آموزش ساخت تخت دو طبقه در ماینکرفت
۳۰۷ بازدید
در این ویدیومگ از مجله بازار به مقایسهی آرتور مورگان و جان مارستون در بازی Red Dead 2 – رد دد ردمپشن ۲ میپردازیم. در ادامه همراه ما باشید و این ویدیومگ را تماشا نمایید. «ما دزدانی هستیم در دنیایی که دیگر ما را نمیخواهد.» زمانی که راکستار اعلام کرد در Red Dead Redemption 2 قرار است کنترل شخصیتی جدید به نام آرتور مورگان را به دست بگیریم، صدای اعتراض طرفداران
در این ویدیومگ از مجله بازار به مقایسهی آرتور مورگان و جان مارستون در بازی Red Dead 2 – رد دد ردمپشن ۲ میپردازیم. در ادامه همراه ما باشید و این ویدیومگ را تماشا نمایید.
«ما دزدانی هستیم در دنیایی که دیگر ما را نمیخواهد.» زمانی که راکستار اعلام کرد در Red Dead Redemption 2 قرار است کنترل شخصیتی جدید به نام آرتور مورگان را به دست بگیریم، صدای اعتراض طرفداران به آسمان رفت. همه میگفتند: «چطور ممکن است کسی بتواند جای جان مارستون را بگیرد؟» جان، آن زخمخوردهی دوستداشتنی با آن صدای خشدار، قدیسِ دنیای گیم بود. اما راکستار جادویی کرد که در تاریخ بیسابقه بود. آنها نه تنها آرتور را در قلب ما نشاندند، بلکه کاری کردند که وقتی به جان مارستون نگاه میکنیم، بخشی از آرتور را در او ببینیم. این مقاله، مقایسهی دو تفنگدار نیست؛ روایتِ دو نیمهی یک روح است. روحی که در گذار از سنت به مدرنیته، پارهپاره شد.
آرتور مورگان یک پارادوکس زنده است. در ظاهر، او بازوی اجرایی و «پارتیزان» گروه وندرلیند است. مردی درشتهیکل، با مشتهایی سنگین که وقتی وارد کافه میشود، سکوت حکمفرما میشود. او کسی است که داچ برای نقد کردن بدهیها و کتک زدنِ بدهکاران میفرستد. اما جادوی شخصیت آرتور در جایی پنهان شده که کمتر کسی میبیند: در دفترچه خاطراتش (Journal). وقتی دفترچه را باز میکنید، با دستخطی نستعلیقگونه و نقاشیهایی حیرتانگیز از طبیعت، حیوانات و چهرهها روبرو میشوید. آرتور روحی لطیف در کالبدی خشن است. او زیباییِ گوزنی در مه را میبیند، حتی وقتی تفنگش برای شکار بالا آمده است.
مسیر رستگاری آرتور: درونی و معنوی قوس شخصیتی (Character Arc) آرتور، زیباترین و دردناکترین مسیر در تاریخ بازیهاست. او زندگی را با ایمانِ کورکورانه به داچ شروع میکند، اما بیماری سل (TB) هدیهای شوم ولی بیدارکننده به او میدهد: «وضوح». آرتور میفهمد که تمام عمرش را صرفِ دروغهای مردی کرده که دیوانه شده است. او تغییر میکند، نه برای اینکه زنده بماند (چون میداند که رفتنی است)، بلکه برای اینکه معنایی پیدا کند. او تبدیل به پدری میشود که جان هرگز نداشت و برادری میشود که جان همیشه نیاز داشت.
اگر آرتور نمادِ «پایانِ رمانتیکِ غرب وحشی» است، جان مارستون نمادِ «واقعیتِ سردِ دنیای مدرن» است. در RDR2، ما با جانی خام، نابالغ و حتی کمی احمق روبرو هستیم. پدری که از مسئولیت فرار میکند و نمیداند با پسرش (جک) چگونه رفتار کند. اما زیباییِ شخصیت جان در «رشد کردن» اوست. تفاوت در نگاه به جهان جان، شاعر نیست. او فیلسوف نیست. او مردِ عمل است. اگر آرتور به غروب نگاه میکند و دربارهی معنای زندگی میاندیشد، جان به غروب نگاه میکند و فکر میکند که آیا هیزم کافی برای گرم کردن خانه دارد یا نه. شوخطبعی جان، خشک، کنایهآمیز (Sarcastic) و نیشدار است. او واقعبینتر از آرتور است و خیلی زودتر از او فهمید که دورانِ «یاغیگری» به سر آمده، اما برخلاف آرتور، قدرتِ رهبری یا کاریزمای لازم برای تغییر اوضاع را در ابتدا نداشت.
راکستار با ظرافتی استادانه، شخصیت این دو را حتی در نحوهی راه رفتن و تیراندازیشان منعکس کرده است.
قلبِ تپندهی Red Dead Redemption 2، رابطهی پیچیدهی آرتور و جان است. در ابتدای بازی، آرتور از جان دلخوشی ندارد. او جان را پسری بیمسئولیت میداند که گروه را ترک کرده و حالا برگشته است. اما هرچه داستان پیش میرود، آرتور چیزی را در جان میبیند که خودش هرگز نمیتوانست داشته باشد: «آینده». آرتور میدانست که خودش طلوعِ قرن بیستم را نخواهد دید. او یک قاتل بود، یک بیمار بود و گذشتهای سیاه داشت. اما جان… جان هنوز شانس داشت. او خانواده داشت. لحظهای که آرتور کلاهش را روی سر جان میگذارد و دفترچهاش را به او میدهد، لحظهی انتقالِ میراث است. آرتور فقط جانش را فدا نکرد؛ او «هویت» خودش را به جان بخشید تا جان بتواند تبدیل به مردی شود که در RDR1 عاشقش شدیم.
هنرِ نقاشی: یک جزئیاتِ شاهکار در بازی وجود دارد. وقتی در بخش اپیلوگ (Epilogue) کنترل جان را به دست میگیرید و دفترچهی آرتور را باز میکنید، تفاوتِ نقاشیها گریهآور است. آرتور با ظرافتِ داوینچیوار طراحی میکرد؛ اما جان؟ جان خطخطی میکند! نقاشیهای جان ساده، بچگانه و کجوکوله هستند. این نشان میدهد که جان تلاش میکند جای پای آرتور بگذارد، اما او هرگز نمیتواند «آرتور» باشد. و این اشکالی ندارد، چون آرتور هم نمیخواست جان شبیه او باشد؛ او میخواست جان «بهتر» باشد.
این سختترین سوالِ ممکن است. هر دو قهرمان در پایان راهشان جان دادند، اما جنسِ مرگشان متفاوت بود.
مقایسهی آرتور و جان، مثل مقایسهی «قلب» و «مشت» است.
در نهایت، شاید بهترین توصیف این باشد: آرتور مورگان کسی بود که مُرد تا جان مارستون یاد بگیرد چگونه زندگی کند و جان مارستون کسی بود که زندگی کرد تا انتقامِ مرگِ آرتور را بگیرد. راکستار با خلق آرتور، ارزش جان را کم نکرد؛ بلکه به کلاهِ جان مارستون، وزنی تاریخی و احساسی بخشید. حالا وقتی در RDR1 با جان اسبسواری میکنیم، میدانیم که آن مردِ تنها نیست؛ روحِ یک برادرِ بزرگتر همیشه روی شانهاش نشسته است.
۳۰۷ بازدید
۳۶۷ بازدید
۷۴۴ بازدید
۷۶۰ بازدید
۱۲۳.۵ هزار بازدید
۹۴.۳ هزار بازدید
۴۳.۳ هزار بازدید
۱۱۶.۶ هزار بازدید
۹۲.۶ هزار بازدید
۶۱.۷ هزار بازدید
۶۲.۲ هزار بازدید
۱۱۵ هزار بازدید
۷۶.۳ هزار بازدید
0 نظر