آن را نپسندیدند. شخصیت دکستر با تمام ویژگیهایش یک روانپریش محسوب میشود همیشه قاتلین و متجاوزها را مورد هدف قرار میداد با این حال جاهایی شخصیتهای خوبی مثل دب و لاگرا را قربانی کرد یا برای انسانهای بیگناهی مانند دوکس پاپوش دوخت.
وقتی در فصل هشتم از دست قانون فرار کرد و به چوببری رو آورد. طرفداران خشمگین شدند یا بایستی دستگیر میشد یا شاعرانه میمرد. اما هیچکدام به وقوع نپیوستند حتی مایکل سی هال بازیگر دکستر از پایانش راضی نبود بیشتر سازندگان داستان را کنار گذاشتند تا بعدا New Blood و Resurrection بسازند.
Mad Men
آیا دان درپر متحول شد؟
مد من پایان قابل قبولی دارد و اندازه سریالهای ذکر شده بیننده را ناامید نمیکند با این حال بحثهای زیادی را ایجاد کرد و اپیزودهای آخر دان درپر از شرکت خارج میشود به کالیفرنیا میرود تا از دنیای ساختگی خود فرار کند.
مد من در دهه ۶۰ روایت میشود و در فصلهای پایانی به دهه ۷۰ میرسد تا آن موقع فضای تبلیغات دیگر مثل سابق نیست. کمکم جنبشهای فمینیستی شکل میگیرد. برای همین فرم قدیمی تبلیغات در اواخر دهه ۶۰ دیگر جواب نمیدهد.
هنگامی که دان داشت مردی را در تراپیهای گروهی بغل میکرد و برای خود غصه میخورد، جرقهای در ذهنش ایجاد میشود. در واقع دان فروپاشی روانیاش را به مهمترین تبلیغ دهه ۷۰ یعنی کوکاکولای هیلتاپ تبدیل میکند.
داشتن پایانی باز
سوالی که مد من ایجاد میکند این است که آیا در نهایت دان درپر متحول شد؟ سریال هیچ جواب قطعی به این سوال نخواهد داد. فقط میتوانیم دو پایان را در نظر بگیریم اولی این است که دان معنای زندگی را پیدا میکند سپس با دستی پر به شرکت بازمیگردد از طرفی میتوان گفت درپر به هیچ وجه عوض نشد صرفا به زندگی سابق خود با ایدههایی جدید بازگشت.
پایان بد میگوید شخصیت جاهطلبی مثل درپر هیچ گاه عوض نمیشود صرفا راهی برای زندهماندن در دنیای مدرن پیدا میکند حتی اگر لازم باشد با نقش بازیکردن مردم را فریب دهد. متیو واینر خالق مد من از قصد چنین پایان مبهمی را انتخاب کرد تا سریالش پایان قابل تاملی داشته باشد و واقعا هم در این زمینه موفق بود.
سوپرانوها
تونی سوپرانو در کنار خانوادهاش
پایان سوپرانو فوقالعاده است و حرفی برای گفتن نمیگذارد. سوپرانو محصولی از شبکه HBO است برنامههای این شبکه را آن زمان در آمریکا بایستی با کابل مخصوصی تماشا میکردند، گاهی اوقات در سیمها مشکلی ایجاد میشد و صفحه تلویزیون چیزی را نشان نمیداد.
تونی در سکانس پایانی دارد با خانواده خود شام میخورد، او بیشتر متحدانش را از دست داده است. برای همین ممکن است هر کسی به او حمله کند و ثانیههای آخر ناگهان صفحه تلویزین سیاه میشود، بینندگان فکر میکردند تلویزیونشان خراب شده است و نمیتوانند ادامه سریال را تماشا کنند، در حالی که همه چیز روبراه است؛ بنابراین جنجالیبودن پایان سوپرانو اقتضای زمان خود است نه بیشتر.
تئوریهایی وجود دارد که میگوید تونی در رستوران میمیرد ولی سوپرانوها همیشه به روابط و ذهن پریشان تونی میپردازد تا این که ۱۰۰% به فعالیتهای مافیا بپردازد. به عبارتی دیگر قسمت پایانی دارد چشماندازی از زندگی تونی را نشان میدهد؛ او میداند هر زمانی امکان دارد بمیرد برای همین موقعیتها را در هر جایی میسنجد اما از طرفی به خانوادهاش بیشتر توجه میکند.
گمشده Lost
همه چیز سر کاری بود.
جی جی آبرامز خالق لاست و سریال ارباب حلقهها دوست دارد طرفدارانش را آزار دهد. باور دارد اگر پشت سر هم معما طرح کند بیننده را بیشتر به تماشای سریال تشویق میکند. ولی اکثر اوقات شیرازه کار از دستش در میرود و به اکثر معماها جواب نمیدهد.
لاست تا فصل ۳ چارچوب مشخصی داشت. بازماندههای هواپیما سعی میکنند از جزیره فرار کنند و اسرار این جزیره را کشف کنند. علاوه بر این فلشبکهایی نشان میدهد تا با گذشته کاراکترها بیشتر آشنا شویم. بعد از فصل چهارم بعد آینده به لاست اضافه میشود؛ بنابراین نمیدانستیم با یک فلشبک مواجه هستیم یا تصویری از آینده. با این حال اپیزود پایانی مشخص میشود همه مردهاند و در برزخ به سر میبرند، حتی فکرش هم آزاردهنده است.
بازی تاج و تخت Game Of Thrones
پادشاه بر حق وستروس
چنین فهرستی بدون گات معنایی ندارد اکثر سریالهایی که بد تمام شدند اندازه Game Of Thrones هوادار نداشتهاند. مجموعه گات یکی از بهترین سریالهای تاریخ و دارک فانتزی به شمار میآید. خیلیها از قبل برای پایان مجموعه تئوریهایی را مطرح کرده بودند؛ این که برای مثال وایت واکرها را چگونه میتوان شکست داد و در نهایت چه کسی بر تخت آهنین مینشیند. متاسفانه خیلی از این ایدهها از پایان گات بهتر درمیآمدند، حتی به حال و هوای کتاب شباهت بیشتری داشتند.
دیوید بنیوف و دی بی وایس تا وقتی که سریال از کتاب جلو نزده بود میدانستند چیکار کنند. اما هنگامی که فصل ۶ داستان کاملا از کتاب جدا شد، کیفیت گات به مرور افت کرد. همیشه پیچشهای تکاندهنده Game Of Thrones شما را غافلگیر میکرد اما بعد از فصل ۶ توییستها مثل قبل بیننده را میخکوب نمیکرد.
برن؛ پادشاه حقیقی وستروس؟!!
دوست داشتیم روزی جان اسنو، تیریون یا حتی دنریس بر تخت آهنین بنشیند. با این وجود دنریس به طرز احمقانهای ویلن شد، جان علاقهای به فرمانروایی نداشت و از همه مسخرهتر تیریون باور داشت بهترین پادشاه برن است. استدلال او برای پادشاهی برن بسیار مسخره و بچهگانه بود و هیچ جوره با حال و هوای سریال و کتاب همخوانی نداشت.
این را در نظر بگیرید که برن علاقهای به وینترفل نداشت. اما از تصمیم شورا استقبال کرد. پایان فجیع Game Of Thrones خیلیها را به خواندن کتاب تشویق کرد. در هر حال کتابها نیز تمام نشدهاند؛ بنابراین هیچکس از آخر نغمه یخ و آتش خبر ندارد تنها چیزی که وجود دارد پایانی شلخته و آبکی است. شما پایان کدام سریال را بیشتر ترجیح میدهید؟
منبع: مجله بازار
سوالات متداول
چه سریالهایی به عجیبترین یا شوکهکنندهترین شکل ممکن تمام شدند؟ از جنجالیترین پایان در مجموعههای تلویزیونی میتوان به گات، دکستر، لاست و مد من اشاره کرد.
بر چه اساسی این سریالها را انتخاب کردهاید؟ سعی کردهایم بیشتر به سریالهایی بپردازیم که در این جا شناختهشدهترند.
بهترین بازی سولزلایک تاریخ چیه؟ میزگیم با امیدلنون @omidlennon
نظرات