معرفی شخصیتهای انیمیشن داستان اسباب بازی | سید فیلیپس
در ادامه مطالب آشنایی با کاراکترهای انیمیشن داستان اسباب بازی (Toy Story) امروز قصد داریم به سراغ یکی دیگر از شخصیتهای منفی داستان، یعنی سید فیلیپس برویم. پسربچه ظالم و شروری که بدون شک اکثر مخاطبان پیکسار با او آشنایی دارند.
سید یا سیدنی فیلیپس (Sid Phillips) از مهمترین آنتاگونیستهای انیمیشن داستان اسباب بازی پیکسار است. او یکی از همسایههای پر دردسر اندی است که برخلاف او، کارهای بسیار وحشتناکی با اسباب بازیهایش میکند و هیچ حسی مهربانی یا اهمیتی به آنها ندارد. تا زمانی که فهمید اسباب بازیهای او واقعا زنده هستند و جان دارند، بسیار شوکه و از کارهایش پشیمان شد و قسم خورد که رفتارهایش را عوض کند.
ویژگیهای شخصیتی سید
سید یک پسر بچه بداخلاق و شرور ۱۱ ساله است که از لحاظ شخصیتی زیاد نرمال نیست و دندانهای او ارتدونسی است و اسکیت سواری میکند. بزرگترین سرگرمی او اذیت کردن اسباب بازیهای خواهر کوچکترش، هانا است که آنها را برمیدارد و روی آنها آزمایشهای ترسناک انجام میدهد. مانند عوض کردن سرشان یا تغییر قطعات دیگر.
او همچنین اسباب بازیها را به روشهای متعددی (مانند سوزاندن، منفجر کردن) از بین میبرد. با این وجود یک جنبه آرامتر نیز دارد. بعد از این که اسباب بازیهایش او را ترساندند و او فهمید که آنها زنده هستند با خودش عهد کرد که دیگر هرگز به اسباب بازیها آسیب نرساند. او در نهایت به یک فرد زباله گرد تبدیل شد.
سید واقعا شخصیت شیطانی و بدی ندارد، او فقط یک پسربچه قلدر و کله شق است که متوجه نمیشود هنگامی که او اسباب بازیها را میشکند و آزار میدهد، آنها واقعا زنده هستند. اما از آنجایی که داستان انیمیشن Toy Story از دید اسباب بازیها روایت میشود، او در نهایت یک شخصیت منفی در نظر گرفته میشود.
با این حال، شیوه او برای آسیب زدن و معلول کردن اسباب بازیها واقعا آزار دهنده است، تا حدودی شبیه به یک فرد جامعه ستیز بوده که در حال شکنجه دادن یا کشتن حیوانات است. علاوه بر این، او همچنین صاحب وسایل آتش بازی بود. تنها پس از اینکه وودی و اسباببازیهای دیگر، سید را بسیار ترساندند، عهد کرد که دیگر هرگز از اسباببازیها سوء استفاده نکند، و آشکارا از آنها ترسی پیدا کرد که خواهرش هانا از آن سوء استفاده کرد.
حضور سید در انیمیشن Toy Story
در اولین انیمیشن داستان اسباب بازی، سید همسایه ۱۱ ساله و شرور اندی است که کنار خانه آنها زندگی میکند. سید در ابتدای فیلم به عنوان یک تروریست اسباب بازیها معرفی میشود، جایی که یک عروسک اکشن نظامی را لقمه سگ اسباب بازیاش، اسکاد میکند. بو پیپ با دیدن اسکاد به اسباب بازیها میگوید که هرچه سریعتر از این خانه نقل مکان کنیم، برایمان بهتر خواهد بود.
اسباببازیهای اندی از اینکه او را به این زودی دیدند که به عادتهای قدیمیاش بازگشته شگفتزده شدند، زیرا فرض میکردند که او اوایل امسال از کمپ تابستانی اخراج شده است. بعد از ظهر همان روز، وقتی اندی و خانواده اش برای شام به Pizza Planet میروند، سید نیز آنجاست. پس از بازی Whack-an-Alien، ماشین پنجهای توجه او را به خود جلب می کند. پس از گرفتن یک موجود بیگانه، باز لایتیر در معرض دید قرار میگیرد و سپس سید به دنبال او رفت و نه تنها باز، بلکه وودی را نیز که به پای او قلاب شده بود، گرفت.
سید پس از اسکیت بورد با اسباب بازیهای جدیدش در کوله پشتی، به خانه برگشت و بلافاصله مورد استقبال اسکاد قرار گرفت و بیگانه را به او داد. سپس، با دیدن خواهرش هانا با عروسکش، اسباب بازی خواهرش را قاپید و به سمت اتاقش دوید و در را به شدت کوبید. درحالی که سید همیشه نقش یک دکتر دیوانه را بازی میکند، پس از قرار دادن سر اسباب بازی پرنده روی آن عروسک در را باز میکند و آن را به خواهرش هانا نشان میدهد.
هانا که بسیار میترسد، فرار میکند تا گزارش آن را به مادرش بدهد. سید با عصبانیت اسباب بازی جهش یافته را روی زمین پرت میکند و به دنبال او میدود و ادعا میکند که هانا دروغ میگوید. با رفتن سید، وودی اتاقش را جستجو میکند تا راهی برای خروج پیدا کند اما او در را قفل کرده و قادر به فرار نیست.
در تلاش برای یافتن راه دیگری برای خروج، متوجه میشود که سید اسباببازیها را جدا کرده و آنها را با ترکیبهای عجیب و غریب کنار هم جمع کرده است که باعث وحشت وودی میشود. وودی معتقد است که او و باز یا با نابود شدن توسط سید یا با اسباب بازیهای او از بین خواهند رفت.
صبح روز بعد، سید، باز لایتیر را با چرخاندن او روی یک مته (که در یک صحنه حذف شده دیده میشود) شکنجه میدهد و سپس وودی را میگیرد و او را روز زمین پرتاب میکند و وانمود میکند که در حال بازجویی از اوست. او سپس پنجره را باز میکند تا نور و سایه خورشید به داخل بتابد. سپس یک ذربین برداشت و پرتوی نور داغ را روی پیشانی وودی متمرکز کرد تا این که مادرش اطلاع داد که شیرینی او آماده است.
پس از اینکه وودی به همراه اسباب بازیهای جهش یافته بازوی باز را به جای خود وصل کردند، متوجه شد که اسباببازیها رفتاری دوستانه دارند. سید بعدا با موشکی که از طریق پست سفارش داده بود، با برچسب «The Big One» به اتاق خود باز میگردد. او قصد دارد برای سرگرمی خودش یکی از اسباب بازی هایش را با موشک منفجر کند.
در ابتدا، او قرار بود آن «عروسک گاوچران وحشی» را منفجر کند، اما او را پیدا نمیکرد (زیرا وودی آن را زیر یک جعبه شیر پنهان کرده بود). با این حال، هنگامی که او دکمه لیزر Buzz Lightyear را که لامپ لیزر را فعال میکند، میگذارد، موشک را روی Buzz میچسباند و بیان میکند که همیشه میخواسته «یک فضاپیما را به مدار بیاورد».
متأسفانه سید مجبور میشود به دلیل شرایط نامطلوب آب و هوایی در محل پرتاب هنگام وقوع رعد و برق، پرتاب را به تعویق بیندازد، و به وودی و باز زمان می دهد تا یک شبه با هم آشتی کنند، زیرا وودی به باز از لذت اسباب بازی بودن میگوید، که به Buzz اجازه می دهد تا روحیه اسباب بازی بودن را به دست آورد.
هنگام تلاش باز و وودی برای فرار، سید از خواب بیدار می شود و باز را بیرون میبرد تا او را منفجر کند. وودی و همه اسباب بازیهای جهش یافته راهی برای انتقام گرفتن از سید و کمک به باز قبل از اینکه سید او را با موشک نابود کند، برنامه ریزی می کنند. اسباببازیها همگی از ناکجاآباد ظاهر میشوند و به سید نزدیک میشوند و او را به شدت میترسانند.
وودی سپس به سید میگوید که مراقب اسباببازیهایش باشد، زیرا اگر او این کار را نکند، اسباب بازیها خواهند فهمید. بعد از اینکه دید وودی در مقابل صورتش زنده شده و به او هشدار میدهد برای سید به شدت وحشتناک بود و او فریاد میزد و مثل بزدلها به سمت خانه عقب عقبکی میرفت. سپس هانا از ترساندن برادرش با عروسکهایش بیشتر لذت میبرد.
نکات جالب درباره سید
- سید احتمالا تنها انسان شناخته شده در مجموعه داستان اسباب بازی است که میداند اسباب بازیها زنده هستند (اگرچه مالی دیویس یک مثال قابل بحث است).
- طبق گفته هم و رکس، سید قرار بود قبل از اینکه در فیلم اول نقل مکان کنند در کمپ تابستانی شرکت کند اما ظاهرا به دلیل رفتار بدش اخراج شده بود.
منبع: Disneyfandom
آیا تروما اسپایدرمن را تعریف می کند؟
نظرات