در میان فیلمهای متعدد ابرقهرمانی از دنیای سینمایی مارول (MCU)، دنیای سینمایی دیسی (DCU) و سایر فیلمها، تعداد زیادی از آثار این ژانر وجود دارد که کاملاً نادیده گرفته شده و کمتر از حد شایستهشان ارزیابی شدهاند. با فراگیر شدن کتابهای مصور مدرن، این ژانر به یکی از پرفروشترینها در باکس آفیس جهانی تبدیل شده است؛ بهویژه فیلمهای دنیای سینمایی مارول که رکوردهای متعددی را شکسته و این ژانر را به یک بازوی قدرتمند در سینمای جهان تبدیل کردهاند.
با این حال، همه فیلمهای ابرقهرمانی چنین موفقیتی نداشتهاند. بسیاری از فیلمهای ابرقهرمانی، از جمله برخی از فیلمهای دنیای سینمایی دیسی، به طور قابل توجهی نادیده گرفته شدهاند که منجر به عملکرد ضعیف در باکس آفیس شده. با این وجود، بسیاری از این فیلمها به شدت کمتر از ارزش واقعیشان ارزیابی شدهاند و شایسته توجه بیشتری به خاطر کیفیتشان هستند. با این تفکر، در اینجا ۱۰ تا از این فیلمهای ابرقهرمانی را رتبهبندی کردهایم. با ما همراه باشید.
۱۰. مرد عنکبوتی ۳ (سم ریمی) – ۲۰۰۷
دو قسمت اول از سهگانه مرد عنکبوتی به کارگردانی سم ریمی، بهترین فیلمهای مرد عنکبوتی تاکنون هستند؛ اما فیلم سوم به عقیده بسیاری یکی از بدترینها در کل فرنچایز محسوب میشود. جایگاه این فیلم در خط زمانی فیلمهای مرد عنکبوتی ریمی باید به موفقیت بزرگی منجر میشد؛ اما استفاده همزمان از سه شخصیت منفی منجر به انتقادات فراوانی شد. هرچند که مرد عنکبوتی ۳ ضعیفترین قسمت این سهگانه است، اما به نظر من به شدت دست کم گرفته شده.
یکی از نکات برجسته در مورد مرد عنکبوتی ۳، طراحی لباسها و شخصیتهاست که همچنان به طرز شگفتانگیزی خوب است. صحنههای اکشن آن نیز چشمگیر بوده و لحظات خیرهکنندهای دارد که در ذهن مخاطبان باقی ماندهاند. با در نظر گرفتن استاندارد بسیار بالایی که فیلمهای قبلی این سهگانه تعیین کردهاند، جای تعجب نیست که مرد عنکبوتی ۳ ناامیدکننده تلقی شود؛ اما گذر زمان نشان داده که این فیلم به مراتب بهتر از آن است که دیگران میگویند.
۹. هالک (انگ لی) – ۲۰۰۳
با وجود اینکه هالک یکی از شناختهشدهترین قهرمانان مارول است، در تاریخ فیلمهای انفرادی خود موفقیت چندانی نداشته. در سال ۲۰۰۳، انگ لی نسخهای لایو اکشن از این غول سبز مارول ساخت که اریک بانا در نقش اصلی و بازیگرانی چون جنیفر کانلی، نیک نولتی و سم الیوت در نقشهای مکمل آن ظاهر شدند. فیلم «هالک» نقدهای متوسطی از منتقدان دریافت کرد و به عنوان یکی از آثار ضعیف در ژانر ابرقهرمانی شناخته میشود.
اما این تمام داستان نیست. هرچند فیلم هالک در اجرای خود کمی ضعف دارد؛ اما رویکرد لی به داستان آن قابل تحسین است. استفاده از جلوههای بصری به سبک کتابهای مصور و داستانی که روایتش را به شکل یک تراژدی یونانی مطرح میکند، تماشای فیلم را جالب و جذاب میسازد. صرفنظر از نتیجه نهایی، مشخص است که انگ لی چشمانداز خاصی برای این فیلم داشت که همین موضوع، آن را به یک اثر سرگرمکننده و ارزشمند تبدیل کرده است.
۸. دِردِویل (مارک استیون جانسون) – ۲۰۰۳
از میان تمام فیلمهای ابرقهرمانی ساخته شده در اوایل دهه ۲۰۰۰، چند مورد وجود دارد که به عنوان بدترینها شناخته میشوند. در میان آنها، فیلم «دردویل» یا Daredevil در رتبههای بالا قرار داشته و حتی ستارگان فیلم نیز طی سالها پس از اکران آن را مورد انتقاد قرار دادهاند. با این حال، شهرت بد دردویل به نظر من منصفانه نیست؛ زیرا این فیلم دارای ویژگیهای خاصی است که آن را به یک اثر دست کم گرفته شده تبدیل میکند.
برخی عناصر فیلم دردویل به خوبی با گذر زمان همراه نشدهاند؛ از جمله صحنههای ضعیف و طراحیهای شخصیت که به شهرت آن کمکی نکرده. با این حال، این فیلم دارای نقاط مثبتی نیز هست که اغلب نادیده گرفته میشوند. این اثر توانست شخصیت دردویل را به شیوهای که کمتر کسی تصور میکرد، به روی پرده بزرگ بیاورد و در شکلدهی به آینده بلاکباسترهای ابرقهرمانی نقش داشته باشد. اگرچه دردویل از یک فیلم بزرگ فاصله دارد؛ اما آنقدرها هم فیلم بدی نیست و به همین دلیل در لیست ما حضور دارد.
۷. بلندای آسمان (Sky High) مایک میچل – ۲۰۰۵
برخی از فیلمهای ابرقهرمانی به دلیل استقبال ضعیف و نظرات منفی، کمتر از لیاقتشان ارزشگذاری شدهاند. یکی از آنها فیلم «بلندای آسمان» یا Sky High محصول سال ۲۰۰۵ است. این فیلم در میان کسانی که آن را به خاطر میآورند از محبوبیت خوبی برخوردار است؛ اما متأسفانه توسط بسیاری فراموش شده. داستان آن درباره یک نوجوان است که به دبیرستانی برای کودکان دارای قدرتهای ماورایی میرود و با وجود داشتن پدر و مادری فوقالعاده معروف، هنوز قدرتهای خود را نشان نداده است.
یکی از جذابیتهای اصلی بلندای آسمان این است که یک فیلم خانوادگی بوده و برای همه سنین در ژانر ابرقهرمانی مناسب است. همچنین این فیلم از بازیگران فوقالعاده با استعدادی برخوردار است که شامل کرت راسل، کلی پرستون، مری الیزابت وینستد، دیو فولی، کلوریس لیچمن و بروس کمپبل میشود. عناصر کمی از این فیلم وجود دارد که به نوعی لذتبخش نباشد. همه این مواردی که اشاره کردیم باعث شده تا این فیلم از زمان انتشارش به طور مداوم کمتر از لیاقتش ارزیابی شود.
۶. پاور رنجرز (دین ایزرالایت) – ۲۰۱۷
تعداد بسیار کمی از فرنچایزهای ابرقهرمانی به اندازه «پاور رنجرز» موفقیت مداوم داشتهاند؛ اما محبوبیت این فرنچایز هرگز به خوبی به پرده سینما منتقل نشده. با وجود حضور دائمی روی صفحه تلویزیونها در سراسر جهان، فیلم سال ۲۰۱۷ که بازسازی محبوبترین نسخه از این قهرمانان (مایتی مورفین پاور رنجرز از اواخر دهه ۱۹۹۰) بود، به عنوان یک شکست بزرگ شناخته شد. با این حال، این بازسازی به عنوان یک فیلم دست کم گرفته شده در لیست ما حضور دارد.
با وجود عدم هماهنگی در لحن با منبع اصلی، فیلم پاور رنجرز ۲۰۱۷ نمونه خوبی از یک فیلم ابرقهرمانی مدرن است که از یک آیپی (IP) موجود استفاده میکند. شخصیتهای اصلی به خوبی انتخاب و نوشته شدهاند و الیزابت بنکس و برایان کرانستون با حضورشان به فیلم قدرتی دوچندان بخشیدهاند. این فیلم با وجود اینکه عالی نبود، اما بدون شک شایسته توجه بسیار بیشتری نسبت به نقدهای منفی زمان انتشار بود.
۵. چهار شگفتانگیز (تیم استوری) – ۲۰۰۵
مدتها پیش از بازسازی «چهار شگفتانگیز» توسط دنیای سینمایی مارول (MCU)، این قهرمانان در یک بلاکباستر ابرقهرمانی مدرن در سال ۲۰۰۵ به بینندگان معرفی شدند. با وجود موفقیت نسبی و ساخت یک دنباله، این فیلم به طور گسترده از منتقدان عنوان «ناامیدکننده» گرفت و به عنوان مثالی ضعیف از سینمای ابرقهرمانی در روزهای اولیه این ژانر مدرن در تاریخ ثبت شد. با این حال، طی سالها بازنگریهای مثبتتری روی این فیلم صورت گرفته که نشان میدهد چقدر کمتر از حد واقعی خود ارزشگذاری شده است.
با در نظر گرفتن اینکه این فیلم در سال ۲۰۰۵ ساخته شده، جلوههای ویژه رایانهای (CGI) و طراحی شخصیتهای چهار شگفتانگیز به طرز شگفتانگیزی خوب است. هرچند که خیلی به داستان اصلی در کمیک شبیه نبود، اما تمامی انتظارات را از یک بلاکباستر اکشن بزرگ برآورده کرد. «چهار شگفتانگیز» محصول سال ۲۰۰۵ توازن خوبی میان عناصر روایی و ملاحظات مختلف برقرار کرد و شایسته است که با نگاهی بهتر و مهربانانهتر از آن یاد شود.
۴. کیک-اَس (متیو وان) – ۲۰۱۰
وقتی صحبت از رونق فیلمهای ابرقهرمانی مدرن میشود، معمولاً دنیای سینمایی مارول (MCU) و سهگانه شوالیه تاریکی کریستوفر نولان به عنوان عاملان اصلی ورود این ژانر به دهه ۲۰۱۰ شناخته میشوند. با این حال، سال ۲۰۱۰ نیز شاهد انتشار یک فیلم ابرقهرمانی واقعاً درخشان بود که اغلب توسط طرفداران این ژانر نادیده گرفته میشود؛ آن هم تنها به این دلیل که به یک فرنچایز گستردهتر تعلق ندارد. فیلم”Kick-Ass” هرچند با استقبال خوبی روبرو شد؛ اما همچنان جواهری است که کمتر از حد ارزشگذاری شده است.
“Kick-Ass” داستان ابرقهرمانی زمینی خود را با طنزی سیاه و خشونتی اغراقآمیز ترکیب میکند. این فیلم خندهدار، تلخ و تکاندهنده است و از بازیگران بسیار بااستعدادی بهره میبرد. فیلم کیک-اس از بسیاری جهات موفقیتهای زیادی کسب کرد، اما همچنان به دلیل نادیده گرفته شدن ویژگیهایش کمتر از لیاقتش به آن توجه شده؛ به ویژه این که این فیلم، تأثیری انکارناپذیر بر شکستن مرزهای این ژانر داشته است.
۳. بتمن برای همیشه (Batman Forever) جوئل شوماخر – ۱۹۹۵
دو فیلم بتمنی که جوئل شوماخر آنها را کارگردانی کرده، اغلب به عنوان بدترین فیلمهای تاریخ این شخصیت در نظر گرفته میشوند. با این حال، مزایایی هم برای دوباره دیدن این فیلمها وجود دارد، که بسیاری از آنها از فیلم «بتمن برای همیشه» محصول سال ۱۹۹۵ ناشی میشود. در اولین فیلم بتمن از شوماخر، بتمن (وال کیلمر) رابین را به عنوان دستیار میپذیرد و با دو دشمن مشهورش ینی ریدلر و تو-فیس، مواجه میشود. هرچند «بتمن برای همیشه» کامل نیست؛ اما عمقی در آن وجود دارد که خیلیها آن را نادیده میگیرند.
این فیلم ممکن است برداشتی عجیب از اسطورهشناسی بتمن باشد؛ اما اگر برخی از اقتباسهای کمیکتر دهه ۶۰ را به یاد بیاورید، از تلاش این فیلم برای توجه به حساسیتهای دهه ۹۰ تقدیر خواهید کرد. این فیلم با تمهای دوگانگی و حسادت دستوپنجه نرم میکند و آنچه در اجرا کم دارد را جبران میکند. از آنجا که اغلب با دنباله ناامیدکنندهاش مقایسه میشود، «بتمن برای همیشه» به طور ناعادلانهای کمتر از لیاقت و ارزش واقعیاش شناخته شده است.
۲. پرندگان شکاری (Birds of Prey) کتی یان – ۲۰۲۰
زمان انتشار فیلم «پرندگان شکاری» یا Birds of Prey در دنیای سینمایی دیسی، تأثیر منفی زیادی بر روی خود فیلم گذاشت. این فیلم درست در دوران همهگیری کووید-۱۹ منتشر شد که از قضا زمانی هم بود که علاقه به DCEU کاهش یافته بود. به همین دلیل، فیلمی که توسط زنان رهبری میشد نتوانست مخاطب خود را پیدا کند. با این حال، وقتی به همراه معاصران خود مورد بررسی قرار گیرد، یکی از بهترین فیلمهایی است که DCEU ارائه کرده است.
هارلی کوئین مارگو رابی به عنوان یکی از بهترین انتخابها در DCEU شناخته شد و او به عنوان قلب پرندگان شکاری در فیلم درخشید. معرفی شخصیتهای پشتیبان مهم و استفاده از بازیگران برجسته نیز به فیلم کمک کرد و فیلمی را به ارمغان آورد که به زیرمتنهای موضوعی خود پرداخته و در عین حال حال و هوای کمدی خود را حفظ کرده است. در «پرندگان شکاری» چیزهای زیادی برای دوست داشتن وجود دارد؛ ولی جایگاه آن در DCEU باعث شد که نتواند ستایشهایی که شایستهاش بود را دریافت کند.
۱. مردان اسرارآمیز (Mystery Men) کینکا آشر – ۱۹۹۹
شاید هیچ فیلم ابرقهرمانی به اندازه «مردان مرموز» که در سال ۱۹۹۹ منتشر شد، دست کم گرفته نشده باشد. این فیلم که به عنوان یک کلاسیک فرقهای یا Cult شناخته میشود، از بازیگران کمدی بزرگی شامل بن استیلر، هنک آزاریا، ویلیام اچ. میسی و جینین گارفالو و همچنین بازیگران مشهور گرگ کینر و جفری راش بهره میبرد. داستان فیلم درباره گروهی از قهرمانان با قدرتهای ضعیف است که مجبورند برای نجات شهر از یک شرور معروف اقدام کنند.
«مردان مرموز» نمونه نادری از فیلمی است که به طور کامل ژانر خود را هجو کرده و در عین حال لحنی کمدی و احترامآمیز دارد. مردان مرموز با وجود دنبالکنندگان فرقهایاش، همچنان به عنوان دست کم گرفته شده ترین فیلم ابرقهرمانی فراتر از MCU و DCU باقی مانده است؛ آن هم صرفاً به این دلیل که توجهی که شایستهاش بود را هیچ وقت دریافت نکرد.
منبع: Screenrant
بهترین دیالسیهای تاریخ با امید لنون و شایان
نظرات