دنیای مدرسه قهرمانانه من (My Hero Academia) با دلیل خوبی توانست قلب میلیونها طرفدار را تسخیر کند. این مجموعه تمام عناصر لازم برای یک سرگرمی بینقص را دارد: اکشن، ماجراجویی، شخصیتهای عمیق، و مهمتر از همه، شرورهای استثنایی! این یک جهان فانتزی است که در آن قدرتهای فوقبشری که در قالب کوئرکها (Quirks) شناخته میشوند، واقعی هستند. البته، داشتن کوئرک صرفاً شانس است و هر کسی با قدرتی چشمگیر متولد نمیشود. با این حال، به نظر میرسد در مقابل هر قهرمان در این دنیا، حداقل یک جنایتکار یا شرور وجود دارد. و دقیقاً از همین جهان است که یکی از دستکمگرفتهشدهترین شرورها سر بر میآورد: کای چیساکی (Kai Chisaki).
کای چیساکی احتمالاً بیشتر با نام «اورهال» (Overhaul)، رهبر (اکنون سابق) یاکوزای شیه هاسایکای (Shie Hassaikai Yakuza) شناخته میشود. آرک داستانی این شرور حس عجیبی داشت؛ انگار که ناگهان از ناکجاآباد ظهور کرد، خوانندگان (یا بینندگان) را در دردناکترین نقطه هدف قرار داد و سپس به طرز عجیبی به پوچی محو شد. شاید همین ورود ناگهانی و ناپدید شدن زودهنگام، اورهال را به دستکمگرفتهشدهترین شرور دنیای MHA تبدیل کرده باشد. او در زمینه ایجاد تهدید و حس وحشت کاملاً موفق بود، و ما هنوز از یادآوری پتانسیل عظیمی که این شخصیت میتوانست داشته باشد، نمیتوانیم بگذریم.
مأموریت وحشتناک شروری به نام اورهال
اورهال یک شرور واقعاً ترسناک است که هدف نهاییاش محو کردن کامل کوئرکها از دنیا است. در حالی که بحث در مورد هدف او همچنان در میان طرفداران داغ است، این روش او برای رسیدن به هدف است که اکثر مردم را به وحشت میاندازد. او توانست راهی برای تولید داروی پاککننده کوئرک پیدا کند، و تمام کاری که باید برای رسیدن به فرمول نهایی انجام میداد، شکنجه کردن یک کودک بود. اگر این تعریف یک شرارت خالص نیست، پس تعریف دیگری نمیتوان برای آن پیدا کرد.
یکی دیگر از دلایلی که کای چیساکی را یک شرور تمامعیار میسازد، ذهنیت تا حدی ریاکارانه اوست. او از کوئرکها متنفر است و میخواهد دنیا را از آنها پاک کند، اما استفاده از کوئرک خودش را قابل توجیه میداند. کوئرک او (Overhaul) به او قدرت میدهد تا هر چیزی را که لمس کند، تجزیه و دوباره بازسازی کند. این قدرت شامل موجودات زنده نیز میشود، که بهترین شاهد آن، کارهایی است که او با اری (Eri) و افراد زیردستش انجام داد.
از آنجایی که اورهال محور اصلی آرک شیه هاسایکای بود، نمیتوانیم وانمود کنیم که این شرور مورد توجه قرار نگرفت. نقشه ویرانگر او دهها قهرمان را برای یک هدف مشترک گرد هم آورد؛ چنین اتحاد بزرگی چیزی نیست که هر روز شاهد آن باشید، هرچند شیگاراکی (Shigaraki) ممکن است نظر دیگری در این مورد داشته باشد.
نقطه مقابل شیگاراکی
در مورد شیگاراکی، او و اورهال بسیار با یکدیگر متفاوتند و این تفاوت کاملاً عمدی طراحی شده است. اورهال در واقع ضدقهرمان شیگاراکی است؛ او قرار است در تضاد شدید با ایدهآلهای شیگاراکی قرار گیرد. شیگاراکی میخواهد قدرتهای خود را بپذیرد، قویتر شود و نشان خود را از طریق ویرانی در جهان باقی بگذارد. در مقابل، اورهال هدف کاملاً متضادی دارد: او به دنبال نظم است. با کمال تعجب، بزرگترین وجه اشتراک آنها این است که هر دو میخواهند اهدافشان به بزرگترین مشکل دنیا تبدیل شود.
برای روشن شدن موضوع، شیگاراکی به دنبال کسب آزادی (شخصی) از طریق تخریب (جهانی) است. در حالی که اورهال برای برقراری نظم از طریق کنترل تلاش میکند. اینها دو رویکرد کاملاً متفاوت به شرارت هستند که در هر جنبه زندگی آنها، از جمله وسواس چیساکی به تمیزی، آشکار است. او حتی نمیتواند مفهوم ناپاکی را تحمل کند و به همین دلیل در حین مبارزه بدنش کهیر میزند.
با این حال، وقتی نوبت به کوئرکهایشان میرسد، اورهال و شیگاراکی بیشتر از آنچه میخواهند اعتراف کنند، وجه اشتراک دارند. هر دو قدرت آنها تخریب را به همراه دارد. کوئرک پوسیدگی (Decay) شیگاراکی صرفاً جهان را متلاشی میکند، در حالی که کوئرک اورهال نیز باعث تجزیه میشود، اما با هدف بازسازی مجدد. به نظر میرسد روایت سعی دارد بر این نکته تأکید کند که اورهال پس از تخریب مورد نظرش، گام دیگری برای بازسازی برنامهریزی میکند، در حالی که شیگاراکی صرفاً به خاطر خود تخریب میجنگد.
ایدئولوژی و نقشه پیچیده اورهال
ممکن است نگاه کردن به اورهال و فکر کردن به اینکه هدف او سطحی و تکبعدی است، آسان باشد. با این حال، این شرور از نظر ایدئولوژیک به طرز شگفتانگیزی پیچیده است که ریشه در اصول یاکوزا دارد. او صمیمانه معتقد است که کوئرکها بزرگترین تهدید برای سنت و شیوه زندگی یاکوزا هستند و ریشهکن کردن آنها، این سازمان را به اقتدار و جایگاه قبلی خود باز میگرداند. به عبارت دیگر، اورهال میخواهد جهان را دوباره قابل مدیریت و کنترل کند. وقتی زندگی و جامعه دیگر نگران هزاران عامل تصادفی ناشی از کوئرکها نباشد، برنامهریزی و پردازش امور بسیار آسانتر میشود.
اگرچه استفاده چیساکی از کوئرک خود در راه حذف آنها تا حدی ریاکارانه است، اما در عین حال عزم مطلق او را برجسته میکند. او در نهایت مایل بود حتی کوئرک ارزشمند خودش را نیز برای رسیدن به اهدافش قربانی کند.
در پایان، مهم است که درک کنیم کای چیساکی نمیتواند هیچ تفاوتی بین کوئرک و ویروس قائل شود. از نظر او، این دو کاملاً یکسان هستند و این اغراق نیست. او عمیقاً باور دارد که کوئرکها در واقع ویروسهایی بودند که قبلاً کشف نشده بودند و جهش یافتهاند. درک اینکه چرا این تصور برای چیساکی به طور خاص زنگ خطر را به صدا در میآورد، دشوار نیست.
خیلی زود از صحنه محو شد
طی تنها یک آرک از MHA، اورهال با تمام قدرت وارد میدان شد. او شخصیتهای دوستداشتنی زیادی را به خطر انداخت، شخصیتهای جدیدی را معرفی کرد و اثر عمیقی در جهان بر جای گذاشت. او میدوریا (Midoriya) را فراتر از حد انتظارمان به چالش کشید و سپس ناپدید شد. البته، او به معنای واقعی کلمه ناپدید نشد، اما تهدید او به طور مؤثر خنثی شد.
اقدامات شیگاراکی علیه اورهال تضمین کرد که چیساکی دیگر هرگز نمیتواند همان تهدید یا نگرانی قبلی را ایجاد کند. بنابراین حتی زمانی که چیساکی بار دیگر، به لطف لیدی ناگانت (Lady Nagant)، ظاهر شد، تقریباً حس یک شخصیت متفاوت را منتقل میکند. از دست دادن پتانسیل او در این زمان کوتاه بسیار ناراحتکننده است، اما سرعت روایت MHA ایجاب میکرد که داستان او را در مسیر خود رها کند. شما چه فکر میکنید؟ در بخش نظرات زیر دیدگاه خود را به اشتراک بگذارید و همین حالا به این بحث جذاب بپیوندید.
منبع: comicbook
چطوری پارتنر گیمر پیدا کنیم؟ میزگیم ازدواجی با سایه و حمید
نظرات