رضا عطاران از آن نامهایی است که شنیدنش، تنها یادآور یک بازیگر یا کارگردان محبوب نیست؛ بلکه بلافاصله ما را به سالها قبل، به شبهایی میبرد که دور تلویزیون جمع میشدیم، شام را زودتر تمام میکردیم و منتظر شروع تیتراژ سریالی میماندیم که قرار بود بخنداند، بغضمان را بشکند یا آینهای از زندگی خودمان روبهرویمان بگیرد. آثار عطاران برای نسلهای مختلف، فقط یک سرگرمی نبودند؛ آنها بخش مهمی از حافظه
رضا عطاران از آن نامهایی است که شنیدنش، تنها یادآور یک بازیگر یا کارگردان محبوب نیست؛ بلکه بلافاصله ما را به سالها قبل، به شبهایی میبرد که دور تلویزیون جمع میشدیم، شام را زودتر تمام میکردیم و منتظر شروع تیتراژ سریالی میماندیم که قرار بود بخنداند، بغضمان را بشکند یا آینهای از زندگی خودمان روبهرویمان بگیرد. آثار عطاران برای نسلهای مختلف، فقط یک سرگرمی نبودند؛ آنها بخش مهمی از حافظه فرهنگی ما شدند، بخشی که هنوز هم با شنیدن نام «خانه به دوش» یا «متهم گریخت» در ذهن بسیاری از مردم زنده میشود.
آنچه سریالهای رضا عطاران را از بسیاری از مجموعههای تلویزیونی همدورهاش متمایز میکند، نوع نگاه او به زندگی روزمره است. شخصیتهای داستانهایش معمولاً قهرمانان خارقالعاده یا آدمهای خاص نیستند؛ آنها درست شبیه همان آدمهایی هستند که هر روز در خیابان، اتوبوس، محل کار یا حتی در خانواده خودمان میبینیم. همین سادگی و نزدیکی به واقعیت است که باعث میشود مخاطب، بهجای تماشاگر صرف بودن، خود را بخشی از داستان احساس کند. در سریالهایی مثل «خانه به دوش» و «متهم گریخت»، دردهای مالی، سردرگمی در زندگی، ترس از آینده و امید به یک روز بهتر، با چنان صداقتی روایت میشود که خنده تماشاگر، اغلب با یک حس همدردی عمیق همراه است.
از سوی دیگر، جسارت رضا عطاران در نزدیک شدن به موضوعات حساس اجتماعی، جایگاه ویژهای برای او ساخته است. در «بزنگاه»، با وجود فضای طنز، سراغ مسائلی مثل اعتیاد، فروپاشی خانواده و بحرانهای اخلاقی میرود و آنها را بدون تعارف و اغراق به تصویر میکشد. این سریالها تنها برای خنداندن ساخته نشدهاند؛ آنها تلنگری به جامعهاند، یادآوری واقعیتهایی که بسیاری ترجیح میدهند نادیده بگیرند. با این حال، عطاران هیچگاه اجازه نمیدهد تلخیِ واقعیت، امید را کاملاً از داستان بگیرد. همیشه در دل تاریکترین موقعیتها، نوری کمسو اما دلگرمکننده وجود دارد.
نکته مهم دیگر، بازیهای باورپذیر و بهیادماندنی در این آثار است. رضا عطاران نهتنها در جایگاه کارگردان، بلکه بهعنوان بازیگر نیز نقش مهمی در موفقیت این سریالها داشته است. کاراکترهایی که او خلق میکند، نه تصنعیاند و نه اغراقشده؛ آنها زندگی میکنند، اشتباه میکنند، زمین میخورند و دوباره بلند میشوند. همین ویژگی باعث شده بسیاری از دیالوگها و صحنههای این مجموعهها، پس از سالها هنوز در حافظه مردم باقی بماند و بارها و بارها بازنشر شود.
در ویدیومگ این مجله، قصد داریم نگاهی دوباره و تحلیلی به پنج سریال شاخص رضا عطاران بیندازیم: «قطار ابدی»، «خانه به دوش»، «متهم گریخت»، «ترش و شیرین» و «بزنگاه». مجموعههایی که نهتنها نمایانگر مسیر هنری عطاران هستند، بلکه تکهای از تاریخ تلویزیون ایران را شکل دادهاند. این یک بازگشت نوستالژیک به دورانی است که تلویزیون هنوز قدرت خلق لحظههای مشترک و فراموشنشدنی را داشت؛ لحظههایی که برای همیشه در ذهن مخاطبان باقی میماند.
0 نظر