بازسازی جدید رزیدنت اویل میتواند به معمای ۲۳ ساله این مجموعه پایان دهد
روند بازسازیهای موفق سری رزیدنت اویل (Resident Evil)، طبق شایعات، قرار است به سراغ پیشدرآمد محبوب این مجموعه یعنی رزیدنت اویل صفر (Resident Evil 0) برود؛ اتفاقی که میتواند بالاخره به یک معمای قدیمی درباره یکی از شخصیتهای اصلی بازی پاسخ دهد. این عنوان که در سال ۲۰۰۲ همزمان با بازسازی نسخه اول برای کنسول نینتندو گیمکیوب (Nintendo GameCube) عرضه شد، داستان را روی ربکا چمبرز (Rebecca Chambers) متمرکز کرد؛ یکی از اعضای تیم براوو استارز (S.T.A.R.S. Bravo Team) که در دیگر بازیهای این سری نقشی عمدتاً فرعی داشت.
این بازی یک نمایش قدرتمند و بهیادماندنی برای پزشک تیم استارز بود و با قرار دادن او در مقابل توطئههای شرکت آمبرلا (Umbrella Corporation)، او را به شخصیتی ماندگارتر در این مجموعه تبدیل کرد. شایعه توسعه بازسازی احتمالی رزیدنت اویل صفر، فرصتی استثنایی برای بازگرداندن ربکا به مرکز توجهات است. این بازسازی همچنین مسیری طبیعی برای گسترش داستان نسخه اصلی به شمار میرود.
گمانهزنیها حاکی از آن است که این نسخه، مانند دیگر بازسازیهای مدرن این سری، لایههای شخصیتی جدیدی به کاراکترها میافزاید و خطوط داستانی را بسط میدهد. چنین رویکردی برای رزیدنت اویل صفر کاملاً مناسب است، زیرا این بازی با معرفی دیگر شخصیت قابل بازی خود یعنی بیلی کوئن (Billy Coen)، یکی از خاصترین قهرمانان مجموعه را به نمایش گذاشت. در حقیقت، بازسازی رزیدنت اویل صفر شاید بهترین فرصتی باشد که کپکام (Capcom) برای حل طبیعی یکی از قدیمیترین رازهای این مجموعه خواهد داشت.
نقش بیلی کوئن در رزیدنت اویل؛ یک بازخوانی کامل
بیلی کوئن با اینکه یکی از دو قهرمان اصلی رزیدنت اویل صفر است، سرنوشتش از زمان وقایع بازی در سال ۲۰۰۲ در هالهای از ابهام باقی مانده است. این موضوع به بازسازی احتمالی فرصت میدهد تا جایگاه او را در دنیای بزرگ رزیدنت اویل گسترش دهد. در تضاد کامل با ربکا که یک عضو رسمی تیم استارز بود، بیلی یک تفنگدار دریایی سابق بود که به اتهام قتل نزدیک به بیست و سه انسان بیگناه در حین ماموریت، در انتظار اعدام به سر میبرد؛ جنایتی که تلاش کرده بود جلوی آن را بگیرد اما بعدها قربانی پاپوش شد.
زمانی که ون حامل بیلی درگیر آشوبی شد که سرانجام تمام منطقه راکون سیتی (Raccoon City) را در بر گرفت، او موفق به فرار شد و خود را به قطار اکلیپتیک اکسپرس (Ecliptic Express) رساند. همین اتفاق زمینه را برای رویارویی او با ربکا و همکاری ناخواسته آنها برای زنده ماندن در برابر زامبیها و هیولاهایی که در مسیرشان قرار میگرفتند، فراهم کرد. هسته عاطفی داستان رزیدنت اویل صفر، بر پایه رابطه پویای این دو شکل گرفت؛ رابطهای که پس از کمک به یکدیگر برای تحقیق در آزمایشگاه آمبرلا و جان سالم به در بردن از هیولای کوئین لیچ (Queen Leech)، به تدریج از بیاعتمادی به شراکتی مبتنی بر احترام تبدیل شد.
در پایان، ربکا و بیلی به عنوان تنها بازماندگان قطار اکلیپتیک اکسپرس، از مهلکه گریختند. ربکا که برای پیوستن به همرزمانش راهی عمارت اسپنسر (Spencer Mansion) میشد، به بیلی اجازه داد تا فرار کند. بعدها مشخص شد که او با گزارش کردن «مرگ» بیلی، فرصتی برای یک شروع دوباره به او بخشیده است؛ امتیازی که کمتر شخصیتی در این مجموعه از آن برخوردار بوده است. این یک پایانبندی هوشمندانه بود که هم قوس شخصیتی کاملی به بیلی میداد و هم با داستانهای آینده مجموعه تداخلی ایجاد نمیکرد، در حالی که در را برای بازگشتی باز میگذاشت که هرگز اتفاق نیفتاد.
چرا سرنوشت بیلی دههها است ذهن طرفداران را به خود مشغول کرده؟
مجموعه رزیدنت اویل همواره به بازگرداندن شخصیتهای قدیمی در قسمتهای جدید شهرت داشته است، اما بیلی هرگز در هیچ عنوان دیگری به جز رزیدنت اویل: تاریخچه آمبرلا (Resident Evil: The Umbrella Chronicles) که خلاصهای از وقایع شیوع اولیه راکون سیتی بود، حضور پیدا نکرد. این موضوع مایه تاسف است، زیرا بیلی زاویه دیدی کاملاً منحصربهفرد به این مجموعه میبخشد. او قهرمان یک عنوان بسیار محبوب است، اما شاید انحصاری بودن طولانیمدت رزیدنت اویل صفر برای گیمکیوب، در غیبت او از دنبالههای بعدی بیتاثیر نبوده باشد.
به دلیل ماهیت عمداً مبهم صحنه پایانی، سرنوشت بیلی سالهاست که موضوع بحثهای داغ میان طرفداران است. گروهی معتقدند که تجربه او به عنوان یک تفنگدار دریایی، شانس بقای او را در جنگلهای اطراف راکون سیتی افزایش داده و به او فرصت فرار و ساختن یک زندگی جدید را داده است. گروهی دیگر اما بر این باورند که بیلی هرگز موفق به خروج از آن جنگلها نشده و یا طعمه هیولاها شده یا توسط نیروهای آمبرلا که برای حذف تمام شاهدان فرستاده شده بودند، کشته شده است.
این ابهام به خلق انبوهی از نظریهها و داستانهای تخیلی توسط طرفداران دامن زده است؛ رازی که به نظر میرسد کپکام هرگز تمایل چندانی به پردهبرداری از آن نداشته است. با این حال، اینکه رزیدنت اویل یک شخصیت را بدون هیچ سرنخی درباره سرنوشت نهاییاش رها کند، اتفاقی نادر است.
حتی شخصیتهای تکقسمتی مانند کارلوس (Carlos) از رزیدنت اویل ۳ هم پایانبندی مشخصتری داشتند، در حالی که عاقبت بیلی تقریباً به طور کامل به خیالپردازی طرفداران واگذار شد. این مجموعه حتی زمانی که در بازیهایی مانند رزیدنت اویل ۴ یا رزیدنت اویل ۷: بایوهازارد مسیرهای کاملاً جدیدی را امتحان کرد، باز هم راهی برای بازگرداندن شخصیتها و عناصر قدیمی پیدا کرد.
بیلی یکی از معدود استثناهای این قانون نانوشته است. اگرچه این ابهام به خوبی علاقه طرفداران را به یک شخصیت نسبتاً فرعی زنده نگه داشته، اما برای دوستداران او که مشتاق دیدن دوبارهاش یا حداقل دانستن سرنوشتش بودند، ناامیدکننده بوده است. در حالی که بعید است دنبالههای اصلی آینده مانند رزیدنت اویل رکوئیم (Resident Evil Requiem) فرصتی برای پرداختن به بیلی داشته باشند، بازسازی رزیدنت اویل صفر میتواند بهترین (و شاید تنها) شانس طرفداران برای کشف حقایق بیشتر درباره او باشد.
چرا سرنوشت بیلی در بازسازی رزیدنت اویل صفر اهمیت دارد؟
اگر بازسازی مدرن رزیدنت اویل صفر به حقیقت بپیوندد، به احتمال فراوان شاهد گسترش شخصیت بیلی و حتی شاید یک پایانبندی کامل برای داستان او خواهیم بود. این بازسازی علاوه بر تاکید دوباره بر اهمیت او در داستان به عنوان متحد کلیدی ربکا، میتواند سرنخهای بهتری از سرگذشت او پس از تنها حضورش در این مجموعه ارائه دهد. یک بسته الحاقی میتواند جزئیات بیشتری از زندگی شخصی یا جاهطلبیهای بیلی را به تصویر بکشد و به بازیکنان ایدههایی درباره مسیری که او پس از وقایع بازی در پیش گرفته است، بدهد.
این بازسازی میتواند اشاراتی به ارتباطات غیرنظامی بیلی داشته باشد؛ شاید خانوادهای که به سوی آنها بازمیگردد یا دوستی که به دنبالش میرود. یا شاید سرنوشتی تراژیکتر را برای او رقم بزند و نشان دهد که او هرگز موفق به فرار از راکون سیتی نشده یا بعدها توسط آمبرلا شکار شده است. حتی این احتمال وجود دارد که او به صورت مخفیانه برای استارز کار کرده و با هویتی جدید، نقشی نادیده در پسزمینه داستان کلی مجموعه ایفا کرده باشد. حتی اگر بازی یک پاسخ قطعی به سرنوشت بیلی ندهد، صرفاً داشتن تصویری روشنتر از اتفاقات پس از رزیدنت اویل صفر، میتواند این پرونده قدیمی را برای همیشه ببندد.
حتی ارائه یک سرنخ کوچک درباره سرنوشت بیلی، هدیهای ارزشمند برای طرفدارانی خواهد بود که دو دهه گذشته را در شگفتی و انتظار به سر بردهاند. اگر این بازسازی احتمالی ساخته شود و مورد استقبال قرار گیرد، میتواند دروازهای برای بازگشت این شخصیت به خط داستانی اصلی مجموعه باشد. بازسازی رزیدنت اویل صفر، ایدهآلترین راه برای بخشیدن یک حس پایان به طرفداران بیلی کوئن است؛ پایانی که مدتها در انتظارش بودهاند و در عین حال یادآور میشود که چرا او از همان ابتدا شخصیتی چنین جذاب و بهیادماندنی بود.
منبع: comicbook
اعترافات جنجالی یوتیوبرهای فارسی؛ میزگیم با بیگزموگ

نظرات