نجی درست میگفت: ناروتو از ابتدا برای عظمت زاده شده بود!
شاید یکی از بحثبرانگیزترین جنبههای داستان بلند و پرطرفدار ناروتو (Naruto)، جدال همیشگی میان «تلاش» و «سرنوشت» باشد. در حالی که ناروتو اوزوماکی (Naruto Uzumaki) همواره نماد جنگیدن با تقدیر و ساختن آینده با دستان خود بود، رقیب و همراهش، نجی هیوگا (Neji Hyuga)، از همان ابتدا باوری کاملاً متفاوت داشت. تحلیلی خواندنی، به این پرسش قدیمی جان تازهای بخشیده و این احتمال را مطرح میکند که شاید در نهایت، حق با نجی بوده است: ناروتو از همان ابتدا برای پیمودن مسیری پرافتخار مقدر شده بود.
آزمون چونین (Chunin Exams) صحنه اولین تقابل جدی این دو دیدگاه متضاد بود. نجی، با استعداد ذاتی و باور عمیق به تغییرناپذیری سرنوشت، راه و روش نینجایی ناروتو را چیزی جز خیالی باطل و تلاشی بیهوده نمیدانست. پیروزی شگفتانگیز ناروتو در آن نبرد نفسگیر، برای بسیاری از هواداران، مهر تأییدی بر این باور بود که با سختکوشی و اراده میتوان هر تقدیری را دگرگون ساخت و مسیر زندگی را تغییر داد. اما آیا این تمام ماجرا بود و آیا پیروزی ناروتو صرفاً نتیجه تلاشهایش بود؟
با پیشروی داستان به بخش «ناروتو شیپودن» (Naruto Shippuden) و آشکار شدن رازهای بزرگ دنیای شینوبی، دیدگاه به ظاهر شکستخورده نجی، بهگونهای شگفتانگیز اعتبار پیدا کرد. مشخص شد که ناروتو نه تنها پسر هوکاگه چهارم و وارث ذخایر عظیم چاکرای خاندان اوزوماکی (Uzumaki Clan) است، بلکه تناسخ آشورا اوتسوتسوکی (Asura Otsutsuki)، پسر کوچکتر حکیم شش طریقت، و بخشی حیاتی از یک پیشگویی باستانی برای نجات جهان نیز بهشمار میرود. این دیگر فقط داستان یک پسرک یتیم و طردشده اما سختکوش نبود؛ این داستان فردی بود که سرنوشتی عظیم و نقشی کلیدی در انتظارش بود، حقیقتی که ابعاد تلاشهای او را در هالهای از تقدیر فرو میبرد.
با این دانش جدید، مبارزه نمادین ناروتو و نجی در آزمون چونین معنای عمیقتر و پیچیدهتری پیدا میکند. آنجا که ناروتو با استفاده از چاکرای کوراما (Kurama)، روباه نهدم قدرتمند محبوس در درونش، بر نجی چیره شد، آیا تنها ارادهی پولادین او بود که پیروز میدان شد، یا نیرویی فراتر از درک یک گنین معمولی، از پیش برایش مهیا گشته و در سرنوشتش تنیده شده بود؟ نجی، که خود اسیر باورهایش به سرنوشت محتوم افراد طبقه فرعی خاندان هیوگا بود، شاید نتوانست این جنبه از «سرنوشت» ویژه و منحصربهفرد ناروتو را در آن زمان به درستی ببیند یا بپذیرد.
البته، هیچکدام از اینها به معنای نفی کامل تلاشها، فداکاریها و اراده پولادین ناروتو نیست. او بدون شک الهامبخش بسیاری از شخصیتهای داستان و حتی تماشاگران بود و برای دوستان، باورها و دهکدهاش تا پای جان جنگید. با این حال، نمیتوان انکار کرد که «سرنوشت» – از قدرت موروثی و وجود کوراما گرفته تا جایگاهش در پیشگویی – نقش بهسزایی در موفقیتها و تواناییهای خارقالعاده او ایفا کرد. شاید حقیقت در ترکیبی از این دو نهفته باشد: ناروتو برای بزرگی مقدر شده بود، اما برای رسیدن به آن جایگاه رفیع، باید سخت تلاش میکرد، از چالشهای بیشماری عبور میکرد و شایستگی خود را به اثبات میرساند.
آیا ناروتو، با وجود تمام سختیهایی که کشید، یک ریاکار بود که از تلاش دم میزد اما در واقع از مواهب سرنوشت بهرهمند بود؟ یا اینکه داستان او نشان میدهد چگونه حتی یک سرنوشت بزرگ نیز بدون تلاش، انتخابهای درست و فداکاریهای بسیار به ثمر نمینشیند؟ هرچه باشد، این دوگانگی و پیچیدگی، به عمق و جذابیت یکی از محبوبترین و تأثیرگذارترین شخصیتهای دنیای انیمه افزوده و همچنان محلی برای بحث و تأمل باقی میگذارد.
منبع: comicbook
بزرگترین یوتیوبر کالاف دیوتی ایران کیه؟ میزگیم با ملیکا دیوتی
نظرات