چگونه بزرگترین شکست وان پیس آن را به شاهکار امروز تبدیل کرد؟
مسیر رسیدن به موفقیت در دنیای مانگا و انیمه هیچوقت ساده و هموار نیست؛ و خب وان پیس (One Piece) اثر «ائیچیرو اودا» روشنترین نمونه ممکن از این واقعیت است. این مجموعه که هماکنون در سرتاسر دنیا طرفدار دارد، با تکیه بر خلاقیت بیپایان اودا و تلاش خستگیناپذیرش برای ساخت یکی از باشکوهترین ماجراجوییهای تاریخ مانگا، میلیاردها دلار درآمد داشته است. با این حال، شروع کار وان پیس آنقدرها هم بینقص نبود و شکستها و ناکامیهای قابلتوجهی در نخستین روزهای این فرنچایز وجود داشت.
فراتر از اینکه اودا احساس میکرد تکقسمتیهای (one-shots) اولیهاش چندان مورد توجه قرار نگرفتند، طرح ابتدایی وان پیس در واقع در همان آثار ابتدایی او پنهان شده بود؛ یعنی در دو نسخه متفاوت از «Romance Dawn». این آثار در ویژهنامه تابستانی مجله Weekly Shonen Jump سال ۱۹۹۶ و سپس در نسخه اصلی همین نشریه منتشر شدند، اما به باور اودا آنطور که باید و شاید با استقبال روبهرو نشدند. با این حال، همین انتشارهای ابتدایی پایه و ستونهای داستانی را ساختند که بعدها به شاهکار نهایی او یعنی وان پیس تبدیل شد.
نمونههای اولیه وان پیس ناپخته اما سرگرمکننده بودند
با مرور دو نسخه مختلف از Romance Dawn بهوضوح مشخص است که ائیچیرو اودا از همان ابتدا میخواست ماجراجویی هیجانانگیز را روی دریاهای آزاد روایت کند. خودش بعدها از آن دوران به عنوان «یک هرج و مرج کامل» یاد کرده؛ تجربهای که در آن با کمک دستیارهایش توانست پروژه را به موقع تمام کند، اما نتیجه نهایی که در مجله Weekly Shonen Jump منتشر شد از نظر او اصلا ایدهآل نبود.
در گفتوگویی که در شماره ۳ اکتبر ۲۰۲۵ مجله One Piece Magazine منتشر شد، ائیچیرو اودا درباره نتیجه این پروژه را توضیح مفصلی ارائه نمود. او تنها دو هفته مهلت داشت تا یک وانشات تازه را از پایه طراحی کند؛ به همین خاطر نسخه قبلی Romance Dawn را بازنویسی کرد. اما این بار برخلاف انتشار در نسخه ویژه تابستانی مخصوص هنرمندان تازهکار، قرار بود اثرش در سطح حرفهای و در نسخه اصلی Weekly Shonen Jump منتشر شود. اودا بهخوبی میدانست این فرصت میتواند سرنوشت حرفهای او را تغییر دهد.
همه چیز کاملا آشفته بود، تا حدی که اصلا یادم نمیاد نتیجه چی شد. تنها چیزی که برام اهمیت داشت این بود که بالاخره تونستیم از خالی موندن صفحات شونن جامپ جلوگیری کنیم. اما از همون تجربه فهمیدم که فرصتها ممکنه کاملا ناگهانی سر برسن و اگه میخوای موفق شی، باید با تمام وجود اون لحظه رو بچسبی و از دستش ندی. از اونجا بود که شروع کردم به فکر کردن به اسم سریال مانگا: One Piece. البته چند بار توی جلسات مجله رد شد، اما یک سال بعد بالاخره انتشار One Piece به عنوان سریال رسما آغاز شد.
نتایج هر تلاش اولیه معمولا ناپخته و خام بود. در نسخه اول Romance Dawn میتوان المانهای جذاب One Piece را دید: حضور شانکس، قدرت هاکی فاتح و لحظهای که شانکس کلاه حصیری خود را به لوفی میدهد. نسخه دوم هم جالب توجه است، زیرا به عمد شانکس با پدربزرگ لوفی جایگزین شده بود؛ شخصیتی که بعدها در One Piece به گارپ تبدیل شد. در این نسخهها، اودا در حال آزمایش و پیدا کردن هویت داستان و شخصیتهای اصلی بود. این تلاشها هرچند با شکستهایی همراه بود، اما زمینه خلق دنیا غنی و شخصیتهای ماندگار وان پیس فراهم شد.
با تمام این اوصاف هر نسخه در مقاطعی بسیار عجیب و مضحک هم بود. به عنوان مثال نسخه اول شامل قایق کوچک لوفی به نام the Märchen میشود که با استفاده از چهار پرچم که روی هم قرار گرفتهاند تزئین شده است. نسخه دوم تغییر مهمی در کلاه حصیری لوفی ایجاد میکند؛ یعنی به جای اینکه شانکس آن را به شخصیت اصلی داده باشد، کلاه به پدربزرگ لوفی تعلق داشته و از یک آیتم بسیار ارزشمند به یک میراث نسبتا عادی تبدیل میشود. از سوی دیگر هر دو نسخه مذکور دزدان دریایی Peace-Main را به عنوان ایدهآلی برای لوفی معرفی میکنند، گویی او در حال تجربه یک بازی نقشآفرینی در ژانر دزدان دریایی با تم اوورواچ باشد!
علیرغم این نقصها، هر نسخه بسیار امیدبخش و جذاب بود و به خوبی ذوق و استعداد اودا را به معرض نمایش میگذارد. همچنین هر نسخه یک ویلن متفاوت دارد، از کاپیتان دزد دریایی کلیشهای Crescent Moon Gally در نسخه اول گرفته تا Spiel the Hexagon و ماجراهایی ساحرهای که یونو در Black Clover (شبدر سیاه) به راحتی شکست میدهد.
هر دو نسخه Romance Dawn بهخوبی طراحی شدهاند، حتی اگر نسخه دوم از نظر داستانی چندان رضایتبخش به نظر نرسد و بیشتر حس یک پیشدرآمد برای چیزی بزرگتر را بدهد. خود اودا هم به این موضوع اشاره کرده و در انتشار مجموعه داستان کوتاهش با نام Wanted!: Eiichiro Oda Before One Piece توسط VIZ Media نسخه اول را «نمونهای بیش از حد اولیه از وان پیس» توصیف کرده است.
One Piece ثابت میکند مانگاهای حماسی نیاز به زمان دارند
ساخت یک داستان تکقسمتی برای سریالی به پیچیدگی وان پیس کار بسیار بزرگی است. «هاکی فاتح» همانطور که در نسخه اول Romance Dawn و سپس در فصل اول وان پیس میبینیم، تا چپتر ۲۳۴ به طور واضح از آن نام برده نمیشود. نمونههای استفاده از هاکی بعد از آن نیز پراکنده است و پیش از آنکه شخصیتها بهطور کامل در تکنیکهای آن آموزش ببینند چیز زیادی از آن نمیدانیم.
کلاه حصیری شانکس در نسخه نهایی وان پیس به عنصری بسیار مهم و نمادین تبدیل میشود؛ چرا که در ابتدا توسط گول دی. راجر به او سپرده شده بود. در ادامه، حتی شخصیت مرموز و شرور ایمو (Imu) در صحنهای دیده میشود که کلاه حصیری مشابهی را در اختیار دارد و احتمالا متعلق به جوی بوی (Joy Boy) بوده است. این پیوندها در طول صدها چپتر و دههها نویسندگی شکل گرفتهاند و نشان میدهند که چگونه اودا از همان گامهای نخستین، مسیر تحول دراماتیک و معناگرایانه این ماجراجویی عظیم را پایهگذاری کرده بود.
نسخه نخست Romance Dawn نه با فشار مهلتهای زمانی روبهرو بود و نه باید برای مخاطبی خاص و پرانتظار منتشر میشد؛ به همین خاطر، از آزادی عمل و آرامش بیشتری بهره میبرد. خود داستان نیز خوانایی بهتری دارد، بهجز در چند نقطه خاص – مثل تزئینات عجیب قایق یا میل بیشازحد لوفی به خرابکاری و هرج و مرج. این نسخه طنز خاص خودش را دارد و روح One Piece را حفظ کرده، اما از جهت مسیر داستانی و تمرکز کافی بر هدف، هنوز آن انسجام لازم را نداشت.
چپتر نخست وان پیس بیش از هر چیز بر پایهریزی شخصیت لوفی پیش از آغاز سفرش تمرکز دارد؛ نه صرفا نمایش مجموعهای از ویژگیها و پیشزمینههای تکراری که در دنیای Romance Dawn دیده بودیم. در این نسخه مخاطب نه تنها گذشته و دوران کودکی لوفی را با جزئیات بیشتری میبیند، بلکه با وجود حضور پررنگتر اعضای گروه، خود شانکس نیز برای خواننده به شخصیتی قابلدرکتر و ملموستر تبدیل میشود.
این موضوع معمولا در میان خالقان مانگا دیده میشود که تلاش میکنند داستانی را که با اشتیاق زیادی در دل دارند، به دنیا معرفی کنند. پیش از موفقیت Golden Kamuy، خالق آن ساتورو نودا علاقهاش به هاکی روی یخ را با اثر Supinamarada! به مخاطبان نشان داد. اگرچه این اثر در زمینه تجاری موفق نبود، اما ایدهها و مفاهیمش پایهای شدند برای بازگشت تحسینشدهای که بعدها با Dogsred رقم خورد. این مسیر نمونهای از تلاش، آزمون و خطا و پشتکار در دنیای مانگاست که در نهایت به موفقیتهای بزرگ ختم میشود.
اودا، استاد روایتهای طولانی و پایانناپذیر با وان پیس
اینکه فکر کنیم شکستهای اودا به Romance Dawn یا تکشاتهای قدیمیاش ختم شده، در بهترین حالت جاهلانه و در بهترین حالت احمقانه است. جهانسازیهای او اغلب میتواند بیش از حد گسترده به نظر برسد، از جلمه صحنه معروف پرنس لوکی (Prince Loki) که مخاطب احساس میکند خیلی طولانی است و تاخیرهای متعددی هم داشته. در حالی که تاخیرها لزوما بر گردن اودا نیست، در هر صورت میتواند طرفداران را ناامید کند.
البته ورای همه این نقصها و مشکلات، طرفداران اذعان دارند که اودا میتواند حتی از نقاط ضعف خود هم بیشترین بهره ممکن را ببرد. یک نمونه بارز این مسئله روایت Long Ring Long Land است که درصد زیادی از طرفداران آن را دوست دارند و از لحاظ روایی نیز تاثیر خاصی روی داستان کلی نداشت. اما حالا که Rocks D. Xebec از مبارزات Davy Back در آن روایت و ارتباطش با دیوی جونز استفاده میکند، همه چیز منطقیتر و متصلتر به نظر میرسد.
وان پیس در خیلی از نقاط مرز میان اتفاقات و روایتهای اصلی و فیلر (filler) را از میان میبرد و گاها با فلشبکهای آزاردهنده روی اعصاب مخاطب رژه میرود. با این حال درسی که مخاطبان از این مانگا و انیمه فوقالعاده میگیرند، شکیبایی است! این موضوع میتواند برای هر مجموعه طولانی صدق کند، اما خب One Piece حدود سه دهه ادامه داشته و دنبال کردن آن اصلا کار سادهای نیست.
وان پیس هماکنون اثری است که کیلومترها از Romance Dawn فاصله گرفته. Peace-Mainها و Morganeerها دیگر وجود ندارند و طرفداران به راحتی میتوانند فرق میان جنجگویان پرادعا و پرسر و صدا را با دزدان دریایی شرور تشخیص دهند، چراکه اودا این مسائل را به بهترین شکل ممکن پیادهسازی کرده است. شکستهای ابتدایی این هنرمند مملو از خلاقیت بودند و باعث شدند شاهکاری فراموشنشدنی مثل وان پیس به دنیا معرفی شود. در هر صورت DNA قدیمی این اثر نباید فراموش شود، چراکه همان خالق Once Piece را ممکن ساخت.
منبع: Screen Rant
فینال بازار لجندز لیگ ۵ با بیگزموگ، سام صابری و خفنهای یوتوب + جایزه گوشی گیمینگ برای بینندهها

نظرات