راک‌‌استار جزو بهترین‌ها در دنیای گیم است و سابقه درخشانی دارد. یک غول که احتمالا هنوز جا برای بزرگ شدن دارد و هر چیزی که می‌سازند مثل بمب می‌ترکد. از نظر اقتصادی و فروش هم موفق است و یکی از دلایلی که بازی‌هایش اینقدر محبوب می‌شوند هم دنیای جذابی است که می‌سازد. گیم‌پلی بازی‌ها فوق‌العاده است و نویسندگی و داستان‌سرایی بازی‌ها حرف ندارد. 

آن‌ها بازی را به شکل یک هنر می‌بینند، خیلی‌ها هنوز به اشتباه فکر می‌کنند که گیم هنر نیست و راک‌استار در تمام این مدت نشان داده که چطور می‌توان چیزهای هنرمندانه‌ای از دل دنیای گیم خلق کرد. بازی‌هایی که راک‌استار می‌سازد نه‌تنها از نظر اتمسفر و سبک روایت بی‌نقص هستند بلکه پایان‌بندی خوبی هم دارند و جزو بهترین پایان‌بندی‌ها در دنیای گیم به حساب می‌‌آیند. در ادامه بهترین پایان‌بندی‌های بازی‌های راک‌استار را می‌خوانید. 

۸ – Grand Theft Auto: Vice City

اولین تلاش راک‌استار برای تزریق داستان به بازی

زمانی که GTA 3 عرضه شد همه فکر می‌کردند که قرار است جهان گیم از نظر داستان‌گویی دگرگون شود ولی داستان آن کاملا ساده بود. شما می‌خواستید انتقام بگیرید و دنبال آشوب در شهر بودید ولی GTA: Vice City در حقیقت اولین تلاش‌های راک‌استار برای داستان‌گویی بود. این کار هم جواب داد و شخصیت اصلی وایس‌ سیتی یعنی Tommy Vercetti (با صداپیشگی Ray Liotta) به یک شخصیت عمیق تبدیل شد و مثل بقیه کاراکترهای بازی صرفا یک آدم عادی و سطحی نبود. او پر از خشونت بود، چالش‌های زیادی داشت و خیانت‌های زیادی را تجربه کرده بود. 

این بازی با رویارویی تامی و لنس ونس تمام می‌شود. لنس که قبلا دوست تامی بود حالا به یک دشمن خطرناک تبدیل شده است و مقابل تامی قرار دارد. از طرف رئیس خلافکارها یعنی سانی فورلی هم در این پایان‌بندی حضور دارد و می‌توان گفت به عنوان اولین تلاش خوب از کار درآمده است. این بازی آنقدرها هم عمیق نیست ولی شروع یک جریان در دنیای گیم بود و نباید آن را دست کم گرفت. 

۷ – Bully

پایان شاد و شیرین که از راک‌استار بعید است.

این بازی اولین چالش جدی راک‌استار بود، چون داستان آن در مدرسه می‌گذشت و در حقیقت داستان بولی‌های مدرسه است. شکایت‌های زیادی از آن شد و حتی مجبور شد اسم بازی را تغییر دهد ولی مشخص است کسانی که شکایت می‌کردند حتی یک بار هم آن را بازی نکرده بودند. در این بازی اوپن‌ورلد می‌‌توانید در مدرسه قدم بزنید و با بچه‌ها و یا هر کسی که می‌بینید درگیر شوید ولی این کل ماجرا نیست. 

این بازی داستان بلوغ و بزرگ شدن و رشد را نشان می‌دهد، اینکه چطور یک نوجوان مشکل‌دار در نهایت به قهرمان مدرسه‌شان تبدیل می‌شود. با اینکه اکثر بازی‌های راک‌استار یک پایان تاریک دارند ولی پایان این بازی شیرین است. جیمی می‌تواند گری (آزارگر اصلی) را شکست دهد و آقای بورتون هم که شخصیت نفرت‌انگیزی است از مدرسه اخراج می‌شود و پایان‌بندی بازی صحنه‌ای را نشان می‌دهد که جیمی از در مدرسه خارج می‌شود و با دوستان جدیدش قدم می‌زند. در این بازی همه‌چیز ایده‌آل تمام می‌شود. 

۶ – Grand Theft Auto: San Andreas

سی‌جی و نجات شهر

جی‌تی‌ای سن‌آندریاس خیز بلند راک‌استار برای تزریق داستان در گیم بود. در دو بازی قبلی‌اش آدم بدهایی بودند که به دنبال انتقام و قدرت بودند ولی در اینجا یک شخصیت خیلی عادی و یک انسان خوب به اسم CJ را می‌بینیم که ناخواسته وارد دنیای جرم و جنایت شده است. در این بازی دو شرور جذاب هم داریم یعنی Big Smoke و Tenpenny.

تن‌پنی شخصیت شروری دارد و وقتی شکست می‌خورد و از بین می‌رود واقعا لذت‌بخش است. با اینکه CJ خودش بیگ‌ اسموک را می‌کشد ولی تن‌پنی دچار کارما می‌شود و در یک تصادف کشته می‌شود. بازی با نجات شهر توسط CJ تمام می‌شود و گروهش کنترل شهر را در دست می‌گیرند. پایان بازی هم تلخ است و هم شیرین، چون سی‌جی برای رسیدن به این نقطه چند تا از دوستانش را هم می‌کشد و در حقیقت بازی کمی حس بالغانه‌ای دارد و ما فقط شاهد شلیک و خون و خون‌ریزی نیستیم و احساسات آدم‌ها هم وارد ماجرا می‌شوند. 

۵ – LA Noire

دقیقا چیزی که از یک بازی نوآر انتظار داریم.

با اینکه راک‌استار این بازی را توسعه نداده است ولی DNA این گروه در تمام گیم وجود دارد. این بازی بیشتر شبیه یک فیلم است تا یک گیم. در این بازی به خوبی شاهد رشد راک‌استار در داستان‌سرایی و روایت هستیم و البته یکی از تاریک‌ترین پایان‌بندی‌ها را دارد. شخصیت اصلی یعنی Cole Phelps در آخرین ماموریت بازی خودش را قربانی می‌کند و قبل از اینکه موج‌ها او را ببرند یک ورد خداحافظی هم زمزمه می‌کند. ولی ضربه نهایی وقتی به مخاطب وارد می‌شود که ما Roy Earle را می‌بینیم که یکی از شرورهای خبیث بازی است و در حال خواندن سخنرانی ترحیم این قهرمان است. از اسم بازی هم مشخص است که قرار است بازی به سبک نوآر و رازگونه و حتی با مرگ قهرمان تمام شود. 

۴ – Grand Theft Auto 4

یک عروسی و یک عزا

پس از موفقیتی که سن‌آندریاس داشت رویکرد راک‌استار هم به دنیای گیم عوض شد و داستان‌ها را تا حد امکان واقع‌گرایانه کردند. دیگر خبری از لحظات کمدی نبود و خشونت کارتونی عجیب غریب و جلوه‌های ویژه غیرقابل‌باور هم جایشان را به محیط خشن و واقعی و صحنه‌های واقع‌گرایانه داده بودند. شهر لیبرتی پر از خشونت واقعی بود و داستان بازی هم کاملا ساختارمند شده بود. 

از طرفی یک پیام واضح هم در کل گیم وجود داشت. آن‌ها یک رویکرد طنزآمیز به رویایی آمریکایی داشتند. GTA 4 داستان یک مهاجر به اسم نیکو را روایت می‌کند. او به شهر لیبرتی آمده تا یک زندگی جدید را شروع کند ولی از بخت بدش وارد یک نردبان جرم و جنایت می‌شود و به این سبک زندگی هم عادت می‌کند. او در انتها با جیمی پگورینو ملاقات می‌کند و به او کاری پیشنهاد می‌دهد. اگر کار را قبول کند پسرعمویش در روز عروسی‌اش می‌میرد و اگر قبول نکند هم معشوقه‌اش یک گلوله می‌خورد. این انتخاب نقطه پایانی بازی است و نقطه عطفی در تاریخ بازی‌های تعاملی هم به حساب می‌آید. 

۳ – Grand Theft Auto 5

تصمیم‌ها، تصمیم‌ها

این بازی یکی از پرفروش‌ترین بازی‌های جهان است و شاید (البته در حد یک حدس) GTA 6 بتواند آن را پشت سر بگذارد. یک بازی کاملا نوآورانه که تاثیر خیلی زیادی روی صنعت گیم داشت. یکی از خلاقیت‌های این بازی اضافه کردن سه شخصیت اصلی بود و هر جا که می‌خواستید می‌توانستید بین این شخصیت‌ها جابجا شوید. 

هر یک از این شخصیت‌ها پس‌زمینه‌ای عمیق‌تر از شخصیت‌های سابق دنیای جی‌تی‌ای داشتند و اینکه این سه شخصیت به صورت یک تیم کار می‌کردند جزو جذابیت‌های بازی بود. البته این تیم در پایان بازی باید به کارش پایان دهد، یعنی فرانکلین باید یک انتخاب مهم داشته باشد، یا خودش را قربانی کند و یا یکی از دوستانش یعنی مایکل را یا ترور را بکشد و به آن‌ها خیانت کند. صحنه‌های مرگی که در پایان بازی می‌بینید هم به شدت خشن هستند و البته به شدت احساسی. اگر خیانت را انتخاب کنید دیگر نمی‌توانید بین شخصیت‌ها جابجا شوید. 

۲ – Red Dead Redemption 2

یک مرگ پرافتخار

می‌توان به جرات گفت که Red Dead Redemption 2‌ یکی از بهترین گیم‌های جهان است. همه‌چیز در اوج است، از دنیای بزرگ آن گرفته تا گیم‌پلی دقیق و داستان درخشانش نقریبا بی‌نقصند. این بازی اوج داستان‌گویی راک‌استار است و خیلی خوب می‌بینیم که این استودیو چطور از تجربه‌های قبلی‌اش برای بهبود بازی‌های جدید استفاده می‌کند. در این بازی هم یک تصمیم یا انتخاب دیرهنگام سرنوشت شخصیت اصلی یعنی آرتور را رقم می‌زند. البته انتخاب نهایی آرتور به میزان افتخار یا Honor کسب شده‌اش بستگی دارد. 

اگر آرتور مورگان افتخار کافی داشته باشد و تصمیم بگیرد به خانواده مارستون کمک کند یک مبارزه نهایی با مایکا و داچ خواهد داشت و در نهایت در یک کوهستان از بیماری سل می‌میرد ولی اگر افتخار کافی نداشته باشد و برای دستیابی به طلا برگردد سرنوشتی خونین‌تر دارد. او در نهایت می‌میرد و ما از قبل این موضوع را می‌دانیم ولی همچنان پایان‌بندی درخشانی دارد. خیلی‌ها با پایان‌بندی این گیم اشک ریخته‌اند و احتمالا خود شما هم یکی از آن‌ها باشید. 

۱ – Red Dead Redemption

یک پایان خشن و پرمعنی

این بازی سال ۲۰۱۰ منتشر شد و از آن زمان تا الان بی‌شمار مقاله در مورد پایان این بازی نوشته شده است. می‌توان گفت این بازی و مخصوصا پایان‌بندی آن شهرت اصلی راک‌استار در داستان‌سرایی را رقم زد. دقیقا همان زمان که جان مارستون و خانواده‌‌اش فکر می‌کنند که همه‌چیز درست جلو می‌رود، دولت ایالات متحده و پینکرتون‌ها در مزرعه‌شان ظاهر می‌شوند. 

جان به خانواده‌اش کمک می‌کند تا فرار کنند و در نهایت وارد یک نبرد می‌شوند، یکی از همان نبردهایی که در نهایت قهرمان داستان پیروز می‌شود ولی در نهایت ناباوری قهرمان داستان هم می‌میرد و پسرش جک داستان را جلو می‌برد. داستان پیچیدگی‌های زیادی دارد و حتی می‌توانید ماموریت‌ها را نیمه‌تمام رها کنید. جک هم در نهایت موفق می‌شود ادگار راس را پیدا کند و برای همیشه از بین ببرد. پایان این بازی درخشان است و در هیچ بازی دیگری با این سطح از پیچیدگی و تنش مواجه نیستیم. یک پایان‌بندی که شایسته رتبه یک در میان تمام بازی‌های راک‌استار است. 

شما کدام پایان‌بندی را بیشتر دوست داشتید؟

ممکن است با این لیست زیاد موافق نباشید و مثلا رد دد ۲ از نظر شما بهترین باشد، چون بازی هم مثل هر ژانر هنری و سرگرمی دیگری سلیقه‌ای است. پس شما هم نظرتان را بگویید. از نظر شما کدام پایان‌بندی بین بازی‌های راک‌استار از همه درخشان‌تر است؟ حتما در کامنت‌ها بنویسید.