۱۵ لحظه نفسگیر و استرسزا در دنیای گیم با چاشنی تپش قلب
همهچیز به یک حرکت اشتباه بستگی دارد. همهچیز در اوج است. نفسها در سینه حبس شدهاند و تمام هوش و حواسمان را جمع کردهایم تا این قسمت از گیم را با موفقیت تمام کنیم. لحظاتی در دنیای گیم وجود دارند که پنیک دارند و هیجان و آدرنالین در اوج است و ضربان قلب را بالا میبرند. ما قصد داریم ۱۵ مورد از این لحظات سهمگین در گیمهای مختلف را اینجا با هم بررسی کنیم.
۱ – سفر به Wind Temple در افسانه زلدا
این ماجراجویی نفسگیر در Tears of Kingdom اتفاق میافتد. با اینکه خود معبد باد کاملا راحت است ولی سفری که برای رسیدن به آنجا دارید به شدت استرسزاست. برای رسیدن به معبد باید به آسمان صعود کنید و بازی از اینجا یک حالت پلتفرمر به خودش میگیرد. این بخش خیلی طولانی است و با کوچکترین اشتباهی ممکن است گیم اور شوید. یا اگر دشمنی به سمتتان حمله کند و موفق عمل نکنید دوباره به اول سفر برمیگردید. این سفر حساس و پراسترس خیلی از گیمرها را به دردسر انداخته است.
معرفی: ۱۰ بازی که ارزش بیش از ۱۰۰ ساعت وقت گذاشتن را دارند
۲ – جراحی چشم در Dead Space 2
این بازی پر از لحظات پراسترس است و در تمام طول بازی دشمنان Necromorph هم دست از سرتان برنمیدارند. یک لحظه هیجانانگیز و خطرناک در این بازی وجود دارد که از همه حساستر است. آیزاک به دلیل توهماتی که دارد وارد یک ماشین عجیب میشود و باید یک عمل چشم انجام دهد. برای این عمل باید یک سوزن در چشم آیزاک فرو کنید. چشمان آیزاک هم مدام در حال تکان خوردن هستند و این هم به استرس ماجرا اضافه میکند. شما باید سوزن را به آرامی پایین بیاورید و اگر کوچکترین اشتباهی داشته باشید گیمآور میشوید و آیزاک توسط ماشین ناکار میشود.
۳ – قلعه وایلی در Mega Man 2
مگا من اصلی وسوسهبرانگیز است و خیلی از گیمرها دوباره این بازی جالب را امتحان میکنند. اما لحظات استرسآوری هم دارد که خیلیها را به دردسر میاندازد. قلعه وایلی مرحله ۴ یکی از این لحظههاست. معمایی که حل کردنش به شدت سخت است. شما باید داخل اتاق بچرخید و تمام دستگاههایی که به دیوارها وصل شدهاند را بردارید. ساده به نظر میرسد اما از همه طرف به شما شلیک میشود و این شلیکها در بازههای زمانی منظم انجام میشوند و هیچ دیواری هم جلوی گلولهها را نمیگیرد. تنها چیزی که جلو این گلولهها را میگیرد بمبهایی هستند که باید منفجر کنید ولی تعداد این بمبها هم کم است و باید خیلی سریع و هوشمندانه و بدون کمترین اشتباه کارتان را انجام دهید وگرنه کارتان تمام است.
۴ – مراقبت از ناتالیا در GoldenEye 007
در Bunker 2 شما ناتالیا را در سلولش نگه میدارید و خودتان ماجرا را جلو میبرید، اما یک تسک مهم در ادامه دارید. جایی که ناتالیا باید ماهواره GoldenEye را دوباره از طریق کامپیوتری که در اتاق اصلی قرار دارد برنامهنویسی کند. حالا موج دشمنان به شما حمله میکنند و شما باید با چنگ و دندان از ناتالیا مراقبت کنید. خیلی وقتها هم ناتالیا توسط دشمنها کشته میشود یا حتی ممکن است در اثر یک شلیک اشتباهی از خودتان زخمی و کشته شود. همهچیز در اوج هیجان است و البته ممکن است کاملا ناامیدکننده باشد.
۵ – بالا رفتن از ستون در God of War
خدای جنگ ورژن اول در میان تمام بازیهای این سری از همه خاصتر است. لحظات سخت و نفسگیر و چالشبرانگیزی دارد و خیلی وقتها حتی ممکن است عصبانیتان کند. یکی از حساسترین لحظاتش بالا رفتن از یک ستون چرخان است که شمشیرهای برندهای به آن وصل هستند. در حقیقت Kratos باید مسیرش را از میان این شمشیرها پیدا کند. هیچ راه میانبری هم وجود ندارد و اگر حتی یک بار با این شمشیرها برخورد کنید دوباره روی زمین میافتید و باید از اول شروع کنید. این ستون هم خیلی بلند است و انگار اصلا قرار نیست تمام شود. فکرش را بکنید فقط کمی از مسیرتان مانده و یک شمشیر دوباره شما را ناکار میکند. عصبانی نمیشوید؟
۶ – صدفهای آبی یا Blue Shells در Mario Kart
همه ما حداقل یک بار این صدفهای آبی اعصابخردکن مواجه شدهایم. در آخرین لحظه که میخواهید از خط پایان رد شوید یک بازیکن دیگر از Blue Shell استفاده میکند و شما همانجا برای دقایقی متوقف میشوید. چیزی که این لحظه را حساستر میکند این است که خیلی دقیق است و اگر بازیکنی استفاده کند قطعا به شما برخورد میکند یا اینکه باید آیتمهای مبارزه با آن را داشته باشید که معمولا نداریم. وقتی نزدیک خط پایان هستید و این صدفها به شما میخورند تمام آن لحظاتی که میخواهید دوباره شتابتان را به دست بیاورید و از خط پایان عبور کنید پر از استرس هستند.
۷ – آقای ایکس در Resident Evil 2
به نظر میرسد زامبیها و بقیه دشمنان عجیب غریبی که در این بازی وجود دارند کافی نیستند و Capcom تصمیم گرفته تا یک دشمن نامیرا هم به آن اضافه کند. واقعا که هیجانانگیز است. اقای ایکس یا Mr.X بدون خستگی شما را دنبال میکند و در این میان هم باید معماهای مختلف را حل کنید و یا با زامبیهایی که سر راهتان سبز میشوند مبارزه کنید. حتی وقتی وارد یک منطقه امن میشوید هم هنوز استرس دارید چون صدای پاهای آقای ایکس را از دور میشنوید. واقعا پراسترسترین بخش بازی همین آقای ایکس است.
۸ – شکنجه در Metal Gear Solid
این صحنه واقعا پر از استرس است. Solid Snake توسط Sniper Wolf زندانی شده و به یک ماشین شکنجه عجیب بسته شده است. هر طور که شده باید زنده بماند و گیمرها تا جایی که میتوانند باید دکمه دایره را فشار دهند تا زیر شکنجه نمیرند و این بخش استرسی ماجراست. باید آنقدر سریع دکمهها را فشار دهید که بتوانید خودتان را زنده نگه دارید. گیمرها معمولا از یک توربو کنترلر استفاده میکنند یا همان روش قدیمی Spoon را امتحان میکنند. اگر به اندازه کافی سریع نباشید پایان ماجرا به شدت تلخ است.
۹ – ماموریت خودکشی در Mass Effect 2
تقریبا تمام بازی حول این ماموریت شکل گرفته و حساسترین بخش ماجراست. هر کسی ممکن است در این ماموریت کشته شود. حتی خود Shepard هم ممکن است بمیرد. قسمت پراسترس ماجرا اینجاست که جان اعضای گروه شما به طور مستقیم به انتخابهای شما بستگی دارد و شما در هر لحظه باید فکر کنید و ببینید که آیا تصمیم درست را گرفتهاید یا نه.
۱۰ – جلوگیری از غرق شدن در Sonic The Hedgehog
هر کسی که سونیک بازی کرده باشد خوب میداند که سونیک شنا بلد نیست و اگر وارد آب عمیق شوید کارتان سخت میشود. وقتی وارد آب میشوید بعد از مدت موزیک ترسناک و دلهرهآور معروف را میشنوید و میدانید که وقت کمی دارید و باید چیپهایی را جمع کنید که شما را از این وضعیت نجات دهد. معمولا کار سختی است و چون استرس هم در اوج است احتمالا اشتباه کردن هم زیاد است.
۱۱ – خنثی کردن بمب در سری Counter Strike
کانتر به خودی خود بازی پراسترسی است، شما هیچوقت نمیتوانید حدس بزنید دشمنان از کجا به شما حمله خواهند کرد و یا کجا کمین کردهاند، اما همهچیز وقتی حساستر میشود که بخواهید بمب را خنثی کنید. مخصوصا اگر شما مسئولیت خنثی کردن را به عهده بگیرید. وقتی فرایند خنثی کردن را شروع میکنید باید در عین حال حواستان را جمع کنید و از خودتان در برابر دشمنان محافظت کنید. در زمان خنثی کردن بمب آسانترین تارگت ممکن هستید و هر کسی میتواند به سادگی شما را بکشد. در نتیجه یا باید دعا کنید که صدای پاهای کسی را نشنوید یا اینکه دوستانتان از شما محافظت کنند و یا کل فرایند را متوقف کنید و از خودتان دفاع کنید.
۱۲ – توتفرنگی طلایی در Celeste
بازی Celeste یکی از بهترین پلتفرمرهایی است که میتوانید تجربه کنید و البته یکی از چالشیترینها. بعضی مواقع هم ممکن است اعصابتان را خرد کند. مثلا وقتی با توتفرنگی طلایی روبرو میشوید که یکی از سختترین بخشهای بازی است. یک توتفرنگی طلایی در کل بازی به دنبال شماست و باید از شرش خلاص شوید. البته خیلی زود با مدل این توتفرنگی سمج آشنا میشوید و استرستان کمتر میشود، اما این توتفرنگی تقریبا همه ما را حداقل یک بار به دردسر انداخته است.
پیشنهاد ما: ۱۰ حقیقت که نوبها در نهایت به آن پی خواهند برد
۱۳ – مخفی شدن از دست Xenomorph در Alien: Isolation
یکی از بهترین بازیها در سبک وحشت که شبیهسازی حضور در یک فیلم با حضور بیگانگان است. با اینکه Xenomorph جزو شخصیتهای محبوب دنیای گیم است اما در این بازی هیچوقت دوست ندارید با او چشم تو چشم شوید. حتی نباید وارد اتاقی شوید که احساس میکنید او در آنجا حضور دارد. اگر صدای رادارتان را هم شنیدید باید خیلی زود به جای امنی بروید و مخفی شوید و نفستان را حبس کنید. مخفی شدن خیلی حساس و استرسزاست. نمیدانید کجا بروید، چطور خودتان را آنجا مخفی کنید و چطور از دیدرس زنومورف خارج شوید. چون اگر یک لحظه چشمش به شما بیفتد کارتان تقریبا تمام است.
۱۴ – حضور بین ۱۰ نفر آخر بازیهای Battle Royale
فرقی نمیکند در کدام بازی بتل رویال شرکت میکنید. اول کار به خودتان میگویید که یا بازی را میبرید یا میبازید. اما هر چقدر جلوتر میرود و تعداد افراد کمتر میشود و شما همچنان زنده ماندهاید سطح استرستان بالاتر و بالاتر میرود. مخصوصا وقتی متوجه میشوید جزو ۱۰ نفر آخر این بتل هستید و حالا شانس زیادی برای بردن دارید و البته شانس زیادی هم برای کشته شدن دارید. اینجاست که استرس به سقف میچسبد.
۱۵ – تمام بازی Outlast
این بازی اجازه نفس کشیدن را به شما نمیدهد و در تمام طول بازی انواع و اقسام استرس را تحمل میکنید. هر گوشهای از بازی ممکن است یک خطر بزرگ برای شما باشد. شما به طور مداوم این گوشهها را چک میکنید، در جاهای مختلف مخفی میشوید و در حالت نایت ویژن همهچیز چند برابر سختتر و استرسیتر میشود. باید در تاریکی به دنبال باتری بگردید تا بتوانید ببینید و تقریبا هیچ زمانی برای ریلکس کردن وجود ندارد. البته این دقیقا همان چیزی است که ما از یک بازی سبک وحشت انتظار داریم. نه؟
لحظات پراسترس شما کدامند؟
دنیای گیم پر از این لحظات است. جایی که قلبتان به ضربان شدید میافتد و در موقعیتهای مرگآفرین حضور دارید. شما کدام یک از این لحظاتی که در اینجا گفتیم را تجربه کردهاید؟ چه لحظات سهمگین دیگری در گیمهای مختلف وجود دارند که به شما استرس زیادی وارد کردهاند. حتما در کامنتها برای ما بنویسید تا این لیست کاملتر شود.
سفر به معبد باد در افسانه زلدا، جراحی چشم در Dead Space و کل بازی Outlast
دنبال شدن توسط یک موجود قاتل و وحشی، تصمیماتی که مرگ و زندگی شما را رقم میزنند و یا موقعیتهایی که نمیدانید باید چکار کنید.
گرفتن گان میتیک حریف در بتل رویال قبل از اینکه کسی بگیره
لحظه ی استرس واقعی زمانی که وارد انشنت سیتی میشی و یه صدای کوچیک از خودت در میاری و بعد میخوای از دست واردن فرار کنی ولی اگه سریع بری اون میاد دنبالت و یه احتمال ۹۸% گشته خواهی شد حتی اگه آهسته بری.
وقتی اندردراگن پرتت میکنه بالا و سطل آب نداری یا دم دست نیست یا اینکه وقتی به زمین میرسی نمیتونی آب رو بریزی.
وقتی ویدر میسازی و احضار میشه…
وقتی تو ندر رفتی و داری رو لبه و بالای لاوا راه میری و ترکمون نداری یه گست تیر میزنه و همش تکون میخوره و تیرش رو نمیتونی به سمتش برگردونی…
و…………
همهی این ها تو هاردکور وحشتناک میشه
خب با برف گولش بزن
باشه داداش
با ۱۱ کاملا مخالفم مگر دینکه آدم براش خیلی حیاتی باشه
با ۱۵ خیلی موافقم چو من هم دارم بازیش میکنم
ممنونم که وقت گذاشتی این متن رو بخونی و اگر دنبال بازی استرس زایی هستی و میخواهی خودت رو به چالش بکشی اوت لست پیشنهاد میشه و آنچنان سیستمی هم نمیخواد کافی تجربش کنی تا شبا دیگه نتونی بخوابی
راستی من رقیب ممد قلی هستم ممد قلی رو جایی دیدی بی خبرم نزار
لحظه (روبلاکس doors در/مرحله ۹۰ تا ۱۰۰ (گرین هوس و الکترال روم)
واسه من لحظه نبرد با لجند شیپ های اساسین کرید بلک فلگ خیلی استرسی بود خیلی تمیز باید از شلیک هاشون جاخالی میدادی
مرگ گوست در مورد وار فار ۲
😢😢😢😢😢😞😞😞😞😞😭😭😭😭
دارم فشار میخورم که به مستر ایکس میگین آقای ایکس یعنی چی؟
عه منم که
بیا فارسی رو پاس بداریم سید👍🏿🗿
مستر ایکس ترسناک بود ولی اوایل بازی هم تو اورجینال و هم ریمیک بعد یک مدت میفهمیدی که همیشه مزاحم کارت نمیشه
اوت لست بدی که داشت این بود که تو تو محیط عادی و بدون خطر(که اصلا محیط بی خطر نبود) هم جامپ اسکر میخوردی
فکر کن از باز کردن و بستن درو پنجره هم میترسیدی
ولی یک صحنه پر استرس برای من مبارزه با مارگاریت تو اویل ۷ بود
خصوصا دور سخت بازی که مهمات کم بود
موسیقی بازی تو اون صحنه وحشتناک تر از همیشه بود.
و لحظه پر استرس که اصولاً تو بازی های وحشت و بقا هست همچنین ماین کرافت و نسخه مختلف رزیدنت ایول زمانی که حسابی دمیج خوردی ولی یک قسمت سخت رو پشت سر گذاشتی . آیتم سلامتی نداری و باید به منطقه امن برسی
چه طولانی شد
اگر خوندید ممنون
آقا X mr منم که 😅
یکی از پر استرس ترین بازی ها بازی daylight هستش اونم یکی از مراحلش که نزدیک به غروبه و تو باید یک جعبه را توی شهر برای اولین بار پیدا کنی وبیاری
مورد۷ اصلا وفتی تو تنگنا قرار میگیری نمی دونی چکار کنی من که وقتی می خواستم از ایستگاه پلیس خارج شم و اون کارت رو پیدا کردم به محض پیدا کردن کارت رفتم دیگه پشت سرم هم نگاه نکردم به هر حال که در مرحله آخر جر خوردم سر بر نداشتن مگنوم.
مورد۸ رو اصلا نتونستم رد کنم چون هر کار می کردم برام اون علامت تکون نمی خورد.
از نظر من پر استرس ترین جا جاییه که تو لست اف اس۲ وارد بیمارستان میشی و با rat king مواجه میشی هم خیلی ترسناکه هم خیلی سخت چون من رو درجه سختی survival بازی میکنم هزار بار مردم تا تونستم بندازمش