اخبار بازی انتخاب سردبیر برترین‌ها بهترین بازی‌‌ها

واقع‌گرایانه‌ترین بازی‌های جهان باز کنسول پلی استیشن ۳

شروع کنسول پلی استیشن ۳ چندان خاطره‌انگیز نیست. مشکلاتی مثل پردازنده مرکزی صعیف و دسته بازی که به شکل بومرنگ بود (که خوشبختانه کنار گذاشته شد)، از جمله این موارد بودند. اما این کنسول رویکرد توسعه‌دهندگان نسبت به واقع‌گرایی در طراحی بازی‌های جهان باز را تغییر داد.

ناگهان، دنیای بازی‌ها بزرگ‌تر و زنده‌تر شدند. خیابان‌ها پر از شخصیت‌های مختلف بودند، محیط‌ها به اقدامات بازیکن واکنش نشان می‌دادند و جزئیات کوچک بصری، لایه‌هایی از باورپذیری را به بازی‌ها اضافه می‌کردند که پیش‌تر ممکن نبود. از سیستم‌های آب و هوایی تاثیرگذار در گیم‌پلی گرفته تا انیمیشن‌های شخصیت‌ها که هر حرکت یا لغزش را به شکلی واقع‌گرایانه نشان می‌دادند، این عناوین استانداردهای گرافیکی بازی‌های جهان باز را دوباره تعریف کردند. بعضی از این بازی‌ها روی افزایش وسعت تمرکز داشتند و برخی دیگر طبیعت را را بازسازی کردند؛ اما یک چیز مشترک در بین آن‌ها وجود داشت: وقتی بازیکنان وارد این دنیاها می‌شدند، باورشان می‌کردند.

Watch Dogs

شیگاگو هیچوقت عجیب‌تر از این به نظر نمی‌رسید

بازی Watch Dogs هرگز انتظارات اولیه طرفداران را برآورده نکرد، اما یکی از بهترین و نوآورانه‌ترین فرنچایزهای ساخته شده در چند سال اخیر به حساب می‌آید

بازی Watch Dogs هرگز انتظارات اولیه طرفداران را برآورده نکرد، اما یکی از بهترین و نوآورانه‌ترین فرنچایزهای ساخته شده در چند سال اخیر به حساب می‌آید

  • تاریخ انتشار: ۲۶ می ۲۰۱۴

Watch Dogs یک بازی اکشن ماجراجویی جهان ‌باز است که توسط Ubisoft توسعه یافته و برای اولین بار در سال ۲۰۱۴ منتشر شد. داستان بازی در نسخه اول، حول شخصیت آیدن پیرس می‌چرخد؛ یک هکر حرفه‌ای با گذشته‌ای تلخ که با استفاده از توانایی نفوذ به سیستم‌های دیجیتال شهری، به دنبال انتقام از کسانی است که به خانواده‌اش آسیب زده‌اند. بازی در شهری خیالی بر اساس شیکاگو جریان دارد و به بازیکن اجازه می‌دهد تا با هک دوربین‌ها، چراغ‌های راهنمایی، حساب‌های بانکی و زیرساخت‌های شهری، ماموریت‌ها را به سبک دلخواه خود پیش ببرد. Watch Dogs در اواخر عمر کنسول پلی استیشن ۳ در دسترس قرار گرفت، اما با این حال موفق شد تا آخرین ذره از قدرت سخت‌افزار این کنسول برای شبیه‌سازی نسخه‌ای خشن و آینده‌نگرانه از شیکاگو را به کار بگیرد. جذابیت بازی فقط در بخش ظاهری نبود، بلکه چیزی که باعث می‌شد دنیای آن واقعی به نظر برسد، نحوه‌ واکنش محیط به حرکات شما بود. عابران پیاده برنامه‌ روزانه داشتند، ترافیک مانند یک شبکه‌ واقعی جریان داشت و مکالمات در خیابان‌ها واقعا طبیعی بودند.

بهترین بازی‌های ماشینی با تعقیب ‌و گریز پلیسی

اما چیزی که واقع‌گرایی بازی را به اوج می‌رساند، مکانیک اصلی هک کردن بود. بیرون آوردن گوشی از جیب و هک کردن دوربین‌ها، حساب‌های بانکی یا چراغ‌های راهنمایی فقط یک ویژگی نمایشی نبود، بلکه بخشی از نگرانی‌های ‌فرهنگی نسبت به تکنولوژی و امنیت داده‌ها را نشان می‌داد. طراحی بصری شهر هم به این واقع‌گرایی کمک زیادی می‌کرد؛ از آسمان‌خراش‌ها و نورپردازی گرفته تا کوچه‌پس‌کوچه‌های صنعتی و کثیف، همه حس و حال واقعی یک شهر فاسد در آمریکا را تداعی می‌کردند. برای یک بازی میان‌ نسلی، اجرای Watch Dogs روی پلی استیشن ۳ بلندپروازانه بود. هرچند این بازی به اندازه‌ نسخه‌ نسل بعدی‌اش چشم‌نواز نبود، اما به ‌خوبی توهم یک دنیای واقعی و زنده را به بازیکنان القا می‌کرد.

Batman: Arkham City

بر فراز شهر دیوانه‌ها

بازی Batman Arkham City اگر بهترین بازی ابرقهرمانی تاریخ نباشد، کامل‌ترین عنوان در این ژانر محسوب می‌شود

بازی Batman Arkham City اگر بهترین بازی ابرقهرمانی تاریخ نباشد، کامل‌ترین عنوان در این ژانر محسوب می‌شود

  • تاریخ انتشار: ۱۸ اکتبر ۲۰۱۱

Batman: Arkham City دومین بازی از سری تحسین‌ شده‌ Arkham است که توسط Rocksteady Studios ساخته و در سال ۲۰۱۱ منتشر شد. این بازی اکشن ماجراجویی، بتمن را در منطقه‌ای وسیع و دیستوپیایی از شهر گاتهام قرار می‌دهد که به زندانی بزرگ برای جنایتکاران تبدیل شده است. Arkham City با گیم‌پلی روان، سیستم مبارزه‌ دقیق، استفاده خلاقانه از گجت‌های بتمن و حضور شخصیت‌های معروفی چون جوکر، پنگوئن و کت‌وومن، تجربه‌ای تاریک، سینمایی و عمیق از دنیای کمیک‌های دی‌سی را ارائه می‌دهد. فضای غنی و داستان پرتنش آن باعث شد بسیاری این بازی را بهترین بازی ابرقهرمانی تاریخ خطاب کنند. در نگاه اول، تبدیل بخشی از گاتهام به یک زندان و تیمارستان عظیم، شاید چندان «واقع‌گرایانه» به نظر نمی‌رسید، اما نبوغ Arkham City در این بود که چگونه این دیوانگی را برای بازیکنان منطقی کند. هر کوچه گاتهام داستان خاصی برای گفتن داشت. دیوارها با گرافیتی گروه‌های خلافکاری پوشیده شده بودند، یا زخم‌هایی از شورش‌های گذشته را بر تن داشتند. محیط فقط فرسوده به نظر نمی‌رسید، بلکه تاریخ و خاطره در تک‌تک آجرهایش نقش بسته بود.

هوش‌مصنوعی / بتمن

مقیاس شهر قابل مدیریت اما متراکم بود. هر بام، زاویه‌ دید جدید‌ یا یک گوشه مخفی را به بتمن نشان می‌داد. به لطف انیمیشن‌های مبتنی بر فیزیک و دقت باورنکردنی استودیو راکستدی، حرکات و مبارزات بتمن به شدت با این فضا هم‌خوانی داشت. او با هدف پرواز می‌کرد و پارچه شنلش بسته به جهت و سرعت حرکت، تغییر شکل می‌داد. با اضافه شدن یک سیستم آب‌وهوایی پویا، ناگهان بازیکنان خود را در گاتهامی می‌دیدند که واقعا رو به فروپاشی است. واقع‌گرایی نه در ایده و ستینگ بازی، بلکه در اجرای بی‌نقص آن نهفته بود.

Assassin’s Creed 4: Black Flag

یک ماجراجویی دریایی فراموش‌نشدنی

اگر دنبال بازی در نقش دزدان دریایی هستید، کم‌تر عنوانی به کیفیت و جذابیت Assassin’s Creed IV: Black Flag پیدا می‌کنید

اگر دنبال بازی در نقش دزدان دریایی هستید، کم‌تر عنوانی به کیفیت و جذابیت Assassin’s Creed IV: Black Flag پیدا می‌کنید

  • تاریخ انتشار: ۲۹ اکتبر ۲۰۱۳

Assassin’s Creed IV: Black Flag یکی از برجسته‌ترین و محبوب‌ترین نسخه‌های مجموعه Assassin’s Creed است که در سال ۲۰۱۳ توسط Ubisoft منتشر شد. این عنوان، بازیکن را در نقش ادوارد کنوی، یک دزد دریایی جاه‌طلب و عضو انجمن اساسین‌ها، در دوران طلایی دزدان دریایی در دریای کارائیب قرار می‌دهد. Black Flag با ترکیب منحصربه‌فرد مبارزات دریایی، گشت‌و‌گذار در جزایر استوایی، شکار گنج و داستانی پرکشش درباره آزادی و قدرت، تجربه‌ای آزادانه و فراموش‌نشدنی را ارائه می‌دهد. موسیقی حماسی، فضای گرمسیری و آزادی عمل بی‌نظیر برای ماجراجویی، این نسخه را به یکی از ماندگارترین بازی‌های سری تبدیل کرده است.

چیزی که هدایت یک کشتی در دریای کارائیب را به تجربه‌ای غوطه‌ورکننده تبدیل می‌کند، زمانی است که امواج با قدرت به بدنه کشتی شما برخورد می‌کنند و آوازهای دریانوردی توسط اعضای خدمه شنیده می‌شوند. Black Flag این حس را به شکلی بی‌نقص به تصویر کشید. در حالی که نسخه‌های قبلی Assassin’s Creed بیشتر روی پارکور شهری و شهرهای متراکم تمرکز داشتند، Black Flag درها را به معنای واقعی کلمه به روی دریا گشود و جهانی بر پایه‌ ماجراجویی‌های دریایی خلق کرد که همچنان زنده و پویا است.

آنچه واقع‌گرایی را در این بازی به اوج می‌رساند، فقط نبردهای دریایی یا سیستم آب‌وهوای پویا نبود، بلکه لحظات آرام و جزئیات ظریف بودند. دیدن بالا آمدن موج‌ها زیر کشتی Jackdaw، تماشای دلفین‌هایی که نزدیک کوبا از سطح آب خارج می‌شدند یا شکست نور خورشید در امواج دریا هنگام سکوت مطلق، تجربه‌ای بی‌نظیر را رقم می‌زد. سفر دریایی صرفا یک مکانیک نبود، بلکه تجربه‌ای واقعی و احساسی را برای بازیکنان رقم می‌زد. جزایر بازی نیز به‌ صورت تصادفی و یکسان طراحی نشده بودند؛ برخی از آن‌ها پر از جنگل‌های انبوه و معابد بودند، برخی دیگر در پست‌های ماهیگیری کوچک با فرهنگی که در لباس، موسیقی و معماری منعکس شده بود، به نمایش در می‌آمدند. این نزدیک‌ترین تجربه‌ از زندگی دزدان دریایی در دوران کنسول پلی استیشن ۳ بود که احتمالا هرگز تکرار نخواهد شد.

Grand Theft Auto 4

حتی یک چهارراه ساده نیز فضای سنگینی داشت

تمام گیمرها اتفاق نظر دارند که GTA IV تاریک‎ترین و دارک‌ترین نسخه سری GTA بود

تمام گیمرها اتفاق نظر دارند که GTA IV تاریک‎ترین و دارک‌ترین نسخه سری GTA بود

  • تاریخ انتشار: ۲۹ آوریل ۲۰۰۸

Grand Theft Auto IV یا GTA 4 یکی از تحسین‌شده‌ترین عناوین سری GTA است که در سال ۲۰۰۸ توسط Rockstar Games منتشر شد. این بازی داستان نیکو بلیک، مهاجری اهل اروپای شرقی را روایت می‌کند که به امید زندگی بهتر وارد Liberty City (نسخه‌ای خیالی از نیویورک) می‌شود، اما خیلی زود درگیر دنیای تیره و بی‌رحم جنایت، خیانت و فساد می‌گردد. GTA 4 با تمرکز بر داستان‌گویی عمیق، شخصیت‌پردازی واقع‌گرایانه، فیزیک پیشرفته و فضای تاریک‌تر نسبت به نسخه‌های قبلی، جهشی بزرگ در این سری ایجاد کرد و به یکی از آثار ماندگار نسل هفتم تبدیل شد. لیبرتی سیتی در GTA 4 صرفا یک برداشت کمدی از شهر نیویورک نبود، بلکه کثیفی، تضادها و ضرب‌آهنگ زندگی در کشور ایالات متحده را بهتر از هر عنوان دیگری به تصویر کشید. راکستار در این نسخه شوخ‌طبعی اغراق‌شده‌ San Andreas را کنار گذاشت و به ‌شدت به واقع‌گرایی روی آورد. فیزیک بازی کندترو واقعی‌تر بود، شخصیت‌ها وزن داشتند و رانندگی واقعا یک تجربه چالش‌برانگیز بود. تمام فعالیت‌های شما در محیط، یک واکنش فیزیکی به همراه داشت.

۱۵ تا از بهترین ریمسترهای صنعت بازی‌های ویدیویی را بشناسید

چیزی که این تجربه را خاص‌تر می‌کرد، سطح دیوانه‌وار جزئیات بود. انعکاس نور روی خیابان‌های خیس، واکنش پویا و متنوع NPCها به تیراندازی، تصادف یا حتی برخورد ساده، همه این‌ها جهان بازی را نه تنها باورپذیر، بلکه غیرقابل پیش‌بینی می‌کرد. داستان تاریک و واقع‌گرایانه‌ نیکو کاملا با این فضا هماهنگ بود. با دنیایی روبه‌رو بودیم که همه چیز خاکستری به نظر می‌رسید، پیروزی‌ها تلخ بودند و حتی زنده ماندن در یک تیراندازی خیابانی، به شکلی خسته‌کننده اما لذت‌بخش، حسی واقع‌گرایانه داشت. به قول گفتنی، لیبرتی سیتی هیچ‌وقت نمی‌خوابد و اگر هم بخوابد، زیر لب با خودش حرف می‌زد.

Far Cry 4

اینجا جنگل نیست، میدان نبرد است!

بازی Far Cry 4 مسیر موفق بازی شاهکار Far Cry 3 را ادامه داد و المان‌های جدیدی را به سری معرفی کرد

بازی Far Cry 4 مسیر موفق بازی شاهکار Far Cry 3 را ادامه داد و المان‌های جدیدی را به سری معرفی کرد

  • تاریخ انتشار: ۱۸ نوامبر ۲۰۱۴

Far Cry 4 چهارمین نسخه‌ اصلی از سری Far Cry است که در سال ۲۰۱۴ توسط Ubisoft منتشر شد و بازیکنان را به منطقه‌ای خیالی به نام کایرات در کوه‌های هیمالیا می‌برد. شما در نقش آجی گاله، جوانی با گذشته‌ای پیچیده، وارد سرزمینی جنگ‌زده می‌شوید تا خاکستر مادرش را به وطنش بازگردانید، اما خیلی زود درگیر نبردی خونین میان دیکتاتور کاریزماتیک و مرموزی به نام پگان مین و نیروهای مقاومت می‌شوید. Far Cry 4 با دنیای پرجزئیات و گیم‌پلی جذاب و اکشن، مخفی‌کاری و ماجراجویی، تجربه‌ای هیجان‌انگیز و البته درگیرکننده در دل طبیعتی نفس‌گیر را به شما ارائه می‌دهد. برخی بازی‌ها صرفا طبیعت را شبیه‌سازی می‌کنند، اما Far Cry 4 پا را فراتر گذاشته و بازیکن را به درون کایرات می‌فرستد، منطقه‌ای مملو از جنگل‌های انبوه، قله‌های سر به فلک کشیده و فهرستی بی‌پایان از راه‌های مرگبار. از حیات‌وحش غیرقابل پیش‌بینی گرفته تا گشت‌های دشمن که واقعا به صدای تیراندازی اطراف واکنش نشان می‌دهند؛ این دنیا فقط از نظر بصری واقعی نبود، بلکه مانند یک انسان واقعی شما را زیر نظر داشت.

ارتفاع کایرات باعث می‌شد تا هر صعودی سخت و ارزشمند باشد. تغییرات آب‌و‌هوایی با هدف اتفاق می‌افتاد، مه در دره‌ها می‌نشست و قله‌ها را برف می‌پوشاند. روستاییان مشغول زندگی روزمره‌شان بودند، پایگاه‌های دشمن دارای لایه‌های دفاعی بودند و حتی عبور ساده از یک رودخانه می‌توانست با حمله‌ ناگهانی یک ببر به پایان برسد. با تمام این‌ها، بازی به شکل شگفت‌انگیزی روی پلی استیشن ۳ عالی اجرا می‌شد. البته، در مقایسه با نسخه‌ کامپیوتر، دانگریدهایی از نظر گرافیکی صورت گرفته بود، اما دنیا همچنان زنده به نظر می‌رسید. این بازی هرگز بازیکن را راهنمایی نمی‌کند؛ بلکه نکات اولیه را به شما می‌گوید و در نهایت شما را به وسط میدان نبرد می‌فرستد.

Red Dead Redemption

آخرین روزهای غرب وحشی

بیشتر گیمرها نسخه دوم Red Dead Redemption را تجربه کرده‌‎اند، اما نسخه اول آن حس و حال خاص دیگری داشت

بیشتر گیمرها نسخه دوم Red Dead Redemption را تجربه کرده‌‎اند، اما نسخه اول آن حس و حال خاص دیگری داشت

  • تاریخ انتشار: ۱۸ می ۲۰۱۰

هیچ بازی دیگری روی پلی ‌استیشن ۳ نتوانست زیبایی و وسعت طبیعت را مانند Red Dead Redemption به تصویر بکشد. در حالی که بیشتر بازی‌های جهان باز از صداهای رندوم و بی‌هدف برای القای حس زندگی به محیط استفاده می‌کنند، جنگل‌های Red Dead Redemption به شکل کم‌نظیری بازیکنان را درگیر می‌کردند. گاهی واقع‌گرایی در جلوه‌های بصری نیست، بلکه در معجزه صداگذاری است، در وزش باد در دل صحرا، در سایه‌ کرکسی که در دوردست دیده می‌شود و در نوای غم‌انگیز گیتاری که هنگام اسب‌سواری جان مارستون به گوش می‌رسد.

کارهایی که بازی Red Dead Redemption ۱ بهتر از نسخه دوم انجام داد

در این بازی، حیوانات مثل حیوانات رفتار می‌کردند، نه مثل شخصیت‌های مصنوعی که شباهت‌های زیادی به NPC دارند. آب‌وهوای محیط به‌ طور طبیعی تغییر می‌کرد. روز بدون هیچ تشریفاتی به شب بدل می‌شد و هر چرخه، حال‌وهوای خاصی را با خود به همراه می‌آورد. کمین‌ها در تاریکی و کوچ گله‌ها هنگام سحر، تجربیاتی هستند که هرگز فراموش نخواهند شد. چیزی که همه این‌ها را باورپذیر می‌کرد، تاکید بازی بر سادگی بود. حتی تیراندازی‌ها آنچنان پرزرق‌وبرق نبودند و سازندگان، اکشن بازی را به شکل ساده‌ای پیاده‌سازی کردند. در پس همه‌ی این‌ها، داستانی تراژدیک از مرگ دنیای قدیم و تولد دنیای جدید روایت می‌شد.

Grand Theft Auto 5

اگه لوس سانتوس نبض داشت، قطعا به تندی می‌تپید

در سال 2013، بازیکنان باور نمی‌کردند که بازی GTA 5 به این روانی روی کنسول‌های نسل هفتمی اجرا می‌شود

در سال ۲۰۱۳، بازیکنان باور نمی‌کردند که بازی GTA 5 به این روانی روی کنسول‌های نسل هفتمی اجرا می‌شود

  • تاریخ انتشار: ۱۷ سپتامبر ۲۰۱۳

دلیل اینکه GTA 5 هنوز هم امروزی و مدرن به نظر می‌رسد، فقط به‌روزرسانی‌های آنلاین آن نیستند، بلکه به دلیل زنده و پویا بودن این جهان ساخته شده توسط راکستار است. لوس سانتوس بیشتر از اینکه یک شهر باشد، یک سیستم است. الگوهای ترافیکی بر اساس زمان روز تغییر می‌کردند. شخصیت‌های غیرقابل‌ بازی (NPC) برنامه‌های روزمره‌ای داشتند که بین کار و تفریح در نوسان بود. آب‌وهوا نه ‌تنها ظاهر جهان را تغییر می‌داد، بلکه روی نحوه کنترل وسایل نقلیه، زاویه سایه‌ها و حتی روند انجام ماموریت‌ها هم تاثیر می‌گذاشت.

۷ خیانت‌ دردناک در بازی‌های ویدیویی که قلب ما را شکستند

جابه‌جایی بین سه شخصیت اصلی، این توهم را واقعی‌تر می‌کرد. زندگی مایکل در محله ثروتمند واین‌وود، آرام و به دور از جرم و جنایت به نظر می‌رسید. در عوض، محله فرانکلین پر از جنب‌وجوش و ناامنی بود. هرج‌ومرج محل زندگی ترور نیز حال‌وهوای پسارستاخیزی داشت. بزرگراه‌ها مانند شریان‌هایی در دل شهر کشیده شده بودند و حتی کوچک‌ترین رستوران کنار جاده هم داستانی برای گفتن داشت. این یک معجزه فنی روی پلی ‌استیشن ۳ بود. فاصله دید، رفتار هوش مصنوعی و سایه‌های داینامیک، همه این‌ها سخت‌افزار پلی استیشن ۳ را فقط با ۵۱۲ مگابایت رم، به حداکثر توانش رساندند. با این حال، بازی به شکلی باورنکردنی روان اجرا می‌شد.

کلام آخر

پلی ‌استیشن ۳ شاید با شروعی پر از تردید و محدودیت‌های فنی کار خود را آغاز کرده باشد، اما در نهایت به بستر خلق برخی از واقع‌گرایانه‌ترین و تاثیرگذارترین بازی‌های جهان باز تاریخ تبدیل شد. توسعه‌دهندگان، با استفاده هوشمندانه از سخت‌افزاری قدیمی، دنیاهایی ساختند که نه ‌تنها از نظر گرافیکی چشم‌نواز بودند، بلکه با جزئیات دقیق، واکنش‌پذیری محیط و عمق احساسی، بازیکن را به قلب تجربه‌ای واقعی می‌بردند. از خیابان‌های بارانی لیبرتی سیتی تا سواحل آفتابی کارائیب و کوهستان‌های مه ‌گرفته کایرات، این بازی‌ها نشان دادند که واقع‌گرایی فقط به معنای گرافیک بالا نیست، بلکه در رفتار شخصیت‌ها و هم‌زیستی بازیکن با جهان بازی معنا پیدا می‌کند. پلی ‌استیشن ۳ ثابت کرد که محدودیت، می‌تواند جرقه‌ای برای خلاقیت باشد.

  • کدام بازی واقع‌گرایانه‌ترین دنیای جهان باز را روی پلی استیشن ۳ در اختیار دارد؟

تمام بازی‌های معرفی ‌شده در مقاله، به شکلی منحصربه‌فرد، واقع‌گرایی را به تصویر می‌کشند؛ اما اگر بخواهیم یکی را انتخاب کنیم، GTA V بیشترین تاثیر را در القای یک جهان زنده، پویا و سیستم‌محور داشته است. از هوش مصنوعی NPCها تا سیستم‌های آب‌وهوایی پویا و جابه‌جایی بین شخصیت‌ها، این بازی به طرز معجزه‌آسایی روی سخت‌افزار محدود پلی استیشن ۳ اجرا می‌شد.

  • آیا نسخه‌های پلی استیشن ۳ این بازی‌ها با نسخه‌های نسل بعد تفاوت زیادی دارند؟

بله، از نظر گرافیکی و عملکرد، نسخه‌های پلی استیشن ۳ نسبت به نسخه‌های نسل بعدی دارای محدودیت‌هایی هستند (مثل کیفیت بافت‌ ضعیف‌تر، نرخ فریم پایین‌تر یا فاصله دید کمتر)، اما بیشتر این بازی‌ها توانستند تجربه‌ای تقریبا کامل و وفادار به نسخه‌های اصلی را ارائه دهند، به ‌خصوص در زمینه طراحی جهان و روایت.

  • چرا واقع‌گرایی در بازی‌های جهان باز پلی استیشن ۳ اهمیت داشت؟

در دوره‌ای که سخت‌افزار محدود بود، بازی‌های جهان باز با تمرکز بر ویژگی‌های واقع‌گرایانه، توانستند بازیکنان را در دنیای خود غرق کنند. این واقع‌گرایی باعث می‌شد بازیکن فقط نقش یک کاراکتر را بازی نکند، بلکه واقعا زندگی در آن دنیا را حس کند؛ موضوعی که به استانداردی مهم در نسل‌های بعدی تبدیل شد.

منبع: Gamerant


سیندرلا تا لیمو عسلی؛ میزگیم و دوبله فان با سارا جامعی

سیندرلا تا لیمو عسلی؛ میزگیم و دوبله فان با سارا جامعی

Loading

تگ ها

نظرات

اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها