۱۰ تا از ترسناکترین هیولاهای سولو لولینگ
انیمه Solo Leveling (سولو لولینگ) به عنوان یک پدیده فرهنگی، در سراسر جهان طرفداران زیادی دارد که مجذوب داستان و بهویژه شخصیت اصلی آن، سونگ جین وو، شدهاند. جین وو بهعنوان یک شخصیت اصلی بسیار قدرتمند، در هر نبردی که با آن روبرو میشد، به آسانی، پیروز بود. بهخاطر توانایی خیرهکنندهاش، اغلب فراموش میشود که دنیای سولو لولینگ چقدر ترسناک است و هیولاهای آن تا چه حد هولناک هستند. در طول داستان، هیولاهای بسیاری ظاهر شدند که نهتنها قادر بودند ۹۰ درصد شکارچیان را شکست دهند، بلکه آنقدر وحشتناک بودند که هر نشانهای از شادی و امید را از حریفانشان سلب می کردند.
هزارپاهای غولپیکر بیابانی با دندانهای سمی (Poisoned-Toothed Giant)
هیولاهای سیاهچال مجازات، جین وو را به دردسر انداختند
هزارپاهای غولپیکر بیابانی با دندانهای سمی از جمله هیولاهایی بودند که جین وو هنگام فرستاده شدن به منطقه جریمه با آنها روبهرو شد؛ اتفاقی که به خاطر عقب افتادن از برنامه روزانهاش رخ داد. او اساسا باید چهار ساعت کامل را صرف فرار از دست این موجودات میکرد.
ظاهر ترسناک این هزارپاها بهتنهایی آنها را وحشتناک جلوه میدهد، اما اینکه جین وو در بیابانی وسیع و بیپایان از آنها فرار میکرد، شرایط را حتی ترسناکتر میساخت؛ چراکه هیچ کمکی در دسترس نبود و هیچ تقویتکنندهای هم وجود نداشت. افزون بر این، قدرت دقیق آنها نیز مشخص نیست و بهسختی میتوان جایگاه مشخصی برایشان در ردهبندی هیولاها تعیین کرد، هرچند بیتردید از قدرت بالایی برخوردارند.
خرسهای یخی (Ice Bears)
این خرسهای عظیمالجثه قادر بودند با یک ضربه هم بکشند
در موقعیتی دیگر، زمانی که سونگ جین وو به همراه کیم چول به تیم ضربت برای پاکسازی یک سیاهچال پیوست که بعدا مشخص شد یک دروازه قرمز است با هیولاهایی به نام خرسهای یخی مواجه شدند. این خرسهای سفید عظیمالجثه از قدرتی فوقالعاده برخوردار بودند. اگرچه از نظر جین وو آنها قویترین هیولاها به شمار نمی رفتند، اما در صورت عدم حضور او، تقریبا تمام اعضای تیم در برابر این خرسها نابود میشدند.
آنچه خرسهای یخی را واقعا ترسناک میکرد، نحوه شکارشان بهصورت گروهی بود؛ زمانی که یک خرس نمیتوانست کار را تمام کند، چند خرس دیگر وارد میدان میشدند. معمولا خرسها موجوداتی منزوی هستند و مواجهه با تنها یک خرس قدرتمند بهاندازه کافی ترسناک است، اما وقتی آنها دستهجمعی حمله میکنند، دیگر امیدی برای نجات باقی نمیماند.
الفهای یخی (Ice Elves)
هیولاهای واقعی دروازه قرمز
اندک چیزهایی به اندازه هیولایی با درک و هوش، هولناکاند. الفهای یخی سولو لولینگ از جمله موجوداتی بودند که در دروازه سرخ ظاهر شدند و در واقع عامل مرگ کیم چول و تیم ضربتش بودند؛ همان کسانی که سونگ جین وو و دیگران را ترک کرده بودند.
این الفها هم هوشمند، هم نیرومند و از همه بدتر، سادیست بودند. آنها از کشتن طعمههایشان به آهستگی لذت میبردند. افزون بر این، توانایی عمل کردن در خفا را نیز داشتند که آنها را بسیار خطرناکتر میکرد. رهبر آنها، باروکا، یکی از نیرومندترین دشمنانی بود که سونگ جین وو در طول مانهوا و انیمه با او روبرو شده.
اورکهای سبز و اورکهای رده بالا (Green Orcs And High Orcs)
تقریباً تیم سون کی هون را به نابودی کشاندند
اورکهای سبز و اورکهای رده بالا از آن جهت با هم دستهبندی شدهاند که هر دو از یک نژاد هستند. اگرچه اورکهای رده بالا قدرتمندترند، اما هر دو نوع آنها به یک اندازه وحشتناکاند. اورکهای سبز قادر بودند بوی طعمهشان را از فاصلهای زیاد احساس کنند و حتی تنها از طریق بویایی، تعداد دشمنان را تشخیص دهند.
اورکهای رده بالا با گروه شکارچی رتبه A به رهبری سون کی هون روبرو شدند و اگر سونگ جین وو دخالت نکرده بود، بدون تردید آنها نابود میشدند. تنها یکی از این اورکها کافی بود تا سپر کی هون را بشکند و با در نظر گرفتن حضور ارباب آنها، کارگالگان که جادوگری بسیار نیرومند بود، این موجودات به نیرویی تقریبا شکستناپذیر بدل شده بودند.
سِربِروس (Cerberus)
سِربِروس، فارغ از رسانه، همواره قدرتمند است
سِربِروس، سگ سهسر نگهبان هیدیز، در رسانههای مختلف به عنوان تهدیدی جدی ظاهر شده و در سولو لولینگ نیز از این قاعده مستثنا نبود. در این داستان، سِربِروس به عنوان سگ نگهبان قلعه شیطان حضور داشت و اولین هیولایی بود که به جین وو نشان داد تسخیر قلعه شیطان کار آسانی نخواهد بود.
سِربِروس با جین وو تا حدی برابر مبارزه کرد و در آن زمان، انرژی زیادی از جین وو که هنوز نسبتا سادهلوح بود، گرفت. طراحی او با سه سر، ظاهری ترسناک و مرعوبکننده ایجاد کرده بود و نمیشد او را دستکم گرفت. هرچند جین وو در نهایت پیروز شد، اما فهمید که فعلا باید از قلعه شیطان فاصله بگیرد.
ناگاها (Nagas)
انساننماهای مارگونه هر کسی را به وحشت میاندازند
ناگاها در بخشهای پایانی داستان ظاهر شدند. آنها موجوداتی ترکیبی از انسان و مار بودند و باعث می شد انعطاف پذیری داشته باشند که بسیاری از هیولاهای دیگر نداشتند. این موجودات در سیاهچال رتبه A زندگی میکردند و وسیلهای برای نمایش میزان پیشرفت جین وو به شمار میرفتند.
وو جینچول که جین وو را در آن سیاهچال دنبال کرده بود، گفت که ناگاها هیولاهای رتبه A هستند و حتی برای شکارچیان باتجربه نیز دردسر ایجاد میکنند. با این حال، چون این موجودات زمانی وارد صحنه شدند که جین وو به اوج قدرت خود نزدیک بود، آنطور که باید، جدی گرفته نشدند.
تندیسها (Statues)
یکی از نخستین هیولاها، هولناکترین آنها بودند
تندیسها از نخستین هیولاهایی بودند که خوانندگان و بینندگان سولو لولینگ در ابتدای داستان با آنها روبرو شدند. این هیولاها در سیاهچال مضاعفی حضور داشتند که سونگ جین وو و گروهی از شکارچیان به آن وارد شدند تا منبع قدرت آشبورن را شناسایی کنند؛ جایی که معمار نیز حضور داشت.
تندیسهای خاموش معمولا بر اساس قوانینی که به تندیس خدا، ساختاری عظیم و افتخارآمیز برای معمار مربوط میشد، عمل میکردند. اندازه عظیم تندیس خدا و قدرت تخریبی تندیسهای دیگر، بهویژه در برابر شکارچیان رتبه D حاضر در تیم، موقعیتی واقعا ترسناک و مرگبار پدید آورده بود.
آرچلیچها (Arch Liches)
توانمند در نابودی تمامی انجمنها
آرچلیچها از جمله هیولاهایی هستند که معمولا در دروازههای رتبه S دیده میشوند و پس از نابود کردن انجمن بزرگ چینی اژدهای طلایی و ایجاد یک رخنه در سیاهچال، به موجوداتی بدنام بدل شدند. آنها توانایی فرماندهی مردگان متحرکی را دارند که کشتنشان کار بسیار دشواری است.
در مواجهه با آرچلیچها، انجمن شوالیهها در آستانه نابودی کامل قرار داشت. این وضعیت تا زمانی ادامه یافت که برو، سایه نیرومند پادشاه مورچههای جین وو، از راه رسید و آرچلیچ را شکست داد. بدون دخالت برو، نیروهای انجمن به دلیل قدرت بالای آرچلیچ و احیای مداوم مردگان متحرک، شانسی برای زنده ماندن نداشتند.
غولها (Giants)
به آسانی قادر به شکستن سد یوری هستند
غول عظیمالجثه، موجودی عظیم و مهیب بود که ظهورش نشانهای از یک رخنه در سیاهچال بود که کل منطقه توکیو را درگیر کرد. قد بلند و اندام تنومند او باعث میشد تنها حضورش در ورودی سیاهچال، برای کسانی که از اشیاء بزرگ میترسند، وحشتی عمیق ایجاد کند.
این هیولا قدرتی داشت که میتوانست سد یوری اورلوف را بشکند؛ سدی که از آن به عنوان قویترین در میان همه شکارچیان یاد میشد. سایر غولهایی که همراه او بودند، نیز تهدیدی جدی محسوب میشدند و با قدرتی که داشتند، به راحتی میتوانستند شکارچیان رتبه S را شکست دهند.
کامیش (Kamish)
اژدهایی که گریخت
کامیش میتوانست به یکی از درخشانترین اعضای ارتش سایهای جین وو تبدیل شود. او نخستین باس سیاهچال رتبه S و همان اژدهایی بود که نقش مهمی در تبدیل شدن توماس آندره به یکی از برترین شکارچیان تراز ملی ایفا کرد.
این اژدها به اندازهای ترسناک بود که کل منطقه ساحل غربی ایالات متحده را ویران کرد و بسیاری از شکارچیان رتبه S که با او روبرو شدند را به قتل رساند. تنها پنج نفر از این نبرد جان سالم به در بردند. حتی پس از آنکه به شکل سایه احیا شد، همچنان هیولایی هولناک باقی ماند.
بعد از دیدن انیمه سولو لولینگ به نظر شما کدام یک از هیولاها از بقیه ترسناک تر هستند؟ نظرات خود را برای ما کامنت کنید!
منبع: Gamerant
بزرگترین یوتیوبر کالاف دیوتی ایران کیه؟ میزگیم با ملیکا دیوتی
نظرات