منطق ماینکرفت در بعضی موارد بسیار عجیب است!
۳۶۸ بازدید
گیرمو دل تورو، نامی که مترادف با فانتزیهای تاریک، هیولاهای انسانی و داستانسرایی پراحساس است، بار دیگر توجه جهان سینما را به خود جلب کرده است. این کارگردان مکزیکی که با آثاری چون «هزارتوی پن»، «شکل آب» و «قلهای به رنگ خون» قلب مخاطبان و منتقدان را تسخیر کرده، حالا در آستانه تحولی بزرگ قرار دارد. پروژه جدید او، اقتباسی از رمان کلاسیک «فرانکنشتاین» نوشته مری شلی، نهتنها یکی از
گیرمو دل تورو، نامی که مترادف با فانتزیهای تاریک، هیولاهای انسانی و داستانسرایی پراحساس است، بار دیگر توجه جهان سینما را به خود جلب کرده است. این کارگردان مکزیکی که با آثاری چون «هزارتوی پن»، «شکل آب» و «قلهای به رنگ خون» قلب مخاطبان و منتقدان را تسخیر کرده، حالا در آستانه تحولی بزرگ قرار دارد. پروژه جدید او، اقتباسی از رمان کلاسیک «فرانکنشتاین» نوشته مری شلی، نهتنها یکی از موردانتظارترین فیلمهای سالهای اخیر است، بلکه به گفته خود دل تورو، نقطه پایانی بر دورهای درخشان از کارنامه سینمایی او محسوب میشود. اما این پایان، تنها مقدمهای برای یک آغاز تازه است؛ آغازی که میتواند مسیر سینمای او را برای همیشه تغییر دهد.
دل تورو در گفتوگویی صمیمی با مجله امپایر اعلام کرده که «فرانکنشتاین» چرخهای را به پایان میرساند که از اولین فیلمش، «کرونوس»، آغاز شد و در آثاری چون «ستون فقرات شیطان» و «هزارتوی پن» تکامل یافت. این چرخه، که با زیباییشناسی گوتیک، ریتمهای خاص و همدلی عمیق با موجودات بهظاهر ترسناک تعریف شده، امضای منحصربهفرد دل تورو را به جهانیان معرفی کرد. او با خلق جهانهایی پر از جزئیات بصری خیرهکننده و داستانهایی که انسانیت را در دل هیولاها میجویند، ثابت کرد که میتوان در عین وفاداری به دیدگاههای غیرمتعارف، به موفقیتهای بزرگی دست یافت. اما حالا، این استاد داستانگویی از نیاز به «تغییر» سخن میگوید؛ تغییری که ممکن است او را از ژانر فانتزی و وحشت به سوی قلمروهای ناشناختهای مانند داستانهای انسانی معاصر یا حتی ژانرهای کاملاً متفاوت ببرد.
این تصمیم دل تورو نهتنها نشاندهنده خودآگاهی عمیق او نسبت به مسیر هنریاش است، بلکه پیامی قدرتمند برای هنرمندان و فیلمسازان دارد: خلاقیت واقعی در به چالش کشیدن خود و عبور از منطقه امن نهفته است. او که سالها پادشاه سینمای فانتزی تاریک بوده، حالا با شجاعت از رهایی از «قفس سبک» خود سخن میگوید. این تحول احتمالی، چه به معنای فاصله گرفتن از موجودات جادویی باشد و چه کاوش در مضامین جدید، نویدبخش دورهای تازه در کارنامه اوست. «فرانکنشتاین» بهعنوان آخرین اثر این دوره، نهتنها چکیدهای از مهارتهای بصری و روایی دل توروست، بلکه پلی به سوی آیندهای است که هنوز برای مخاطبانش ناشناخته است.
طرفداران دل تورو بیصبرانه منتظرند تا ببینند این فیلم چگونه سبک امضادار او را به اوج میرساند و همزمان سرنخهایی از جهتگیری جدیدش ارائه میدهد. آیا او به سراغ داستانهایی با محوریت مسائل اجتماعی خواهد رفت؟ یا شاید ژانری کاملاً غیرمنتظره را امتحان کند؟ هر چه باشد، شجاعت دل تورو در بازآفرینی خود، الهامبخش هر کسی است که به دنبال رشد و نوآوری در هنر است. «فرانکنشتاین» نهتنها یک فیلم، بلکه لحظهای تاریخی در مسیر حرفهای این کارگردان افسانهای خواهد بود.
۳۶۸ بازدید
۵۳۶ بازدید
۵۵۵ بازدید
۶۱۴ بازدید
۹۹.۳ هزار بازدید
۷۰.۸ هزار بازدید
۸۱.۷ هزار بازدید
۷۴ هزار بازدید
۴۴.۸ هزار بازدید
۹۷.۴ هزار بازدید
۳۲.۹ هزار بازدید
۶۰.۶ هزار بازدید
۴۹.۷ هزار بازدید
0 نظر