۱۰ فیلم سامورایی برتر با هیجان نفسگیر
درست است که بسیاری از فیلمهای تاریخی ژاپنی را میتوان «فیلم سامورایی» نامید، اما این فیلمها از نظر ژانرهای فرعی بسیار متنوع هستند. برخی بر ماجراجویی و اکشن تمرکز دارند، بعضی دیگر مملو از درامهای سنگین هستند، برخی لحنی طنز دارند و شماری نیز با حس و حالی پرتنش و مهیج ساخته شدهاند، تا حدی که گاهی به تریلر نزدیک میشوند.
در این مطلب، ما به سراغ همین دسته آخر رفتهایم: فیلمهای سامورایی که با فضای تند و پرهیجان خود، تماشاگر را تا آخرین لحظه روی لبهی صندلی نگه میدارند. از آثاری که تنش را آرام شروع میکنند تا آنهایی که با تمام قدرت ضربان قلب شما را بالا میبرند، اگر دنبال فیلمهایی هستید که هم ساموراییها را نشان میدهند و هم آدرنالین شما را بالا میبرند، این لیست مخصوص شماست.
اگر دلتان میخواهد وارد دنیایی از شمشیر، افتخار و اضطراب شوید، این فیلمها به شما نشان میدهند که نبردهای واقعی فقط در میدان جنگ نیستند، بلکه در دل شخصیتها و در هر تصمیم سرنوشتساز نیز جریان دارند.
۱۰. افسانه زاتوئیچی (۱۹۶۲) – به کارگردانی کنجی میسومی
فیلمی که داستان یک سامورایی نابینا را روایت میکند که با شمشیری سریع و ذهنی تیز، به مبارزه با فساد و بیعدالتی میپردازد
گفتن اینکه فیلمهای زیادی دربارهی زاتوئیچی ساخته شده، کملطفی است، چرا که این شخصیت محبوب ژاپنی در بیش از ۲۵ فیلم حضور داشته، بهعلاوه یک سریال تلویزیونی کامل و حتی بازسازی در سال ۲۰۰۳. البته لحن و فضای فیلمهای این مجموعه تا حدی متفاوت است و نمیتوان همه را یکدست توصیف کرد، اما حقیقت این است که فیلم اول، افسانه زاتوئیچی (The Tale of Zatoichi)، نسبت به بسیاری از دنبالههای خود تیرهتر و جدیتر است.
این فیلم آغاز ماجرای شخصیت اصلی را روایت میکند؛ مردی نابینا که در ظاهر یک ماساژور و قمارباز ساده است، اما در باطن یک شمشیرزن چیرهدست. داستان، مسیری را پیش پای او میگذارد که سرانجام او را به یک سامورایی سرگردان تبدیل میکند، همان تصویری که در دنبالهها بیشتر میبینیم. افسانه زاتوئیچی شاید در ظاهر یک فیلم اکشن باشد، اما قدرت واقعی آن در درام تأثیرگذارش نهفته است، جایی که تنشهای احساسی بین شخصیتها، بیننده را کاملاً درگیر میکند.
تماشای این فیلم، نهتنها آغاز یک افسانه است، بلکه فرصتیست برای دیدن دنیایی که در آن بینایی تنها از چشم نمیآید، بلکه از دل و شمشیر برمیخیزد.
۹. هفت سامورایی (۱۹۵۴) – به کارگردانی آکیرا کوروساوا
شاهکاری حماسی از آکیرا کوروساوا که در آن گروهی از ساموراییها برای دفاع از یک روستا، بهسرعت به نمادهایی از فداکاری و شجاعت تبدیل میشوند
کمتر چیزی در مورد هفت سامورایی (Seven Samurai) باقی مانده که گفته نشده باشد. این شاهکار جاودانه از آکیرا کوروساوا که خود آثار درخشان زیادی در کارنامهاش دارد، نهتنها بهترین فیلم او، بلکه یکی از بزرگترین دستاوردهای تاریخ سینماست. داستان فیلم در عین سادگی، وسعتی حماسی دارد: گروهی سامورایی گرد هم میآیند تا از روستایی فقیر در برابر حملهی راهزنان دفاع کنند.
تأثیر هفت سامورایی بر سینمای اکشن و حماسی انکارناپذیر است. بسیاری از فیلمسازان از آن الهام گرفتهاند، چرا نگیرند؟ اگر قرار است الگوبرداری کنید، بهترین انتخاب، شاهکاری مثل این فیلم است. هفت سامورایی همه چیز دارد: لحظاتی خندهدار، صحنههایی هیجانانگیز و بخشهایی تلخ و سنگین که قلب تماشاگر را به درد میآورد. هرچند تماماً تاریک نیست، اما در نیمهی دوم خود بهطور خاص بار احساسی و تراژیک داستان شدت میگیرد.
این فیلم فقط دربارهی نبرد نیست؛ دربارهی شرافت، ازخودگذشتگی و معنای واقعی قهرمان بودن است. تماشایش تجربهایست که تا مدتها در ذهن و دل شما باقی میماند.
۸. گرگ تنها و تولهاش: بهشت سفید در جهنم (۱۹۷۴) – به کارگردانی یوشیوکی کورودا
در این قسمت از این مجموعه نبردی نهایی و خونین به وقوع میپیوندد که در آن یک داستان انتقامی به اوج خود میرسد
مجموعهی گرگ تنها و تولهاش (Lone Wolf and Cub) یکی از ماندگارترین و منسجمترین سری فیلمهای سامورایی است، البته بهشرطی که از خشونت خونین و صحنههای پرتنش ابایی نداشته باشید. ۶ فیلم اصلی این مجموعه همگی در دههی ۱۹۷۰ ساخته شدند و بهوضوح از نظر میزان خشونت، از بسیاری از فیلمهای سامورایی دههی ۶۰ فراتر رفتند؛ گویی که ژانر در حال عبور از مرزهای خود بود.
در بین این ۶ فیلم، انتخاب پرتنشترین اثر کار سختی است، اما شاید بهترین انتخاب، قسمت ششم و نهایی باشد: بهشت سفید در جهنم (White Heaven in Hell). این فیلم نهتنها بیشترین میزان کشتوکشتار و بزرگترین نبرد نهایی را در خود دارد، بلکه پایانبندی کوبنده برای داستان انتقام و ماجراجویی است که طی پنج فیلم قبلی بهتدریج شکل گرفته بود.
اگر میخواهید پایانی باشکوه، پرهیجان و غرق در خون را برای یکی از نمادینترین داستانهای انتقامجویانهی ژاپن ببینید، این فیلم آخرین و جسورترین ضربهی شمشیر است که فراموش نخواهید کرد.
۷. یوجیمبو (۱۹۶۱) – به کارگردانی آکیرا کوروساوا
فیلمی شگفتانگیز از آکیرا کوروساوا که در آن یک سامورایی ماهر با بازیهای روانی و استراتژیک خود، دو گروه رقیب را به نابودی میکشاند
یکی دیگر از آثار درخشان کوروساوا در دنیای ساموراییها، یوجیمبو (Yojimbo) است؛ فیلمی که نهتنها از بهترینهای اوست، بلکه از نظر تعلیق و هوشمندی روایی، جایگاهی ویژه دارد. قهرمان داستان با اینکه در ظاهر کنترل اوضاع را در دست دارد، اما با ورود به شهری که دو باند خلافکار بر آن سلطه دارند و تلاش برای بهجان هم انداختنشان، خود را در موقعیتی پرخطر و حساس قرار میدهد.
در یوجیمبو، خشونت در درجهی دوم اهمیت قرار دارد و آنچه محور اصلی داستان را میسازد، بازیهای ذهنی و استراتژیهای زیرکانه است. این فیلم با فیلمنامهای هوشمندانه و اجراهایی دقیق، موفق میشود بدون نیاز به نبردهای پیاپی، بیننده را مدام در وضعیت تعلیق نگه دارد. شدت تنش در اینجا شاید از نظر ظاهری کمتر باشد، اما حضور دائمیاش در سراسر فیلم آن را به تجربهای نفسگیر تبدیل میکند.
اگر بهدنبال نبردی هستید که بیش از آنکه با شمشیر باشد، با ذهن و تدبیر پیش رود، یوجیمبو همان جدال خاموش اما نفسگیریست که نمیتوان از آن چشم برداشت.
۶. قاتل سامورایی (۱۹۶۵) – به کارگردانی کیهاچی اوکاموتو
درامی تیره و تلخ و تراژدیای پر از انتقام و خونریزی
در میان آثار پرشمار سینمای سامورایی، قاتل سامورایی (Samurai Assassin) شاید آنطور که باید دیده نشده باشد و بخشی از این نادیدهماندن ممکن است بهخاطر عنوان نسبتاً کلیاش باشد. اما برخلاف نامی که ممکن است ساده بهنظر برسد، خود فیلم اصلاً کلیشهای نیست. این اثر، یک درام تاریخی جدی و پرتنش است که وقایع آن درست در آستانهی دوران مدرن ژاپن و پیش از نوسازی میجی رخ میدهد.
تنش در قاتل سامورایی بهآرامی و پیوسته شکل میگیرد. داستان دربارهی گروهی از افراد است که برای ترور یک مقام بلندپایه که گذشتهای تلخ و خیانتآمیز با آنها دارد، دست به اتحاد میزنند. با اینکه خلاصه کردن ماجرا به همین سادگی، حق مطلب را ادا نمیکند، اما فیلم بهخوبی در قالب درامی تاریک با انفجارهای ناگهانی از خشونت و اکشن، حس ناآرامی را در دل تماشاگر ایجاد میکند.
این فیلم نهتنها بازتابی از پایان دوران ساموراییهاست، بلکه تصویری تلخ از خشمی فروخورده و انتقامی خاموش ارائه میدهد؛ یک اثر پرتنش که هر لحظهاش در آستانهی انفجار است.
۵. آشوب (۱۹۸۵) – به کارگردانی آکیرا کوروساوا
یکی از بزرگترین اقتباسهای تاریخ سینما و شاهکاری دیگر از آکیرا کوروساوای بزرگ
آشوب (Ran) تاریکترین فیلم کوروساواست و همزمان پرتنشترین فیلم سامورایی که او ساخته؛ هرچند این اثر فراتر از یک فیلم سامورایی سنتی است. داستان در دوران ساموراییها جریان داشته و صحنههای نبردی پرشکوه نیز دارد، اما در اصل یک حماسهی ضدجنگ و بازآفرینی منحصربهفرد از نمایشنامهی شاه لیر ویلیام شکسپیر محسوب میشود.
ماجرای فیلم حول یک بحران جانشینی میچرخد که با خیانتهای اجتنابناپذیر همراه میشود و سرانجام، هیچچیز و هیچکس پایان خوشی ندارد. فیلم آشوب بدون شک لحظات زیبایی دارد و شروعش با سکوتی فریبنده همراه است، اما وقتی به عمق داستان میرویم و چرخهی خون و ویرانی آغاز میشود، تماشاگر با صحنههایی کابوسوار روبهرو میشود و این نکتهی مثبت فیلم است، چرا که همه چیز دقیق و هدفمند طراحی شده.
آشوب سفری است در دل تاریکیِ قدرت، غرور و فروپاشی. کوروساوا در این اثر، شکوهِ جنگ را به ضدقهرمان تبدیل میکند و از دل تصویرهایی بیرحم و خونین، یک مرثیهی تصویری بیرون میکشد. هر فریم فیلم همچون یک تابلوی نقاشیست، اما تابلویی که در دلش فریادها، خیانتها و اندوهی بیپایان پیچیده است. اگر بهدنبال تجربهای بصری و احساسی عمیق هستید که مرز بین تراژدی شکسپیری و حماسهی شرقی را درنوردد، آشوب شاهکاریست که شما را غرق در زیبایی و تباهی خواهد کرد.
۴. شورش سامورایی (۱۹۶۷) – به کارگردانی ماساکی کوبایاشی
داستانی خشونتبار از دنیای ساموراییها
در تمام طول شورش سامورایی (Samurai Rebellion)، هیچکدام از شخصیتها طعم آرامش یا خوشی را نمیچشند و شرایط، لحظهبهلحظه تلختر و پیچیدهتر میشود. داستان با یک ازدواج اجباری آغاز میشود؛ رابطهای که در ابتدا پر از تنش است، اما بهمرور بهنوعی تعادل میرسد، تنها برای آنکه دوباره همهچیز بههم بریزد، زوج از هم جدا شوند و ازدواجی دیگر بهزور ترتیب داده شود.
در هستهی ماجرا، فیلم دربارهی مردمان عادی و پاییندست جامعه است که زندگیشان بهخاطر تصمیمها و خواستههای اربابان و اشراف، نابود میشود. در دوران سامورایی، قدرت موروثی و جایگاه اجتماعی به افراد بالادست این امکان را میداد که سرنوشت دیگران را بهراحتی تغییر دهند. فیلم شورش سامورایی با نگاهی سرد و بیرحم، این نابرابری و بیعدالتی را به تصویر میکشد.
این فیلم نهتنها روایتی از یک ظلم شخصیست، بلکه بازتاب ساختاری فاسد و طبقاتی است که در آن انسانها صرفاً مهرههایی هستند برای بازی اربابان. کوبایاشی با سبک بصری مینیمال اما قدرتمند، داستانی تعریف میکند که در عین سادگی، لرزه بر جان مخاطب میاندازد. شورش در این فیلم نه از سر خشم، بلکه از دل کرامت لهشدهی انسانی برمیخیزد و سرانجامی که با آن روبهرو میشویم، یادآور این است که گاه شرافت، بهایی سنگینتر از جان دارد.
۳. شمشیر مرگ (۱۹۶۶) – به کارگردانی کیهاچی اوکاموتو
فیلمی بیرحمانه و شدید که در آن یک شمشیرزن هر قتل و جنایتی را بهعنوان بخشی از سقوط روانیاش میپذیرد
در شمشیر مرگ (The Sword of Doom) نهتنها خبری از نجات یا قهرمانی نیست، بلکه از همان ابتدا، فضایی مملو از تیرهروزی و تباهی حاکم است. قهرمان داستان — اگر بتوان او را اصلاً قهرمان نامید — شمشیرزنی است سرد، بیرحم و بیاخلاق که هر خشونتی را بیتردید میپذیرد. با هر قتل و جنایت، ذهن او بیشتر از هم میپاشد و شخصیتش در تاریکی عمیقتری فرو میرود.
فیلم از همان آغاز با لحنی تند و پرتنش پیش میرود، اما بهمرور، حالوهوایی کاملاً نیهیلیستی و بیرحمانه مییابد. اوج داستان، یکی از خشنترین و در عین حال فراموشنشدنیترین پایانها در میان فیلمهای سامورایی است. شمشیر مرگ شاید فیلمی سرگرمکننده به معنای رایج نباشد، اما تماشای آن تجربهای غریب و درخشان است؛ از آن آثار نادری که میتوان آن را در نوع خود کامل دانست. البته، این فیلم قطعاً نقطهی شروع مناسبی برای آشنایی با ژانر سامورایی نیست، اما برای مخاطبانی که با فضای تیره و بیامان آن مشکلی ندارند، اثری بینظیر خواهد بود.
این فیلم، تجسم تاریکترین رویای سامورایی است؛ جایی که شمشیر، نه ابزاری برای دفاع از عدالت، بلکه نماد جنون، ویرانی و سقوط روانی است. شمشیر مرگ در عین خشونت بیوقفهاش، کاوشیست عمیق در مرز بین قدرت و پوچی؛ تجربهای که نهتنها ضربان قلب را بالا میبرد، بلکه ذهن را تا مدتها درگیر تاریکی نهفته در دل انسان میسازد.
۲. ۱۳ آدمکش (۲۰۱۰) – به کارگردانی تاکاشی میکه
اکشنی پر از خشونت و تنش که گروهی از ساموراییها بهمنظور نابود کردن یک حاکم فاسد، وارد یک نبرد خونین و بیرحمانه میشوند
۱۳ آدمکش با وجود لحظات بسیار خشن و بعضاً آزاردهندهاش، آنقدر داستان گیرایی دارد که تماشایش تا پایان تجربهای نفسگیر و پرکشش باقی میماند. روایت حول محور نقشه و مأموریت گروهی از ساموراییها برای حذف فردی فوقالعاده پلید و قدرتمند میچرخد؛ کسی که اعمالش آنقدر نفرتانگیز است که تماشاگر نیز بیدرنگ خواهان سقوط او میشود. با این حال، فیلم از نشان دادن زشتی واقعی این فرد ابایی ندارد و همین بیپردهگویی باعث میشود ۱۳ آدمکش در برخی لحظات، تجربه دیداری سختی باشد.
صحنههای اکشن، بهویژه در بخش پایانی، شدید و بیامان هستند، اما با شناختی که از تاکاشی میکه داریم، این شدت کاملاً قابل انتظار است. فیلم از لحاظ ساختار و روحیه، شباهتهایی با هفت سامورایی دارد، اما بهمراتب تیرهتر، خشنتر و بیپردهتر است. در کنار هیجان، لحظاتی تلخ، احساسی و حتی پوچگرایانه نیز در دل داستان جریان دارد.
۱۳ آدمکش فیلمیست که در آن افتخار، عدالت، خشونت و مرگ درهم تنیده شدهاند. این اثر نشان میدهد که حتی در فرهنگ سامورایی نیز، گاهی برای مقابله با شر مطلق، باید دست به روشهایی زد که با همان اصول افتخارآمیز در تضادند. در نبرد نهایی فیلم، نهفقط شمشیرها که وجدانها نیز زخمی میشوند. اگر بهدنبال فیلمی هستید که هم از نظر درام تاریخی و هم از نظر اکشن خیرهکننده باشد، ۱۳ آدمکش نمایشی نفسگیر از مرز باریک میان فداکاری و جنون است.
۱. هاراکیری (۱۹۶۲) – به کارگردانی ماساکی کوبایاشی
فیلمی با داستانی کند و تدریجی که با شدت احساسی و فلسفی خود، یکی از تاریکترین و عمیقترین روایتها را در سینمای سامورایی ارائه میدهد
هاراکیری (Harakiri) بدون شک یکی از تاریکترین فیلمهای دوران خود است و بهراحتی میتوان آن را به عنوان پرتنشترین فیلم سامورایی تاریخ سینما نیز معرفی کرد. البته، شاید برخی از فیلمهای ذکر شده در این فهرست خشونت بالاتری داشته باشند، اما هاراکیری با وجود قدمت زیادش، میزان زیادی خونریزی را به نمایش میگذارد و این شدت احساسات است که آن را به تجربهای سخت و فراموشنشدنی تبدیل میکند.
فیلم داستانی کند و تدریجی از یاس و انتقام را روایت میکند که با ساختاری جالب، احساس ناامیدی روز به روز و لحظه به لحظه بیشتر میشود. این به آن معنا نیست که هاراکیری بهدلیل کُندی یا افسردگیاش فیلمی دشوار برای تماشا است، بلکه از آن جهت چالشبرانگیز است که در زمان خود رادیکال و جسورانه بود. فیلم بهگونهای ساخته شده که همچنان پس از دهها سال، ضربهای قدرتمند به دل تماشاگر وارد میکند و این حقیقت خود نشاندهندهی کیفیت بالای آن است.
در هاراکیری، ویرانی نهتنها در میدان نبرد، بلکه در دل افراد، درونیترین لایههای انسانیت و نظم اجتماعی خود را میسازد. این فیلم، نه فقط یک درام سامورایی، بلکه یک تحلیل جامعهشناسانه و انسانی است که به ما یادآوری میکند در جهان سامورایی، تنها شمشیرها نیستند که جان میگیرند؛ بلکه روحها و امیدها نیز در برابر بیعدالتی و طمع نابود میشوند. این اثر، تماشاگر را در دنیای ظلمانی خود غرق میکند و پیامهای عمیق اجتماعیاش را به شکلی برنده و بیرحمانه منتقل میکند.
فیلم سامورایی موردعلاقه شما که نفستان را در سینه حبس کرده کدام است؟
فیلمهای سامورایی همیشه از لحاظ داستانی و بصری قدرتی خاص دارند، اما در میان این آثار، بعضی از آنها بهطور خاص با شدت و عمق احساسی خود، در تاریخ سینما جاودانه شدهاند. از هفت ساموراییِ کوروساوا گرفته تا ۱۳ آدمکشِ میکه و هاراکیریِ کوبایاشی، این فیلمها نهتنها به ما خشونت و نبردهایی بیرحمانه را نشان میدهند، بلکه پیچیدگیهای روانی و اخلاقی شخصیتهایشان را به چالش میکشند. ساموراییها در این آثار صرفاً جنگجو نیستند؛ آنها نمادهای تعارضات درونی، فداکاریهای بیپایان و در نهایت تراژدیهایی هستند که در دنیای پرآشوب خود گرفتار آمدهاند.
در میان این فیلمها، هاراکیری بهویژه با شدت عاطفی و فلسفیاش، اثری است که شاید بتوان آن را کاملترین و تاریکترین فیلم سامورایی دانست. در کنار آن، آشوبِ کوروساوا با سبکی حماسی و انتقادی و شورش ساموراییِ کوبایاشی با تبیین نظام طبقاتی و نابرابریهای اجتماعی، هرکدام به شکلی خاص دنیاهای پیچیدهای از قدرت، خیانت و فساد را تصویر میکنند.
اگر به دنبال تجربهای هستید که هم از نظر بصری و هم از نظر عاطفی شما را به چالش بکشد، این فیلمها انتخابهای بینظیری هستند. این آثار، آنقدر بیرحم و غمانگیز هستند که نهتنها دنیای سامورایی را در تمام ابعادش نشان میدهند، بلکه نشان میدهند که درون هر شمشیری، داستانی از جنگ، خیانت و در نهایت، سقوط نهفته است. برای هر کسی که بخواهد از مرزهای سینما عبور کرده و وارد دنیای پیچیده و مملو از کینه و احترام ساموراییها شود، این فیلمها گنجینهای از تجربههای سینمایی بیپایان هستند. نظر شما چیست؟ در کامنت بنویسید.
منبع: Collider
همه یوتیوب فارسی رو جاج کردیم! میزگیم با پیکسی پریسا
ولی شمشیر زن دوره گرد یه چیز دیگس که هم جدید ساخته هم صحنه ها ومبارزات خفنی دراه
فیلم های قدیم ژاپن:سامورایی گنگ برو.
فیلم های الانه:سوسیس آباد.