قرار نیست همه شخصیتها محبوب و دوستداشتنی باشند. از One Piece’s Akainu گرفته تا Berserk’s Griffith، در ادامه نگاهی به بهترین شخصیتهای نامحبوب انیمهها میاندازیم.
همیشه کاراکترهایی هستند که معمولا مورد علاقه طرفداران نیستند. در دنیای انیمه هم زیاد به این موضوع برمیخوریم. از نقشهای مکمل نفرتانگیزی مثل مینتا (Mineta) در My Hero Academia که به نظر میرسد هرگز قرار نیست متوجه عیبهایشان شوند تا قهرمانهای خودبین و خودمحوری مثل کیریتو (Kirito) در Sword Art Online که شکوه و عظمتش درحد نفرتانگیزی اغراقآمیز است. خیالتان راحت، قهرمانان نامحبوب کم نیستند، و البته این در حالی اتفاق افتاده که نویسندهها قصدشان چیز دیگری بوده؛ آنها میخواستند کاراکترهایشان تحسینبرانگیز باشند! اما خب…
این را فراموش نکنید، دامن زدن به احساسات خامی مثل نفرت، آن هم بهصورت تصادفی، واقعا کار سختی نیست. اما کار جایی پیچیده میشود که واقعا بخواهید کاراکتر را طوری بسازید که مخاطب تحقیرش کند. نقش منفیای که واقعا نفرتبرانگیز باشد باید به تعادل پیچیدهای بین شرارت و واقعگرایی برسد. تعداد کمی از نقش منفیهای انیمهای به این درجه رسیدهاند که بتوانند بهطور واقعگرایانه نفرتانگیز باشند. توجیه اعمال این شرورهای نفرتانگیز تقریبا غیرممکن است. اما ماهیت نفرتانگیزشان، دقیقا همان چیزی است که آنها را به کاراکترهایی فوقالعاده تبدیل میکند.
ماکیما و دنجی
دو نظرسنجی برای محبوبیت انیمه مرد ارهبرقی (Chainsaw Man) در سالهای ۲۰۲۰ و ۲۰۲۱ انجام شد. در هر دو آنها ماکیما در رتبه دوم قرار گرفت. رتبه اول در سال ۲۰۲۰ برای پاور و در ۲۰۲۱ برای آکی بود.
با وجود شکست ماکیما در پایان بخش اول، جانشین ماکیما، کنترلگر جدید داستان، با اسم نایوتا دوباره متولد شد. نایوتا در قسمت جدید کاراکتر مهمی بود و خواهرخوانده دنجی هم بود. او برخلاف سلف خود، شخصیت شروری بهنظر نمیرسد.
اما در مورد ماکیما… با اینکه او جذابیتهای زیادی دارد و هم نظر قهرمان داستان و هم نظر طرفداران سریال را به خود جلب کرده است، باز هم بهاندازه نقش منفیهای انیمهای نفرتانگیز است. او تمام سازوکار امنیت عمومی را دستکاری کرد تا بتواند به هدفش یعنی به دست آوردن قلب پوچیتا برسد. بهعلاوه، او با کشتن دوتا از بهترین دوستهای دنجی به او ضربهای بازشگتناپذیر زد.
ماکیما را شاید بتوان بهعنوان شر ضروری توصیف کرد. اما باز هم دیدن اهداف مثبتش باعث نمیشود که نفرت بسیاری از طرفداران به او کمتر شود. البته میدانیم که ماکیما هنوز هم شخصیت محبوبی است. کاراکتر او را بسیار خوب نوشتهاند و او جذابیتی دارد که خطرناک هم بهنظر میرسد. در کل کاراترش طوری نوشته شده که از نظر روحی بینندهها را طوری آزار دهد که در نهایت نتوانند او را ببخشند.
آکاینو و لوفی
سازوکی که بیشتر با عنوان دریاسالار آکاینو شناخته میشود، بدون شک منفورترین شخصیت در One Piece است. اگر شخصیتهای مختلف و متنوع سریال و شرورهای آن را در نظر بگیرید، متوجه میشوید که منفور بودن او شاهکاری چشمگیر است. آکاینو، آن کاریزمایی که دوفلامینگو را دوستداشتنی میکند ندارد. از طرف دیگر، ویژگی انسانیای که کاتاکوری را قابل درک میکند هم در او دیده نمیشود. آکاینو شرور نادری است که چیزی جز نفرت القا نمیکند.
دریاسار بدنام ناوگان دریایی در تعهدش به عدالت مطلق سرسخت است و بدترین چیزها را درمورد دولت جهانی تقلید میکند. اگر در مورد وجه شخصیتر کاراکترش هم بخواهیم صحبت کنیم، به اینجا میرسیم که او مسئول یکی از مهمترین مرگ در سریال است. آکاینو کسی است که Ace، برادر لوفی را کشت و همین موضوع، قبل از هرچیز دیگری آتش خشم هواداران علیه او را شعلهور کرد.
ایزایا اوریهارا
ایزایا اوریهارا از دورارار تا آنجایی که نقش منفیها میتوانند پیش بروند، پیش رفته است. البته مورد او خیلی جالب است. او همزمان یکی از نفرتانگیزترین و محبوبترین شخصیتهای سریال است. حتی سرسختترین طرفدارانش هم نمیگویند که رفتارهایش منزجرکننده نیست. او عامل اصلی اکثر تراژدیهای داستان است و دائما افراد اتفاقات را برای سرگرمی خودش بازیچه میکند.
با این حال، او شخصیت پیچیدهای دارد، علاوه بر آن، کاریزماتیک هم است و همین طرفداران سریال را به سمتی میبرد که رابطه نامعمول عشق و نفرت با او شکل دهند. به همین خاطر، آنهایی که طرفدارش هستند، در نهایت از اینکه او نتیجه کارهایش را برداشت میکند خوشحال میشوند.
کیان جیان
فصل اول سریال Link Click، نقشی منفی مهم و پررنگی ندارد. اما در فصل دوم سر و کله کیان جیان پیدا میشود و نویسندگان نفرت هواداران را به سمت او وانه میکنند. کیان جین قبلا پلیس بوده و البته نه پلیس خوب. او حیلهگر و فریبکار است و حالا سعی میکند از قدرت سفر در زمان چنگ شیائوشی (Cheng Xiaoshi) سوءاستفاده کند و آن را برای تغییر گذشته خود بهکار بگیرد.
در طول این فصل، کیان جیان از دو کود آسیبدبده، یعنی لی تیانچن (Li Tianchen) و خواهر لی تیانشی (Li Tianxi) استفاده میکند و تقریبا همه قهرمانان داستان را میکشد. اما دلیل اصلی نفرت هئاداران چیز دیگری است، انگار او اصلا به کارهای بدی که انجام میدهد واقف نیست و این ویژگی او خیلی واقعبینانه به تصویر کشیده شده است. کیان جیان، مطمئن است که اشتباه میکند. او تصمیم گرفته همه، از هکسرش گرفته تا قربانیانش را بهخاطر جنایات وحشتناکی که مرکب شده است سرزنش کند. همین هم او را به نقش منفیای بسیار شرور و البته رقتانگیز تبدیل کرده که مستحق تحقیر است.
ماکاتو ایتو
بین همه انیمههای تاریخ، School Days یکی از منفورترینهاست. این انیمه با انتخاب بدترین مسیر بازی خودش را از دیگر رمانهای بصری اقتباسی جدا میکند. در نتیجه، ماکوتو اینو، از یک شخصیت رمانتیک ساده به کلاهبرداری نفرتانگیز تبدیل میشود که دیگران را بازیچه میکند و باعث ناراحتی آنهایی که احتمالا عاشقشان است میشود.
طرفداری از ماکوتو غیرممکن است. رفتارهای ناپسند اوست که باعث نفرت تعداد زیادی از این سریال شده . با اینحال آنهایی که وفادار تا پایان پای سریال میمانند احتمالا منتظر سرنوشت ماکاتو هسند، آن هم بعد از تمام کارهایی که انجام میدهد.
اسکالاد و تورفین
اسکلاد بهغنوان دشمن تورفین معرفی میشود. اما اگر کمی دقیقتر نگاه کنیم متوجه ارتباط عمیقتر آنها میشویم. اسکلداد، تاثیر عمیقی روی قهرمان داستان میگذارد. مرگ اسکلاد تورفین را به لرزه میاندازد و الهامبخش دگردیسی او در آینده میشود و عملا او را به شخصی صلحطلب تبدیل میکند. به علاوه، حتی بعد از مرگ اسکلاد، وایکینگها همچنان در رویاهای تورفین ظاهر میشوند و دست از سرش برنمیدارند.
مثل بسیاری از دیگر شخصیتهای انیمه Vinland Saga، شخصیت اسکلاد هم بر اساس، کاراکتری که از قبل وجود داشته نوشته شده است. او از کاراکتری به اسم اسکلادن در داستانهای فولکلور نروژی گرفته شده است.
اسکلاد در وینلند ساگا، شخصیتی نیست که بتوان با او همدردی کرد. او از همان اول سمت منفی ماجرا ظاهر میشود. در ابتدا پدر تورفین را میکشد و به آتش انتقام پسر دامن میزند. در ادامه پسر را به گروه مزدوران خود میبرد و در اینحا هم با پسر رفتار مهربانانهای ندارد. او از تورفین هیولای بیرحمی میسازد که به قهرمان داستان تبدیل میشود.
دستهبندی کردن شخصیت اسکلاد سخت است. چون او با همه جاهطلبیای که برای محافظت از کشورش، ولز دارد، هرگز خودش را بهعنوان مردی شریف و نجیب نمیبیند. همین مخاطبان را جایی بین تحقیرش بهخاطر رفتارهای وحشتناکش و تحسین خرد، کاریزما و تاثیرش بر زندگی تورفین گیر میاندازد.
ریچل و بام
اگر تازه سریال Tower of God را شروع کرده باشید، فکر میکنید که ریچل شخصیتی قابل تحسین است. او تنها دوست قرمان داستان یعی بام است و انگیزه اوست تا از برج بالا برود. اما در پایان فصل اول تمام این تصورات باد هوا میشود. چون در داستانی تکاندهنده، ریچل به بام خیانت میکند و تمام امیدهای طرفداران را نقش بر آب میکند.
با جلوتر رفتن داستان، شخصیت ریچل پیچیدهتر میشود و جنبههای حسادت و تلخی او هم برای مخاطب آشکار میشود. با این حال شاید به خاطر تلاشش برای غلبه بر نفرتی که دارد دلتان را به رحم بیاورد.
ماهیتو
مهم نیست چقدر نقش منفیهای عمیق با انگیزه درست و حسابی و توجیهپذیر داشته باشیم. همیشه چیز جذابی در مورد شرورهایی که فقط برای سرگرمی جنایت میکنند وجود دارد. مثلا ماهیتو رو در نظر بگیرید… اگر جوجوتسو کایزن را دیده باشید، میدانید که او هیچ انگیزه پیچیدهای ندارد و خیلی ساده از هر منظره پر از آشفتگی لذت میبرد. رویکرد مسخرهآمیزش با روحهای نفرینشده برای اینکه ایتادوری یوجی را از کوره در ببرد یا اذیت کند، خیلی راحت او را به جایگاه منفورترین شرور سریال رساند.
از کشتن نانامی و نوبارا، آن هم درست جلوی چشم ایتادوری گرفته تا تمسخر مداوم او و تکرار این موضوع که ایتادوری هم مثل اوست…همه اینها زخمهایی شدند بر قلب طرفداران این انیمه. به علاوه او انگیزه خاصی هم برای این کارها ندارد و همین باعث میشود راحت بتوانید از او متنفر شوید.
گریفیث
کمتر نقش منفیای پیدا میکنید که به اندازه گریفیث در انیمه Berserk عمیق باشد. او از رهبری جاهطلب و الهامبخش به فمتو، دشمن خونی گاتز، تبدیل میشود. چرخش شخصیت او را معمولا به عنوان یکی از دلخراشترین داستانهای انیمهای میشناسند. شخصیت او در منحنی دوران طلایی بسیار تحسینبرانگیز بود . اما خیانت او به گاتس آنقدر بزرگ بود که تمام پلهای پشتسرش را خراب میکند و در هواداران هیچ احساس مثبتی در مورد او باقی نمیماند.
چیزیکه رابطه گرفیث و گاتس را غمانگیز میکند، پیوند و صمیمیتی است که باهم داشتند. به علاوه، گاتس اولین بار احساس تغلقخاطر را در کنار گریفیث پیدا کرد… اما گریفیث با پشت پا زدن به انسانیتش و راهاندازی Eclipse، به یکی از بزرگترین و منفورترین شخصیتهای منفی انیمه تبدیل شد.
جمعبندی
کدام نقش منفیها در انیمه بیشتر از هم روی اعصابتان رفتهاند؟ کدام نقش منفیها را دوست داشتید؟ چرخش کدام شخصیتها دلتان را شکسته است؟ در بین کاراکترهای معروف انیمهای که اینجا به آن پرداختیم همه این موارد را میتوانید پیدا کنید. شخصیتهایی مثل ماهیتو روی اعصاب خیلی از هوادارن رفتهاند و برای بسیاری واقعا نفرتانگیزاند. کاراکترهایی مثل راشل، با تغییرشان دل هوادارن را شکستهاند و بعضی از آنها هم مثل ماکیما همچنان رگههایی از جذابیت دارند.
وای گریفیث وای
اصن من نمیدونم اینا چین میگین، من فقط تام و جری و ملوان زبل یادمه