شخصیت چاکلز دلقک انیمیشن داستان اسباب بازی
اخبار سینما و انیمیشن انتخاب سردبیر

معرفی شخصیت‌های انیمیشن داستان اسباب بازی | چاکلز دلقک

بسیاری از شخصیت‌های انیمیشن داستان اسباب بازی (Toy Story) با این که نقش اساسی در داستان آن نداشتند، اما تاثیر خود را روی ذهن طرفداران گذاشتند و تا همیشه در قلب آن‌ها ماندگار شدند. از جمله این کاراکترها، چاکلز دلقک (Chuckles the Clown) است که در انیمیشن داستان اسباب بازی ۳ با آن آشنا شدیم.

تاریخچه شخصیت چاکلز دلقک

انیمیشن داستان اسباب بازی

مدتی قبل از وقایع داستان Toy Story 3، چاکلز متعلق به دختری به نام دیزی بود و به نظر می‌رسید که همیشه لبخند بر لب داشت. او همچنین شاهد از جعبه در آمدن لوتسو توسط دیزی در طول کریسمس بود. این حقیقت که لوتسو به عروسک مورد علاقه دیزی تبدیل شده بود از چشمان چاکلز دور نماند، زیرا همیشه ادعا می‌کرد هیچ اسباب بازی دیگری را ندیده که کودکی او را انقدر دوست داشته باشد. او همچنین یکی از بهترین دوستان بیگ بیبی ( Big Baby) و لوتسو در دورانی بود که تحت مالکیت دیزی قرار داشت.

متاسفانه، یک روز این دوستی به پایان رسید. یک روز، حین بازی با لوتسو در طول پیک نیک، دیزی برای ناهار خوردن رفته بود که به طور تصادفی لوتسو، چاکلز و و بیگ بیبی را روی زمین رها کرد. بعد از ناهار، چون دیزی روز شاد و مفرحی داشت، خوابش برد.

به همین دلیل، چاکلز دلقک، لوتسو و بیگ بیبی به طور تصادفی جا ماندند. اما، چون لوتسو معتقد بود که دیزی روزی برای آنها بازخواهد گشت، مدتی منتظر ماندند تا او برگردد. پس از مدت‌ها انتظار و یک شب بارانی، این سه نفر بلاخره از انتظار برای دیزی دست کشیدند و حالا که دیزی به دنبالشان نرفت، خودشان تصمیم گرفتند به دنبال او بروند.

وقتی آن‌ها سرانجام به به دیزی رسیدند، دیگر خیلی دیر شده بود، زیرا دیزی یک خرس لوتسوی دیگر را به جای لوتسوی خودش که به طور تصادفی جا گذاشته بود، خریده بود. در نتیجه لوتسو خیلی دلش شکست. سپس او که پر از غم و اندوه شده بود، حسادت، تلخی و کینه‌توزی در او شعله‌ور شد و تصمیم گرفت آن‌جا را ترک کند. چاکلز سعی کرده بود لوتسو را دلداری دهد، زیرا می‌دانست که کارهای او از روی عصبانیت است.

معرفی شخصیت‌های انیمیشن داستان اسباب بازی | فورکی

او حتی به لوتسو گفت که دیزی فقط او را جایگزین کرده و هنوز همه آن‌ها را دوست دارد. با این حال، لوتسو تصمیم خود را عوض نکرد. در عوض او به چاکلز دروغ گفت که دیزی همه آن‌ها را جایگزین کرده نه فقط خود لوتسو را. چاکلز سپس آویز بیگ بیبی را دید که توسط لوتسو پاره شد و به سمتش کشیده شد و بر سر بیگ بیبی فریاد زد که دیزی دیگر عشقی به او ندارد.

سپس چاکلز دلقک آویز را گرفت و با ناراحتی در جیبش فرو کرد، تنها چیزی که باعث می‌شد بیگ بیبی نور امیدی را داشته باشد، زیرا او هنوز به دیزی عشق می‌ورزید. روی آن پلاک نوشته شده بود «قلب من متعلق به دیزی است» همراه آن برچسبی از لوتسو و بیگ بیبی نیز وجود داشت.

این سه سه اسباب بازی که اکنون گم شده‌اند، با ناراحتی و دل‌شکستگی سوار یک کامیون از «Pizza Planet» شدند و پس از برخورد ماشین با دست انداز به زمین افتادند و به مهد کودک سانی ساید رسیدند، جایی که لوتسو آن را به زندان تبدیل کرد. با همکاری بیگ بیبی که به عنوان نوکر او کار می‌کرد که باعث ناراحت زیاد چاکلز شد.

در نهایت چاکلز به احتمال زیاد توسط لوتسو آسیب دید و این زمانی بود که بانی او را پیدا کرد و با خود به خانه برد. او همچنین اشاره کرد که بسیاری از اسباب بازی‌هایی که مانند او آسیب دیده بودند به اندازه او خوش شانس نبودند). در خانه بانی، چاکلز به اسباب‌بازی‌های بانی در مورد لوتسو و سیستم بی‌رحمانه مهد کودک سانی ساید هشدارداد و در نتیجه اسباب‌بازی‌های بانی نسبت به آن مکان، به خصوص لوتسو، محتاط شده بودند.

وقتی اولین صاحبش، دیزی مالک چاکلز شد، او بسیار خوشحال بود. از زمانی که لوتسو شرور شد و سانی ساید را تصاحب کرد، چاکلز دلقک بسیار افسرده، دل شکسته و مغموم شده بود (اگرچه وقتی انسان‌ها در اطراف او هستند هنوز در حالت اسباب بازی لبخند می زند). در پایان انیمیشن داستان اسباب بازی ۳، وقتی نقاشی را می‌بیند که بانی (صاحب فعلی‌اش) تصویری از او کشیده است، اولین لبخند واقعی خود را پس از سال‌ها نشان می‌دهد.

ویژگی‌های ظاهری چاکلز دلقک

چاکلز یک عروسک دلقک با م‌های آبی پژمرده است. وقتی دیزی او را داشت موهایش مرتب می‌شد. او همچنین پیراهن زرد روشن با خال‌های زرد تیره، یقه دلقک، آویزهای بنفش، دستکش‌های قرمز و کفش‌های لاستیکی می‌پوشد.

حضور چاکلز دلقک در انیمیشن Toy Story 3

انیمیشن داستان اسباب بازی

چاکلز برای اولین بار در انیمیشن داستان اسباب بازی ۳ و در جایی که وودی در خانه بانی است، معرفی شد. وودی از آنها می پرسد منظورشان چیست، که Pricklepants سانی ساید را به عنوان یک زندان اسباب بازی توصیف می‌کند. جایی که در آن یک خرس شیطانی با بوی توت فرنگی قدرت را در دست دارد.

وودی علت را می پرسد و پریکلپنتز او را به چاکلز هدایت می کند که داستان گذشته لوتسو را به وودی می گوید و آویزی را که زمانی متعلق به بیگ بیبی بود به او می دهد. پس از اینکه اندی اسباب‌بازی‌هایش را به بانی می‌دهد، چاکلز در حال استقبال از آقا و خانم سیب‌زمینی دیده می‌شود. در طول تیتراژ پایانی، ودی نقاشی او را در حال خندیدن نشان می‌دهد که توسط بانی کشیده شده است. این باعث شد که او اولین بار پس از سال‌ها لبخند بزند.

چاکلز همچنین در حالی که او و اسباب‌بازی‌های دیگر برای لذت بردن از نمایش باز و جسی دور هم جمع شده‌اند، لبخند می‌زند و جسی در مقابل آن‌ها نسخه اسپانیایی آهنگ «You’ve Got a Friend in Me» را اجرا می‌کند.

معرفی شخصیت‌های داستان اسباب بازی | بولزآی

نکات جالب درباره شخصیت چاکلز دلقک

  • می توان استنباط کرد که دکمه سمت چپ چاکلز شکسته شده، زیرا به نظر می‌رسد که یک نخ از دست رفته است و کمی شکسته است.
  • چاکلز در اصل (همانطور که در فلش بک‌های فیلم نشان داده شده است) همیشه لبخند می‌زد و موهایش صاف بود. اما پس از مدتی که در سانی ساید ماند، افسرده شد و  موهایش نامرتب بود و اخم می‌کرد (احتمالا این مورد ناشی از سرگردانی در باران در طول فلش بک او بود).
  • چاکلز در داستان اسباب بازی ۴ حضور نداشت و علت آن مشخص نیست. اما شاید به دلیل مرگ صداپیشه او، باد لاکی بوده است. این شخصیت احتمالا هنوز در خانه بانی زندگی می کند اما نه در اتاق او با بقیه اسباب بازی هایش.
  • در انیمیشن داستان اسباب‌بازی ۳، حتی با وجود اینکه چاکلز پس از دوران وحشتناکش در سانی ساید هرگز در اطراف اسباب‌بازی‌های وودی و بانی در حالت اسباب بازی لبخند نمی‌زند. در واقع وقتی انسان‌ها حضور دارند لبخند می‌زند. با این حال، اگر کسی به صحنه‌ای که اسباب‌بازی‌ها با اسباب‌بازی‌های بانی برخورد می‌کنند، از نزدیک نگاه کند، می‌توان چاکلز دلقک را در حالی که توسط خانم سیب‌زمینی استقبال می‌شود، در حال لبخند زدن دید.

منبع: Disneyfandom


سایلنت هیل ۲ بهترین بازی ترسناک تاریخه؟ میزگیم با امید لنون

سایلنت هیل 2 بهترین بازی ترسناک تاریخه؟ میزگیم با امید لنون

Loading

تگ ها

نظرات

اشتراک در
اطلاع از
guest
1 دیدگاه
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
ناشناس
پاسخ

یادمه یکی رو می شناختم دلقک پوچ رفته لندهور جزوات ارشد چاپیدن مرتیکه مت اختراع کردم خیلی غلط بیجار کردی خفه شو ببینم مگه تو ارشدی نکبت پوچ من جادوگر ببند اون دهنتو