معرفی شخصیتهای سریال The Walking Dead | شین والش
شین والش، اولین شخصیت شروری است که با آن در سریال مردگان متحرک آشنا میشوید، Shane Walsh یکی از پیچیدهترین کاراکترهای سریال The Walking Dead است، به همین خاطر مطلب معرفی او در مجله بازار کمی متفاوتتر نسبت به دیگر شخصیتهای سریال است.
شین والش، نامی شخصیتی است که طرفدارن فرانچایز واکینگ دد به خوبی او را میشناسند و همیشه این حسرت را دارند که چرا این کاراکتر در سریال خیلی کم ایفای نقش کرده است. گاهی اوقات پیش خواهد آمد برخی از شخصیتها با اینکه یک نقش کاملا منفی در سریال دارند ولی از خیلی از کاراکترهای آن اثر که نقشی مثبت ایفا میکنند، مورد توجه بیشتری قرار میگیرد؛ نمونهی بارز این شخصیتها، کاراکتر شین در سریال مردگان متحرک است. شین در این ساختهی ۱۱ فصلی کلا در دو سیزن ایفای نقش میکند اما برای هواداران سریال The Walking Dead همیشه یک نقش جاودانه است و اصلا نمیتوانند آن را فراموش کنند، چرا که این شخصیت، یک کاراکتر با کاریزما درون سریال مردگان متحرک است.
بازیگری شخصیت شین، برعهدهی Jon Bernthal یکی از ستارههای محبوب هالیوود است، جان خوراکش ایفای چنین نقشهایی است، نقشهایی که کمتر کسی میتواند از پس آنها بربیاید و چنین شخصیتی را خلق کند. وقتی دربارهی بازیگری جان برنثال صحبت میکنم، اینطور فکر نکنید که بازی او فقط به سریال مردگان متحرک محدود میشود، اگر میخواهید اوج بازیگری جان برنثال را درک کنید باید به سراغ سریال پانیشر بروید. بگذریم و به اصل قضیه برگردیم، من به شخصه به عنوان یکی از طرفداران پر و پا قرص سریال مردگان متحرک، خیلی دوست داشتم که شین بیشتر در سریال حضور داشته باشد، گاهی اوقات جای خالی او بهشدت درون سریال حس میشود، علیالخصوص زمان درگیری گروه ریک با نیگان، اگر شین در آن فصلها بود قطعا داستان خیلی تفاوت پیدا میکرد اما افسوس که او حضور نداشت.
آشنایی با یک شخصیت با کاریزما
شین والش پیش از اینکه ماجرای شیوع بیماری زامبی آغاز شود، معاون و دوست صمیمی کلانتر ریک گرایمز (شخصیت اصلی سریال مردگان متحرک) بود. ریک و شین مثل روال گذشته برای گشتزنی به خارج از شهر میروند و با گروهی از خلافکارها درگیر میشوند، ریک در آن درگیری زخمی میشود و او را به بیمارستان منتقل میکنند. بعد از این ماجرا بیماری زامبی شیوع پیدا میکند و شین، ریک را در بیمارستان گم میکند و بر این باور است که ریک مرده است، باتوجه به این اتفاق شین نقش حامی را برای همسر (لوری) و فرزند ریک (کارل) ایفا میکند و آنها را به همراه تعدادی دیگر از مردمان باقی مانده از شهر خارج میکند.
پس از اینکه شیوع بیماری زامبی در تمام جهان گسترش پیدا میکند، شین جز اولین نفراتی است که با این قضیه کنار میآید و میداند که دیگر دنیا به منوال گذشته بر نخواهد گشت، به همین خاطر به دنبال بقای خودش است. شین رهبری گروه کوچکش را برعهده گرفته است و به تنهایی هر دستور و فرمانی که میخواهد را به دیگران میدهد تا اینکه رفیق مردهاش زنده میشود، زمانی ریک به کمک گلن به گروه خارج از شهر میپیوندد، تمامی ساختههای شین نقش برآب میشود. با اضافه شدن ریک به گروه رابطهی مخفیانهای که میان شین و لوری شکل گرفته بود، بهم میخورد، همچنین رهبری شین از دستش گرفته میشود و فرماندهی او یعنی ریک بر تخت قدرت مینشیند و رهبری گروه را بهدست میگیرد.
پس از بازگشت ریک به گروه، رابطهی او با شین و همسرش خراب میشود چون متوجه میشود که دوستش با همسرش به او خیانت کردهاند، همین موضوع عاملی میشود تا استارت درگیری شین با ریک خورده شود. بعد از اینکه ریک به گروه باز میگردد، شین فقط لوری را از دست نمیدهد، او تخت قدرت، رفاقت چندین ساله و کارل را نیز از دست میدهد. زمانی که همه فکر میکردند که ریک مرده است، شین به خوبی نقش یک پدر را برای کارل ایفا کرد و طوری به او زندگی در این شرایط را آموزش داد که کارل در ادامه تبدیل به یک شخصیت دیگر شد و به درستی قوانین زندگی در این دنیا را یاد گرفت بود. این اصل داستان شخصیت شرور و جنجالی سریال The Walking Dead درفصل اول به حساب میآید.
تبدیل شدن دوستی به تنفر
پس از اینکه ماجراهای فصل اول به اتمام میرسد، گروه از آتالانتا خارج میشود، خروج از آتالانتا شروع درگیری شین با مابقی اعضای گروه است، رفتارهای شین دیگر مثل سابق نیست و او مدام به همه میپرد، رفتارهای پرخاشگرانه شین همینطور ادامه دارد تا جایی که کارل با اثابت گلوله اوتیس (یکی از اعضای مزرعه هرشل) زخمی میشود. ریک و شین، کارل را به مزرعه هرشل میبرند تا او کارل را مداوا کند. بعد از اینکه هرشل تمام تلاش خودش را میکند تا کارل را به یک وضعیت استیبل برساند، برای زنده ماندن او نیاز به مقداری وسایل دارد؛ شین به همراه اوتیس به یک مدرسه داخل شهر میروند که در محاصره زامبیها است، شین و اوتیس آن وسایل را پیدا میکنند و زمانی که درحال برگشت هستند، توسط زامبیها احاطه میشوند در این زمان شین با تیر زدن به پای اوتیس او را فدای خودش میکند.
بعد از بازگشت از آن مدرسه، شین بالکل تغییر میکند و از آنی که است بدتر میشود، او موهای خودش را ته میزند و تبدیل به پرخاشگرترین ورژنش میشود. این قضیه باعث میشود تا بقیه اعضای گروه از رفتارهای او خسته شوند و نتوانند او را تحمل کنند، علاوه بر مابقی اعضای گروه، ریک از این رفتارهای شین خیلی خسته میشود و درگیریهایش با او بالا میگیرد تا جایی که شین، ریک را در بین گلهای از زامبیها رها میکند تا ریک بمیرد اما او جان سالم بهدر میبرد. بالا گرفتن این درگیریها و فهمیدن موضوع قتل اوتیس باعث میشود تا تمام اتفاقهایی که مقصرش شین است برای ریک سنگینی کند و کار او را با زدن یک تیر یکسره کند و به زندگی شین پایان دهد.
پروندهی شین در فصل دوم سریال The Walking Dead بسته میشود اما یک یادگاری از خودش بهجای میگذارد تا با هر بار تماشای او یاد و خاطرهاش در ذهن بینندگان زنده شود. نمیدانم شما نیز مثل من این حس را تجربه کردهاید یا نه؟ اما من هر بار که جودیث را میبینم یاد پدرش شین میفتم و تمام خاطرات دو فصل ابتدایی سریال برایم زنده میشود. شین واقعا جز کاراکترهای شروری است که انتخاب را بین خوب و بد سخت میکند، گاهی آدم میداند که او طرف درست ماجرا نیست و حرفهایش برحق نیست ولی جذابیت و کاریزمای او باعث خواهد شد تا به سمت او کشیده شد و آن را انتخاب کرد؛ تنها جملهای که میتوانم با او این مطلب را به پایان برسانم، این است که ای کاش شین در فصلهای بیشتری در سریال حضور داشت.
نظرات