پردهبرداری وان پیس از سرنوشت غمانگیز یک دزد دریایی افسانهای
بیش از شش سال از آن روزی میگذرد که مانگای وان پیس برای نخستین بار در چپتر ۹۵۷، به حادثه گاد ولی (God Valley Incident) اشاره کرد؛ رویدادی سرنوشتساز که در آن، دزد دریایی افسانهای به نام راکس دی. زبک (Rocks D. Xebec)، در پی اتحادی غیرمنتظره میان گول دی. راجر (Gol D. Roger) و مانکی دی. گارپ (Monkey D. Garp)، به پایان کار خود رسید. از آن زمان، نظریههای بیشماری پیرامون این چهره مرموز شکل گرفت و اکنون، مانگا سرانجام در فلشبکهای آرک جاری الباف (Elbaf Arc)، او را به تصویر کشیده است.
تا به امروز تصور میشد زبک دزد دریایی بیرحمی بوده که ۳۸ سال پیش ویرانیهای عظیمی به بار آورد، اما آرک جدید فاش میکند که او در تمام این مدت، خود یک قربانی بوده است. زبک همواره خاری در چشم دولت جهانی (World Government) بود؛ نه فقط به این دلیل که یک آدمیرال را از میان برداشته بود، بلکه چون از نوادگان دیوی جونز (Davy Jones) و عضوی از قبیله دیوی (Davy Clan) به شمار میرفت. این قبیله با نفوذ در دنیای زیرزمینی و جنایتکار، توانسته بود بقای خود را تا امروز حفظ کند، هرچند دیگر اعضای زیادی از آن در دنیا باقی نماندهاند.
زبک نام حقیقی خود را از همگان پنهان میکرد، اما این کار مانع از آن نشد که به یک هدف اصلی تبدیل شود. همین موضوع اژدهایان آسمانی (Celestial Dragons) را بر آن داشت تا مسابقه شکار بومیان (Native Hunting Competition) را در جزیره گاد ولی برگزار کنند؛ یعنی دقیقاً همانجایی که زبک همسر و پسر دو سالهاش، مارشال دی. تیچ (Marshall D. Teach)، را برای امنیت بیشتر پنهان کرده بود.
آرک الباف فاش میکند: ایمو با زبک چه کرد؟
همانطور که شخصیتهای شرور داستان پیشبینی میکردند، راکس با علم به اینکه زنده از جزیره بیرون نخواهد رفت، قدم در این تله گذاشت. اژدهایان آسمانی هر سه سال یک جزیره مستقل را برای نابودی کامل انتخاب میکردند. اما این بار، سنت فیگارلند گارلینگ (Saint Figarland Garling) پس از اطلاع از اینکه گاد ولی زادگاه زبک و پناهگاه خانواده اوست، آنجا را به عنوان مقصد انتخاب کرد. خانواده زبک نیز همچون سایر بومیان جزیره به اسارت درآمدند و دیری نپایید که دزدان دریایی و تفنگداران دریایی، جزیره را به آشوب کشیدند.
با این حال، با ظهور ایمو (Imu) که کنترل بدن سنت جیگارسیا ساترن (Saint Jaygarcia Saturn) را در دست گرفته بود، اوضاع به مراتب وخیمتر شد. ایمو در ابتدا زبک را با دیوی جونز اشتباه گرفت، اما با این وجود، مصمم بود که او و تمام اعضای باقیمانده قبیله دیوی را از بین ببرد. متأسفانه، ایمو هولناکترین روش ممکن را برای این کار انتخاب کرد. او با بهرهگیری از قدرت شیطانی خود به نام دومی ریورسی (Domi Reversi)، زبک را به یک عروسک خیمهشببازی بیاراده تبدیل کرد تا این دزد دریایی افسانهای با دستان خودش، خانوادهاش را نابود کند.
چپتر ۱۱۶۳ در همین نقطه تکاندهنده به پایان میرسد و به خوانندگان نشان میدهد که پایان تراژیک زبک نزدیک است و مسبب اصلی آن کسی نیست جز شخصیت منفی نهایی داستان. اگرچه تیچ امروز زنده است و حتی به مقام یک یونکو (Yonko) دست پیدا کرده، اما به نظر میرسد مادرش در آن روز شوم، در کنار پدرش جان باخته است.
نظر شما چیست؟ دیدگاه خود را با ما در میان بگذارید و به این گفتگو بپیوندید.
منبع: comicbook
اعترافات جنجالی یوتیوبرهای فارسی؛ میزگیم با بیگزموگ
نظرات