وان پیس، شاهکار ائیچیرو اودا، فقط یک مانگا نیست؛ یک پدیده فرهنگی است که چندین نسل را با خود همراه کرده. این داستان که سفرش را در سال ۱۹۹۷ از صفحات مجله شونن جامپ هفتگی آغاز کرد، امروز به پرفروشترین مانگای تاریخ و یک حس جهانی تبدیل شده است. اکنون که هم انیمه و هم مانگا وارد «ساگای نهایی» نفسگیر خود شدهاند، هیجان و محبوبیت این اثر بیش از هر زمان دیگری اوج گرفته است.
یکی از دلایل این موفقیت، دنیای وسیع و شخصیتهای بیشمار آن است؛ شخصیتهای فرعیای که گاهی با حضور کوتاه خود چنان تأثیری میگذارند که برای همیشه در قلب طرفداران جا خوش میکنند. اما در این دنیای پهناور، یک موضوع همواره محل بحث بوده است: عشق و روابط عاشقانه، بهویژه در میان خدمه کلاه حصیری. سالهاست که اودا هرگونه شایعه یا تئوری درباره شکلگیری یک رابطه رمانتیک در کشتی «هزار آفتاب» را با قاطعیت رد کرده است.
اودا همچنین استاد خلق عاشقانههای تراژیک است؛ داستانهایی که قلب خواننده را به درد میآورند.
با این حال، داستان وان پیس در هسته خود، قصه لوفی و خدمه وفادار اوست؛ گروهی که مرکز ثقل تمام ماجراها هستند. هرچند وان پیس در ژانر شونن اکشن دستهبندی میشود—ژانری که تمرکزش بر مبارزه، ماجراجویی و رفاقت است—بسیاری از آثار بزرگ این سبک، بهخصوص آنهایی که داستانی طولانی دارند، از نمایش عشق بین شخصیتهای اصلی ابایی ندارند. اما ائیچیرو اودا یک قانون مشخص و خدشهناپذیر برای خدمه کلاه حصیری وضع کرده است.
او موتیف «خانواده اکتسابی» (found family) را به زیبایی در داستان تنیده است؛ جایی که پیوند اعضای خدمه نه بر اساس خون، که بر اساس اعتماد، رؤیاهای مشترک و نجات دادن یکدیگر شکل گرفته است. شاید به همین دلیل است که اودا اصرار دارد این پیوند، چیزی فراتر و متفاوت از عشق رمانتیک باشد. با این حال، او در توضیح همین قانون، پا را فراتر گذاشت و ادعایی کرد که گذر زمان، نادرستی آن را به اثبات رساند: این که عشق، اصولاً در وان پیس جایی ندارد.
اظهارنظر معروف اودا، قانونی که تاریخ مصرف داشت
در رویداد «جامپ فستا» سال ۲۰۰۹، در بحبوحه حماسهی نفسگیر «جنگ سران»، یکی از طرفداران از اودا پرسید که «نامی به چه کسی علاقه دارد؟» پاسخ اودا صریح و قاطع بود و تا سالها بهعنوان سیاست رسمی دنیای وان پیس تلقی میشد:
«هوم، از دید عاشقانه؟ فکر نمیکنم هیچ رابطه عاشقانهای بین اعضای خدمه شکل بگیرد. نامی احتمالاً ویژگیهای مثبت همه پسرها را میبیند، اما وان پیس یک داستان عاشقانه نیست. شاید این سؤال بیشتر برای خوانندگان دختر مطرح باشد. پسرها اصلاً به این چیزها اهمیت نمیدهند. وان پیس یک مانگای شونن، یعنی مانگایی برای پسرهاست، به همین دلیل عشق در آن تصویر نمیشود.»
ائیچیرو اودا با هوشمندی نشان داده است که میتوان بدون تمرکز بر عاشقانههای سنتی، عمیقترین و بهیادماندنیترین احساسات را خلق کرد.
امروز که به این گفته نگاه میکنیم، با توجه به بلوغ شگفتانگیز شخصیتها و عمق روابطی که پس از پرش زمانی دوساله شکل گرفته، این اظهارنظر کمی قدیمی به نظر میرسد. البته بخش اول آن همچنان پابرجاست: عشق رمانتیک در میان خدمه کلاه حصیری جایی ندارد. با وجود دلباختگیهای اغراقشده و کمدی سانجی نسبت به نامی و روبین، هیچ نشانهای از یک رابطه عاشقانه متقابل در میان آنها وجود ندارد (البته اگر رابطه کوتاه اما فوقالعاده زیبای سانجی و پودینگ را استثنا قائل شویم).
اما این به آن معنا نیست که کل داستان از عشق تهی است. اودا شاید عشق را در کانون توجه قرار ندهد، اما از دوران پس از پرش زمانی، بهشکلی نامحسوس و گاهی کاملاً آشکار، آن را به یکی از قدرتمندترین ابزارهای روایی خود تبدیل کرده است.
عشق در وان پیس، پنهان اما قدرتمند
اولین زوجی که این قانون نانوشته را به چالش میکشد، کاپون «گانگستر» بجه و شیفون شارلوت هستند. ازدواج آنها که در ابتدا یک اتحاد سیاسی به دستور بیگ مام به نظر میرسید، به یکی از سالمترین و عاشقانهترین روابط در کل مجموعه تبدیل شد. بجه، دزد دریایی بیرحمی که جزو «بدترین نسل» بود، در کنار همسر و پسرش به یک پدر و شوهر فداکار تبدیل شد که حاضر بود برای محافظت از خانوادهاش کل دنیا را به هم بریزد.
از سوی دیگر، داستان بیبی ۵ و ترس عمیق او از طرد شدن، یکی از غمانگیزترین گذشتهها را رقم زد. او که به خاطر نیاز شدیدش به پذیرفته شدن، بارها بازیچه دیگران شده بود، در میانه هرجومرج نبرد درسروزا، عشق را در وجود دون سای، رهبر نیروی دریایی هاپو، پیدا کرد. رابطه آنها یک نمونه کلاسیک از موتیف «از دشمنی تا عاشقی» است که به ازدواجی پایدار ختم شد و به بیبی ۵ ثباتی را بخشید که تمام عمر در جستجویش بود.
اودا همچنین استاد خلق عاشقانههای تراژیک است؛ داستانهایی که قلب خواننده را به درد میآورند. عشق میان کایروس، گلادیاتور اسطورهای، و پرنسس اسکارلت، یا داستان فداکارانه و غمانگیز بارتولومیو کوما و جینی، نمونههایی درخشان از این موضوع هستند. هر دو مرد، عشق زندگیشان را به طرزی فجیع از دست دادند و مجبور شدند دخترانشان را در دنیایی بیرحم بهتنهایی بزرگ کنند. این داستانها نشان میدهند که اودا نهتنها از عشق نمیگریزد، بلکه از آن برای افزودن لایههای عمیق تراژدی و انسانیت به شخصیتهایش استفاده میکند.
علاوه بر اینها، عشقهای یکطرفه نیز نقش مهمی در داستان ایفا میکنند. از شیفتگی بیحدوحصر امپراتور دزدان دریایی، بوآ هنکاک، به لوفی گرفته تا احساسات پرنسس تونتاتا، مانشری، بسیاری از شخصیتها عشق خود را بیپروا ابراز میکنند، حتی اگر پاسخی نگیرند.
عشق، ابزاری برای داستانگویی، نه هدف نهایی
بله، اودا راست میگفت: وان پیس یک مانگای عاشقانه نیست. عشق هرگز هدف اصلی یا محور داستان نبوده است. اما برخلاف گفتهی قدیمیاش، عشق قطعاً در این دنیا وجود دارد. اودا از آن بهعنوان یک ابزار روایی قدرتمند استفاده میکند؛ نه برای تلطیف فضا بین مبارزات، بلکه برای «مدیریت لحن». عشق در وان پیس گاهی در قالب یک جدل کمدی ظاهر میشود، گاهی برای انسانیتر کردن یک شخصیت شرور به کار میرود و گاهی نیز گذشته یک شخصیت را چنان تراژیک و اشکآور میکند که تا مدتها در ذهن مخاطب باقی بماند.
در نهایت، ائیچیرو اودا با هوشمندی نشان داده است که میتوان بدون تمرکز بر عاشقانههای سنتی، عمیقترین و بهیادماندنیترین احساسات را خلق کرد. عشقی که در وان پیس جریان دارد، شاید در حاشیه باشد، اما تأثیر آن بر داستان و شخصیتها غیرقابل انکار است.
منبع: comicbook
سیندرلا تا لیمو عسلی؛ میزگیم و دوبله فان با سارا جامعی
نظرات