فرقی نمیکند که چند سال سن دارید و اصالتا اهل کدام گوشه از این کرهی خاکی هستید و چه آداب و رسوم فرهنگیای را دنبال میکنید؛ در هر صورت با اطمینان خاطر کامل در رابطه با شما یا هرکس دیگری میتوان ادعا کرد که حتما شرک و خره را میشناسید و حداقل دو قسمت ابتدایی مجموعه انیمیشن Shrek را تماشا کردهاید. بعد از معرفی کردن و بررسی کامل شخصیت شرک و شخصیت فیونا در سری مطالب معرفی کاراکترهای انیمیشن Shrek، حالا نوبت به شخصیت خره رسیده تا هم به مرور پیشزمینههای داستانی و شخصیتی او پیش از ورود به خط داستانی انیمیشن Shrek 2001 بپردازیم و هم با بررسی نوع رفتارهایش به شناخت کاملتری از این کاراکتر دوست داشتنی دست پیدا کنیم.
در ادامهی مطلب با ما همراه باشید تا کاراکتر خره با هنرپیشگی اِدی مورفی و دوبلهی فارسی و خاطرهانگیز مجید آقاکریمی را زیر ذرهبین ببریم و یک معرفینامهی مفصل از این کاراکتر به یاد ماندنی داشته باشیم.
معمولا کمتر کسی ترجیح میدهد خشم خود شرک را تماشا کند؛ اما خره کاملا طور دیگری است و حتی هنگام عصبانیت نیز بامزه و خندهدار به نظر میرسد.
بیوگرافی و پیشزمینههای داستانی
خره (Donkey) صمیمیترین دوست شرک، یا بهتر است بگوییم تنها دوست صمیمی او محسوب میشود و اساسا یک الاغ سخنگوی بسیار پرحرف است که برخلاف دیگر موجودات عاقل و سخنگو، علاقهای به لباس پوشیدن ندارد. آن هم درحالی که حیوانات سخنگوی دیگری هم در دنیای فانتزی انیمیشن Shrek وجود دارند که همگیشان لباس میپوشند و تا حد زیادی مثل آدمها صحبت میکنند و حتی روی دوتا پایشان راه میروند.
کاراکتر خره در تمام طول سریال، شخصیت بسیار ساده، کمهوش، دستوپا چلفتی و سادهانگار خودش را حفظ میکند و همیشه سعی دارد در تایمهای حضور خود در مقابل دوربین، اطرافیانش را به همراه خود تماشاچیان فیلم، بخنداند. در تمام طول این فرنچایز انیمیشنی، حیوانات سخنگویی که در کنار آدمها یا در نزدیکی شرک همراه با او زندگی میکنند، عادت همیشگی به لباس پوشیدن دارند و بعضا حتی صرفا به خاطر شکل آیکونیک ظاهریشان، پوشش حداقلی خاص خودشان را رعایت میکنند.
برای مثال سه موش کوری که در کنار شرک زندگی میکنند (پارودی طراحی شده از روی شهدای آکسفورد یا Oxford Martyrs به نامهای ریدلی، لاتیمِر و کِرَنمِر)، همیشه عینک آفتابی روی صورتشان و یک عصای مشکی در دستشان دیده میشود. یا مثلا گربه چکمهپوش که هیچوقت آن کلاه گاوچرانی را از سرش، و آن چکمههای چرمی و مشکیرنگ را از پایش دور نمیکند.
اگر سازندگان انیمیشن Shrek با همین فرمول برای طراحی شکل ظاری خره پیش میرفتند، شاهد یک الاغ کم سن و سال و جوانتر میبودیم که چند قلم لباس صرفا برای ایجاد جذابیتهای ظاهری به همراه دارد و همهی طرفداران نیز خره را با همان قسمت آیکونیک، منحصر به فرد و به یاد ماندنی موجود در پوششش او را یادآوری میکردند.
خره مدام درحال فاجعه به بار آوردن و دسته گل به آب دادن است، مخصوصا اگر پای غذا وسط باشد و غذای مورد بحث هم وافل باشد!
اما خوشبختانه خرهای که در محصول نهایی انیمیشن Shrek 2001 به نمایش گذاشته شد، هیچ یک از ویژگیهای ظاهری منحصر به فرد ذکر شده در قسمت بالا را نداشت. نه شاخصهی پوششی خاصی دارد و نه حتی در شکل صورت، گوشها و موهای بدن و سرش هم هیچ شاخصهی منحصر به فردی ندارد و در واقع میتوان گفت تیپیکالترین شکل سادهسازی شده از یک الاغ خاکستری رنگ را داریم که برای توصیف کردن شکل ظاهریاش به جز دو واژهی “الاغ” و “خاکستری” لازم نیست از عبارت اضافهی دیگری استفاده کنیم.
اگر همین حالا چشمان خود را ببندید و سعی کنید تصویر یک الاغ خاکستری را در ذهنتان متصور شوید، الاغی که در ذهنتان نقش میبندد حداقل ۸۰ درصد مشابه همین خرهی خودمان در انیمیشن شرک است. برخلاف فیونا و درست مثل شرک، اطلاعات چندانی از دوران کودکی، محل تولد و سالهای ابتدایی زندگی خره در دست نداریم. اما با توجه به صحبتهای خود خره در پاسخ به شرک که در یک موقعیت خاصی به او گفته بود به ناراحتکنندهترین اتفاقی که تا به حال در زندگیاش تجربه کرده است فکر کند؛ به نظر میرسد خره قبل از آشنا شدن با شرک، به هیچ عنوان زندگی مطلوبی نداشته و احتمالا همیشه مورد آزار و اذیت انسانها یا حتی حیوانات سخنگوی دیگر قرار میگرفته است.
خره بعد از اینکه به درخواست شرک به ناراحتکنندهترین اتفاق زندگیاش فکر میکند، با اشاره به اتفاقات متعددی، توضیحاتش را با این جمله آغاز میکند: “آخه از کجاش شروع کنم؟”. سپس ادامه میدهد و از تجربههای تلخ و دشواری مثل فروخته شدن در ازای چند عدد لوبیای جادویی و سپس آویزان شدن از دَم توسط همان صاحب جدیدش و کتک زدنش درحالی که مست بودهاند و او را با اسم پیناتا صدا میزدهاند (Pinata نوعی محفظهی تزیین شده به شکل حیوانات یا اشیای مختلف و رنگارنگ است که طبق رسم مربوطه، با چوب آن را کتک میزنند تا شکلاتهای جاسازی شده در گوشه و کنارش بیرون بریزند) میگوید.
با توجه به اولین سکانسی که خره در آن حضور داشت و یک پیرزن به خاطر جادویی بودنش مشغول تحویل دادن آن به سربازان فارکواد بود، میتوان نتیجه گرفت که بعد از خلاص شدن از چنگ صاحب دائمالخمری که مدام کتکش میزد و یک اسم مسخرهآمیز نیز به او نسبت داده بود، همین پیرزن بداخلاق و بیمعرفت صاحبش شده و حالا حاضر است برای چند سکه، خره را با سرنوشتی نامعلوم تحویل سربازان فارکواد بدهد.
خره و اژدها در کمال تعجب، زوج کاملا ایدهآلی از آب درآمدهاند و جزو بهترین زوجها در تاریخ انیمیشنهای سینمایی به شمار میروند.
مرور ویژگیهای شخصیتی خره
خره به عنوان تنها الاغی که در جهان فانتزی انیمیشنهای شرک قادر به حرف زدن است، کمی بیش از اندازه حرف میزند و معمولا تا طرف مقابلش کلافه نشود و با پرخاشگری اعتراض نکند، او به صحبتهای خودش ادامه خواهد داد و هر زمان که احساس کند دیگر حرفی برای گفتن ندارد، آواز خواندنش را آغاز میکند.
علیرغم خلق و خوی کودکانه و سادهانگارانهی خره، شخص بسیار روشنفکر و خردمندی به نظر میرسد و برای مثال در اولین برخوردش با شرک، حتی از تنوره کشیدن شرک نمیترسد و رسما در زندگی شرک تبدیل به اولین کسی میشود که از طبیعت دیویاش نترسیده و کنجکاو است که بیشتر شرک را بشناسد و حتی با او هم مسیر شود.
رقصیدن، آواز خواندن و دائما زیر لب پچ پچ کردن، جزو عادتهای همیشگی خره به شمار میروند و معمولا به خاطر همین سه مورد، هیچکس علاقهای به وقت گذراندن با او ندارد. خره همچنین علاقهی بسیار زیادی هم به خوراکیهای شیرین دارد و وافِل، خوردنی موردعلاقهی او محسوب میشود. خره نشانههای ابتلا به آکروفوبیا را نیز از خودش نشان داده است؛ فوبیایی که ترس بسیار شدیدی نسبت به مریض شدن را به شخص منتقل میکند و این مورد را به خوبی میتوان در ماجراجویی سه نفرهی خره و شرک و فیونا در انیمیشن Shrek 2001 متوجه شد.
خره حتی زمانی که به یک اسب سفید خوش قد و قامت تبدیل میشود هم همچنان شاخصهی ظاهری و المان پوششی خاصی به همراه ندارد و همان شخصیت منحصر به فردش است که باعث متمایز جلوه دادنش نسبت به تمامی اسبها در تمامی انیمیشنهای تاریخ میشود.
ترسو بودن و بزدلی، بیحوصلگی و بیصبری، دامنهی توجه بسیار کوتاه و دیگر نشانههای رفتاری که وجود اختلال عصبی ADHD را در او نشان میدهند، بیبرنامگی و بیفکری مطلق که اغلب منجر به بیگناه به دام افتادن او میشود، همگی از جمله ویژگیهای شخصیتی نهچندان مثبت خره هستند که در تمامی سکانسهایی که خره در آنها حضور دارد، به خوبی حضورشان را حس میکنید.
علیرغم تمامی این شاخصههای بد و منفی، خره همچنان نقاط قوت ارزشمندی هم دارد که باعث میشوند کفهی ترازوی شخصیت این کاراکتر به سمت خوبی و مثبت بودن بیشتر سنگینی کند. خره قلبا موجود بسیار مهربانی است که به راحتی میتواند به دیگران عشق بورزد حتی اگر دیگران نسبت به او رفتار شایستهای نداشته باشند. خره به شدت نسبت به دوستان و خانوادهاش وفادار است و در موقعیتهای مختلف تمام سعیش را میکند تا حضوری بسیار حمایتآمیز و تشویقکننده نسبت به آنهایی که احتیاج دارند، داشته باشد.
شاید بتوان بهترین توصیف از شخصیت خره را در میان سخنان صداپیشهی مشهورش یعنی اِدی مورفی (Eddie Murphy) پیدا کرد. مورفی در قسمتی از ویدئوی مستند ضبط شده از پشت صحنههای پروسهی ساخت انیمیشن Shrek 2 که در دیسک DVD این انیمیشن قرار گرفته بود، در رابطه با خره میگوید: “خره واقعا شخصیت بسیار مثبتی است. او همیشه به نیمهی روشن چیزها توجه میکند و تمام تلاشش را میکند تا کارها درست از آب درآیند. یک الاغ سرخوش متکی به شانس!”
برخلاف شرک و فیونا، احتمالا خره اولین شخصی است که به زور طلسم و معجون جادویی تبدیل به ورژن بسیار زیباتر و سالمتر خودش میشود و به هر قیمتی که شده نمیخواهد آن را از دست بدهد!
شرک و خر خاکستریاش
اولین حضور خره در انیمیشن Shrek در سال ۲۰۰۱ اتفاق افتاد. زمانی که یک پیرزن در تلاش بود تا او را به سربازان فارکواد در ازای دریافت چند سکه، تحویل دهد. دلیل اصلی خریداری شدن خره توسط سربازان فارکواد، سخنگو بودن او بود اما خره دقیقا در همان موقعیت تصمیم میگیرد که برخلاف تمام ساعتها و دقایق عمرش، حتی یک کلمه هم حرف نزند تا سربازان به سخنگو بودن او شک کنند و خره را از پیرزن خریداری نکنند. روندی که تاحدودی طبق برنامهی خره پیش رفت و در انتها حتی منجر به دستگیر شدن آن پیرزن شد و خود خره هم برای اولین بار معلق شدن در هوا و پرواز کردن را تجربه کرد.
بعد از این جریانات، خره در زمین و هوا معلق، درحال فرار کردن از دست سربازان بود که یکباره سر راه شرک قرار گرفت و برای اولین بار یکدیگر را ملاقات کردند. بدون اینکه بدانند روزی تبدیل به بهترین دوست یکدیگر خواهند شد. با وجود تمام بداخلاقیها و ضداجتماعی بودن شرک، تنها به دلیل اینکه از خره در مقابل گروهی از سربازان مسلح دفاع میکند، خره به او علاقهمند میشود و از همینجا، پروسهی دوستی معروفترین دیو و الاغ کارتونی جهان آغاز میشود.
بعد از دقایق طولانی پرحرفی کردن خره و پرخاشگریهای شرک برای ساکت کردنش، شرک و خره به قلعهای که فیونا در آن زندانی شده و یک اژدها از او محافظت میکند، نزدیک میشوند و نوبت به یکی از به یاد ماندنیترین سِتپیسهای انیمیشنی تاریخ سینما، یعنی لحظهی روبهرو شدن شرک و خره با فیونا و اژدها فرا میرسد.
آیا انصافا این خوشتیپترین الاغی نیست که تا به حال دیدهاید؟
به طور مختصر، شرک با موفقیت فیونا را پیدا میکند و حالا تنها غول مرحلهی آخر برای به پایان رساندن این ماموریت باقی مانده است و این غول هم کسی نیست جز یک اژدهای مونث بالغ که مدت زیادی را در این قلعه به تنهایی سپری کرده و به مرز جنون رسیده است.
به یکباره در کمال تعجب، خره در حین مواجه شدن با این اژدها – که نام مشخصی هم ندارد و با همین عنوان اژدها مورد خطاب قرار میگیرد – متوجه میشود که اژدها نه تنها نمیخواهد او را به آتش بکشد و سپس با یک لقمه آن را نوش جان کند، بلکه به معنای واقعی کلمه به او علاقهمند شده!
دلیلش هم این است که در تمام این سالها که اژدها در کنار فیونا در این قلعه زندانی شده، تا به حال کسی حرف زیبا و محبتآمیزی به او نزده و خره اولین و تنها کسی است که حرفهای قشنگی به او میزند و برای اژدهایی به این بزرگی و وحشتناکی نیز احترام بسیار زیادی قائل است. خلاصه به رحم آمدن دل اژدها همانا و به دنیا آمدن شش دو رگهی اژدها – الاغ همانا! اگر کنجکاو هستید که اژدها و خره چه نامهایی را برای این شش اژدهاخر انتخاب کردهاند نامهای این بچههای بامزه از این قرارند: دِبی (Debbie)، کوکو (Coco)، باناناز (Bananas)، پینات (Peanut)، پارفِیت (Parfait) و اِکلِیر (Eclair).
همچنین این خود خره بود که به نوعی موجبات به اشتراک گذاشتن احساسات شرک و فیونا با یکدیگر را فراهم کرد و به کمک اژدها، جلوی عروسیِ فارکواد با فیونا را گرفت و فیونا هم تصمیم گرفت طلسم خودش را نه با فارکواد، بلکه با بوسیدن شرک باطل کند و برای همیشه در کالبد یک دیو سبز ترسناک باقی بماند.
خره دقیقا مثل آن عضو خانوادهای است که تمام تلاشش را برای اذیت کردنمان به کار میگیرد و ایدهای هم به جز بخشیدن و دوباره همراه شدن با او در سر نداریم.
چه مفهومی پشت کاراکتر خره وجود دارد؟
در انیمیشن Shrek 2 شرک و فیونا به یک ضیافت خانوادگی در مقر پادشاهی Far Far Away دعوت میشوند تا شرک برای اولین بار با پدر و مادر فیونا که شاه و ملکه نیز هستند، ملاقات کند. خره در تمام طول مسیر دائما برای شرک و فیونا مزاحمت ایجاد میکند و سپس بعد از رسیدن به پایتخت و مستقر شدن در قصر، همراه با شرک وارد یک ماجراجویی جادویی میشوند و همزمان باید جلوی یک گربهی مزدور را نیز بگیرند. گربهای که توسط شاه هارولد (پدر فیونا) استخدام شده تا شرک را به قتل برساند!
البته گربه چکمهپوش موفق به اجرای این قتل سفارشی نمیشود و خیلی زود شرک نیز او را میبخشد و تبدیل به دوستان یکدیگر میشوند. خره نیز در ابتدا رابطهی خوبی با گربه ندارد، اما او نیز گول ظاهر معصوم و دوستداشتنی گربه را میخورد و حتی صمیمیتر از شرک، رفاقت خود را با عضو جدید این گروه سه نفره آغاز میکند.
در جریان حوادث انیمیشن Shrek 2 خره پس از نوشیدن یک معجون جادویی به همراه شرک، تبدیل به یک اسب بلندقامت سفیدرنگ میشود و حسابی از ظاهر و فیزیک جدید خودش لذت میبرد. همچنین شرک نیز تبدیل به یک انسان خوشتیپ و خوشهیکل میشود و باقی ماجرا نیز طبق برنامهریزیهای پنهانی شاه هارولد و پری مادرخوانده و البته مقاومتهای شرک برای بر هم زدن این برنامهها، ادامه پیدا میکند.
خرهی انیمیشن Shrek Forever After جزئیات دلشکنندهی زیادی را در خودش جای داده و با خرهی دیگر انیمیشنهای شرک تفاوتهای زیادی دارد.
خره هم مثل شرک، فیونا و هر کاراکتر اصلی دیگری، به مرور زمان در طول فرنچایز به تکامل میرسد اما همچنان شوخطبعی خوشقلقش را هم چاشنی کار میکند و محبوبیتش بین طرفداران گاهی اوقات حتی از خود شرک هم پیشی میگیرد.
شوخیهای بامزه، بیخیالی محض و خوشاقبال بودن خره باعث شده تا به یکی از نقاط قوت اصلی فرنچایز Shrek تبدیل شود. شاید اگر در انیمیشن بعدی شرک، گربه چکمهپوش حضور نداشته باشد، طرفداران آنقدرها هم دلخور نشوند و همچنان مثل هر موقعیت دیگری برای تماشای آن صف بکشند. اما مثلا فرض کنید یک روز تیم DreamWorks خبر از عدم حضور خره در ÷یمیشن بعدی شرک بدهد! قطعا همهمان تماشای آن را برای یکدیگر ممنوع اعلام میکنید و به احتمال بسیار زیاد، محصول نهایی نیز به یک شکست تجاری بزرگ تبدیل میشود.
شخصیت خره به قدری خوب از آب درآمده است که به درخواست میلیونها طرفدار در سرتاسر جهان، استودیوی DreamWorks تصمیم گرفته تا یک انیمیشن سینمایی جدید، به صورت Spin-Off و با محوریت کاراکتر خره به عنوان کاراکتر اصلی داستان تولید کند. یک انیمیشن سینمایی کامل که احتمالا قرار است روزهای سخت زندگی خره در سالهای پیش از آشنایی با شرک را به تصویر بکشد. از معامله شدن خودش در ازای لوبیاهای سحرآمیزِ جک گرفته تا ارائهی توضیحات اصلی راجع به اینکه چرا خره تنها الاغ سخنگوی موجود در دنیای فانتزی شرک است؟ یا شاید هم الاغهای دیگری مثل خره وجود دارند و والدینش هم توانایی حرف زدن را داشتهاند؟!
نظر شما راجع به کاراکتر بسیار جالب و بامزهی خره چیست و میخواهید در اسپینآف اختصاصی خره، پاسخ چه سوالهایی را دریافت کنید؟ حتما نظر خودتان را راجع به کاراکتر خره و دیگر شخصیتهای موردعلاقهتان در پادشاهی Far Far Away و سرزمینهای اطرافش به اشتراک بگذارید.
هیکاپ: من اژدها رو رام کردم
دنریس تارگریان: من اژدها رو بدنیا آوردم
خره: من اژدها رو؟…
یه تئوری هست که میگه خره یکی از اون بچه هاییه که تو پینوکیو تو اون سیرکه گول خورده و خر شده =-=