وقتی صحبت از Black Mirror میشود، معمولاً به داستانهایی فکر میکنیم که جنبههای تاریک، تهدیدآمیز و گاه ویرانگر فناوری را نشان میدهند؛ داستانهایی که هشدار میدهند چگونه وابستگی ما به تکنولوژی میتواند به سقوطمان منجر شود. اما در میان همه این بدبینیها، اپیزود «San Junipero» همچون الماسی میدرخشد که امید را به تصویر میکشد.
این قسمت، که در فصل سوم سریال و به نویسندگی چارلی بروکر و کارگردانی اوون هریس ساخته
وقتی صحبت از Black Mirror میشود، معمولاً به داستانهایی فکر میکنیم که جنبههای تاریک، تهدیدآمیز و گاه ویرانگر فناوری را نشان میدهند؛ داستانهایی که هشدار میدهند چگونه وابستگی ما به تکنولوژی میتواند به سقوطمان منجر شود. اما در میان همه این بدبینیها، اپیزود «San Junipero» همچون الماسی میدرخشد که امید را به تصویر میکشد.
این قسمت، که در فصل سوم سریال و به نویسندگی چارلی بروکر و کارگردانی اوون هریس ساخته شد، داستان عاشقانه میان دو زن به نامهای یورکی و کلی را روایت میکند؛ دو روح خسته که در یک دنیای مجازی الهامگرفته از دهه ۸۰ میلادی دوباره جوان میشوند و معنای واقعی عشق و رهایی را تجربه میکنند. در حالی که اکثر اپیزودهای Black Mirror با پایانی تلخ و هشداری تاریک همراهاند، «سان جونیپرو» تصمیم میگیرد جسور باشد و خوشبینی را انتخاب کند؛ انتخابی که باعث شد این اپیزود دو جایزه مهم امی را ببرد و به محبوبترین قسمت سریال تبدیل شود.
نکته جالب اینجاست که در فیلمنامه اولیه، داستان پایانی تلخ داشت؛ یورکی و کلی در نهایت در دنیای واقعی یکدیگر را ملاقات میکردند و عشقشان زیر سایه گذر زمان خاموش میشد. اما بروکر تصمیم گرفت به جای تاکید بر فناپذیری، جاودانگی را به مخاطب هدیه کند؛ صحنه پایانی اپیزود، که با آهنگ مشهور Heaven is a Place on Earth همراه میشود، تصویری فراموشنشدنی از عشق و امید خلق میکند. «San Junipero» نه فقط یک داستان علمیتخیلی، بلکه نامه عاشقانهای به امید، عشق و قدرت مثبت فناوری است؛ یادآوریای شیرین که حتی در جهانی پر از تهدید، گاهی میتوان با نوآوری، بهشت را روی زمین ساخت.
0 نظر