آموزش ساخت خانه ابتدایی در ماینکرفت
۲۳۹ بازدید
قبول دارید که اتزیو بهترین اساسین تاریخ است؟ سفری به قلب رنسانس برای یافتن یک اسطوره. در ادامه همراه مجله بازار در بخش ویدیومگ باشید. در دنیای وسیع و پر از تاریخِ «اساسینز کرید»، شخصیتهای بیشماری با شنل سفید و خنجری پنهان در سایهها خزیدهاند. از «الطائر ابن لا احد»، آن استاد بزرگ خشک و منضبط در سرزمین مقدس، تا «بایک از سیوا»، بنیانگذار دردمند انجمن برادری در مصر باستان؛ هرکدام
قبول دارید که اتزیو بهترین اساسین تاریخ است؟ سفری به قلب رنسانس برای یافتن یک اسطوره. در ادامه همراه مجله بازار در بخش ویدیومگ باشید.
در دنیای وسیع و پر از تاریخِ «اساسینز کرید»، شخصیتهای بیشماری با شنل سفید و خنجری پنهان در سایهها خزیدهاند. از «الطائر ابن لا احد»، آن استاد بزرگ خشک و منضبط در سرزمین مقدس، تا «بایک از سیوا»، بنیانگذار دردمند انجمن برادری در مصر باستان؛ هرکدام داستانی منحصربهفرد و میراثی ماندگار از خود به جای گذاشتهاند. اما در میان تمام این اسطورهها، یک نام وجود دارد که با احترام و عشقی بیبدیل در قلب طرفداران حک شده است: اتزیو آئودیتوره دا فیرنتزه. این ادعا که اتزیو «بهترین» اساسین تاریخ است، صرفاً یک نظر شخصی یا موجی از نوستالژی نیست؛ بلکه نتیجهی یک سفر کامل، یک شخصیتپردازی بینقص و روایتی است که توانست این مجموعه را از یک بازی موفق به یک پدیدهی فرهنگی جهانی تبدیل کند.
اما چرا؟ چه چیزی این نجیبزادهی ایتالیایی را تا این حد خاص میکند؟ برای پاسخ به این سوال، باید سفری به ایتالیای دورهی رنسانس داشته باشیم و زندگی این مرد را از تولد تا مرگ، ورق بزنیم. این مقاله، یک دفاعیه نیست؛ بلکه تحلیلی عمیق بر دلایلی است که اتزیو را نه تنها به یک اساسین بزرگ، بلکه به کاملترین قهرمانی که این سری به خود دیده، تبدیل کرده است.

این نقطهی شروع، به شدت انسانی و قابل درک است. او برخلاف الطائر، با آرمانهای انجمن برادری بزرگ نشده بود. او در ابتدا برای «کرید» نمیجنگید؛ او برای خانوادهاش میجنگید. این رویکرد، ارتباطی فوری و عمیق میان بازیکن و شخصیت برقرار کرد. ما رشد او را قدم به قدم تماشا کردیم. در Assassin’s Creed II، او از یک جوان خام به یک اساسین ماهر تبدیل شد که هدفش را فراتر از انتقام شخصی میدید. در Assassin’s Creed: Brotherhood، او را در اوج قدرت دیدیم؛ یک رهبر بالفطره که انجمن برادری رم را از خاکستر بلند کرد و به یک استاد بزرگ (Grand Master) افسانهای تبدیل شد. او دیگر یک گرگ تنها نبود، بلکه رهبر یک گله بود.
و در نهایت، در Assassin’s Creed: Revelations، ما با یک اتزیوی پا به سن گذاشته، خسته اما خردمند روبرو شدیم. او دیگر به دنبال قدرت یا انتقام نبود؛ او به دنبال «پاسخ» بود. سفری که با فریادهای خشم در فلورانس آغاز شده بود، با زمزمههای آرام و پر از حکمت در کتابخانهی الطائر در مصیاف به پایان رسید. این قوس شخصیتی کامل – از جوانی مغرور تا استادی خردمند – چیزی است که هیچ اساسین دیگری در این سری تجربه نکرده است. ما با اتزیو زندگی کردیم، بزرگ شدیم و در نهایت، با او به آرامش رسیدیم.
اتزیو صرفاً یک ماشین کشتار نبود. او شخصیتی پر از زندگی داشت. کاریزما و جذابیت او در کنار شوخطبعی و نگاه عاشقانهاش به زندگی، او را از دیگر قهرمانان خشک و جدی این مجموعه متمایز میکرد. او میتوانست در یک لحظه دشمنانش را با بیرحمی از پا دربیاورد و در لحظهای دیگر، برای معشوقهاش شعری عاشقانه بسراید یا با لئوناردو داوینچی بر سر اختراعات جدیدش شوخی کند. این دوگانگی، او را بینهایت واقعی و قابل باور کرده بود.
اما در زیر این ظاهر جذاب، تاریکی و سنگینی بار مسئولیتهایش نیز حس میشد. او شاهد مرگ عزیزان زیادی بود، بارها طعم خیانت را چشید و مجبور به گرفتن تصمیماتی شد که روحش را آزرده میکرد. در Brotherhood، ما شاهد خشم کنترلشده و رهبری قاطع او بودیم و در Revelations، خستگی ناشی از یک عمر مبارزه در چهرهاش موج میزد. او هرگز اجازه نداد که این تاریکی بر او غلبه کند، اما همیشه همراهش بود. این تعادل بینقص میان روشنایی و تاریکی، شخصیتی را خلق کرد که بازیکنان نه تنها آن را تحسین میکردند، بلکه عمیقاً با او همدردی میکردند.
بسیاری از اساسینها، جنگجویان بزرگی بودند، اما تعداد کمی از آنها مانند اتزیو، یک «سازنده» بودند. الطائر قوانین را اصلاح کرد، اما اتزیو انجمن را از نو ساخت. در زمانی که تمپلارها تحت رهبری خاندان بورجیا، ایتالیا را به زانو درآورده بودند و انجمن برادری تقریباً نابود شده بود، این اتزیو بود که یک تنه در برابر آنها ایستاد.
او در Brotherhood، سیستم استخدام و آموزش نیروهای جدید را معرفی کرد؛ مکانیکی که به بازیکن اجازه میداد تا اساسینهای خود را پرورش دهد و آنها را به مأموریت بفرستد. این کار، فراتر از یک ویژگی گیمپلی بود؛ این نشاندهندهی درک عمیق اتزیو از اهمیت «کار گروهی» و ساختن یک میراث ماندگار بود. او فهمیده بود که یک نفر به تنهایی نمیتواند دنیا را تغییر دهد. میراث او، نه در تعداد دشمنانی که کشت، بلکه در تعداد اساسینهایی بود که آموزش داد و در قدرتی بود که به انجمن برادری بازگرداند. او انجمن را از یک گروه مخفی و پراکنده به یک ارتش سازمانیافته و قدرتمند در قلب اروپا تبدیل کرد.
برای درک بهتر جایگاه اتزیو، باید او را در کنار دیگر قهرمانان بزرگ قرار دهیم:
هرکدام از این شخصیتها در جنبهای خاص میدرخشند، اما هیچکدام مجموعهی کاملی از ویژگیهایی که اتزیو داشت را ارائه نمیدهند: قوس شخصیتی کامل در طول سه بازی، کاریزمای بیبدیل، تأثیرگذاری عمیق بر ساختار انجمن و تعادل بینقص بین وظیفه و انسانیت.

او به ما نشان داد که یک قهرمان، نیازی نیست که بینقص یا از ابتدا متولد شده باشد. یک قهرمان میتواند اشتباه کند، عاشق شود، شک کند و از همه مهمتر، تغییر کند. سفر اتزیو، سفری برای یافتن خود بود که به طور موازی با مبارزهاش علیه تمپلارها پیش میرفت. او نه تنها ایتالیا را از چنگ ظلم نجات داد، بلکه قلب میلیونها بازیکن را در سراسر جهان تسخیر کرد. شاید در آینده اساسینهای قدرتمندتر یا داستانهای تاریکتری را ببینیم، اما بعید است که هرگز شخصیتی به کاملی، دوستداشتنی بودن و نمادین بودن اتزیو آئودیتوره دا فیرنتزه را دوباره تجربه کنیم. میراث او جاودانه است، زیرا او فقط یک اساسین نبود؛ او روح تپندهی این افسانه بود.
۲۳۹ بازدید
۱.۳ هزار بازدید
۱.۷ هزار بازدید
۲.۱ هزار بازدید
۱۰۸.۸ هزار بازدید
۷۹.۳ هزار بازدید
۹۸.۴ هزار بازدید
۸۱.۳ هزار بازدید
۵۱.۵ هزار بازدید
۱۰۴.۷ هزار بازدید
۵۰.۲ هزار بازدید
۶۶.۳ هزار بازدید
۵۵.۴ هزار بازدید
الی
میخوام این بازی رو نصب کنم الی