فیلم راه طولانی (The Long Walk) یکی از جسورانهترین و متفاوتترین اقتباسهای استیون کینگ است که در سالهای اخیر ساخته شده است. این اثر به کارگردانی فرانسیس لارنس، همان فیلمسازی که پیشتر با مجموعه بازیهای مرگبار (The Hunger Games) نشان داده بود استاد روایت داستانهای دیستوپیایی و پرتنش است، توانسته تجربهای بیهمتا خلق کند. راه طولانی تنها یک فیلم ترسناک نیست؛ بلکه اثری عمیق درباره قدرت، بقا، دوستی و شکنندگی
فیلم راه طولانی (The Long Walk) یکی از جسورانهترین و متفاوتترین اقتباسهای استیون کینگ است که در سالهای اخیر ساخته شده است. این اثر به کارگردانی فرانسیس لارنس، همان فیلمسازی که پیشتر با مجموعه بازیهای مرگبار (The Hunger Games) نشان داده بود استاد روایت داستانهای دیستوپیایی و پرتنش است، توانسته تجربهای بیهمتا خلق کند. راه طولانی تنها یک فیلم ترسناک نیست؛ بلکه اثری عمیق درباره قدرت، بقا، دوستی و شکنندگی انسان در جهانی بیرحم است.
داستان فیلم در ایالات متحدهای آیندهنگر و ویرانشده روایت میشود؛ جایی که حکومتی اقتدارگرا برای سرگرمی و کنترل جامعه، مسابقهای مرگبار به نام «راه طولانی» برگزار میکند. در این رقابت پنجاه جوان از پنجاه ایالت آمریکا باید بیوقفه قدم بزنند، آن هم با سرعتی ثابت. هر کس از قوانین سرپیچی کند، بلافاصله با مرگ مواجه میشود. تنها کسی که تا پایان زنده بماند، برنده است و میتواند ثروتی عظیم و تحقق یک آرزوی بزرگ را به دست آورد.
در میان این گروه، شخصیتهایی حضور دارند که هرکدام نماینده بخشی از واقعیت انسانیاند: ری گراتی (با بازی کوپر هافمن) که در طول مسیر از پسری ساده به قهرمانی پیچیده و مصمم بدل میشود؛ پیتر مکوریس (دیوید جانسون) که امید و انگیزهای تازه به جمع تزریق میکند؛ استببینز (گرت ورینگ) با نگاه نظامی و حسابشده؛ و گری بارکوویچ (چارلی پلامر) که گاه نقش محرک و گاه قربانی دارد. همه این شخصیتها زیر نگاه سرد و بیرحم فرماندهای به نام «میجر» (با بازی بینظیر مارک همیل) قدم برمیدارند؛ شخصیتی که نماد تمامعیار اقتدار بیانسانیت است.
آنچه راه طولانی را از دیگر فیلمهای ژانر وحشت متمایز میکند، تمرکز ویژه آن بر انسانیت شخصیتهاست. برخلاف بسیاری از آثار ترسناک که قربانیان صرفاً بهانهای برای نمایش خشونتاند، اینجا تماشاگر فرصت دارد با شخصیتها زندگی کند، بخندد، گریه کند و رنجشان را لمس کند. همین باعث میشود که هر مرگ به شدت تأثیرگذار باشد و بار عاطفی سنگینی بر دوش بیننده بگذارد.
بازیهای درخشان بازیگران، بهویژه هافمن و جانسون، به فیلم عمقی فراتر از انتظار میدهند. رابطه دوستانه و همبستگی میان شخصیتها در دل مسابقهای خونین، یکی از زیباترین و در عین حال دردناکترین جنبههای فیلم است. مرگها نیز با واقعگرایی شوکهکنندهای به تصویر کشیده میشوند؛ سریع، بیرحم و تکاندهنده، درست مثل زندگی در جامعهای که ارزش انسانها را به هیچ گرفته است.
راه طولانی نهتنها یک فیلم ترسناک قدرتمند است، بلکه در لایههای زیرین خود نقدی اجتماعی و فلسفی بر دنیای مدرن ارائه میدهد. فیلم به ما یادآوری میکند که وحشت واقعی همیشه در وجود هیولاها یا نیروهای فراطبیعی نیست، بلکه در ساختارهایی نهفته است که زندگی انسانها را قربانی قدرت و بیعدالتی میکنند.
این فیلم تجربهای است که پس از پایانش همچنان در ذهن میماند؛ تجربهای از وحشت، اندوه و در عین حال لحظههایی ناب از انسانیت. بیدلیل نیست که بسیاری راه طولانی را یکی از بهترین و دردناکترین اقتباسهای استیون کینگ در تمام دوران میدانند.
0 نظر