سینما پر از شخصیتهای زن است که توسط نویسندگان و کارگردانان مرد خلق شدهاند. اغلب این شخصیتها یا کلیشهای و تکبعدیاند یا تنها در نقش مکمل ظاهر میشوند. اما گاهی پیش میآید که مردی، شخصیتی زنانه مینویسد که آنقدر پیچیده، شجاع و بهیادماندنی است که نمیتوان تأثیرش را نادیده گرفت. از لوری استرود در Halloween گرفته تا الن ریپلی در Alien، یا پرنسس لیا در Star Wars، نمونههای متعددی داریم
سینما پر از شخصیتهای زن است که توسط نویسندگان و کارگردانان مرد خلق شدهاند. اغلب این شخصیتها یا کلیشهای و تکبعدیاند یا تنها در نقش مکمل ظاهر میشوند. اما گاهی پیش میآید که مردی، شخصیتی زنانه مینویسد که آنقدر پیچیده، شجاع و بهیادماندنی است که نمیتوان تأثیرش را نادیده گرفت. از لوری استرود در Halloween گرفته تا الن ریپلی در Alien، یا پرنسس لیا در Star Wars، نمونههای متعددی داریم که نشان میدهند خالقان مرد هم میتوانند قهرمانان زن جاودانهای بسازند.
با این حال، در میان تمام این شخصیتها، فیوروسا در Mad Max: Fury Road جایگاه ویژهای دارد. جورج میلر و همکارانش شخصیتی را خلق کردند که از دل رنج و خشونت متولد شده، اما به نماد مقاومت و رهایی بدل میشود. فیوروسا دختری است که از کودکی ربوده شده و در سیستمی فاسد و مردسالار بزرگ میشود. او مجبور است برای بقا با همان نظام همکاری کند، اما در لحظهای حیاتی تصمیم میگیرد علیه آن بشورد. این نقطهی عطف، او را از قربانی به قهرمان بدل میکند.
فیوروسا برخلاف بسیاری از قهرمانان زن، نه صرفاً برای زیبایی یا رابطه عاشقانه تعریف شده و نه در سایه شخصیت مردی مثل مکس محو میشود. او خودش مسیر روایت را جلو میبرد: از نجات «عروسها» تا نبرد خونین برای تصاحب دوبارهی آزادی. قدرتش نه فقط در مهارت جنگی که در انگیزهاش برای حفاظت از دیگر زنان معنا پیدا میکند. او همزمان جنگجویی خشن و مادری مهربان است؛ ترکیبی که او را به یکی از ماندگارترین چهرههای زن در تاریخ سینما تبدیل کرده است.
مرور این شخصیتها نشان میدهد که حتی اگر هنوز در جهانی زندگی میکنیم که بیشتر روایتها به دست مردان نوشته میشوند، باز هم میتوان قهرمانان زن الهامبخش و عمیق خلق کرد. فیوروسا و همتایانش به ما یادآوری میکنند که زن بودن در سینما میتواند به معنای قویترین، هوشمندترین و انسانیترین بودن باشد؛ نه صرفاً یک نقش فرعی.
0 نظر