در نگاه اول، پرنسسهای دیزنی شاید کاملاً خیالی به نظر برسند، اما نگاهی دقیقتر به ریشههای داستانی آنها نشان میدهد که بسیاری از این شخصیتها الهامگرفته از رویدادها، فرهنگها و حتی چهرههای واقعی تاریخی هستند. دیزنی با بهرهگیری از افسانههای بومی، اسطورههای فرهنگی و عناصر واقعی، توانسته جهانی خلق کند که در عین فانتزی بودن، ردپایی از واقعیت را در خود دارد.
بهعنوان مثال، شخصیت مولان برگرفته از افسانهای چینیست که
در نگاه اول، پرنسسهای دیزنی شاید کاملاً خیالی به نظر برسند، اما نگاهی دقیقتر به ریشههای داستانی آنها نشان میدهد که بسیاری از این شخصیتها الهامگرفته از رویدادها، فرهنگها و حتی چهرههای واقعی تاریخی هستند. دیزنی با بهرهگیری از افسانههای بومی، اسطورههای فرهنگی و عناصر واقعی، توانسته جهانی خلق کند که در عین فانتزی بودن، ردپایی از واقعیت را در خود دارد.
بهعنوان مثال، شخصیت مولان برگرفته از افسانهای چینیست که از دختری واقعی سخن میگوید که به جای پدرش به جنگ میرود. این داستان قرنهاست در فرهنگ چین روایت میشود و دیزنی با وفاداری نسبی به آن، پرنسسی مستقل و شجاع خلق کرده که قهرمانیاش فراتر از کلیشههاست.
پوکاهانتس نیز شخصیتیست که از دل تاریخ آمریکا بیرون آمده. دختر رئیس قبیلهای سرخپوست که در دوران استعمار، نقش مهمی در برقراری ارتباط میان بومیان و مهاجران ایفا کرد. اگرچه نسخه دیزنی با واقعیت تفاوتهایی دارد، اما آشنایی با فرهنگ بومیان آمریکا و روایت دیدگاه متفاوتی از برخورد تمدنها، ارزش افزودهای به این انیمیشن داده است.
در سوی دیگر، شخصیت السا در انیمیشن یخزده گرچه ساختگیست، اما الهام خود را از داستان کوتاه «ملکه برفی» نوشته هانس کریستین اندرسن گرفته است. با این حال، دیزنی این شخصیت را بازتعریف کرده و بهجای شرارت، بر پیچیدگیهای درونی، انزوا و پذیرش خود تمرکز کرده است.
از طرفی، رایا و موآنا نیز با الهام از فرهنگهای جنوب شرق آسیا و پلینزی ساخته شدهاند. در این آثار، داستانسرایی دیزنی مبتنی بر تحقیق و احترام به فرهنگهای محلی صورت گرفته است تا شخصیتهایی معاصر، ولی ریشهدار و قابل باور خلق شوند.
در نهایت، دنیای پرنسسهای دیزنی حالا دیگر فقط از خیال نمیآید؛ بلکه آینهایست از تاریخ، فرهنگ و روایتهای فراموششدهای که با ظرافت به تصویر کشیده شدهاند.
0 نظر