چه دلایلی فرودو بگینز را برای حامل حلقه شدن در وقایع ارباب حلقهها شایسته میکرد؟
ارباب حلقهها پر از شخصیتها مختلفی است که هر کدام از این شخصیتها، ضعفها و قوتهای مختص به خود را دارند. در حالی که بسیاری از این شخصیتها توانایی نابود کردن حلقه یگانه را داشتند، اما تنها یکی از آنها میتوانست این چالش بزرگ را انجام دهد. به زبان ساده، حلقه یگانه باید در آتش کوه نابودی (Mount Doom) نابود میشد و فرد مناسب این کار باید شخصیت درست و شجاعی داشت. در نهایت فرودو برای نابودی حلقه انتخاب شد و در نگاه اول ممکن است این انتخاب عجیب به نظر برسد. اما با این حال، دلایل بسیاری وجود داشت که فرودو را از سایر اعضای شورای الروند متمایز میکرد و همین دلایل در نهایت باعث شد تا سرزمین میانه از دست قدرتهای شوم ارباب تاریکی سائرون نجات پیدا کند. در ادامه با مجله بازار همراه باشید تا با دلایلی که فرودو را برای این جایگاه مناسب میکرد، آشنا شوید.
فرودو یک هابیت بود
حلقه یگانه همانقدر که قدرتمند بود، ترسناک هم بود. قدرتی که در اختیار چنین شی کوچکی قرار داشت، هرگز نباید دست کم گرفته میشد؛ چون شجاعترین و قویترین موجودات هم میتوانستند مغلوب قدرت آن شوند. با این گفته، حلقه از کسانی استفاده کرد که شیفته قدرت بودند، چیزی که هابیتها علاقهای به آن نداشتند. هابیتها به زندگی ساده راضی بودند و بدون هیچ علاقهای به حکومت بر دیگران به زندگی خود ادامه میدادند. بنابراین یافتن راهی برای تصاحب آنها به کمک حلقه دشوار بود. البته در طول یک دوره طولانی، هرکسی میتواند قربانی قدرتهای تاریک شود، همانطور که اسمیگل مغلوب قدرت حلقه شد و در نتیجه او را تبدیل به کاراکتر گالوم کرد. اما در کل هابیتها قلبهای پاکی داشتند که همین باعث میشد نژادشان تبدیل به گزینهای مناسب برای انتخاب حامل حلقه شود.
فرودو به این راحتیها فاسد نشد
پس از این که اعلام شد فرودو حامل حلقه خواهد بود، سفر او به سمت کوه نابودی شروع شد که هم خطرناک و هم طاقتفرسا بود. او در چندین نوبت به شدت مجروح شد که میتوان از جمله به اسیر شدن توسط شیلوب و مجروح شدن توسط نازگول اشاره کرد. با این حال، او همچنان میتوانست در مقابل اتفاقات چالشبرانگیز فیزیکی و ذهنی در برابر حلقه مقاومت کند. فرودو به عنوان یک هابیت نسبتاً ناتوان بود و هیچ قدرت جادویی مانند الفها نداشت. اگر او فاسد هم میشد، لزوماً برای حلقه سود زیادی نداشت. به عنوان مثال اگر حلقه با موفقیت میتوانست شخصیتهایی مانند گندالف را تحت کنترل خود دربیاورد، طبیعتا با ترکیب قدرت این دو گندالف شیطانی دیگر شکست ناپذیر میشد. اما فقدان قدرت فرودو به این معنی بود که مقاومت در برابر حلقه و همچنین هابیت بودنش کار را برای او آسانتر کرده بود.
بیشتر بخوانید: چرا در وقایع ارباب حلقهها و هابیت هیچ الفی بچه دار نمیشود؟
فرودو در شورای الروند خودش را ثابت کرد
شورای الروند پس از مدتی از برگزار شدن، به جلسه داغی تبدیل شد و اختلافاتی در آن بین اعضای جلسه رخ داد. در این صحنه از فیلم بود که نژادهای مختلف با واکنشها و گفتههایشان ضعف خود را نشان دادند که در آنجا بود که یکی از برجستهترین صحنههای فیلم یعنی سخنرانی برومیر را دیدیم. فرودو به وضوح از اختلافات جمع ناراحت بود و نگرانیهایی داشت، اما آنها را به زبان نیاورد. حتی زمانی که گیملی سعی کرد حلقه را از بین ببرد و با ضربه زدن به حلقه باعث شد که به طرف دیگری پرتاب شود.
در این لحظه هم فرودو آرامش خود را حفظ کرده و با این کار ثابت کرد که او میتواند حامل خوبی برای حلقه باشد، چون او هیچ حس تعلقی نسبت به حلقه نداشت و تمام مدت ساکت ماند. در واقع این ساکت بودن به حدی بود که وقتی او داوطلب شد تا حلقه را به کوه نابودی ببرد، صدایش باعث شد تا همه در آن لحظه ساکت شوند. در این لحظه از فیلم وقتی فرودو گفت که من آن را خواهم گرفت (I will take it)، به شکلی زیبا و متین این دیالوگ را گفت که توانست اعتماد دیگران را نسبت به خود جلب کند.
او شدت وضعیت را درک کرد
فرودو در شایر مانند هموطنان هابیت خود زندگی خوبی داشت، اما به اندازه کافی عاقل بود که به حرف افراد مناسبی که او را راهنمایی میکردند، گوش میداد. شورای الروند این دیدگاه را به مخاطبان ارائه کرد که فرودو درک درستی از آنچه در مورد این مأموریت وجود دارد، داشت. درست است که او جنگ یا قدرت نیروهای تاریکی را که علیه او خواهند بود را تجربه نکرده بود، اما به حرف افراد باتجربه گوش میداد و متوجه میشد که چه خبر است؟ در مقایسه با مری و پیپین، واضح بود که فرودو دید بهتری نسبت به ماموریتش داشت. مری و پیپین آنقدرها هم در باغ نبودند و به همین دلیل، بدون این که بدانند برای چه چیزی به این ماموریت عازم شدهاند، خود را وارد گروه یاران حلقه کردند. شاید تعجب آور نباشد که برخی از بزرگترین اشتباهاتی که گروه یاران حلقه مرتکب شد مربوط به کاراکتر پیپین بود.
فرودو شجاع بود
فرودو با توجه به جثه کوچکتر و زندگی خوبی که در شایر داشت، باز توانست شجاعتی از خود نشان دهد که شاید دیگران در این حد شجاعت نداشتند. او نه یک جنگجوی آموزش دیده بود و نه به همه موجودات تاریکی که پیش روی او بودند، به خوبی آگاهی داشت؛ اما با این حال به تلاش خود ادامه داد. در مواجهه با نازگول وحشتناک، شیلوب و بقیه عوامل سائورون، این هابیت کوچک و جوان اصلا کوتاه نیامد و شجاعت خود را ثابت کرد. با این حال فرودو وفادار به قول خود، شرایط بی رحمانه را در نظر نگرفت تا کاری را که برای آن انتخاب شده بود را به پایان برساند. لحظاتی که او با در درون خودش مطمئن نبود که آیا میتواند وظیفه خود را انجام دهد یا خیر؟ مطمئنا سخت بود، اما در نهایت او کارش را توانست با موفقیت انجام دهد.
او رابطه خوبی با گاندالف داشت
با وجود تفاوت سنی بین دو شخصیت، گندالف و فرودو دوستان بسیار خوبی بودند. گندالف همچنین به عموی فرودو، بیلبو نزدیک بوده و با او هم بسیار دوست بود. حال با یک سفر واقعاً غیرمنتظره و پرحادثه که پیش روی فرودو قرار داشت، چه کسی بهتر از یک جادوگر زیرک، صادق و وفادار او را میتوانست راهنمایی کند؟ از همان ابتدا کاملاً مشخص بود که فرودو به دوستش گندالف وابسته است و هر چه را که او میگفت را به گوش جان میسپرد.
پایه محکم پیوند بین آنها از طریق اعتماد ایجاد شد، چیزی که فرودو هنگام یافتن راه خود به کوه نابودی به آن تکیه کرد. گندالف عملاً همه چیزهایی را که درباره تسلط سائرون بر سرزمین میانه میدانست را به فرودو گفته بود. او به خوبی از موجوداتی که ممکن بود با آنها روبرو شوند و مشکلی که فرودو ممکن بود به آن برخورد کند، را باز به او گفته بود. او تمام تلاش خود را کرد تا از فرودو محافظت کند و مسیر موردور را تا حد امکان برای او آسان کند.
فرودو عاقل اما ماجراجو بود
حامل حلقه باید تعادل خوبی بین شجاعت، ماجراجو بودن و معقول بودن شخصیت را دارا باشد. اگر حلقه به مری یا پیپین داده میشد، ممکن بود مشکلات بسیار بیشتری در تلاش برای نابودی آن به وجود بیاید؛ چون آنها اغلب کورکورانه خود را بدون فکر کردن به دردسر میانداختند. فرودو همیشه محتاطانه عمل میکرد، اما اجازه نمیداد این محتاط بودن بیش از حد شود و جلو عملکرد درستش را بگیرد. فرودو در راه از بین بردن حلقه استقامت بسیاری کرد، اما از اطراف خود غافل نشد. او اغلب برای مشاوره گرفتن به سراغ آراگورن میرفت و به راهنماییهای او توجه میکرد. اگر فرودو احمق بود، میتوانست در خطر بسیار بیشتری قرار بگیرد و شاید حتی به موردور نرسد.
بیلبو عموی فرودو بود
قبل از فرودو، بیلبو ماجراهای زیادی را پشت سر گذاشته بود که او را به ماجراجویی بسیار فراتر از شایر کشاند. ماجراهای او جدا از سه گانه ارباب حلقهها تبدیل به آثار سینمایی ارزندهای شدند. یکی از ویژگیهایی که فرودو را مناسب حامل حلقه بودن میکرد، برادرزاده بیلبو بودن بود؛ چون او در همان اول کار اطلاعات دست اولی در مورد قدرت حلقه و چگونگی شکل گیری ماجراها داشت. او همچنین دو هدیه از بیلبو دریافت کرد؛ یکی شمشیر او و دیگری زره ساخته شده از میتریل بود که بیلبو آن را سبک مانند یک پر و سخت مانند فلسهای اژدها توصیف کرد. هر دو هدیه برای نجات جان فرودو بسیار مفید بودند. فرودو همچنین شاهد واکنش تاریک بیلبو به دیدن یک بار دیگر به حلقه بود که در نشان دادن قدرت حلقه به او خوب عمل کرد.
فرودو از سم خواست تا با او همراه شود
در حالی که هیچ بحثی در این باره وجود ندارد که فرودو واقعاً یک شخصیت شجاع بود، اما سم وایز گمجی (Samwise Gamgee) که دوست و محافظ فداکار فرودو بود هم بدون او، فرودو ممکن بود به موردور نرسد. همانطور که داستان ادامه داشت، سم در تصمیم گیریهای خود عاقلانه عمل کرد و این اطمینان را به فرودو داد که به هر قیمتی از او محافظت میشود. سم با توجه به هابیت بودن و این که آموزش نظامی ندیده بود، باز توانست فراتر از انتظارات عمل کرده و حماسه خود را رقم بزند.
سم در تمام طول مسیر با فرودو خم به ابرو نیاورد، بنابراین او نیز مانند دوست عزیزش احساس خستگی میکرد، اما حتی یک بار هم از همراهی کردن فرودو پشیمان نشد. البته فرودو تا جایی که میتوانست از سم دفاع میکرد، اما اصل کار سم مراقبت از فرودو بود. برخی حتی استدلال میکنند که سم قهرمان واقعی ارباب حلقهها بود و با در نظر گرفتن کارهایی که او در طول ماموریتش انجام داده بود، این نظریه چندان هم بی ربط نیست.
بیشتر بخوانید: هر آن چیزی که باید از نازگولها در دنیای ارباب حلقهها بدانید
فرودو به عهدهایش وفادار بود
در نهایت فرودو حامل حلقه ایده آلی بود که توانست به عهدی که داشت، وفا کند و حلقه یگانه با این وفای به عهد در آتش کوه نابودی برای همیشه نابود شد. فرودو با درد، عدم اطمینان، شر و شرایط غیرقابل تحمل مبارزه کرد تا سرزمین میانه را نجات دهد و همه چیز با داوطلب شدن او آغاز شد. وقتی فرودو حلقه را بر فراز آتش میچرخاند، بسیاری از این لحظه بیخبر بودند، چون در آنجا نبودند که ببینند فرودو در چه حالی قرار دارد و در آن لحظه بود که به نظر میرسید تاریکی در حال تسخیر کردن ذهن فرودو است.
سم ناامیدانه سر فرودو فریاد زد که حلقه را رها کند، اما فرودو این کار را نکرد. تا زمانی که گالوم سعی کرد حلقه را از دست فرودو بگیرد در حین این کار به همراه حلقه درون آتش افتاد و گالوم و حلقه با هم نابود شدند. در نهایت اینها دلایلی بودند که فرودو را برای حامل حلقه بودن مناسب و شایسته میکردند. نظر شما در این باره چیست؟ آیا به نظر شما فرد دیگری میـوانست این کار را انجام دهد؟ لطفا نظرات خود را در این باره حتما با ما به اشتراک بگذارید.
خاطره انگیزترین بازیهای پلی استیشن
فرودو هم لحظه آخر تسلیم حلقه شد و حلقه رو انگشتش کرد . و داشت از غار خارج میشد .. اگر اسمیگل نبود حلقه از بین نمیرفت
فرودو تسلیم حلقه شد…اسمیگل اگر نبود حلقه نابود نمیشد فکر کنم دلیل اصلی نقش وجود اسمیگل همین هست نه به عنوان راهنمای سام وفرودو