آیا پایان تجربه اکران فیلم در سینما نزدیک است؟ نتفلیکس چرا Warner Bros را خرید؟
در سالهای اخیر، هالیوود شرکتی دستخوش تحولاتی عظیم شده است؛ تغییراتی که شاید بتوان آنها را همتراز با اتفاقات دهههای ۱۹۷۰ و ۱۹۸۰ دانست. دورانی که استودیوهایی با سابقه طلایی در تاریخ سینما یکی پس از دیگری توسط شرکتهای بزرگ بینالمللی خریداری میشدند. اما خریداری شدن برادران وارنر، استودیویی که با فیلمهای جنایی دهههای ۴۰ و ۵۰ و مجموعه فیلمهای بتمن در دهههای ۹۰ و ۲۰۰۰ شناخته میشود، توسط یک سرویس استریم اتفاقی است بهمراتب مهمتر. این رویداد در حالی رخ میدهد که تنها چند ماه پیش شاهد ادغام پارامونت و اسکایدنس مدیا بودیم و سال ۲۰۱۹ نیز دیزنی استودیوی 21st Century Fox را خرید.
آنچه در تمام این معاملات کاملا مشهود است، تأثیر عظیمی است که سرویسهای استریم بر قواعد بازی گذاشتهاند. خریدهای گسترده دیزنی در سالهای اخیر، مانند اضافهکردن مارول، جنگ ستارگان و پیکسار به مجموعه خود، اکنون با نگاه به گذشته بیشتر شبیه چینش مقدماتی یک زمین بازی بزرگ برای تقویت جایگاه دیزنیپلاس به نظر میرسد. از سوی دیگر، اولین اقدام مدیریتی پارامونتِ تازهمتولدشده این بود که برادران دافر، خالقان سریال Stranger Things، را از نتفلیکس جدا کند. و البته نتفلیکس که با زیر و رو کردن مسیر سنتی «ارائه طرح فیلم تا اکران سینمایی» به ثروتی عظیم رسیده، سهم زیادی در این تغییرات دارد. این سرویس طی سالهای گذشته توانسته بسیاری از برجستهترین کارگردانان دنیا را جذب کند، بخش بزرگی از مستندهای عامهپسند را به انحصار خود درآورد و پشت سر هم سریالهایی بسازد که به سرعت تبدیل به موضوع بحث مردم میشود.

مجموعهای از محبوبترین و موفقترین فیلمهای تاریخ Warner Bros که حالا در اختیار نتفلیکس قرار گرفتهاند.
پس نتفلیکس با خرید برادران وارنر دقیقا چه چیزی به دست میآورد؟ آیا این واقعاً پایانِ سینمای روی پرده است؛ سینمایی که همیشه میشناختیم؟ بخشی از ماجرا روشن است؛ نتفلیکس حالا به مجموعهای از داراییهای ارزشمند و موفق دست پیدا میکند. این داراییها همان IP های محبوبی هستند که امروز ارزشمندترین سرمایه صنعت سرگرمی محسوب میشوند. در این مورد خاص یعنی دنیای سینمایی دیسی، هری پاتر، باربی و البته گیم آو ترونز. اما ماجرا فقط همین نیست. با وجود تمام موفقیتهایی که نتفلیکس به آن رسیده است دو چیز وجود دارد که همیشه میخواست و هرگز نتوانست به دست بیاورد. اولی بردن اسکار بهترین فیلم است و دومی ساخت یک بلاکباستر واقعی. باید این را در نظر داشت که نتفلیکس یک شرکت آمریکایی است، نه یک گروه چریکی که خودش را گاهی اینطور نشان میدهد. مدیران نتفلیکس عاشق این هستند که کنار مدیران بقیه استودیوها در مراسم اسکار دیده شوند؛ مراسمی که در نهایت جشن سالانه و باشکوه هالیوود محسوب میشود. آنها میخواهند فیلمهایشان درست مثل سریالهایشان به قلب فرهنگ جریان اصلی آمریکا وارد شود. اتفاقی که تا امروز فقط گهگاهی افتاده و هرگز به شکل یک جریان پایدار رخ نداده است.
نکته دیگری هم درباره نتفلیکس وجود دارد. این شرکت در بیشتر دوران فعالیتش پولش را از فروش اشتراک به دست آورده است. یعنی مثلا عملکرد یک فیلم خاص تأثیر زیادی روی درآمد اصلی نداشت، مگر اینکه باعث جذب مشترک بیشتر شود یا موفقیتش باعث پاداشگیری عوامل میشد. اما این شرایط زمانی تغییر کرد که نتفلیکس پخش تبلیغات را آغاز کرد. حالا هرقدر یک فیلم موفقتر باشد، نتفلیکس میتواند هزینه بیشتری از تبلیغدهندگان دریافت کند. همین موضوع باعث شده فرهنگ درونی شرکت کمکم به سمت مدل سنتیتر استودیوهای هالیوودی حرکت کند. از طرف دیگر، خوشبختانه برای سینماهای جهان، نتفلیکس بهتدریج فهمید که نمایش فیلمها روی پرده سینما، مخصوصا برای پروژههای بزرگ و معتبر مزایای مهمی دارد. این کار هم از نظر تبلیغات یک امتیاز بزرگ است، حتی اگر درآمد مستقیم چندانی از گیشه نصیبشان نشود. هم باعث میشود چهرههای سرشناس خوشحال بمانند، چون نمیتوانند برای یک مراسم فرش قرمزِ مربوط به یک «پخش اینترنتی» حضور پیدا کنند. و هم مهمتر از همه اینکه نمایش سینمایی تنها راهی است که فیلم را واجد شرایط حضور در اسکار میکند.

تجربه ناموفق Electric State، نقطهای که به نتفلیکس نشان داد برای رقابت با استودیوهای بزرگ به تغییر مسیر نیاز دارد.
سینما هنوز با یک مسئله قدیمی روبهروست؛ «دوره اکران انحصاری». این همان دورهای است که سالنهای سینما حق دارند یک فیلم را بهصورت انحصاری نشان دهند، پیش از آنکه فیلم وارد فرمتهای خانگی یا پلتفرمها شود. نکته مهم این است که نتفلیکس خیلی زود تلاش کرد خیال سالنداران را راحت کند. آنها گفتند برنامه فعلی اکران فیلمهای وارنر همچنان پابرجاست و قرار نیست همه چیز یکشبه تغییر کند. با این حال، یک جمله کلیدی از تد ساراندوس، مدیرعامل نتفلیکس، حسابی توجهها را جلب کرد. او گفت این «دوره اکران» قرار است تکامل پیدا کند. معنایش هم چندان پنهان نیست. هر فیلمی، بهمحض اینکه کارکرد لازم را در گیشه پیدا کند، سریع راهی استریم خواهد شد.
اما دلیل اصلی این معامله بزرگ چیز دیگری است. نتفلیکس وارنر را خرید تا به خط تولید واقعی بلاکباستر دسترسی پیدا کند. این همان بخشی از سینماست که سالها دنبالش بود اما موفق نشده بود به آن برسد. ساخت فیلمهای بسیار پرهزینه همیشه ریسکی است و نتفلیکس این حقیقت را با چند پروژه پردردسر تجربه کرد. فیلمهایی مثل The Electric State، The Gray Man و Red Notice با وجود هزینههای سنگین نتوانستند جهان را تسخیر کنند. نتیجهاش روشن بود: ساخت بلاکباستر فقط پول نمیخواهد، مهارت و زیرساخت هم میخواهد.
وارنر دقیقاً همین زیرساخت را دارد. استودیوهای قدیمی هالیوود بهنوعی کارخانههای آزمودهشده تولید فیلمهای بزرگ هستند. آنها دهههاست زنجیره کامل این فرایند را مدیریت میکنند؛ از توسعه و فیلمنامهنویسی تا تولید، جلوههای ویژه، بازاریابی و اکران جهانی. برای نتفلیکس، این خرید شبیه یک کلید طلایی است؛ کلیدی که میتواند آنها را بالاخره وارد باشگاه سازندگان فیلمهای عظیم کند.
آیا این خرید قواعد سینما را تغییر میدهد؟
نتفلیکس بهخوبی میداند که داشتن یک فیلم بزرگ، فقط بهمعنای فروش بیشتر نیست. این فیلمها نمادهای فرهنگی میشوند، مردم دربارهشان حرف میزنند، رسانهها آنها را تحلیل میکنند، ستارهها با آنها بیشتر در مرکز توجه قرار میگیرند و مهمتر از همه، این فیلمها نقش مهمی در شکلدادن به قدرت یک استودیو در هالیوود دارند. با دسترسی به وارنر، نتفلیکس حالا شانس واقعی دارد تا در این سطح رقابت کند.
با این حال، پرسش بزرگ هنوز باقی است: آیا این ادغام به سود سینماست یا به ضررش؟ فعلاً هیچکس جواب قطعی ندارد. سالنها امیدوارند این معامله به تقویت اکران کمک کند، نه تضعیف آن. مخاطبها هم منتظرند ببینند این همکاری چه فیلمهایی بهوجود میآورد. و خود نتفلیکس تلاش میکند بین سنت هالیوود و مدل کسبوکار استریم توازن برقرار کند. چیزی که مشخص است یک نکته ساده است. دوران جدیدی در راه است. دنیای فیلمسازی دیگر مثل قبل نخواهد بود و نتفلیکس، حالا با وارنر در کنار خود، قصد دارد یکی از تعیینکنندگان آینده باشد.
منبع: The Guardian
بتلفیلد ۶ بهتره یا کالاف دیوتی؟ میزگیم با گلخان و شایان
نظرات