در دورانی که غولهای سرگرمی برای جلب توجه مخاطبان با یکدیگر رقابت میکنند، یک نبرد حماسی در افق پدیدار شده است؛ نبردی برای تصاحب قلب طرفداران دنیای فانتزی و جادو. در یک سو، بازسازی یکی از محبوبترین داستانهای تاریخ، «هری پاتر»، قرار دارد که با سرمایهگذاری عظیم شبکه HBO قصد دارد نسل جدیدی را با هاگوارتز آشنا کند. در سوی دیگر، امپراتوری شکستناپذیر مارول قرار گرفته است که طبق شواهد، با یک اسپینآف جادویی به نام «آکادمی استرنج»، آماده به چالش کشیدن میراث دنیای جادوگری جی. کی. رولینگ است.
خبر شروع فیلمبرداری بازسازی مجموعه هری پاتر، موجی از هیجان و البته نگرانی را در میان میلیونها طرفدار در سراسر جهان به راه انداخته است. شبکه HBO با انتخاب دومینیک مکلافلین برای ایفای نقش هری پاتر و نیک فراست برای نقش دوستداشتنی هاگرید، نخستین گامهای خود را برای جان بخشیدن دوباره به این دنیای شگفتانگیز برداشته است. این سریال که فصل اول آن برای پخش در سال ۲۰۲۷ برنامهریزی شده، وعده اقتباسی وفادارانهتر و عمیقتر به کتابها را میدهد؛ فرصتی برای پرداختن به جزئیاتی که در فیلمهای سینمایی از قلم افتاده بودند.
با این حال، این پروژه با چالش عظیمی روبهرو است: باید بتواند هم انتظارات طرفداران قدیمی را برآورده کند و هم برای مخاطبان جدید جذاب باشد. این سریال زیر سایه سنگین فیلمهای اصلی و بازیگران نمادین آن قرار دارد و هر اشتباهی میتواند به شکستی بزرگ منجر شود.
درست زمانی که به نظر میرسید هری پاتر بدون رقیب در دنیای سریالهای جادویی یکهتازی خواهد کرد، مارول بهآرامی مهرههای خود را چیده است. در سریال «قلب آهنی» (Ironheart)، شخصیت «زلما استنتون» معرفی شد؛ یک متخصص جوان در امور جادویی که حضور کوتاه اما هوشمندانهاش، زنگ خطری برای تحلیلگران بود. این شخصیت، کلید اصلی ورود به پروژه احتمالی «آکادمی استرنج» است.
آکادمی استرنج در دنیای کمیکهای مارول، پاسخی به هاگوارتز است؛ مدرسهای برای آموزش نسل بعدی کاربران جادو از سراسر مولتیورس (چندجهانی) که زیر نظر دکتر استرنج اداره میشود. این ایده پتانسیل فوقالعادهای دارد: مارول میتواند با تکیه بر دنیای سینمایی گسترده و محبوب خود (MCU)، مدرسهای بسازد که در آن فرزندان انتقامجویان در کنار موجوداتی از ابعاد دیگر و جادوگرانی با پیشینههای متنوع آموزش میبینند. این تنوع و ارتباط با داستانهای بزرگتر MCU، برگ برنده اصلی مارول است.
رقابت آینده میان هری پاتر و آکادمی استرنج، تقابل دو استراتژی کاملاً متفاوت است:
- قدرت نوستالژی (هری پاتر): HBO روی احساسات عمیق و خاطرات میلیونها نفر سرمایهگذاری کرده است. همه داستان را میدانند، شخصیتها را دوست دارند و مشتاق بازگشت به دنیایی آشنا هستند. موفقیت این سریال در گرو اجرای بینقص یک داستان شناختهشده است.
- قدرت جهانسازی (آکادمی استرنج): مارول روی کنجکاوی و هیجان مخاطبان برای کشف دنیاهای جدید حساب باز کرده است. اگرچه ایده مدرسه جادوگری آشناست، اما شخصیتها، قوانین جادو و خطراتی که آنها را تهدید میکند، کاملاً جدید و غیرقابلپیشبینی خواهند بود. مزیت بزرگ مارول این است که میتواند ستارههای بزرگی مانند بندیکت کامبربچ (دکتر استرنج) و بندیکت وانگ (وانگ) را بهعنوان استادان این آکادمی به صحنه بیاورد و فوراً به سریال اعتبار ببخشد.
از نظر محبوبیت، هری پاتر یک پدیده فرهنگی تثبیتشده است، اما قدرت برند MCU و توانایی آن در تبدیل هر پروژه به یک رویداد جهانی را نمیتوان دستکم گرفت. درحالیکه داستان هری پاتر محدود به همان روایت اصلی است، آکادمی استرنج میتواند داستانهایی بسیار عجیبتر، گستردهتر و بصریتر را به تصویر بکشد که با ماهیت چندجهانی مارول گره خورده است.
اگرچه پروژه آکادمی استرنج هنوز رسماً تأیید نشده، اما حرکت سریع HBO در ساخت هری پاتر، بهترین انگیزه برای مارول است تا چراغ سبز نهایی را به ماجراجویی جادویی خود نشان دهد. این رقابت، بیش از آنکه برای سهم بازار باشد، نبردی بر سر تعریف فانتزی جادویی برای نسل جدید است.
آیا مخاطبان یک روایت کلاسیک، عمیق و وفادارانه را ترجیح خواهند داد یا به سمت یک ماجراجویی جدید، غیرقابلپیشبینی و متصل به یک جهان سینمایی بزرگ کشیده خواهند شد؟ پاسخ هرچه باشد، به نظر میرسد سال ۲۰۲۷ آغازگر دوران طلایی جدیدی برای سریالهای جادویی خواهد بود. شما در این باره چه فکر میکنید؟ نظرات خود را با ما در میان بگذارید.
منبع: comicbook
دوست داشتنیترین یوتیوبر گیمر ایران کیه؟ میزگیم با علیرکسا

نظرات